یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بپذیرد, فقط همین


بپذیرد, فقط همین

بله, آنها فردا روزی كه پایشان به فرودگاه تهران برسد, نخواهند پذیرفت اشتباهاتشان را و چنان پاسخ های زیركانه ای خواهند داد كه خبرنگاران از طرح سئوالات شان پشیمان شوند همان طور كه مرد ترسو بعد از باخت به مكزیك, هنگامی كه از اشتباه میرزاپور در دریافت گل دوم سئوال شد, گفت «چرا ابراهیم این كعبی بود كه اشتباه كرد

آنها فردا روزی كه پای به ایران بگذارند، ككشان هم نمی گزد. وقتی كه مقابل خبرنگاران در تهران قرار بگیرند، وقتی كه انبوه پوشش ها از جلوی چشمانشان رژه رفت، باز هم خیالشان نیست. با همان تاكتیك همیشگی شان جلوی دوربین ها می ایستند و با رد سئوال ها و سفسطه كردن از معركه می گریزند. با همان ترفندی كه یك سال قبل (روز بعد از بازی با بحرین) در پیش گرفته بودند، كه نخواستند زخم ها را ببینند، دیدند و از كنار آن گذشتند و اكنون كه زخم ها دهان باز كرده باز هم نخواهند پذیرفت.

اگر بپرسی مكزیك، می گویند تیم چهارم رنكینگ فیفا بوده، در جام كنفدراسیون ها نتیجه گرفته و... بی آنكه بپذیرند ما به خودمان باخته ایم، به پیاده روی علی دایی در فضای سبز نورنبرگ، به اشتباهات ناتمام ابراهیم میرزاپور، به دفاع چپ نفرین شده و... مطمئناً آنها به آنگولا اشاره نخواهند كرد. به اینكه آنگولا همان تیمی بود كه مكزیك را متوقف كرد. با همان لژیونرهای پولكی شان در حوزه خلیج فارس! اگر بپرسی پرتغال می گویند پرتغال یعنی فیگو، دكو و رونالدو. آنها نایب قهرمان جام ملت های اروپا هستند و تعاریفی از این دست.

آنها البته حق دارند. اما حق ندارند به تیم ملی خودمان خرده بگیرند. وقتی كه بدن ها كشش ۹۰ دقیقه دویدن را نداشت. درست در بزرگترین رویداد ورزشی جهان - بعد از المپیك - كه تیم ها با تمام توان شركت می كنند، ما تیم ،۶۰ ۷۰ دقیقه ای بودیم و نه ۹۰ دقیقه ای. لعنت به جمله «فوتبال ۹۰ دقیقه است»!

بله، آنها فردا روزی كه پایشان به فرودگاه تهران برسد، نخواهند پذیرفت اشتباهاتشان را و چنان پاسخ های زیركانه ای خواهند داد كه خبرنگاران از طرح سئوالات شان پشیمان شوند. همان طور كه مرد ترسو بعد از باخت به مكزیك، هنگامی كه از اشتباه میرزاپور در دریافت گل دوم سئوال شد، گفت: «چرا ابراهیم؟ این كعبی بود كه اشتباه كرد!

اصلاً در تمرینات تاكتیك پاس رو به عقب نداشتیم.» و با طرح سئوال دیگری پاسخی به این شكل. پس نپرسیم از تعویض های بدون برنامه و بدون تاكتیك مان.

۱- نه، اشتباه نكنیم. داستان وارونه است. وقتی كه با رفلكس های معمولی ابراهیم میرزاپور به وجد می آییم و فراموش می كنیم اشتباهش برابر مكزیك را... فراموش می كنیم تكرار اشتباهش جلو پرتغال كه این بار از قضا به سلامت گذشت و فراموش می كنیم خیلی چیزهای دیگر را... یادمان می رود ابراهیم میرزاپور بلندقدترین نفر ما در محوطه جریمه تیم است. دستكش به دست دارد و با فریادهایش می تواند دل هر حریفی را بلرزاند.نكته تاسف بار اینجا است كه شماره یك ما آنقدر ضعیف است كه با هر حركت مثبت اما ساده اش گمان می كنیم او بهترین است. مثل روز مسابقه با پرتغال، بگذریم.

۲- شادی توام با خشم رونالدو پس از به گل نشستن ضربه پنالتی اش كه در این لحظه اسكولاری به هوا پرید. لحظه تلخ، اما خوشایندی بود كه نشان می داد پرتغال ما را كاملاً جدی گرفته است. فردوسی پور مغرورانه گفت: «می بینید كه پرتغالی ها از گل زدن به ایران خیلی خوشحالند.» اما این كجا و شادی عجیب یورگن كلینزمن ستاره آلمانی بعد از گل به تیم ملی در جام ۹۸ كجا. آنجا كه كلینزمن نزدیك بود تور دروازه ما را از جا بكند. بگذریم.

۳- ... باز هم بگذریم!

۴- یك شب قبل از مسابقه با پرتغال، وقتی كه سر به بالین می گذاشتیم خوشحال بودیم. ساعتی قبل آنگولایی ها ما را به وجد آورده بودند. (مگر اینكه یك مشت سیب زمینی سبب خوشحالی ما شوند.) آنجا كه از مكزیك نترسیدند، دفاع كردند، ۱۱ نفره، ۱۰ نفره، توپ گرفتند و گاه استارت زدند. شب دلپذیری بود. معلوم بود كه آنگولایی ها از باخت به پرتغال درس گرفته بودند و ما از باخت به مكزیك ... نه، این بار نگذریم. همین جا استوپ كنیم. برگردیم به چهار سال پیش. زمانی كه تیم ملی از جام جهانی ۲۰۰۲ بازماند. به روزهای پس از حذف از جام كره جنوبی - ژاپن فكر كنیم. آنجا كه خواستیم به جام جهانی ۲۰۰۶ برسیم، رسیدیم. اما این بود رویای جام جهانی؟ پس، استوپ كنیم، همین جا بمانیم و حسرت بخوریم. برای ما همین مانده است. چه غریب!

محمود مولایی



همچنین مشاهده کنید