پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
ایران, عراق جدید و نظام امنیت منطقه ای خلیج فارس
![ایران, عراق جدید و نظام امنیت منطقه ای خلیج فارس](/web/imgs/16/119/dfopn1.jpeg)
● مقدمه
انجام تحولات سیاسی در عراق و به قدرت رسیدن شیعیان در این كشور، چشم انداز قدرت و سیاست در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را تحت تأثیر قرار داده است. فوریترین نتیجه این تحولات، افزایش حوزههای ظرفیتسازی در سیاست خارجی ایران نه تنها در روابط با عراق بلكه در روابط با كشورهای حاشیه جنوبی منطقه خلیج فارس، جهان عرب و قدرتهای بزرگ میباشد. امری كه در قالب نگرانیهای جهان عرب از شكلگیری هلال شیعی و در نزد قدرتهای خارجی از افزایش نقش و نفوذ ایران در سطح منطقه یاد میشود. همزمان با افزایش نقش ایران، خروج عراق از حالت یك بازیگر تهدیدآمیز و همچنین روند تغییر شكل ماهیت تهدیدات امنیتی در شرایط جدید، ضرورت شكلگیری نظام امنیت منطقهای مبتنی بر ویژگیها و تحولات جدید سیاسی اجتناب ناپذیر گردیده است. اهمیت تحولات جدید به دلیل ورود پررنگ عنصر شیعه در تقویت روابط ایران و عراق و تأثیرات آن بر شكل قدرت و سیاست در منطقه خلیج فارس است. از نظر نویسنده تقویت و حمایت ایران از نقش عنصر شیعه در عراق جدید نه صرفاً بر اساس تقویت زمینههای ایدئولوژیك بلكه در جهت استراتژیك كردن نقش شیعیان در تحولات قدرت و سیاست منطقه و از این طریق تثبیت و تقویت نقش و نفوذ ایران درحوزههای رقابت و نفوذ در منطقه خاورمیانه و به خصوص منطقه خلیج فارس میباشد. منطق این استدلال این است كه بازیهای آینده در منطقه خاورمیانه نه صرفاً بر اساس ایدئولوژیها بلكه برای تثبیت حوزههای نفوذ و نقشها صورت میگیرد. طبیعی است جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین بازیگر این منطقه سعی در تثبیت نقش خود در این روند انتقالی دارد. از این لحاظ جایگاه عراق جدید در حوزهٔ سیاست خارجی ایران بر اساس فراهم آوردن زمینه های فرصتسازی در جهت شكل گیری نظام امنیت جدید منطقهای خلیج فارس قابل تعریف است.
اول) ایران و عراق جدید: ورود عنصر شیعی
بهره گیری از نقش فرصت ساز عنصر شیعی در حوزه سیاست خارجی ایران در گذشته به دو دلیل مورد استفاده مناسب قرار نگرفت. اول- عدم اعتنای رژیم سابق ایران به نقش ایدئولوژی و مذهب در حوزهٔ ظرفیتسازی سیاست خارجی بود كه منجر به عدم استفاده مطلوب از نقش عنصر شیعی در تنظیم سیاست خارجی میگردید. هر چند بعضی از تحلیلگران خارجی معتقدند كه رژیم گذشته ایران از عنصر شیعه به خصوص در لبنان (از طریق جنبش امام موسی صدر) و عراق (حمایت غیر مستقیم از حزب الدعوه) و سایر نقاط در دههٔ ۱۹۷۰ استفاده كرد، اما استفاده از نقش فرصت ساز شیعه برای گسترش ظرفیتسازی در حوزهٔ سیاست خارجی ایران برای اولین بار با انجام تحولات جدید در عراق صورت گرفته است.
نكته محوری در شرایط حاضر این است كه درجه تعاملات ایران با شیعیان عراق برای اولین بار بر محور اتصالات طبیعی فرهنگی و سیاسی بین ملتها و دولتها بطور همزمان قرار گرفته است. به عبارت دیگر اگر هم در گذشته استفاده اندكی از عنصر شیعه گردید در درجه اول در چارچوب سازماندهی گروههایی بود كه با رژیمها و گروههای مدافع ایدئولوژی افراطی ملیتگرایی عربی مخالفت میورزیدند. یعنی رژیمهایی همچون عراق و لبنان كه از دیدگاههای ضد ایرانی حمایت میكردند. اما در شرایط حاضر محور تعاملات شیعان ایران و عراق بر مبنای اتصالات و تعاملات طبیعی و بالقوه مذهبی- ایدئولوژیك موجود بین دو طرف است تا سیاستهای دولتی رژیمهای دو كشور ایران و عراق برای تحت فشار قرار دادن یكدیگر.
دلیل دوم به سیاستهای سركوب گرایانه رژیم بعثی و اقلیت مسلط سنی در بغداد در نادیده گرفتن حضور و نقش شیعیان در ساخت قدرت و سیاست عراق برمیگردد كه مانع جدی برای استفاده از عنصر شیعه در سیاست خارجی ایران محسوب میشد. از دیدگاه حكومت بعثی، مفهوم تشیع پیوند ناگسستنی با ایران داشت. بهمین دلیل در طول سه دهه گذشته، سیاستهای حكومت بعثی فراتر از اعمال تبعیض به سركوب جدی شیعیان نیز تغییر شكل داد. در این روند رژیم عراق با مردود شمردن خواستههای شیعیان به این علت كه فرقهگرایانه، تفرقه افكنانه و الهام یافته از ایران بودند، نقش شیعیان را در ساختار قدرت و سیاست و پستهای كلیدی بسیار اندك كرد و با برخورد شدید با فعالیتهای سیاسی آنها به سركوب وحشیانه آنها پرداخت.
در شرایط جدید، با تغییر ساخت قدرت و سیاست در عراق و قرار گرفتن اكثریت شیعه در رأس حكومت عراق، زمینههای فرصتسازی جدیدی برای سیاست خارجی ایران در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی فراهم گردیده است: در سطح ملی و روابط دوجانبه، حضور شیعیان در رأس قدرت، زمینههای ایجاد روابط استراتژیك مبتنی بر همكاریهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی- امنیتی را فراهم میسازد. با توجه به اینكه دولت جدید عراق وظیفه اجرایی هدایت كشور را بر عهده دارد، لذا حجم فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در زمینههای مختلف همچون ارتباطات رسانهای، توریسم مذهبی، تبادلات دانشگاهی و سمینارهای علمی، گسترش ارتباطات در حوزههای علمیه، طرحهای مشترك پژوهشی و افزایش مییابد. این امر نقش مهمی در بازتعریف تعاملات فرهنگی و نوع نگاه جدید و مثبت دو ملت به یكدیگر و منجر به خروج از زمینههای بیاعتمادی و سوءظنهای گذشته خواهد شد.
در سطح منطقهای، بیش از هر چیز تقویت عنصر شیعه در عراق جدید، نقش مهمی در متعادل كردن روابط ایران با ملتهای شیعی منطقه و با جهان عرب خواهد داشت. بیتردید وقوع تحولات سیاسی جدید در عراق، نقطه عطفی در تقویت جایگاه شیعیان در منطقه و جهان به شمار میآید. پیش از آن، بروز انقلاب اسلامی، جایگاه شیعیان در منطقه را وارد مرحله جدیدی كرده بود. در واقع انقلاب اسلامی ایران به شیعیان جرأت داد تا هویتشان را بیان كنند و ابزاری در اختیار آنان گذاشت تا حضور خود را برای دیگران محسوس سازند. در شرایط جدید، شیعیان كه به تعبیر یكی از متخصصین مسایل منطقه «مسلمانان فراموش شده» بودند، به یكباره به عنوان یكی از مهمترین نیروهای تأثیر گذار در مسایل منطقه وارد عرصه تحولات خاورمیانه شدهاند.
نگاهی به بعضی از آمار و ارقام نشانگر زمینههای بالقوه قدرت شیعیان و آینده جایگاه و نقش آنها در منطقه خلیج فارس، خاورمیانه و جهان میباشد. در حال حاضر جمعیت شیعه جهان بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ میلیون نفر تخمین زده میشود. این جمعیت در ایران، عراق، بحرین و آذربایجان در اكثریت هستند و در كشورهای عربستان سعودی، لبنان، سوریه، كویت، قطر، امارات، یمن، افغانستان، هند و پاكستان در اقلیت بشر میبرند. تخمین جمعیت شیعه عرب حدود ۱۴ میلیون نفر است كه در كشورهای حاشیه خلیج فارس مستقر میباشند. حدود ۵ درصد از ذخایر نفتی جهان در مناطقی قرار دارد كه شیعیان در آن ساكن هستند. كشورهای با اكثریت جمعیت شیعی از این لحاظ بر حدود ۳۰ درصد ذخایر نفت دنیا شامل ایران، عراق و آذربایجان دسترسی دارند. اگر قسمت شرق عربستان سعودی به این ارقام اضافه شود، این مقدار به حدود ۵۰ درصد میرسد. با توجه به چنین ویژگیهایی، نقش ایران به عنوان مركز تحولات شیعی در جهان در سالهای آینده حائز اهمیت فراوانی میگردد.
در سطح بینالمللی نیز تقویت نقش عنصر شیعه در عراق جدید و تأثیرات آن بر روابط بینالملل عراق میتواند زمینههای فرصتسازی زیادی را در چارچوب تنظیم روابط بینالملل ایران وحل معضلات استراتژیك این كشور در منطقه و با قدرتهای بزرگ جهانی همچون آمریكا فراهم سازد. بیتردید بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر بر اهمیت نقش ایران برای نظام بینالملل و قدرتهای بزرگ در ایجاد ثبات و امنیت منطقهای افزوده شده است. این امر بیش از هر نقطهی دیگر در عراق جدید تجلی مییابد كه ایران به دلیل اتصالات فرهنگی، سیاسی و امنیتی دارای نفوذ فراوانی است. اهمیت نقش ایران در عراق جدید بر یك منطق ساده استوار است: حفظ ثبات در عراق برای آمریكا دارای اهمیت حیاتی است؛ ایران دارای ابزارهای نفوذ قوی (طبیعی) در جهت حفظ امنیت و ثبات برخوردار است؛ بنابراین آمریكا برای حفظ امنیت در عراق به ایران نیاز دارد. این امر فرصت گرانبهایی در اختیار ایران قرار میدهد كه زمینههای فرصتسازی در سیاست خارجی خود را افزایش دهد و به تعریف جدید از نقش و موقعیت خود در منطقه و به خصوص نظام امنیت منطقهای خلیج فارس بپردازد.
دوم) ایران و شیعیان عراق: اتصال استراتژیك
زمینههای تقویت ظرفیتسازی از طریق نقش و عنصر شیعه در عراق جدید وقتی فراهم میشود كه نقش عنصر شیعی در چارچوب برقراری روابط استراتژیك در حاكمیت سیاسی عراق و از آن طریق تقویت ظرفیتهای فرصتسازی در سطح روابط دولتها در زمینههای سیاسی- امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تعریف شود. به عبارت دیگر استراتژیك كردن نقش شیعی به معنای تقویت و تثبیت موقعیت نقش ایران در حوزههای نفوذ و رقابت در منطقه و به خصوص خلیج فارس میگردد. در واقع از طریق همكاری با دولت همكار و دوست در عراق، جمهوری اسلامی ایران میتواند به بسیاری از اهداف استراتژیك خود از جمله تعریف جدید از مشاركت در ترتیبات امنیتی منطقه و تنظیم روابط متعادل با جهان عرب و قدرتهای بزرگ دست یابد.
منطق اتصال استراتژیك از طریق عنصر شیعه به این واقعیت برمیگردد كه بازیهای آینده در منطقه خاورمیانه نه صرفاً بر اساس ایدئولوژی بلكه برای تثبیت حوزههای نفوذ و نقشها صورت میپذیرد. در این راستا درجه نفوذ و نقش ایران در منطقه به درجه اتصال استراتژیك و هدایت روابط با گروههای سیاسی متحد و دوست همچون حزبالله، مجلس اعلای انقلاب اسلامی، حزب الدعوه و در جهت تثبیت موقعیت و نقش و جایگاه آنها در حاكمیت سیاسی دولتها دارد. چرا كه این گروهها تنها در چارچوب دولتها و حمایتها و مشروعیت مردمی قادر به تداوم فعالیتها و نقشآفرینی در دراز مدت خواهند بود. بهمین دلیل نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران از طریق این گروههای سیاسی باید فراتر از مسایل صرف امنیتی- تقابلی به سوی مسایل استراتژیك و نقشسازی هدایت شود.
از سوی دیگر ویژگیهای ساخت قدرت و سیاست در منطقه خاورمیانه به گونهای است كه همواره درجهای از رقابتها، اعم از سازنده، یا غیرسازنده، در بین بازیگران اصلی منطقهای و فرامنطقهای وجود خواهد داشت. در گذشته حضور بازیگران مداخلهگر خارجی عامل اصلی متعادل كننده قدرت و سیاست در این منطقه بود. با شكلگیری وضعیتهای جدید سیاسی در قالب بحرانهایی همچون بحران عراق و اخیراً بحران لبنان و مقاومت حزبالله در جنگ با ارتش مجهز اسرائیل و به دنبال آنها آشكار شدن بسیاری از واقعیتهای سیاسی و فرهنگی در منطقه، مشاهده میشود كه روز به روز نقش قدرتهای بزرگ در این منطقه با چالشهای جدی روبرو میشود. دلیل این امر بیش از هر چیز به مقاومت ملتها و ضدیت افكار عمومی با حضور نیروهای خارجی و دخالتهای آشكار و روزافزون آنها در امور جوامع منطقه است. همانگونه كه بحران عراق نشان داد اصولاً پیشبرد سیاستهای دمكراسی سازی و جنگ علیه تروریسم با ابزارهای فعلی از جمله هدایت جنگها نه زبان مشترك و قابل فهم در میان تودههای خاورمیانه مییابد و نه شنونده مناسب پیدا میكند. در چنین شرایطی به همان اندازه بر اهمیت و نقش حضور بازیگران و قدرتهای اصلی منطقه ای همچون ایران كه دارای پایههای مستقل قدرت به خصوص از جنبههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هستند به عنوان عنصر متعادل كننده قدرت در سطح منطقه روز به روز افزوده میشود.
لذا با تحولات جدید ایجاد تعادل در آینده سیاست و قدرت در منطقه خاورمیانه نیازمند درجهای از حضور همزمان قدرتهای خارجی و با كمك و همكاری قدرتهای منطقهای است. امری كه به «نیازمندی متقابل» تعبیر میشود. به عبارت دیگر ضمن اینكه قدرتهای خارجی برای حفظ منافع خود به نقش و حضور قدرتهای منطقهای نیازمندند، قدرتهای منطقهای نیز برای فرصتسازی و تثبیت پایههای نفوذ و نقش خود به قدرتهای فرامنطقهای و صاحب نفوذ نیاز دارند. این استدلال بر این منطق استوار است كه صرف بهرهمندی از پایههای قدرت در سطح ملی، ملاك اعتبار و فرصتسازی در صحنه خارجی نیست، بلكه قدرت دولتها (بالقوه) باید تبدیل به نقش (بالفعل) از طریق كسب همكاری و پذیرش قواعد بازی و نقش سایر بازیگران در سطح فراملی شود تا زمینههای فرصتسازی برای آن كشور در صحنه سیاست بینالملل پدید آید. به عبارت دیگر استفاده از ظرفیتهای ملی ثروت و قدرت كشورها تنها تا حدود مشخصی زمینهساز دستیابی به سهم متناسبی از نقشها میباشند. بعد دیگر نقش آفرینی بستگی به درجه نفوذ در خارج از مرزهای ملی دارد. به همین دلیل در تقسیم نقشها وجود درجهای از همكاری متقابل بین بازیگران در قالب بازی برد- برد ضروری است. در واقع نقش بازیگران اصلی در این روند، همكاری در جهت خواست واراده موجود و ایجاد ثبات و امنیت است تا در سایه آن نقشها و زمینههای فرصتسازی قابلیت بالقوه ظهور پیدا كرده است و از آن طریق در قالب نظامهای كارآمد اقتصادی، سیاسی و امنیتی منجر به منافع ملموس برای تمامی بازیگران گردد.
نویسنده:كیهان برزگر
یادداشتها:
۱- گراهام فولرو رحیم فرانكه، شیعیان عرب، مسلمانان فراموش شده، ترجمه خدیجه تبریزی، تهران- قم: انتشارات مركز شیعهشناسی ۱۳۸۴، صص۱۷۲-۱۷۱.
۲- كیهان برزگر، «چالشهای امنیتی ایران در عراق جدید»، مجموعه مقالات پانزدهمین كنفرانس بینالمللی خلیج فارس، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تابستان ۱۳۸۴، صص۲۰۱-۲۰۰.
۳- گراهام فولر، همان كتاب، ص۲۳.
۴- اشاره به كتاب گراهام فولر در كتاب شیعیان عرب كه از شیعیان به عنوان مسلمانان فراموش شده در منطقه یاد شده است. رجوع كنید به همان كتاب.
۵- abbas maleki, “extremism in islamic shiite’s
faith”, in: roots and routes of democracy and extremism, eds., timo hellenbery and kelly robins, helsinki: university of hesinki publication,
alexander intitute, ۲۰۰۶, pp. ۲۵۶-۲۵۷.
۶- برای اطلاعات بیشتر در مورد آمار و وضعیت جمعیتی شیعیان منطقه، بنگرید به:
- vali nasr, “when the shiite rise,” foreign affaiis, july- august ۲۰۰۶.
۷- فولر، همان منبع، ص۲۳.
۸- كیهان برزگر، «تضاد نقشها: بررسی ریشههای روابط خصمانه ایران و آمریكا بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر»، راهبرد، شماره ۳۹، بهار ۱۳۸۵، ص۱۶۵.
۹- see kayhan barzegar, “iraq’s challenge of state / nation builings process and regional implications,” lecture presented in pugwash csr conference on recent development in iraq and the prospects for regional security, tehran, ۲۴ april ۲۰۰۶, available at:
http://www.pugwash.org/reports/rc/me/tehran ۲۰۰۶- paper. htm.
۱۰- charles doran, “systemic disequilibria, foreign policy role, and power cycle.” journal of conflict resoltion ۳, no. ۳, ۱۹۸۹, pp.۳۴۷-۳۷۵.
۱۱- اظهارات حسنی مبارك در این زمینه موجی از خشم و نگرانی در میان جوامع شیعی منطقه و ایران را به همراه داشت. در این زمینه بنگرید به: سایت خبری- تحلیلی بازتاب، مورخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۵.
۱۲- برای یك اظهارنظر خارجی در زمینه اهداف سعودالفیصل ازاظهار اینبیانات، بنگرید به:
- edward gnehrm, “iraq: a view from the neighborhood,” february ۲۳, ۲۰۰۶, available at: http://www.gwa.edu/elliott/news/transcript/shapiro۵.html
۱۳- از اوایل دهه ۱۹۹۰ سیاست رسمی خارجی ایران نسبت به جهان عرب و به خصوص منطقه خلیج فارس بر دو محور تنشزدایی و اعتمادسازی استوار بوده است. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه بنگرید به:
-kayhan barzegar, “détente in khatami’s foreign policy and it’s impact on improvement of iran-saudi relations,” discourse: an iranian quarterly, vol. ۲, no. ۲ (fall ۲۰۰۰), pp.۱۶۳-۱۶۴.
۱۴- مصاحبه با اصغر خاجی سفیر سابق ایران در عربستان سعودی، همشهری دیپلماتیك، تهران، تابستان ۱۳۸۵، صص ۱۲-۱۰.
۱۵. stephan zunes, “us policy toward poitical islam,” foreign policy in focus, ۱۲ september ۲۰۰۱, available at: http://www.alternet.org/story/۱۱۴۷۹:see also kayhan barzegar, “the middle east and the new terrorism,” journal of science and world affairs, vol. ۱,summer ۲۰۰۵, p. ۱۱۶.
k imaginary threat.
منبع:/www.csr.ir (سایت مركز تحقیقات استراتژیك)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست