سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
زینب الغزالی مفسر قرآن و مبارز دوران
برای نخستین بار بود که در سال ۱۳۵۴ برای شرکت در یک کنفرانس بینالمللی اسلامی تحت عنوان: «ملتقی الفکر الاسلامی» (برخورد اندیشه اسلامی) در الجزائر، از سوی دکتر مولود قاسم نایت بلقاسم، وزیر شئون دینی در الجزائر، دعوتی از اینجانب به عمل آمده بود؛ ولی من برای شرکت در این کنفرانس به علت عدم آشنایی با اهداف اصلی و سوابق آن، تردید داشتم که اتفاقاً استاد فرهیخته جناب دکتر سیدجعفر شهیدی سلمهالله را در قم دیدم... وقتی از ایشان در این زمینه که سابقه شرکت در کنفرانس مزبور را داشتند، سؤال کردم، گفتند: «بسیار خوب است. من هم امسال دعوت دارم و شرکت میکنم شما هم بیایید، باهم میرویم. چرا نیایید؟!» همراهی با آقای دکتر شهیدی و اطلاع از اینکه در کنفرانس تنها نخواهم بود، مرا برای حضور در کنفرانس مصمم ساخت.
موضوعات بحثهای کنفرانس در دعوتنامه مشخص شده بود و من نیز بحثی تهیه کردم و برای اطمینان، آن را به برادر عزیز آیتالله شیخ محمدعلی تسخیری که از شر بعث صدامی از «نجف» فرار کرده و به «قم» آمده بود، دادم تا بحث عربی مرا بازبینی کند و از «عجمت» آن بکاهد و ایشان نیز ---- که لطفش شامل است --- چنین کرد و سپس با توجه به بلیط ارسالی، از طریق فرانسه راهی الجزائر شدم.
کنفرانس در شهر «تیزی اوزو» --- منطقه بربرها ---- برگزار میشد که ۱۲۰ کیلومتر با پایتخت فاصله داشت. و پس از ورود به این شهر، معلوم شد که شخصیتهای برجستهای از جهان اسلام و عرب و دنیای غرب، در کنفرانس شرکت دارند که بالغ بر ۲۰۰ نفر میشدند. از خود الجزائر هم بیش از ۳۰۰ نفر از اساتید و فرهنگیان و ۱۵۰۰ دانشجوی دختر و پسر، شرکت داشتند که «عباسی مدنی» --- رهبر بعدی جبهه انقاذ ---- یکی از آنها بود و از همانجا هم با او آشنا شدیم و البته غیر از ایشان با شخصیتهای الجزائری فرهیخته دیگری هم آشنا شدم که اسامی بعضی از آنها، به قرار زیر است: عبدالرحمن شیبان، دکتر عمارالطالبی، شیخ سلیمان داودبن یوسف (رئیس اباضیه در الجزائر) دکتر عثمان کعاک، شیخ احمد حمانی، دکتر بوعلامبن حموده، مصطفی الغماری (شاعر)، رشیدبن عیسی و....
امام موسی صدر، دکتر صبحی الصالح (از لبنان) و شیخ محمد ابوزهره، دکتر عثمان امین، شیخ محمد غزالی، دکتر محمد بیصار، دکتر عبدالعزیز کامل، دکتر توفیقالشاوی، و خانم زینب الغزالی (از مصر) و دهها شخصیت دیگر، از بلاد مختلف در کنفرانس شرکت داشتند که من شرح آن را پس از مراجعت به ایران، همان وقت در مجله «نسل نو» و «مکتب اسلام» و مجله «الهادی» (به عربی) نوشتهام. دیدارهای گوناگونی در حاشیه کنفرانس، به ویژه شبها و پس از پایان جلسات رسمی، با رجال و شخصیتهای بزرگ علمی جهان اسلام داشتیم که به بخشی از «خاطرات» آن جلسات، در جلد اول چاپ شده یادنامه امام موسی صدر، اشاراتی کردهام.
در حاشیه همین کنفرانس بود که با امام موسی صدر به دیدار شخصیت اندیشمند و دانشمند معروف الجزائر «مالک بن نبی» رفتیم و بحثهایی فلسفی --- علمی در آن دیدار مطرح شد که «امام موسی صدر» در همه مسائل مطرح شده، رتبه اول را داشت. جلسه چندین ساعت طول کشید و مالک بن نبی، از این دیدار علمایی و به قول امام موسی صدر «طلبهای» بسیار مشعوف شد، در مراجعت به محل اقامت، امام موسی صدر به من گفت: «آقای خسروشاهی، قصد خودنمایی نداشتمها! ولی خواستم این دوستان اندیشمند در الجزائر بدانند که طلبه شیعی، هم چیزهایی میداند!» این نکته را در باره علت «تدخلات» مکرر در جلسات کنفرانس هم یادآور شد...
از جمله شخصیتها دکتر صبحی الصالح لبنانی، شارح نهجالبلاغه بود که در همانجا از ایشان و به طور مکتوب اجازه نشر آن شرح را در ایران گرفتم که بعدها از سوی «مرکز بررسیهای اسلامی قم» آن شرح منتشر گردید و البته بعد از ما هم، دوستان دیگری - همان نسخه را به طور مکرر و البته با حذف مقدمه اینجانب چاپ کردند، بدون آنکه از ناشر مجوزدار نخستین: «مرکز بررسیهای اسلامی» ذکری به عمل آورند!
دکتر شیخ صبحی الصالح، یک شخصیت علمی - فرهنگی و تحصیل کرده الازهر و دانشگاه پاریس بود و دارای آثار بسیاری - غیر از شرح نهجالبلاغه - است ومتأسفانه در سنین کمتر از پنجاه سالگی، در دوران جنگ وحشیانه داخلی لبنان «ترور» شد، بدون آنکه دخالتی در امور سیاسی احزاب داشته باشد. و من باز شرح ماجرا را در همان ایام در یکی از نشریات قم --- هفتهنامه بعثت --- و روزنامه «اطلاعات» نوشتهام.
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته در کنفرانس اندیشه اسلامی --- تیزی اوزو --- بانو زینبالغزالی بود که من از مدتها قبل با نام و آثار و مقالات وی آشنا و از زندان رفتن و شکنجه شدنش، آگاه بودم. فرصتی بود که حقایق موجود در «مصر» آن دوران را از زبان خود وی بشنوم که البته شرح مبسوط آن گفتوگوهای فهرستگونه را ایشان بعدها در کتاب «ایام من حیاتی» (روزهایی از زندگی من) نوشت و منتشر ساخت و من فقط اشارتی به آن دارم تا بدانید که در دنیای فاشیسم عربی وحدتطلب و ضدامپریالیسم و سوسیالیست و قومیگرا، بر اسلامگرایان چه گذشته است!؟
... متأسفانه در مدت اقامت سه ساله در قاهره، به دلیل اینکه دیدار با اخوانیها گویا جزء «خط قرمز» حاکمیت مصر محسوب میشد، من بیش از یک بار توفیق دیدار محرمانه ایشان را - به علت داشتن مسئولیت رسمی - نیافتم و در آن ملاقات به ایشان گفتم که علت عدم دیدار، مراعات وضع من و شما، در مصر است و ایشان ضمن تشکر، گفت که من با «محذورات کشورم بیشتر آشنا هستم و راضی به تکرار زحمت شما نیستم!»
در این یادداشت کوتاه، اشاره به زندگی و مبارزه این بانوی فرهیخته پرهیزکار، مفسر قرآن و مبارز اسلامشناس، و رئیس جمعیت «الاخوات المسلمات» --- بخش زنان در حرکت اخوانالمسلمین --- و ۷۰ سال مبارزه و دعوت به راه حق، بیمناسبت نخواهد بود و شاید نوعی «ادای دین» باشد در قبال شیرزنی که سالها تحت شکنجه وحشیانه رژیم قومیگرا بود و با مقاومت خود، نشان داد که میتوان در برابر ظلم و ستم طاغوتها و فرعونهای معاصر ایستاد و سرانجام هم پیروز شد!
زینب محمد الغزالی الجبیلی در سال ۱۹۱۷م در استان «البحیره» مصر به دنیا آمد و طبق گفته خود، نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم(ص) و نسب مادریاش، به امام حسن مجتبی(ع) میرسد. پدرش یکی از علمای الازهر بود از استان «میت یعیش» در منطقه «دقهلیه».زینب الغزالی پس از فوت پدر، همراه مادرش به قاهره آمد و در مدارس رسمی به تحصیل مشغول شد و سپس به یادگیری علوم اسلامی و تفسیر و حدیث و فقه، در نزد شخصیتهایی چون: شیخ عبدالمجید اللبان جانشین شیخ الازهر و شیخ محمد سلیمان رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابههای شیخ حسن البنا، گرایشی به «اخوان» پیدا کرد.زینب الغزالی پیش از گرایش به اخوان، جمعیت «السیدات المسلمات» -- بانوان مسلمان --- را تأسیس کرده بود و ریاست آن را در سال ۱۳۵۶ ه- ق به عهده داشت. طبق نقل بانو زینب الغزالی به این جانب، شیخ حسن البنا در آن زمان از وی خواسته بود که به جمعیت الاخوات المسلمات بپیوندد، ولی خود وی تمایل داشت که به طور مستقل کار کند؛ اما پس از حوادث ۱۹۴۸ م و انحلال جمعیت توسط رژیم فاروق، زینب الغزالی به اخوان پیوست و باشیخ حسن البنا، چند ماه پیش از شهادتش «بیعت» نمود.
پس از کودتای افسران آزاد، او و جمعیت بانوان مسلمان، پشتیبانی خود را از این حرکت اعلام نمودند؛ اما پس از مدتی که ماهیت واقعی این آقایان آزاد! با اعدام علمای بزرگ وابسته به اخوان مانند شیخ محمد فرغلی، شیخ عبدالقادر عوده، یوسف طلعت و دهها نفر دیگر روشن شد، زینب الغزالی نیز به مخالفان پیوست و پیشنهاد ملاقات با «عبدالناصر» را نپذیرفت و رسماً اعلام داشت حاضر به ملاقات با کسی که مسئول اصلی سرکوب حرکت اسلامی مصر و اعدام رهبری اخوان مسلمین است، نیست و از همان وقت دشمنی مقامات امنیتی با وی آغاز شد؛ ولی حزب دولتی «الاتحاد الاشتراکی» برای جذب ایشان از وی خواست که همه امکانات تبلیغی مورد نیاز را در اختیار جمعیت «السیدات المسلمات» وی قرار دهد و مجله «السیدات المسلمات» را هم که زیر نظر او منتشر میشد، در شکل بهتر و تیراژ بیشتری منتشر سازد؛ اما زینب الغزالی این پیشنهاد را هم رد کرد و گفت: «من فقط برای خدا کار میکنم و حاضر نیستم زیر چتر حمایتی یک حزب یا سازمان دولتی غیرشرعی فعالیت کنم...» پس از رد این پیشنهاد، حکومت مصر در تاریخ ۶/۹/۱۹۶۴ م مرکز اسلامی وی و مجله «بانوان مسلمان» را تعطیل و اموال آن را مصادره کرد!
● ادامه مبارزه
زینب الغزالی با توجه به تکلیفی که احساس میکرد، بعد از مدتی، این بار در یک حرکت سیاسی فکری همراه شهید «سید قطب»، به فعالیت پرداخت و هنگامی که دستگاه امنیتی مصر، از اندیشه و هدف این حرکت آگاه شد، در تابستان سال ۱۹۶۵م، حمله گستردهای را برضد اخوان آغاز کرد و ضمن دستگیری سید قطب و یارانش، زینب الغزالی را نیز دستگیر و به زندان فرستاد.
زینب الغزالی همان طور که در خاطرات خود ایام من حیاتی مینویسد، در زندان متحمل بدترین و شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی شد... او را از سقف آویزان میکردند و شلاق میزدند. سپس با وسائل برقی مورد شکنجهاش قرار میدادند و در واقع شلاق و محرومیت از غذا و بیخوابی کشیدن، از جمله شکنجههای روزانه وی از طرف رژیم حاکم بود. مدتها او را در یک زمینی پر از موش و حشرات موذی، زندانی کردند. چندین بار سگهای وحشی را به جانش انداختند و سرانجام تهدید به «تجاوز جنسی» نمودند و سربازی را برای انجام این جنایت به سلول او فرستادند که یک ضربه زینب الغزالی، سرباز را بیهوش کرد و برزمین انداخت و... همه این شکنجهها برای آن بود که او اعتراف کند: «سید قطب مسئول فعالیتهای جدید اخوان و طراح ترور ناصر میباشد!!»
زینب الغزالی در ملاقات آخر خود با این جانب در قاهره، در پاسخ سؤال من که: «در خاطرات مکتوب شما آمده است که شمس بدران مسئول سازمان به اصلاح امنیتی و دست راست عبدالناصر در شکنجه شما نظارت مستقیم داشته و روزی هم، او و عبدالحکیم عامر را برای دیدن شکنجه شما به زندان دعوت کرده بود، آیا این امر کمی بعید به نظر نمیرسد؟!» گفت:«من خیری در این نمیبینم که خدای نکرده در آخر عمر خود، دروغی بر ضد کسی در خاطراتم آورده، باشم... این دو نفر را من با چشمان خودم دیدم، پس چگونه میتوانم آن را ندیده بگیرم و نقل نکنم؟ البته من خود بعضی چیزها را که نگفتنی بود، نگفتهام و کیفر مسئولان آنها را به خدای بزرگ واگذار کردهام که در راس آنها شخص اول رژیم مصر قرار دارد... شاید او از گزارشهای شمس بدران در مورد شکنجه من قانع نشده بود و باور نمیکرد که یک زن بتواند آن شکنجهها را تحمل نماید و اعترافی برضد سیدقطب نکند... پس خود آمده بود که شکنجه مرا ودیگر افراد اخوان را ببیند و گزارشها را باور کند. شاید هم برای نوعی تشفی خاطر حضور یافته بود! مانند صدام که در بعضی از اعدامهای شخصیتهای اسلامی عراق مانند شهیدان عزیزما شیخ عبدالعزیز البدری و محمدباقر صدر، خود حضور داشته است...»
۴۳نفر از این گروه بازداشت شده اخوان، در دادگاه نظامی قاهره محاکمه شدند که ۵نفرشان، از جمله: سیدقطب، خواهرش حمیده قطب، زینب الغزالی، محمدیوسف هواش و عبدالفتاح عبده اسماعیل، محکوم به اعدام شدند... حکم درباره سه نفر از مردان اجرا شد! و زینب الغزالی و حمیده قطب، با یک درجه تخفیف! به حبس ابد محکوم شدند... اما پس از شش سال زندان انفرادی، زینب الغزالی سرانجام با وساطت ملک فیصل در سال ۱۹۷۱م از زندان آزاد شد و به مکه رفت و علیرغم پیشنهاد دولت سعودی در مورد این که در عربستان بماند، به مصر بازگشت و در دوره سادات پیشنهاد سادات را برای شکایت از شمس بدران و افشای عبدالناصر و یارانش که در آستانه محاکمه به اتهام توطئه کودتا بر ضد سادات بودند، نپذیرفت و گفت: «من شکایتم را به دادگاه خداوندی بردهام و شکایتی که به نفع رژیم تمام شود، مطرح نمیکنم و هیچگونه تعویض مادی، شکنجههایی را که به من دادهاند و شلاقهایی را که بر من زدهاند، جبران نمی کند...»
● مراحل زندگی
دوران زندگی زینب الغزالی را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد:
۱) دوران کودکی و ده سال اولیه زندگی در کنار پدر و تعلیمات دینی که دوران رسوخ عقاید مذهبی در قلب وی بود و او را برای خدمت در راه دعوت اسلامی آماده ساخت.
۲) مرحله دوم دورانی است که او به فعالیتهای اجتماعی فرهنگی پرداخت و در این دوران دروس و آموزشهای دینی را نزد علمای بزرگ الازهر فرا گرفت و آنها را به اجرا درآورد. و در بیست سالگی - ۱۹۳۷م - جمعیت السیدات المسلمات را تأسیس کرد و مجله بانوان مسلمان را منتشر ساخت.
۳) مرحله سوم: دوران اتحاد کامل وی با اخوانالمسلمین و بیعت با شهید حسنالبنا است که در سال ۱۹۴۸م، چند ماه قبل از شهادت وی به عمل آمد و پس از حوادث دردناک و خونین سال ۱۹۵۴م، در دوره حسنالهضیبی--- مرشد اخوان پس از شیخ حسنالبنا--- همکاریهای نزدیکی با وی، در تجدید سازمان اخوان، داشت و در همین دوران توسط رژیم همراه برادرانی چون سید قطب، دستگیر و محاکمه شد و به زندان ابد با اعمال شاقه محکوم گردید.
۴) مرحله چهارم: او پس از سفر به مکه و مراجعت به مصر، به تعلیم و تربیت بانوان پرداخت و در منزل خود درس تفسیر قرآن را برقرار و اداره میکرد و در مطبوعات مصری و عربی دیگر، مقاله مینوشت و به مدت سه سال تمام در هفتهنامه الجزائری «الشرقالعربی» یک صفحه کامل، مقالاتی در زمینههای مختلف منتشر ساخت و در دهها کنفرانس و سمینار اسلامی در جهان اسلام و عرب، شرکت کرد و دهها سخنرانی ایراد نمود؛ ولی در این اواخر به علت عوارض پیری، از تدریس و نوشتن و فعالیت و ملاقاتهای زیاد دور بود...
● تألیفات
زینب الغزالی پس از محرومیت از چاپ مجله «السیدات المسلمات»، به نشر مقالات در جرائد مصری، و تألیف کتاب پرداخت که از مجموعه آثار وی تاکنون کتابهای زیر منتشر شده است:
«الی ابنتی» (برای دخترم، در دو جلد)، مشکلات الشباب و الفتیات (مشکلات دختران و پسران، در دو جلد) نحو بعث جدید (به سوی حرکتی نو)، نظرات فی کتاب الله (نگرشی در کتاب خدا)، تفسیر سورههایی از قرآن مجید (دو جلد)، نظرات فیالدین و الحیاه (نگرشی بر دین و زندگی، دو جلد)، شرح الاربعین النوویه، شرح «اسماء الله الحسنی»، و «ایام من حیاتی»(روزهایی از زندگی من). این کتاب دو بار به فارسی ترجمه شده است یکی تحت عنوان روزهای خاطره، ترجمه سید ضیاء مرتضوی--- نشر کتابهای مجله «پیام زن»--- قم، ۱۳۷۹، و دیگری به نام: «روزهای دعوت اسلامی» ترجمه ارشد ارشاد، چاپ پاکستان - لاهور - ۱۳۶۹... مطالعه این کتاب برای شناخت ماهیت واقعی حکومتهای عربی قومیگرا، ضروری است...
کتابخانه زینبالغزالی هم در قاهره مرکز اطلاعرسانی و آگاهی بخش بانوان مسلمان و در واقع کتابخانه عمومی برای بانوان مصری بود و صدها جلد کتاب در زمینههای مختلف و از مذاهب اسلامی از جمله «شیعه» در کتابخانه وی موجود بود که نشاندهنده وسعت نظر وی درباره مذاهب اسلامی بود. یک دوره کامل از تفسیر «مجمع البیان» علامه طبرسی (چاپ قاهره، دارالتقریب) و یک دوره تفسیر «المیزان» علامه طباطبایی (چاپ بیروت) در کتابخانه ایشان موجود بود که گفت:«در بحثهای تفسیری خود از این تفاسیر استفاده میکنیم.»زینب الغزالی هوادار تقریب بین مذاهب اسلامی بود، و به من گفت: «این اندیشه و نهاد از یادگارهای امام شهید حسن البناست و او یکی از موسسان دارالتقریب قاهره و همکار علامه محمدتقی قمی بود». البته من او را برای شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی که از سوی مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی در تهران تشکیل میشد، به ایران دعوت کردم؛ اما متأسفانه شرایط جسمانی به او اجازه این سفر را نداد.
سرانجام زینب الغزالی، در ۸۸ سالگی در تاریخ ۲/۸/۲۰۰۵ م/ مرداد ماه ۱۳۸۴ش در قاهره درگذشت و پیکر پاکش با حضور پرشکوه دهها هزار نفر از اخوان و مردم مسلمان مصر، و شرکت دهها نفر از شخصیتهای برجسته فرهنگی - سیاسی کشور، از «مسجد رابعه` العدویه» در منطقه مصر جدید تشییع و در آرامگاه «الوفاء والامل» --- مقابر قطامیه---- به خاک سپرده شد.
مسجد رابعه` العدویه در نزدیکی اقامتگاه نمایندگی ایران در قاهره --- مصر جدید ---- قرار دارد و رابعه` العدویه در نزد مصریها، به عنوان بانویی پرهیزکار و اهل عرفان و صاحب کرامات شناخته میشود.
در مراسم تشییع، پس از اقامه نماز به امامت دکتر سید حبیب، نائب اول مرشد عام اخوانالمسلمین، سید حبیب از مقام شامخ زینب الغزالی و مبارزه و صمود و استقامت و «مردانگی» وی سخن گفت و مجله «المختار الاسلامی» ماهنامه اخوان، ضمن نشر ویژهنامهای او را «سیده الدعاه وامّ الصابرین» و «امراه تساوی آلاف الرجال» نامید.
نعمت الله موسوی
http://khosroshahi.net/article/detail_art.php?artid=۱۳۹&flag=۱&merg=۱ : منبع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست