سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
بهداشت روانی در مدارس
مدارس نقش مهمی در پیشبرد امر بهداشت روانی در سطح جامعه دارند. معلمان و مربیان به عنوان عناصر کلیدی آموزش و پرورش در انجام وظایف آموزشی و پرورشی اگر با نیازهای مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی شاگردان آشنا و از نکات اساسی مربوط به برخورد مناسب با کودکان و نوجوانان
سر کلاس درس و محیط مدرسه، آگاهی داشته باشند، بهتر میتوانند آنان را در جهت نائل آمدن به پیشرفت تحصیلی و در نهایت کسب یک شخصیت استوار یاری کنند.
در مدارس به علت تأکید بیش از اندازه بر آموزشهای نظری و انباشت حافظه از محفوظات مختلف، مجال کمتری به معلمان و مدیران داده میشود که به نیازهای مختلف کودکان و نوجوانان توجه بایستهای صورت گیرد، در صورتی که نیازهای ایمنی (احساس اطمینان)، نیاز به تعلق و دوست داشتن و حتی نیازهای فیزیولوژیک شاگرد باید به صورت مناسب ارضا شود تا در وی خود پنداره مثبت و عزت نفس بالا حاصل شود. بدون توجه به این عوامل، دانستنیها و محفوظات هیچگونه کارکرد مفید و مؤثری نخواهند داشت. این نکته زمانی آشکارتر میشود که توجه داشته باشیم پرورش شخصیت اخلاقی به عنوان یک هدف غایی در تعلیم و تربیت مطرح است و رسیدن به آن پایه، مستلزم توجه به نیازهای روان شناختی و اصول بهداشت روانی شاگردان در مدارس است.
بیشتر کودکانی که دارای مشکلات بهداشت روانی هستند، هرگز به خدمات تخصصی که بدان نیازمندند، دسترسی ندارند و مؤسسات و نهادهای اساسی همچون مدارس باید به آنها توجه داشته باشند. بسیاری از معلمان ممتاز آگاهی چندانی از مسائل بهداشت روانی کودکان ندارند. آنان فاقد دانش، شناخت و مهارت لازم برای مقابله با مسائل بهداشت روانی هستند، گاهی حتی معلمان بسیار با تجربه هم هنگام برخورد با این شاگردان احساس ناتوانی میکنند. آنها ممکن است نسبت به روشی که باید در برخورد با این کودکان داشته باشند، مطمئن نباشند یا نگران باشند هر کارکه انجام دهند مشکلات آنان را تشدید کند. این مسأله در برخی از مواقع به خاطر بیمیلی متخصصان بهداشت برای ارائه اطلاعات به معلمان و ناتوانی آنها در درک محدودیتهایی که معلمان ضمن کار با این کودکان در مدارس معمولی دارند، تشدید میشود.
بسیاری از معلمان متوجه دانش آموزان با مشکلات هیجانی و رفتاری (EBD) میشوند، لیکن اغلب تمایز واضحی میان «رفتار غلط بهنجار، مشکلات هیجانی و رفتاری» و «بیماری روانی» وجود ندارد. کودکان دارای EBD در طیف پیوستهای قرار میگیرند که از «شیطنتهای اتفاقی» در یک طیف تا «بیماری روانی» در طرف دیگر طیف را شامل میشوند. در ارزیابی وضعیت کودکان، این که آنها بهEBD دچار هستند یا خیر، بستگی خواهد داشت به ماهیت، فراوانی، اصرار (تداوم)، شدت، نابهنجاری رفتار یا اثر تراکمی رفتار آنها در مقایسه با رفتارهای بهنجار مورد انتظار از کودکان هم سن آنها. EBD میتواند دارای شکلهای مختلفی باشد. در آییننامه اجرایی نیازهای آموزشی ویژه (EFD،۱۹۹۴). به شکلهای انزواجویی، گرایش به افسردگی و خودکشی، اشتغال ذهنی وسواسگونه همراه با عادات خوردن، مدرسه هراسی، سوء مصرف موادمخدر، رفتارهای تخریبی، ضداجتماعی و غیرهمکارانه و همچنین محرومیت (ناکامی)، خشم و تهدید به تجاوز اشاره شده است.
در هر صورت معلمان، به ندرت قادرند تعریف روشنی از EBD ارائه دهند (دانیل و دیگران، ۱۹۹۹). به عنوان مثال، کودکان بیش فعال را اغلب کودکان شیطان به شمار میآورند. ممکن است ارزیابی این که کودکان در کجای پیوستار بین شیطنت اتفاقی تا بیماری روانی قرار میگیرند، مشکل باشد. بسیاری از کودکان در دورههای اتفاقی رفتارهای تخریبی و کنارهجویانه از خود نشان میدهند، لیکن در برخی از کودکان این دورهها آنقدر شدت و نیز دوام دارند که گواه بر EBD هستند.
● اهمیت بهداشت روانی کودکان
اخیراً به نیازهای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان اولویت بسیاری داده میشود (وزارت بهداشت، ۱۹۹۵ ) و این به خاطر آن است که:
۱) مشکلات بهداشت روانی علت ایجاد پریشانی است و میتواند بر بسیاری از جنبههای زندگی کودکان، رشد هیجانی (عاطفی)، بدنی و اجتماعی کودکان و نیز بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر بگذارد.
۲) مشکلات بهداشت روانی کودکان برای تمامی افرادی که درگیر مراقبت از کودکان هستند و همچنین افرادی که با آنها تماس روزانه دارند، از قبیل معلمان و سایر شاگردان، پیامدهایی در بر دارد.
۳) مشکلات حل نشده در مراحل اولیه، میتواند پیامدهای درازمدتی ایجاد کند و ممکن است به تعلیم و تربیت گسیخته، ضعف وجوه اجتماعی شدن و فقدان بهزیستی روانی در بزرگسالی منجر شود.
۴) مشکلات بهداشت روانی در کودکان موجب بالا رفتن تقاضا برای سایر خدمات از قبیل خدمات اجتماعی و خدمات آموزشی و خدمات قضایی مربوط به جوانان میشود.
برخی از عوامل خطر معمول میتواند احتمال ایجاد بهداشت روانی کودکان را افزایش دهد. این عوامل عبارتاند از عوامل فردی از قبیل مشکلات مزاجی، بیماریهای بدنی یا نارسایی در یادگیری، عوامل خانوادگی از قبیل تعارض میان والدین و نبود انسجام انضباطی و عوامل محیطی از قبیل وضعیت نامساعد اقتصادی ـ اجتماعی و بیخانمانی (بنیاد بهداشت روانی ۱۹۹۹). عملکرد عوامل خطر به صورت تصاعدی است. اگر کودک با یک عامل خطر روبه رو شود، احتمال ابتلای او به مشکلات بهداشت روانی بین یک تا دو درصد است، اما اگر کودک با چهار یا بیش از چهار عامل خطر روبه رو شود، این احتمال به ۲۰درصد میرسد. حوادث فشارزای زندگی بر روی برخی از کودکان بیش از دیگران تأثیر میگذارد. یکی از کلیدیترین عوامل ارتقای بهداشت روانی در کودکان، شناخت عمیقتر و عوامل حفاظت کنندهای است که باعث عکسالعمل بیشتر برخی از کودکان در مقایسه با بقیه آنها میشود. عواملی که کودکان را در برابر مشکلات بهداشت روانی حفاظت میکند، عبارتاند از عوامل فردی از قبیل داشتن هوش زیاد و برخورداری از خلق و خوی آسانگیر، عوامل خانوادگی از قبیل ارتباطات خوب با والدین و حمایت تربیتی خانوادگی و عوامل محیطی از قبیل شبکه حمایتی خوب و تجارب مدرسهای مثبت (بنیاد بهداشت روانی ۱۹۹۹). هر چه کودک از عوامل حمایت کننده بیشتری برخوردار باشد، احتمال بهزیستی روانی او بیشتر است. در هر صورت، خطر ابتلا در کودک زمانی به شدت افزایش مییابد که شرایط محیطی زیانآور، ارتباطات خانوادگی زیانآور و ویژگیهای شخصی خود آنها یکدیگر را تقویت کنند.
● بهداشت روانی و یادگیری
تأثیری که هیجانات بر یادگیری بالقوه کودکان دارد، توسط گرینهالگ (۲: ۱۹۹۹) مورد تأکید قرار گرفته است. او اظهار میدارد: احساسات دردناک، ناراحتکننده و تحریککننده نقش بسیار پر قدرتی در یادگیری دارند. در واقع قلمرو احساسات و تجربههای ذهنی ما میتواند در تسهیل یا توقف جریان رشد، تحول و یادگیری مؤثر باشد.
لازم است معلمان درک کنند که چگونه هیجاناتی از قبیل ترس، اضطراب و خشم میتوانند به انزواجویی یا سایر مشکلات رفتاری بینجامند و مانع یادگیری در کودکان شوند. به علاوه طرد شدن توسط همسالان میتواند به کاهش عزت نفس، انگیزش ضعیف و عملکرد تحصیلی ضعیف منجر شود که به نوبه خود میتواند به افزایش سطح آسیبپذیری فرد در ارتکاب آزارگری و افزایش احتمال شکست تحصیلی و افسردگی بینجامد. اخیراً یک مدل چهار مرحلهای در مورد خدمات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان (HSCAM ) پیشنهاد شده است (خدمات مشاورهای بهداشتی NHS، ۱۹۹۵) هر یک از این مرحلهها معرف سطح متفاوتی از خدمات تخصصی است. مرحله اول شامل افراد غیرمتخصص از قبیل معلمان و مدیران مدارس است که در ارتباط مستقیم با کودکان و نوجوانان هستند و نقش زیادی در ارتقاء بهداشت روانی دارند. نقش این افراد اغلب نقش مشورتی کلی و شناسایی مشکلات بهداشت روانی دانشآموزان است. مرحله دوم، شامل کارکنان بهداشت روانی کودکان و نوجوانان هستند که از معلمان کمکی و روانشناسان تربیتی شبکهای متشکل از افراد متخصص و غیرمتخصص تشکیل میشوند. این متخصصان به نحوه برخورد، ارزیابی و دسترسی به سطوح مختلف خدمات تخصصیتر و همچنین مشاوره و کارآموزی متخصصان خدمات مربوط به یک مرحله میپردازند. مرحله سوم ارائه خدمات تخصصی به کودکان و نوجوانانی است که دچار اختلال بهداشت روانی پیچیدهتر، جدیتر و پایدار هستند، در حالی که در مرحله چهارم برخورد عمیق و بسیار تخصصی از قبیل درمانهای روانپزشکی بالینی را برای آنها که دچار بیماری روانی شدید هستند یا در معرض خودکشی قرار دارند، میطلبد.اصطلاح بهداشت روانی به معنی بهزیستی جسمانی و هیجانی و همچنین نداشتن بیماری روانی است. همچنین در این اصطلاح بر توانایی ادامه یک زندگی فعال و کامل و نیز انعطاف پذیری در مقابله با فشارهایی که در زندگی رخ مینمایند (ویر۲۰۰۰)، تأکید شده است.
● تأثیر خانواده بر رشد و رفتار کودکان
رشد بیشتر کودکان در دوران واحد خانواده رخ میدهد. روابط آنها با اعضای خانواده نقش قاطع در رشد آنها ایفا میکند. جنبههای روابط با اعضای خانواده عبارتاند از وابستگی، مراقبت و اعتماد که اهمیت قاطعی در رشد کودکان دارند. بنابراین برای شناخت کامل رشد کودکان مهم است که شناخت جامعی از عملکرد خانوادهها داشته باشیم. رشد کودکان نتیجه تأثیر متقابل و مستمر تغییرات فردی و تغییرات در خانواده و محیط اجتماعی است. خانواده واحدی تلقی میشود که اعضای آن یکدیگر را میپذیرند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (بل، ۱۹۶۸). این امر به معنی آن است که رفتار اعضای خانواده تابعی از سیستم خانوادگی و فرد عضوی از آن است. تغییر در سیستم خانواده به ناچار منجر به تغییر در رفتار هریک از اعضای خانواده میشود. به همین نحو، تغییر در رفتار هریک از اعضای خانواده منجر به تغییر در سیستم خانواده خواهد شد.
● تأثیر بافت اجتماعی بر رشد رفتار کودکان
روابط با افراد خارج از محیط خانواده از قبیل همسالان و معلمان نیز در تغییر رفتار کودکان و شکلدهی به آن مؤثر است. کودکان هم محیط خود را تغییر میدهند و هم از محیط تأثیر میپذیرند و ساخت روان شناختی آنان غالباً بازتابی از این تعاملات در آنهاست.
باقر آریاییفر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست