سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
آخرین قطره نفت
پیک اویل واقعیت دارد و مانع هرگونه بهبود اقتصادی خواهد بود. عبارت پیک اویل برای تبیین موقعیتی به کار میرود که در آن استخراج و تدارک نفت خام در سطح جهان به نقطه اوج میرسد؛ پس از آن دستیابی به این ماده حیاتی رو به کاهش گذاشته و دوران زوال آغاز میشود. دانشمندان ژئوفیزیک و مراکز تخصصی مطالعاتی در امور انرژی و نفت، پیشبینی میکنند که پیک اویل در سالهای آغازین قرن حاضر به وقوع پیوسته یا تا سال ۲۰۱۵ فرا خواهد رسید.
پیک اویل ما را وادار خواهد کرد که به دنیا با نگاه دیگری بنگریم. ما باید مصرف نفت را کاهش دهیم، نه در جهت تلاش برای حفظ و بهبود محیط زیست، بلکه قیمتی که باید بپردازیم ما را وادار به صرفهجویی میکند. سوختهای فسیلی مقادیر خارقالعادهای از انرژی را در اختیار ما قرار میدهند و هیچ جایگزین دیگری به ارزانی، سودمندی و فراوانی آن نیست. از آنجا که تولید هر کالا یا خدمتی مستلزم صرف انرژی است، ثبات قیمتها به پایین ماندن قیمت انرژی بستگی دارد.
اگر بپذیریم منابع نفت فناپذیر بوده و مقادیر معینی از آن در زیر زمین موجود است، باید نقطه اوج استخراج و تدارک آن را هم باور داشته باشیم. به این سبب لازم است وقایع و تحولات پس از این برهه مورد بررسی قرار گیرند.
مقاله «آخرین قطره نفت» گزارش مفصلی در این رابطه است که در سال ۲۰۰۵ در مجله لوموند منتشر شده است. گرچه از زمان انتشار این مقاله چند سال میگذرد؛ اما مطالعه آن به تجزیه و تحلیل وقایع امروز کمک میکند.
آیا پایان دوران نفت از هم اکنون آغاز شده است. جهش قیمت نفت باعث شده تا وضعیت ذخایر این منبع طبیعی انرژی که اقتصاد جهانی وابستگی تام به آن دارد، مورد تعمق واقع شود. کشورهای تولید کننده نفت و همینطور شرکتهای نفتی ناچارند تا در قبال بدبینانهترین پیشبینیهایی که از سوی متخصصان امر ابراز میشوند، گوشهای از پنهانترین اسرار کره زمین را بالا بزنند.
در تابستان سال ۲۰۰۵ شوک نفتی جدیدی به جهان وارد شد. اقتصاددانان عوامل متعدد و درهم پیچیدهای را پدیدآورنده این تحول دانستند: چنانچه اوضاع عراق ثبات یابد، اگر سرعت رشد اقتصادی چین رو به کاهش گذارد، با احداث پالایشگاههای جدید، همه چیز به روال عادی باز میگردد.
اما مساله به این سادگی نیست. مشکل در زیر زمین پنهان است، جایی که شیوههای جدید اکتشاف، پاسخهای مبهمی به سوالی که اقتصاد جهانی را متاثر میسازد، ارائه میدهند.
آیا پایان دوران نفت آغاز شده است؟ تولیدکنندکان بیدرنگ پاسخ میدهند: «البته که نه!» بنا بر اظهار شرکتهای بزرگ نفتی و سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، ذخایر نفتی در زیرزمین موجود بوده و اطمینان میدهند که با پیشرفت فن آوریهای جدید، آن را از دل سنگها بیرون خواهند کشید. لیکن همه در این خوشبینی سهیم نیستند. آژانس بینالمللی انرژی(IEA) به کشورهای مصرفکننده هشدار میدهد که: «منابع انرژی خود را تغییر دهید. این نصیحتی است که خواهش میکنیم به آن گوش کنید. به فکر خروج نفت از منابع تامین انرژی باشید.» اتمام منابع هیدروکربور در کره زمین حتما اتفاق خواهد افتاد. بهترین زمینشناسان متخصص در اکتشافات نفتی با اطمینان فرارسیدن پیک اویل را تایید میکنند. نقطه اوج تولید که پس از آن دنیا با کمبود طلای سیاه مواجه میگردد، شوکی را به اقتصاد جهانی وارد میسازد که عواقب آن بسیار ناگوار خواهد بود.
سازمان بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۳۰ تقاضای جهانی نفت ۵۰ درصد افزایش مییابد و از ۵/۸۳ میلیون به ۱۲۱ میلیون بشکه در روز میرسد. آیا کره زمین ذخایر کافی برای پاسخگویی به این رشد روزافزون اشتهای بشریت دارد؟ پاسخ به این سوال با تردیدهای فراوانی همراه است.
همچنین بر اساس برآورد سازمان بینالمللی انرژی «از سال ۲۰۱۰ کاهش استخراج نفت در کشورهای خارج از اوپک شروع میشود. پس از این تاریخ افزایش تولیدات کشورهای اوپک، به خصوص در کشورهای خاورمیانه مورد نیاز است.» آیا کشورهای عربی که به عنوان تولیدکنندگان عمده نفت تحت توجه قرار دارند، میتوانند نیازهای فزاینده متقاضیان کل کره زمین را پاسخگو باشند؟ آنها تولیدات خود را هر گونه که بخواهند مدیریت میکنند. مسلما آنها میتوانند ذخایر خود را برای نسلهای بعدی پسانداز کنند.
● اشتهایی سیریناپذیر
سهچهارم ذخایر جهانی نفت در اختیار کشورهای اوپک است. عربستان سعودی اولین تولیدکننده دنیا، به تنهایی ۲۲ درصد این ذخایر را در اختیار دارد. بنابراین تحولات بازار نفت به میزان قابل ملاحظهای به تصمیمات پادشاهی سعودی بانک مرکزی نفت بستگی پیدا میکند.
ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری روی ذخایر عربستان حساب میکند. آمریکا که زمانی اولین تولیدکننده نفت در دنیا بود، نقطه اوج موجودی ذخایر (Peak Oil) خود را در دهه ۱۹۷۰ پشت سر گذاشته است. استخراج از چاههای نفت خلیج مکزیک و کالیفرنیا از همان زمان کاهش یافته، لیکن اشتهای این اولین مصرفکننده کره زمین سیریناپذیر است. در سال ۲۰۰۴، واشنگتن گزارشی منتشر نمود مبنی بر آنکه برای پاسخگویی به تقاضای جهانی و آمریکا، استخراج عربستان باید تا سال ۲۰۲۵ به دو برابر افزایش یابد و به ۵/۲۲ میلیون بشکه در روز برسد. در عربستان شرکت آرامکو (Aramco)این قضیه را به شوخی گرفت. سعداد الحسینی مرد شماره دو آرامکو، به نشریات انگلیسی ابراز کرد که برای او شانس یک روز زندگی در کره ماه بیشتر است تا آنکه پروژههای دولت بوش را عملی ببیند.
یک چنین اختلاف دیدگاه بین زوج آمریکا-عربستان، قبل از هر چیز بر وجود شکافی عمیق بین میزان تقاضای کشورهای مصرفکننده و ظرفیت واقعی کشورهای تولیدکننده دلالت میکند. در ما مه ۲۰۰۴ سر و صدای مبحث دیگری از دایره بسته و اسرار آمیز دیپلماسی نفت به بیرون درز پیدا کرد و آن انتشار گزارشی در شهر هوستن پایتخت آمریکایی نفت تحت عنوان «شفق در صحرا» بود. در این گزارش عربستان سعودی به برآورد بیش از واقع ذخایر خود متهم میگردد و همچنین احتمال عبور آرامکو از پیک اویل مطرح میشود.
ریاض نمیتوانست در مقابل این اتهام به سکوت ادامه دهد. آرامکو خود را ملزم میدید که برای اولین بار اطلاعات دقیقی را منتشر میسازد. اعتراف شگفتی آور آنکه: باارزشترین مخزن طلای سیاه سعودیها تا نیمه خالی شده است. میدان نفتی «وغار» که اولین میدان نفتی دنیا به حساب میآید و به تنهایی نصف تولیدات نفت خام عربستان را فراهم میآورد، پس از شصت سال بهرهبرداری، ۴۸ درصد از ذخایر خود را بی تردید از دست داده بود. آرامکو، یکی از عمدهترین شرکتهای نفتی دنیا پذیرفت که چاههای نفتش به سرعت تهی میگردند: بین ۵ تا ۱۲ درصد در سال. آرامکو تنها برای جبران این کاهش میبایست به اندازه کافی چاه جدید حفر میکرد تا بتواند هر سال بین پانصد هزار تا یک میلیون بشکه در روز نفت اضافه استخراج کند. بهرغم این راز گشاییهای تکاندهنده عربستان سعودی به ابراز خوشبینی میپردازد. غیر از این چه میتواند بکند!
● پرتوافکنی تردیدبرانگیز
زمان این رازگشاییها مصادف است با برگزاری کنفرانس بینالمللی زمینشناسان در لیسبون، کنفرانسی که دستاندرکاران نفتی به هر جهت حق دارند تا از آن هراسان باشند. در واقع این گردهمایی توسط «آسپو» (ASPO) انجمن مطالعه درباره پیک اویل (Association for the Study of Peak Oil and Gas ) برگزار میگردید و در آن مسوولان عالیرتبه گروههای بزرگ نفتی که به دوران بازنشستگی رسیده بودند و همچنین دانشگاهیان مستقل شرکت میکردند. نظر مشترک آنها عبارت بود از مشکوک دانستن اطلاعاتی که توسط منابع رسمی منتشر میشوند و اعلام اینکه پیک اویل تا پایان این دهه میلادی فرامیرسد.
آسپو بررسی موضوعی را نشانه گرفته که دارای اهمیت جهانی است. هنگامی که واشنگتن اعلام مینماید میزان نهایی ذخایر دنیا ۲۲۷۵ میلیارد بشکه است، آماری که کلین کمپبل (Colin Campbell) موسس آسپو ارائه میدهد ۱۷۵۰ میلیارد است. یک چهارم کمتر!
● آمار حجم ذخایر و پنهانکاری مرموز
به اعتقاد بخش برنامهریزی و توسعه شرکت توتال (Total)، آسپو به شکل برنامهریزی شده بدبینانهترین نظریهها را مطرح و بزرگنمایی مینماید. لیکن فعالیت آنها برای پیش کشیدن بحث راجع به مساله مشکلی که ابعاد آن پیچیده و پنهان هستند، ارزشمند است. آماری که در ارتباط با حجم ذخایر ارائه میشوند تا چه حد معتبرند؟ نشریه نفت و گاز (Oil and Gas Journal) هر سال پرسشنامهای را برای کشورهای تولیدکننده میفرستد تا تکمیل کنند و کار به همین جا ختم میشود. دیگر هیچ مرجعی درباره آمار و اطلاعاتی که توسط آرامکو، گاز پروم (GASPROM) یا حتی توتال ارائه میشوند، تحقیقی به عمل نمیآورد. اسرار صنعت نفت باید پنهان بمانند.
حتی زمینشناسان متبحر چنانچه در استخدام این شرکتها نباشند، نمیتوانند به حوزههای نفتی نزدیک شده و واقعیات را مورد ارزیابی قرار دهند. در روسیه از سال ۲۰۰۲ برملا ساختن کمترین اطلاعات درباره ذخایر نفتی آن کشور اقدام علیه امنیت ملی محسوب شده و هفت سال زندان مجازات فاش کردن اسرار پنهان است.
با این حال آمار و ارقامی که توسط مجله نفت و گاز منتشر میشوند، مورد استناد اکثر تحلیلگران قرار میگیرد. صرفا به دلیل آنکه منابع اطلاعاتی دیگری در اختیار عموم نیست. به اعتقاد یکی از کارشناسان انستیتوی نفت در فرانسه (Institut Francais du Petrol) دانستن اطلاعات دقیق مربوط به مقادیر نفت خامی که استخراج میشود غیرممکن است. پس چگونه میتوان فهمید که ذخایر زیرزمینی چقدر است؟ با این حال موسساتی هستند که در دستیابی به اطلاعات محرمانه نفتی تبحر دارند. آنها پول هنگفتی برای جاسوسی چند جانبه در صنعت نفت خرج میکنند تا به اسرار پنهان دست یافته و نیاز مشتریان خود را برطرف سازند. پترولژستیک (Petro Logistic) یکی از آن موسساتی است که قابل اطمینان ترین ارقام را درباره تولید ارائه میدهد. خبرچینان آنها در هر ترمینال عمده نفتی در کره زمین آمار و ارقام سوپر تانکرهای در حال عبور و مرور را جمع آوری میکنند.
چنانچه میخواهید به بهترین اطلاعات مربوط به میزان ذخایر دست یابید، به «آی اچ اس انرژی» (Information Handling Services) مراجعه کنید. اما توجه داشته باشید، آنها خدمات خود را به قیمت گزافی ارائه میدهند. هزینه اشتراک نشریات آنها در سال چقدر است؟ مقر آی اچ اس در هوستن پاسخ میدهد که این موضوع محرمانه است. اما کارشناسان آمار انستیتوی نفت فرانسه مبلغ یک میلیون یورو در سال را مطرح کرده و اعتراف مینمایند که پرداخت این وجه در توان آنها نیست. «آی اچ اس» به صورت جدی از مقررات کپی رایت برای محافظت از اطلاعاتی که در اختیار دارد، بهرهبرداری میکند.
● از واقعیت تا دروغ
از یک واقعیت اطمینان حاصل است؛ استخراج از چندین حوزه عمده نفتی در دنیا کاهش یافته است: کالیفرنیا، خلیج مکزیک، دریای شمال، اندونزی، گابن. در ارتباط با ذخایر نفت دیگر حوزهها، دادههای زمین شناسی با عدم اطمینان همراه میباشد. اما استخراج هر سال نسبت به سال پیش سقوط میکند (آرژانتین، کلمبیا، پرو، مصر، کامرون، ازبکستان و دیگر حوزهها).
بنا بر اطلاعات آژانس بینالمللی انرژی، تنها کشورهای اوپک میتوانند به طور قابل ملاحظهای تولید خود را افزایش دهند. اما در این ارتباط هم ابهامات فراوانی وجود دارد و بیم دروغپردازی میرود. در نشریه آژانس بینالمللی انرژی
(World Energy outlook) در سال ۲۰۰۴ به این نکته پرداخته میشود که: «میزان ذخایر ۳۸ کشور (آنچه که خود آمار میدهند) از سال ۱۹۹۸ بهرغم استخراج مداوم بدون تغییر باقی مانده است، در میان آنها ۱۳ کشور از سال ۱۹۹۳ آمار مشابهی را تکرار میکنند. آژانس بینالمللی انرژی، کویت را به عنوان نمونه مطرح مینماید. این دارنده چهارمین ذخایر دنیا رقم ۹۴ میلیارد بشکه را به طور مداوم ارائه میدهد. حال آنکه در همین دوره زمانی ۸ میلیارد بشکه نفت استخراج کرده و «اکتشاف قابل توجهی صورت نپذیرفته است».
در سال ۱۹۸۵ و در پی شوک نفتی آن دوران، کشورهای عضو اوپک تصمیم گرفتند (تصمیمی که در آن موقعیت بسیار هوشمندانه ارزیابی میشد)، سهم تولید در کشور نسبت به میزان ذخایری که اعلام میکند تعیین شود. میزان ذخایر هر چه بیشتر اعلام میشد، سهم تولید بالاتر میرفت. نتیجه: در فاصله سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۹۱ مقارن با جنگ خلیج فارس، در آن حال که قیمت نفت در پایینترین حد خود بود، کشورهای عمده اوپک میزان ذخایر خود را به صورت متوسط ۹/۱ برابر بیشتر از واقعیت اعلام کردند. اما کسی نفهمید که کدام اکتشافات خارقالعادهای موجب شده بود تا حجم ذخایر نفت آنچنان افزایش شگفتآوری داشته باشد.
به عنوان نمونه میزان افزایش ذخایر ابوظبی از ۳۰ میلیارد بشکه در سال ۱۹۸۷ به ۹۲ میلیارد بشکه در سال ۱۹۸۸ (۳۰۶درصد) اعلام شد. در این بازی دروغپردازی، عربستان سعودی عقب نیفتاد. آمار میزان افزایش ذخایر این کشور پادشاهی از ۱۷۰ میلیارد بشکه در سال ۱۹۸۹ با ۵۱ درصد افزایش به ۲۵۷ میلیارد بشکه در سال ۱۹۹۰ رسید. جایزه مسابقه دروغپردازی بر سر میزان ذخایر طلای سیاه به صدام حسین تعلق گرفت. دیکتاتور پیشین عراق پس از آنکه ذخایر این کشور را در فاصله سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۸ به دو برابر رساند، رقم آن را طی هشت سال متوالی ۱۰۰ میلیارد بشکه اعلام مینمود (عددی که خوب گرد شده بود).
سعدادالحسینی دکترای زمین شناسی نفت که تحصیلکرده آمریکا است و دورانی طولانی مرد شماره دو آرامکو و مغز متفکر این شرکت به حساب میآمد، در تجزیه و تحلیل تحولات نفتی ابراز مینماید: «چنانچه افزایش تقاضا با روند فعلی ادامه یابد، با احتساب کاهش ظرفیت تولید که تقریبا در تمام دنیا شاهد آن هستیم، به چندین عربستان سعودی برای پاسخگویی به سطح تقاضا نیاز خواهیم داشت. اما این دور از واقعیت است. چشمانداز دیگر آن است که افزایش هزینه، باعث به وجود آمدن منطقی نوین در مبحث انرژی شود و سطح جهانی تقاضا طی دو دهه آتی به سقفی بین ۹۰ و ۹۵ میلیون بشکه در روز برسد.» با توجه به روند فعلی، انتظار میرود که تا سال ۲۰۱۰ این سقف از تقاضا فرا رسیده باشد. به اعتقاد اعضای آسپو، سطح فریبکاری تا آن اندازه است که ما میتوانیم در بیتوجهی کامل از «پیک اویل» گذر کنیم، لیکن از عواقب ناگوار آن گریزی نیست.
در ارتباط با تحولاتی که در مقاله آخرین قطره نفت مورد بررسی واقع شدهاند، مناسب است نظری بیفکنیم به مطلبی که توسط «رکس ویلر» (Rex Weyler) یکی از اعضای «آسپو» در کانادا تحت عنوان «پیک اویل واقعیت دارد و مانع هرگونه بهبود اقتصادی خواهد بود»، که در ۱۵ مارس ۲۰۱۲ در سایت www.publicserviceeurope منتشر شده است.
آنچه که مدیران شرکتهای نفتی درباره تامین و تدارک حجم عظیم نفت ادعا میکنند کاملا غلط است. «پیک اویل» واقعیت دارد همانطور که باران و ما همین الان با آن روبهرو هستیم. نه در سال ۲۰۵۰ ، نه در سال ۲۰۲۰ ، همین الان. میزان تولید نفت از سال ۲۰۰۵ ثابت مانده است.
اختیار و عمدی هم در کار نیست، تولید کنندگان نمیتوانند تولید را افزایش دهند؛ زیرا ظرفیت جدید حوزههای جدید نفتی، هم اندازه کاهش حوزههای قدیمی نیست. استخراج جهانی نفت در نقطه اوج قرار دارد و پس از این در سراشیبی منحنی خواهد افتاد. به علاوه همراه با کاهش رشد انرژی به لحاظ کمیت، کیفیت انرژی و انرژی خالص هم در حال سقوط هستند و در عین حال انهدام محیط زیست سرعت میگیرد. روند تهی شدن چاههای نفت در سطح کره زمین ۵ درصد در سال است. برای نگه داشتن سطح فعلی تولید هر سه سال یک بار به یک عربستان سعودی جدید نیاز خواهد بود، تا بتوانیم سه میلیارد بشکه دیگر در سال استخراج کنیم، اما در کره زمین حتی یک حوزه نفتی پیدا نشده است که به این حجم از تقاضا پاسخگو باشد.
وقتی شما میشنوید که یک حوزه نفتی به حجم ده میلیارد بشکه در جایی کشف شده است، باید اینگونه به آن فکر کنید: یکسوم از آن احتمالا غیرقابل بهرهبرداری یا کاملا غیرواقعی است. بخش قابل بهرهبرداری آن به حجمی از انرژی معادل یک میلیارد بشکه نفت نیازمند میباشد تا استخراج صورت پذیرد. برای استخراج از لایههای سختتر، سه میلیارد بشکه احتیاج است. آنچه باقی میماند پنج یا شش میلیارد بشکه خواهد بود که فقط نیاز دو ماه جامعه بشری را تامین میکند.
زمین شناسان متخصص در امور نفتی تصریح میکنند که تمام حوزههای نفتی یک منحنی تولید دارند، این منحنی پس از رسیدن به نقطه اوج در سراشیب قرار میگیرد. اما این تمام ماجرا نیست. وقتی که حوزههای نفتی به سالخوردگی میرسند انرژی حاصل از سرمایهگذاری برای تولید انرژی واژگون شده و هزینههای تولید اوج میگیرد، در همین حال از کیفیت تولیدات کاسته میشود. طی قرن گذشته تولیدکنندگان نفت از منابع انرژی با درجه بالای کیفیت برخوردار بودند.
بهترین ذخایر انرژی خالص ۷۰ سال پیش از میان رفتند. نفت در بهترین روزهای خود-فاصله سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ با انرژی خالص ۱۰۰ به ۱ تولید میشد، به آن معنا که برای تولید ۱۰۰ بشکه نفت، یک بشکه سرمایهگذاری میشد. در حال حاضر این آمار برای حوزههای نفتی بین ۲۰ به یک تا ۱۰ به یک است و در ایالات متحده متوسط آن ۱۱ به یک است. هماکنون این میزان برای حفاری لایههای سختتر ۳ به یک است. «هوارد ادام»
(Haward Odum) متخصص مباحث انرژی، منحنی انرژی خالص را در سالهای ۱۹۷۰ هشدار داد و «ماریون کینگ هوبرت» (Marion King Hubbert) منحنی زوال نفت را در سالهای ۱۹۵۰ رسم کرد. نقطه اوج تولید نفت ایالات متحده در سال ۱۹۷۰ فرا رسید، دقیقا همان تاریخی که هوبرت پیشبینی کرده بود. در این برهه بود که آمریکا میلیونها دلار صرف واژگونسازی حکومتها در کشورهای نفتی کرد تا دیکتاتورهای دستنشانده خود مثل شاه پهلوی در ایران را جایگزین آنها سازد. سالیانی دیرتر ایالات متحده آمریکا به منظور دستیابی به میدانهای نفتی، میلیاردها دلار برای جنگ با صدام حسین و طالبان صرف کرد، آنهایی که ساخته و پرداخته خود او بودند.
در سال ۲۰۱۰ ستاد مشترک ارتش آمریکا، پایان ظرفیت اضافه تولید - نحوه گفتن پیک اویل به زبان آنها - را پیشبینی کرد و هشدار داد که «کمبود میتواند به ده میلیون بشکه در روز برسد.» آنها همچنین پیشبینی کردند که این زوال نفت «رشد اقتصادی را هم در کشورهای در حال توسعه و هم در دنیای توسعه یافته میکاهد» و «چنین وخامت اقتصادی میتواند به تنشهای موجود دامن زده، دولتهای شکننده و در حال سقوط را هرچه بیشتر در مسیر واژگونی قرار دهد و تاثیر جدی در اقتصاد چین و هند داشته باشد.» این واقعیتی است که ارتش آمریکا برای ما ساخته است. وقتی سیاستمداران به شما میگویند جنگ آینده «برای نفت» نیست، اطمینان داشته باشید که برای نفت خواهد بود.
در سال ۱۹۱۲ وقتی که نیروی دریایی انگلستان سوخت خود را از زغال سنگ به سوخت فسیلی تغییر داد، وینستون چرچیل به صراحت ابراز کرد: «شما باید به نفت دست پیدا کنید: در صلح آن را بی وقفه و به قیمت ارزان بخرید و در جنگ دستیابی به آن را امری محتوم بدانید.» قبل از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰، «دیک چینی» (Dick Cheney) معاون رییسجمهور ایالات متحده فاش ساخت که «ما آنجا هستیم به خاطر این حقیقت که بخشی از دنیا تدارک نفت دنیا را کنترل میکند و شاهرگ اقتصاد جهانی در دست کسی است که کنترل تدارک نفت را در دست دارد.»
در آوریل ۲۰۱۱ «فتیح بیرول» (Fatih Birol) اقتصاددان ارشد آژانس بینالمللی انرژی واقعیتی را برملا کرد که صاحبان صنعت به آن آگاهند: «ما فکر میکنیم که تولید نفت خام در سطح جهان از سال ۲۰۰۶ به نقطه اوج (Peak Oil) رسیده است.» بدون یافتن منابع جدید انرژی، ما قادر نخواهیم بود که فعالیتهای اقتصادی را افزایش دهیم. آنگاه که اقتصاد فرو ریزد، قیمت نفت سقوط میکند. اما با بهبود وضعیت اقتصادی، حتی اگر بسیار جزئی باشد، قیمت نفت به دلیل محدودیت تولید دوباره بالا خواهد رفت.
چنانچه به نادیده گرفتن این حقایق ادامه دهیم، عواقب ناگوار آن غافلگیرمان خواهد ساخت.
مترجم: فرهاد نجفزاده
منبع: لوموند
سایتهای مرتبط:
۱- www.peakoil.net
ASPO, International Association for the Study of Peak Oil & Gas
۲- www.iea.org
International Energy Agency
۳- www.ogj.com
Oil & Gas Journal
۴- www.worldoutlook.org
World Energy Outlook
۵- www.ihs.com
Information Handling Services Energy
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست