دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دعا؛ اعتراف عملی به بندگی


دعا؛ اعتراف عملی به بندگی

جوهره دعا، عبادت است. شخصی که دستش را پیش خداوند منان دراز می‌کند، چه در ظاهر دست خود را بلند کند و یا در دل به خدا توجه پیدا کند و در خانه خدا گدایی نماید، عبادت کرده است؛ چرا که …

جوهره دعا، عبادت است. شخصی که دستش را پیش خداوند منان دراز می‌کند، چه در ظاهر دست خود را بلند کند و یا در دل به خدا توجه پیدا کند و در خانه خدا گدایی نماید، عبادت کرده است؛ چرا که این اعمال همانا اعتراف عملی به عبودیت خود، و ربوبیت الهی است و روح عبادت هم چیزی جز این معنا نیست. مگر می‌پندارید که عبادت خداوند چیست؟ کسی که نماز می‌خواند یا عبادت دیگری انجام می‌دهد، در واقع می‌گوید ای خدا تو مولایی و من بنده تو هستم، پس عبادت، اظهار عبودیت در پیشگاه ربوبی است و چیزی جز این نیست.

و دعا هم همین محتوا را در بردارد. کسی که دستش را دراز کرده و خدا خدا می‌کند، در واقع خود را بنده وی می‌داند و به عنوان اینکه بنده اوست دستش را دراز می‌کند و این، همان عبادت است. اگر بر دعا هیچ اثری مترتب نمی‌شد جز اینکه موجب تقرب آدمی به خداوند سبحان و ثواب الهی می‌شود، برای انسان کافی بود که دست از این عبادت برندارد. به یقین این خود خیلی بیش از آن حاجتی که از خدا می‌گیرد، ارزش دارد. در حالی که آدمی هرگز نمی‌تواند به ارزش این عمل خود پی ببرد و نمی‌داند که چقدر فایده دارد. چون علاوه بر اینکه با دعا به خدا تقرب می‌جوید و عبادت می‌نماید و ثواب می‌برد حاجت او نیز روا می‌گردد. ‏

باید توجه داشت که فقط یکی از حکمتهای تاخیر در اجابت دعا، مجددا دعا نمودن و استحقاق رحمت بیشتر یافتن، می‌باشد. ولی حکمت تاخیر در اجابت منحصر در استحقاق رحمت مضاعف نیست. بلکه ممکن است، حکمت تاخیر در اجابت این باشد که اگر دعا در آن وقتی که آدمی می‌خواهد اجابت گردد و با عجله مستجاب شود، آثار بدی در پی خواهد داشت که دعا کننده خودش نمی‌داند و نمی‌پسندد.

بسیاری از امور در یک زمان مطلوب، و در زمان دیگر، آن مطلوبیت را ندارد یعنی گاهی اوقات به خیر و مصلحت انسان تمام می‌شود و در یک وقت دیگر به ضرر وی می‌انجامد. از این رو گاهی اگر دعا در زمان خواسته شده برآورده شود، به مصلحت دعا کننده نیست. به بیان دیگر گاهی اوقات آدمی چیزی را از خداوند می‌خواهد که خود نمی‌داند آن چیز در چه وقتی به مصلحت او و خوب است و چه زمانی بد و مضر است، ولی از آنجا که انسان عجول است: "و کان الانسان عجولا" دوست دارد دعایش اجابت شود فوراً؛ در صورتی که خداوند خیر و مصلحت او را در این می‌بیند که با تاخیر انجام گیرد. و اگر دعای او زود مستجاب گردد و آنچه را که خواسته، فورا به او عطا گردد، مصلحت و مطلوب واقعی او نیست و شرایط و مصالح به گونه‌ای اقتضا می‌کند که این مطلوب در زمان دیگری عطا گردد. حتی گاهی اوقات آنچه که انسان از خدا می‌خواهد هیچ به صلاح او نیست، در این موارد خداوند سبحان اجابت نفرموده و یا اجابت را به تاخیر می‌اندازند. ‏

در واقع این گونه دعا نمودن مثل این است که طفل مریضی از مادر خود شیرینی یا غذای خاصی را بخواهد که برای او اصلا مفید نیست و اگر استفاده کند، مرض او سخت و حادتر می‌شود. این طفل چون به مضرات آن، علم و آگاهی ندارد اصرار می‌کند که مادرش آن شیرینی را به او بدهد، چرا که فقط شیرینی را درک می‌کند، ولی مادر مهربان که به مضرات آن آگاه است از روی مهربانی آن را به او نمی‌دهد. حال اگر خدای متعال هم حاجت کسی را برآورده نمی‌سازد و دعای او بی‌تاثیر می‌شود به این سبب است که آن چیز، صلاح او نبوده است و آنجا که خدای متعال خیر و صلاح او را می‌خواهد آن را به او عطا نمی‌فرماید.‏

رضا جاودان