یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سعادت آباد خوش ساخت و خوش ریتم


سعادت آباد خوش ساخت و خوش ریتم

«سعادت آباد» تا اینجا بهترین فیلم مازیار میری است داستان فیلم از این قرار است که «یاسی» برای سالگرد تولد همسرش محسن, دو زوج از دوستان خانوادگی شان را در روزی در میانه هفته به خانه دعوت می کند

«سعادت آباد» تا اینجا بهترین فیلم مازیار میری است. داستان فیلم از این قرار است که «یاسی» برای سالگرد تولد همسرش محسن، دو زوج از دوستان خانوادگی شان را در روزی در میانه هفته به خانه دعوت می کند. او فرزند خردسالش را به پرستار جوان او می سپارد. ابتدا علی و لاله وارد خانه یاسی

می شوند. علی استاد دانشگاه و مردی کم و بیش سنتی و متعصب است. او بر سرِ موضوع کار کردن همسرش، با لاله مشکل دارد. در ادامه تهمینه بدون همسرش بهرام، به مهمانیِ یاسی می آید. بهرام با محسن، دوست و شریک است.

در ادامه محسن وارد می شود و سرانجام سر و کله بهرام نیز پیدا می شود. از صحبت های میان آدم های حاضر در مهمانی، روشن می شود که لاله بدون هماهنگی با علی، پاسپورت خود را به بهرام داده که برایش ویزای کاری جهت سفر به آلمان بگیرد. از سویی زنی به نام شیوا با گوشی همراه تهمینه تماس می گیرد و از او می خواهد که با لاله حرف بزند و خبری به او بدهد. علی که به این موضوع حساس شده، پنهانی شماره فرد تماس گیرنده را از گوشی تهمینه برمی دارد و پس از تماس با آن شماره پی می برد که از مطب یک پزشک با لاله تماس گرفته اند. با پیگیریِ تلفنی علی، او می فهمد که دکتر عبددوست، یک پزشک متخصص زنان و زایمان است. محسن به بهانه اینکه جنس های شان در آب افتاده و نیازمند تأمین هزینه دستمزد غواص ها برای بیرون کشیدن آن جنس ها از آب است، مبلغ دویست میلیون تومان پول از بهرام قرض گرفته است. یاسی که به این موضوع پی برده، بهرام را به کناری می کشد و از او در این باره توضیح می خواهد. بهرام هم در پاسخ می گوید که به خاطر محسن، این پول را نداده است. از سویی روشن می شود که همسر پیشین تهمینه در بیرون از کشور قصد ازدواج دوباره دارد و تهمینه برای سر و سامان دادن به وضعیت فرزندانش باید مدتی ایران را ترک کند. پس از شام، علی که آشکارا ناراحت است، همسرش را به کناری می کشد و او را بازخواست می کند.

لاله اعتراف می کند که برای رفتن به سفر کاری و از دست ندادن جایگاه شغلی اش، جنینی را که در شکم داشته، سقط کرده است. علی که برآشفته شده، لاله را کتک می زند. با پادرمیانیِ دیگران، علی با بهرام و تهمینه هم درگیر می شود. یاسی نزد علی اعتراف می کند که پول عمل سقط جنین را او به لاله داده و حتی لاله پس از انجام این عمل دوسه شب را در خانه یاسی سپری کرده و به دروغ به علی گفته که به سفری کاری می رود. علی، درمانده و سرخورده، مهمانی را ترک می کند. بهرام و تهمینه قصد رساندن لاله را دارند؛ اما لاله در میانه راه از آنها می خواهد که او را پیاده کنند. از سویی یاسی، به شکلی اتفاقی می فهمد که محسن درباره غرق شدن جنس های شان به بهرام دروغ گفته است. این در حالی است که محسن از حالت های جسمانی یاسی نفهمیده که او باردار است. درخانه بهرام، تهمینه از همسرش درباره پول بازخواست می کند و بهرام نیز به همه چیز اعتراف می کند. لاله به خانه می رسد و سکوت میان او و علی نشان می دهد که رابطه شان در آستانه فروپاشی است. محسن به بهانه آوردن فرزندش به خانه پرستار جوان می رود. در آنجا می فهمیم که او با پرستار جوان رابطه دارد. اکنون یاسی در خانه تنهاست.

تهمینه به او سفارش کرده بود که برای چیرگی بر افسردگی اش قرص بخورد. اما یاسی که آشکارا از بی توجهی محسن نسبت به خودش ناراحت است، از خوردن قرص پرهیز می کند و به گلدان روی تراس آب می دهد... مهم ترین قوت فیلم «سعادت آباد» این است که نویسنده تمام داستانک هایش را در یک سطح و بدون اهمیت دادن یکی نسبت به دیگری روایت می کند. در این میان جزئیات رفتاری و گفتاریِ کاراکترها و پنهان کاری های آنها از یکدیگر، جدا از اینکه خط روایی مربوط به هر یک از زوج های فیلم را با کمترین سکته های روایی پیش می برد، تعلیق زایی نیز می کند. این توجه ستایش برانگیز نسبت به جزئیات رابطه آدم هایی که در خانه یاسی گرد آمده اند، سبب ایجاد نقطه های اوج و فرود مناسب در خط قصه اصلی می شود؛ خط قصه ای که شاید در نگاهی کلی چندان پر رنگ به نظر نرسد، اما خرده پیرنگ هایی را دربرگرفته که هر یک به خودیِ خود دراماتیزه هستند و پتانسیل درگیر کردن مخاطب را دارند. در نتیجه با اینکه بیشتر داستان در یک فضای داخلی و بسته می گذرد و حتی رویدادهای دراماتیک چشمگیری در آن پدید نمی آید، اما با جلو رفتنش مخاطب احساس خستگی و دافعه نمی کند.

از سویی تم انسانی و اخلاقی داستان که انتقادی است نسبت به رواج دروغ و پنهان کاری در زندگی آدم های طبقه متوسط جامعه شهری از ابتدا تا پایان و بی آنکه سر و شکلی گل درشت بگیرد، در هر یک از خرده پیرنگ ها به خوبی قابل دیدن است. در حقیقت اگر بخواهیم به یک جمع بندی درباره ویژگی های خوب فیلم «سعادت آباد» برسیم، باید گفت نویسنده برای داستان هر یک از زوج های فیلم یک ساختار کلاسیک و کم و بیش درست طراحی کرده است. در نتیجه اگر نگاهی کلی به قصه فیلم بیندازیم، می بینیم که فیلم کمبودها و کاستی های چشمگیری ندارد و فضا، خط قصه ها و آدم هایش به دل می نشینند. با آشکار شدن ماجرای سقط جنین لاله، خیانت محسن به بهرام و بی توجهی او نسبت به یاسی، داستان به پایانی نزدیک می شود که اگر نگوییم تراژیک است، حداقل می دانیم که تلخی فراوانی دارد. شاید اگر داستان با بیرون رفتن شخصیت ها از خانه یاسی و تنهایی او پایان می یافت، دیگر می شد ادعا کرد که فیلم «سعادت آباد» کاری کم ایراد است.اما از دیدگاهی دراماتیک می توان این انتقاد را مطرح کرد که در صحنه های مربوط به خانه تهمینه و بهرام و نیز خانه علی و لاله، راز یا اطلاعاتی تازه برای مخاطب رو نمی شود. در حقیقت گره گشایی فیلمنامه در همان خانه یاسی شکل گرفته است. از سویی با تکیه بر رخدادهای پرده میانی فیلمنامه، می دانیم که علی و لاله نیز به پایان راه خود نزدیک شده اند؛ پس آن صحنه ای را که در اتاق خانه لاله می‌گذرد و او در حالی که آرایش خود را پاک می کند و از علی می خواهد که چراغ را خاموش کند، چه ببینیم و چه حذف شود، تأثیری بر پایان این خرده پیرنگ یا حتی خط قصه اصلی نمی گذارد. دروغگویی و خیانت محسن (نسبت به بهرام) نیز در روند شکل گیری و جلو رفتن پرده میانی فیلمنامه آشکار شده است. اینکه در یک سوم پایانی داستان روشن می شود که او در زندگی مشترک با یاسی نیز اهل خیانت است، داستان را کمی از جایگاه متعادل و بی طرفانه خود بیرون می کند و در ذهن مخاطب از کاراکتر محسن نه یک شخصیت، بلکه تیپ منفی و آشنای مرد خیانتکار می سازد. در نتیجه مخاطب داستان بر خلاف خواست نویسنده با یاسی، بیش از دیگر شخصیت ها، احساس همذات پنداری می کند و آن تعادل در پایان از بین می رود. در باره شخصیت ها در بخش های پیشین کم و بیش اشاره هایی شد. تنها نکته مهم و قابل گفتن اینکه نویسنده حواسش بوده که با پیش رفتن داستان و باز شدن لایه هایی پنهان از زندگی هر یک از زوج های قصه، شخصیت ها سر و شکلی تیپیکال به خود نگیرند و قالب شخصیت هایی نمایشی با انگیزه ها و آرزوها و نقطه ضعف هایی نمایشی و باورپذیر را داشته باشند. همان گونه که پیشتر نیز گفته شد، شاید در میان آدم های قصه فیلم تنها محسن است که ویژگی های منفی شخصیتی اش بیش از اندازه پررنگ شده و از یک شخصیت خاکستری دور شده است.

شراره گل محمدی



همچنین مشاهده کنید