جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم آل ساخته بهرام بهرامیان


نگاهی به فیلم آل ساخته بهرام بهرامیان

در این روزگار که سینمای ایران در غرقاب فیلم های سطحی و نازل گرفتار است، فیلمی ساخته و به نمایش درمی آید که یک دغدغه خاص را دنبال می کند و با تمام نقص و عیب هایش نه مبتذل است و نه …

در این روزگار که سینمای ایران در غرقاب فیلم های سطحی و نازل گرفتار است، فیلمی ساخته و به نمایش درمی آید که یک دغدغه خاص را دنبال می کند و با تمام نقص و عیب هایش نه مبتذل است و نه عوامانه و قشری. فیلمی که یک درام خاص و بدیع را با الگویی نامتجانس با سینمای مالوف و مانوس ایران و مخاطبانش در هم آمیخته و چیزی را روانه پرده سینما کرده که تا پیش از برای مخاطب ایرانی چندان مسبوق به سابقه نبوده است.

همین موقعیت باعث می شود که بتوانیم «آل» را در مختصات و مقیاس دیگری ببینیم و بسنجیم. مهندس جوانی از طرف مدیر شرکت محل کارش، همراه زن باردار خود عازم یک ماموریت کاری به ارمنستان می شود. به تدریج زندگی آفتابی این زوج، تبدیل به کابوس هولناکی می شود و...

«آل» اولین ساخته سینمایی بهرام بهرامیان، اثری در ژانر تریلر- وحشتناک گرچه از جهاتی همچون نوع توجه به توان بالقوه سینمای ایران در ساخت اثری متمرکز و خوش سیما آن هم در موضوع و درامی خاص، قابل توجه است اما شاید تنها چیزی که می توانست مخاطب را در مورد فیلم «آل» به خود جلب کند یک ساختار بدیع و یک روایت جذاب بود که البته وجود نداشت و این اثر در کشاکش یک ریتم وحشتناک و یک تکرار حیرت آور از موقعیتی مبهم و بدآهنگ در باز تعریف رویکرد خود به نوع روایتش متوقف ماند و آنقدر در جا زد تا وقتش تمام شد.

فیلم «آل» قرار بود اثری وهم انگیز و وحشت ناک باشد و اینکه در سالن سینما بجای وهم و وحشت، مخاطب را به تعجب و خنده واداشت یعنی یک فاجعه تمام عیار!

«آل» یک فیلم کشدار بدریتم نامتوازن بود که در ژانر وحشت نه جایگاهی داشت و نه حرف نویی و البته سایر کاتالیزورهای تصویری و تلفیقی در نوع شخصیت پردازی و انتخاب بازیگران و لوکیشن و قصه و... به هیچ وجه نتوانست به کمک کار بیاید و آن را نجات دهد.

«آل» حتی در ایده تکرار خواب هم به ملال رسید و نه تعمیق و تاثیر. فضای سترون و بی حال داستان و آدم های یخ کرده و بی انعطافش، جز در سطح، نماندند و جز در پیچ و خمی قشری، حرکتی نداشتند.

ملال در «آل» زاییده بی تدبیری و عدم جذابیت است هم در ساحت قصه و هم در نوع روایت. قرار دادن بخش معظم انتقال مفهوم و داستان و بالاخره فضاسازی، به بازی بازیگر، ریسک بزرگی است که در «آل» نه به مطلوب رسیده و نه حتی از قدرت بیان لازم برخوردار بوده است و در نتیجه جز به ملال نرسیده و نرسانده است.

فضای سترون «آل» بازی های خوبی ندارد و شخصیت پردازی هم بیش از آنکه ملهم از فیلمنامه و روایت و آدم هایش باشد، متأثر از نوعی فضای سیرکردن به سوی فانتزی است که نهایتا به همان اطناب و ملال منتج شده است.

«آل» فیلمنامه خوبی ندارد نه ورز دیده شده و نه داستان را براساس نوع روایت، به خوبی توانسته پیش ببرد و این یعنی شکست در مهم ترین شاخصه و ابزار فیلم سازی، حتی اگر صدبار بازنویسی شده باشد و سایر ادعاهای چنین و چنانی!

مشکل اصلی «آل» این است که مخاطب را با هیچ حربه و به هیچ وسیله ای درگیر خود نمی کند و اراده و فهم و حواس او به فیلم و آنچه در همه مختصات و سایر مقیاس ها در آن جریان دارد، معطوف نمی شود و فیلم، راه خود را می رود و تماشاگر هم راه خود را. یا دوام نمی آورد و چشم هایش را می بندد و می خوابد و یا تا آخر با خودش و فیلم روی پرده کلنجار می رود و به شکلی عصبی از سالن خارج می شود یا...

واقعیت آن است که سازنده آل نتوانسته به همان اندازه که بر نوع روایت و ایده اش تمرکز کرده و تلاش نموده آنرا همان طور که می خواسته از آب درآورد و بر مخاطب شناسی سینمای ایران و نحوه داستان گویی متناسب با این مخاطب فراگیر هم زوم کند و بتواند در مقیاس طلب و سبقه و تربیت ذهنی او به تدارک یک داستان و هماوردی یک داستانگویی متوسط نایل آید. اساسا این حجم از تکرار وهم گونه با آن تداخل های شخصیتی و رگه های نحیف اصلی و فرعی در روایت داستانی آل را به یک اطناب ممل و یک کش و قوس بی سرانجام کشانده و متأسفانه مایه های خوب داستانی را که می توانست از ایده بدیع و جذابش منشا بگیرد هدر داده است و در بیانی بد ریتم و ملتهب و ابتر رها کرده است.

محمدرضا محقق