پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

وحدت بر محور نظام تربیت نبوی


وحدت بر محور نظام تربیت نبوی

تعالیم اسلام و قرآن همه براساس فطریات بشر نهاده شده و با آنچه اقتضای فطری و طبیعی انسان است, كاملاً انطباق دارند هیچ حكم و دستوری در اسلام وجود ندارد كه برخلاف خواست فطرت انسانی باشد

وحدت مسلمانان جهان از ضروری ترین مسایل روز جوامع اسلامی است و همه باید بر محوری جامع و فراگیر كه تمامی مذاهب و اندیشه های دینی، آن را قبول داشته باشند، گردهم آمده، یكپارچه و هماهنگ حركت نمایند.

به نظر می رسد، وجود مقدس پیامبراعظم(ص) مناسب ترین محور وحدت مسلمانان است؛ زیرا همه مسلمانان ایشان را قبول دارند و آن حضرت را به عنوان بنیانگذار نهضت اسلامی شناخته و از رهنمودهای او پیروی می كنند. سیره پیامبراكرم(ص)، بخصوص سیره تربیتی ایشان كه در قالب مبانی، اهداف و اصول تربیت نبوی قابل تبیین و ارایه می باشد، نقش عمده ای در وحدت جامعه اسلامی داشته و دارد، زیرا مهم ترین هدف پیامبر خدا(ص)، تعلیم و تربیت انسانها بوده و در این زمینه فعالیتهای فراوانی انجام داده است.

نوشتار حاضر درصدد است تا ضمن بررسی تعلیم و تربیت نبوی، نظام تربیتی پیامبر(ص) را به عنوان محور وحدت مسلمانان مطرح و همگان را به پیروی از تعالیم الهی آن حضرت دعوت نماید؛ زیرا شخصیت علمی و تربیتی پیامبراعظم(ص) به عنوان برترین الگوی زندگی، فرازمان است و به عصر خاصی اختصاص ندارد، چنانكه وجود آن حضرت در گذشته اسوه حسنه بود، اینك نیز برای همه بشریت الگویی نیكوست و پیروی از اهل بیت و اصحاب آن بزرگوار، مایه وحدت، عزت، عظمت و سربلندی مسلمانان می باشد.

● مفهوم تربیت

واژه «تربیت» به معنای رشد، نمو، زیاد شدن و افزایش یافتن و اصلاح چیزی آمده است: تربیت، یعنی پرورش دادن استعدادهای مادی و معنوی و هدایت آن به سوی كمالاتی كه خداوند در وجود آدمی قرار داده است. نظر به آیات قرآن و یافته های اندیشمندان اسلامی، می توان گفت، تربیت عبارت است از: فرایند فراهم ساختن زمینه رشد همه جانبه متربی، به نحوی كه خود وی با اراده و اختیار خویش در مسیر تكامل مادی و معنوی گام بردارد و به هدف نهایی كه همان تقرب به خداست، نایل شود.

تربیت بدین معنا، می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به شیوه های مختلف اجرا شود كه روش آن، عمدتاً براساس اهداف، امكانات و ابزار موجود تعیین می گردد.

هر مكتب تربیتی دست كم چند مفهوم اصلی و كلیدی را فراروی خود دارد كه باید آنها را مورد توجه خویش قرار دهد. این مفاهیم عبارتند از: مبنا، هدف، اصل و روش. ارتباط این مفاهیم با یكدیگر و نحوه انتزاع آنها و چگونگی كاربرد هر كدام در تعلیم و تربیت انسان، از مهمترین مباحث مكاتب تربیتی است. از این رو، در این جا لازم است به این مباحث بپردازیم و آنها را از باب تطبیق مفهوم بر مصداق در اندیشه و سیره پیامبراكرم(ص) جست و جو كنیم.

● مبانی تربیت نبوی

مبنا در حقیقت عبارت است از همان هست ها و واقعیتهایی كه در حوزه های مختلف علمی و غیرعلمی وجود دارند و پایه و اساس مسایل مربوط به آن حوزه قرار می گیرند.

در حوزه تعلیم و تربیت نیز همین مفهوم از مبنا منظور است و بر این اساس، آن اندیشه های بنیادین و كلی و ثابت انسان نسبت به آموزش و پرورش، مبانی تعلیمی و تربیتی او را تشكیل می دهد. اما در این جا به مهمترین مبانی دینی تعلیم و تربیت، بویژه از منظر قرآن كریم می پردازیم كه اساس فعالیتهای پیامبراكرم(ص) را تشكیل می دهد؛ چون تعلیمات آن حضرت همه بر محوریت وحی الهی انجام گرفته كه اینك در قالب قرآن مجید تبلور یافته و در اختیار ما قرار دارد و می توانیم به خوبی از آن بهره ببریم.

۱) فطرت انسانی

نخستین مبنای تعلیماتی اسلام كه در متون دینی فراوان بر آن تأكید شده، فطرت انسانی است.

از منظر پیامبراكرم(ص) همه انسانها با فطرت الهی به دنیا می آیند و اگر آن فطرت اولیه دستخوش دگرگونی و آلودگی نگردد، در شناخت راه و هدف كه همان سیر الی ا... و بازگشت به حق تعالی است، به تنهایی كافی است. چنانكه آن حضرت می فرماید: «هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می آید، ولی پدر و مادر هستند كه او را به كیش یهودیت، نصرانیت و مجوسیت می كشانند.» تعلیم و تربیت نادرست فطرت انسانی را مكدر می سازد و جلو رشد و ترقی آن را گرفته، متربی را به آن مسیری سوق می دهد كه خود در برابر او قرار داده است. بنابراین، مقصود از فطرت در این جا همان سرشت دست نخورده و اولیه ای است كه یا تربیت سوء به آن راه نیافته و یا این كه تربیت همسویی با آن در حركت است.

تعالیم اسلام و قرآن همه براساس فطریات بشر نهاده شده و با آنچه اقتضای فطری و طبیعی انسان است، كاملاً انطباق دارند. هیچ حكم و دستوری در اسلام وجود ندارد كه برخلاف خواست فطرت انسانی باشد.

از ابتدایی ترین احكام اسلامی، یعنی طهارت و نجاست تا حدود و دیات همه با اقتضای فطری انسان هماهنگی كامل داشته و ذره ای از آن انحراف ندارند. از این رو است كه قرآن كریم به عنوان برنامه تعلیمی و تربیتی پیامبراكرم(ص) از مردم می خواهد به فطرت خود مراجعه كنند و براساس آن، حق را بپذیرند؛ یعنی خود را بی قید و شرط آماده پذیرش حق و حقیقت نموده و به دور از وسوسه های شیطانی حق را در قول و عمل قبول نمایند.

قرآن مجید خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار كن. فطرتی كه خداوند انسانها را بر آن آفریده ]و هیچ [دگرگونی در «آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار». طبق این آیه كریمه، دین اسلام بر فطرت انسانی استوار گشته و با وضعی كه عالم هستی منطبق بر آن است، هیچ اختلاف و اصطكاكی ندارد. یعنی خداوند هر چیزی را برای رسیدن به كمال خاص او مجهز نموده و راه نیل به آن هدف را نیز برایش معرفی كرده است.

۲) توحید

مبنای دوم در تعلیم و تربیت نبوی، توحید و یگانه پرستی است كه از آغاز خلقت تاكنون محور فعالیتهای همه انبیا بوده است. توحید از مبانی مهم تعلیماتی پیامبران بوده و تمامی آن بزرگواران در طول تاریخ مردم را به كارهایی همانند عبادت خدای سبحان دعوت می كردند كه با وحدانیت حق تعالی سازگار بودند.

قرآن كریم نیز از این برنامه عمومی انبیا خبر می دهد: «ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر این كه به او وحی كردیم كه معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش كنید.» آیه كریمه بیانگر آن است كه تمامی پیامبران از آدم تا خاتم مأموریت داشتند تا كلمه توحید را ترویج و مردم را به یكتاپرستی دعوت نموده، جامعه را براساس آن پرورش دهند. در جای دیگر می فرماید: «معبود شما یگانه ای است كه جز او معبودی نیست، معبودی مهربان و بخشنده.»

اندیشه توحید با ندای فطری انسان نیز كاملاً سازگاری دارد و خداوند مردم را به دینی می خواند كه با آفرینش و سرشت آنان كاملاً مطابقت دارد. از این جاست كه دین حق در طول تاریخ یكی بوده، یعنی اسلام و همه انبیا، امتهای خود را به آن دعوت می كردند.

پیامبراكرم(ص) همواره مردم را به توحید و خداپرستی دعوت كرد و از آنان می خواست كه از شرك و بت پرستی فاصله بگیرند و به خدای یگانه ایمان آورند و تسلیم محض او باشند. آن حضرت در روزهای نخست دعوتشان می فرمود: «مردم، كلمه توحید را بگویید، رستگار می شوید.» یعنی اندیشه های باطل شرك و بت پرستی را از اذهان خود بیرون ریخته، اندیشه توحید و یگانه پرستی را جایگزین سازید.

۳) هدف مندی جهان و انسان

نظام هستی براساس طرح معینی پدید آمده كه طراح آن، نه بشر و نه هیچ موجود دیگر، بلكه وجود لایزال و كمال مطلق، یعنی خدای متعال است كه تنها او آفریدگار جهان هستی و پدیدآورنده نظام آفرینش می باشد.

طبیعی است، طرحی به این دقت و ظرافت و طراحی با آن قدرت و حكمت، كاری بیهوده و بدون هدف انجام نمی دهد، بلكه صدور هر كار عبث و بی فایده ای از او محال است.

خداوند می فرماید: «در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند (و می گویند) پروردگارا! این را بیهوده نیافریده ای.»

در هر موجود كوچك این عالم، هدفی است و چگونه كل نظام عالم بدون هدف باشد! انسانهای اندیشمند با دقت در تك تك مخلوقات به این نتیجه رهنمون می شوند و این ندا را سر می دهند كه: خداوندا! این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدی و تو از كار عبث و بیهوده منزه هستی. چنان كه خداوند می فرماید: «ما آسمان و زمین و آنچه میان آنهاست را بیهوده نیافریدیم.»

اگر به آیات انفسی و آفاقی توجه كنیم، هدفمندی نظام هستی و انسان برای ما روشن می شود و نیاز به بحث ندارد و همین هدفمندی مبنای تعلیم و تربیت پیامبر خداست كه براساس آن غایت عالی به پرورش انسان پرداخت و تعلیمات اسلامی را عرضه داشت. اصول و روشهای تعلیم و تربیت آن حضرت همه مبتنی بر همین هدفمند بودن جهان و انسان است.

۴) جاودانگی انسان

انسان از منظر اسلام دارای دو بعد جسمی و روحی است كه حقیقت او را همان جنبه روحانی وی تشكیل می دهد. قرآن كریم در باب تبیین خلقت بشر این مطلب را به خوبی مطرح و دوگانگی وجود انسان را بیان داشته است. خداوند خطاب به ملائكه ها می فرماید: «هنگامی كه آن (جسم انسان) را نظم بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید.»

تعلیم و تربیت نبوی مبتنی بر رشد فراگیر و همه جانبه انسان است، اعم از جنبه مادی و معنوی و سایر ابعاد وجودی وی. همان گونه كه اسلام بر رشد جسمی اهتمام می ورزد و برای پرورش آن دستورالعمل داده، بر رشد روحی وی نیز اهمیت می دهد، زیرا از این نظر، جسم به منزله مركب است برای روح و روح در قالب همین عنصر مادی بدن، رشد و تعالی پیدا می كند.

آنچه در باب مبانی تعلیماتی پیامبراكرم(ص) گفته شد، این نكته را نمایان می سازد كه تعلیم و تربیت نبوی بیشتر بر چهار مبنای دینی و اسلامی استوار است و آنها عبارتند از: فطرت انسانی، توحید، هدفمندی نظام هستی و جاودانگی انسان. مبانی یاد شده مورد قبول همه مسلمانان است و می تواند محور اتحاد آنان قرار گیرد.

خداوند در باب تربیت، دستورات مهمی به پیامبر(ص) داده و او را مأمور پرورش روحانی و معنوی مردم می سازد. هدف اصلی بعثت پیامبر(ص)، تزكیه و پرورش انسان است كه او باید براساس آموزه های دین اسلام و آنچه در قرآن آمده، مردم را تربیت كند. در آیات متعدد قرآن، به این مأموریت پیامبر(ص) صریحاً اشاره شده است. چنانكه واژه «یزكیهم» به عنوان تربیت روحی و معنوی مردم، مهمترین وظیفه رسول خدا(ص) شمرده شده و مكرر بدان تأكید شده است.

پیامبر(ص) آن قدر به تعلیم و تربیت اهمیت می داد كه آموزش خواندن و نوشتن را جزو فدیه اسیران قرار داد.

محمد احسانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.