چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

بازار معلق


بازار معلق

واژه «معلق» كه درعنوان نوشتار حاضر به كار رفته است, به این مسئله اشاره داردكه بهای كنونی نفت بالاتر از تعادلی است كه براساس ملاحظات عرضه وتقاضا, توجیه پذیرهستند و با آنچه ما به طوركلی, اصول بازار می نامیم, مطابقت ندارد شاید ارائه مثال و مقایسه ای دراین باره بتواند دلیل استفاده از واژه یاد شده را روشن كند همه شما بالن های دارای هوای گرم را مشاهده كرده اید این بالن ها می توانند در هوا معلق بمانند, ولی درعین حال, نمی توانند قوانین جاذبه را تغییر دهند یا نفی كنند

برای آن كه این بالن ها همچنان در هوا باقی بمانند، ضروری است كه منبع تولید گرما همواره با آنها باشد. برای دست یابی به این مهم، وجود سوخت دربالن نیز ضروری است. اگر سوخت كافی در بالن وجود داشته باشد، می تواند مدت زمان بسیار طولانی در هوا بماند و حتی درمواردی استثنایی به اندازه ای در این وضع باقی بماند كه كره زمین را دور بزند. در بازار نفت نیز شاهد چنین وضعیتی هستیم، بهای كنونی نفت خام به هیچ روی در قوانین علم اقتصاد تغییری ایجاد نمی كند. بهای نفت می تواند به صورت موقت بسیار بالا رود، به گونه ای كه ظرفیت عرضه آن به اندازه ای نباشد كه بتواند پاسخ گوی تقاضا در بازار باشد، اما برای این كه چنین وضعیتی روی دهد، وجود برخی عوامل ضروری است: ترس از اختلال درعرضه نفت، پدیده اوج تولید در بازار نفت، دلال بازی دربازار نفت، تنش های ژئوپولتیك، طوفان ها و... . اما بازار نفت نیز درست همانند بالن دارای هوای گرم تا زمانی می تواند در چنین حالت «معلقی» به سر بردكه عوامل تأثیرگذار بر بازار وجود داشته باشند و «گرمای» لازم را برای ادامه «تعلیق» تأمین كنند، اما عوامل تأمین كننده این «حرارت» تا چه زمانی به حیات خود ادامه می دهند؟

تحولات اخیر دربازار نفت

آخرین بار در ژانویه۲۰۰۲ میلادی، نفت برنت دریای شمال بشكه ای۲۰ دلار داد وستد شد. از آن هنگام تاكنون، قیمت نفت برنت دریای شمال همواره روبه فزونی داشته است و درمی۲۰۰۴ میلادی به بالاترین قیمت بعد از زمان جنگ خلیج فارس درسال ۱۹۹۱ رسید و درآن زمان بهای نفت دریای شمال به ۳۹ دلار هربشكه رسیده بود. از آن زمان تاكنون، بهای نفت برنت باز هم افزایش یافت و تا حد هربشكه هفتاد دلار نیز پیش رفت. هر چند در ماه های اخیر بهای نفت خام نوسان هایی داشته است، بسیاری براین باورند كه تا پایان سال جاری میلادی، بهای نفت از میزان كنونی آن هم بالاتر خواهد رفت.

با آن كه تمام تحلیل گران مسائل نفتی، اطلاعات گسترده ای درباره عوامل تأثیرگذار برعرضه و تقاضای نفت دراختیار دارند، دامنه و ادامه روند روبه رشد افزایش بهای نفت همه آنها را سردرگم كرده است. در ذیل به این عوامل می پردازیم.

اول، ظرفیت صنعت نفت درهر دو بخش بالادستی وپایین دستی آن محدود است. این محدودیت به دلایل زیر است:

- افزایش پیش بینی نشده تقاضای نفت در بازارهای جهانی، به ویژه بازارهای آسیا و ازجمله رشد ناگهانی مصرف نفت در چین كه تحلیل گران مسائل نفتی میزان آن را درست پیش بینی نكرده بودند.

- درك این مسئله كه عرضه نفت خام ازكشورهای غیرعضو اوپك نمی تواند افزایش و رشد داشته باشد و مشخص شدن این مسئله كه این دسته از كشورهای تولیدكننده نفت در خوش بینانه ترین وضع، تنها می توانند سهم روبه كاهشی از تأمین تقاضای رو به رشد نفت درجهان را به خود اختصاص دهند.

- افزایش نسبی تقاضا برای نفت خام كشورهای عضو سازمان اوپك كه درنتیجه آن ظرفیت تولید نفت این كشورها به حد نهایی خود نزدیك شد.

- پایین بودن ظرفیت پالایش نفت كه درنتیجه آن آمادگی و امكان پاسخ گویی به نیاز روزافزون به فرآورده های نفتی وجود نداشت، به ویژه با توجه به این مسئله كه بیشتر نفت تولید شده درجهان، نفت سنگین بود، درحالی كه بیشتر مصرف كنندگان از نفت سبك استقبال می كردند.

دوم، محدودیت شدید درظرفیت تولید وپالایش نفت خام سبب شد تنش بی سابقه ای در بازار این فرآورده راهبردی ایجاد شود كه عوامل زیر هرچه بیشتر به آن دامن می زدند:

- ترس مستمر از اختلال درعرضه نفت خام كه از رخدادهای بالفعل و بالقوه، ناآرامی های اجتماعی و تنش های ژئوپولتیك دركشورهای بزرگ تولیدكننده نفت حاصل می شود.

- پدیده «اوج» تولید نفت كه از نشانه های واقعی یا ظاهری پایان یافتن منابع نفتی ناشی می شود.

سوم، ادامه كاهش اعتماد به توانایی صنعت نفت دربرطرف ساختن گلوگاه های ایجاد شده درزنجیره عرضه سبب افزایش تنش دربازار نفت از راه های زیر شده است:

- ایجاد شبهه درباره توانمندی های شركت های نفتی بین المللی در دستیابی به هدف های خود درظرفیت تولید و مازاد تولید.

- نگرانی هایی درباره توانایی اوپك، یا حتی تمایل این سازمان، به افزایش كافی و به موقع ظرفیت تولید خود.

به یقین همگان از این مسئله آگاه هستندكه درسال های اخیر مفهوم محدودیت تولید دربازار نفت خام و نگرانی از اختلال درعرضه آن به مصرف كنندگان، ذهن بشر را به خود مشغول كرده است. نخستین نشانه های اختلال و ایجاد «گلوگاه» درپالایش نفت درتابستان سال۲۰۰۲ و به رغم بالابودن عرضه نفت خام دربازار نمایان شد. نگرانی از بابت ظرفیت تولید نفت از سال۲۰۰۳ آغاز شد. اختلال درصادرات نفت ونزوئلا، جنگ عراق، حمله های تروریستی به عربستان سعودی، نگرانی ها از توان و ظرفیت واقعی تولید نفت در انگلیس و بسیاری رخدادهای دیگر، ازجمله عوامل این نگرانی بودند.

درسال ۲۰۰۴، ذهنیت «كمبود» دربازار نفت و نگرانی از اختلال در این بازار تحت تأثیر عوامل مختلفی تشدید شد: كاهش شدید ذخایر نفتی شركت شل؛ نگرانی از سرگیری تولید نفت در ونزوئلا؛ ادامه ناآرامی های اجتماعی در نیجریه و ونزوئلا؛ حمله های مستمر به زیرساخت های نفتی عراق؛ بحران درشركت نفتی یوكاس روسیه و نگرانی از رسیدن سازمان اوپك به نهایت ظرفیت تولید خام خود، آن هم در زمانی كه گزارش ها همچنان از افزایش تقاضای نفت خام دربازارهای جهانی، به ویژه ازسوی چین، حكایت داشت.پیش تر نیز مجموعه رخدادها و تحولات مشابهی سبب نگرانی از عرضه نفت به بازارهای جهانی شده است: نا آرامی های اجتماعی درنیجریه؛ نگرانی از اختلال درعرضه نفت از عراق و نروژ؛ ترس از حمله های تروریستی درعربستان سعودی؛ افزایش تنش غرب با ایران برسر پرونده هسته ای این كشور؛ تعطیلی برخی پالایشگاه ها درآمریكا و نگرانی گسترده از محدودیت تولید در بازار نفت درآستانه فرا رسیدن فصل زمستان از جمله این رخدادها و تحولات محسوب می شوند. باتوجه به وقوع پدیده های جوی مانند طوفان های «ایوان» درسال گذشته و طوفان «كاترینا» درسال جاری میلادی می توان گفت: درچندسال گذشته همان مسئله قدیمی، یعنی اختلال پایان ناپذیر درعرضه بالفعل یا بالقوه نفت را آزموده ایم، اما درسال جاری بهای نفت به تقریباً دو برابر بالاترین بهای آن درسال گذشته رسیده است. البته ارزیابی شدت یا میزان دقیق تأثیر هریك از رخدادهای یادشده بر بازار نفت دشوار است، ولی منطقی جلوه دادن افزایش شدید بهای نفت درسال جاری، به ویژه با توجه به برخی تأثیرهای ناشی از نشانه های كاهش رشد تقاضا، افزایش تولید اوپك و افزایش ذخایر نفت خام، نیز كار دشواری است. به نظر من افزایش بهای نفت خام درسال جاری میلادی را می توان به تغییری عمیق در تأثیر اوپك و «بازار آینده» بر فرآیند شكل گیری قیمت های مربوط دانست. پیش از بحث درباره آینده فرارو، به بررسی مختصر هریك از دو موضوع یادشده می پردازیم.

كاهش قدرت اوپك در بازار نفت

هیچ كس با این گفته مخالف نیست كه در۲۰ سال گذشته اوپك درتلاش های متعدد خود برای تأثیرگذاری بربازار نفت و هدایت آن در مسیر دلخواه خود همیشه موفق نبوده و مدیریت عرضه نفت كه این سازمان به كارگرفته، جز دریك یا دو سال، نتوانسته است دسترسی به قیمت های مطلوب اوپك را آسان كند، اما اعضای اوپك از اواسط سال گذشته ظرفیت تولید خود را به حداكثر رسانده اند و امكان بالابردن این ظرفیت وجود ندارد. همین مسئله سبب شده است سازمان اوپك از ابزار مدیریتی خود، یعنی عرضه نفت خام به بازارهای جهانی، محروم شود.

افول قدرت اوپك را می توان درتلاش های بی فایده ای كه این سازمان پیش تر برای آرام كردن بازار نفت انجام داد، مشاهده كرد. درضمن نظام سهمیه بندی رایج دركشورهای عضو اوپك، اعتبار و اهمیت خود را از دست داده است. افزون براین، تعیین سقف قیمت دراین سازمان از اوایل سال جاری میلادی منسوخ شده و به حال تعلیق درآمده است. با این حال، بعید به نظر می رسد كه با توجه به شرایط كنونی حاكم بر بازار نفت خام، سقف قیمت مشخصی در نشست اوپک تعیین شود. در واقع، هنگامی كه سازمان اوپك خود این مسئله را پذیرفته است كه نمی تواند كار زیادی درتعیین مسیر قیمت ها انجام دهد، تعیین یك قیمت معیار جدید برای این سازمان كار بیهوده ای است. خلاصه آن كه به نظر می رسد اوپك، بعد از به كاربردن تمام ابزار ممكن برای آرام كردن التهاب های بازارنفت، به نگرش «آزادی اقتصادی» روی آورده باشد. كشورهای عضو این سازمان تا آنجا كه ظرفیت تولید آنها اجازه می دهد، برای تأمین نیاز بازار و عرضه نفت به بازارجهانی تلاش می كنند. این كشورها به مقررات بازار روی آورده اند و تازمانی كه قیمت نفت خام بالا باشد، از منافع حاصل از فروش این راهبردی كمال بیشترین بهره را می برند. از آن گذشته، لزومی نداردكه این كشورها خود را ازمنافع ناشی از سازكار موسوم به «سازكار بازار»، كه تاكنون به ضرر آنها بوده است، محروم سازند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.