سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
زمینه های اجتماعی واقعه عاشورا
![زمینه های اجتماعی واقعه عاشورا](/web/imgs/16/152/8bh6c1.jpeg)
آنچه در ذیل میآید متن سخنرانی دكتر علیمحمد ولوی است كه در جمع دانشجویان مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم(ع) ایراد فرمودهاند. گفتنی است جلسه یاد شده، به دعوت انجمن علمی تاریخ (گروه خواهران)، تشكیل شده است.
موضوع بحث قیام كربلا و نهضت عاشورا است. در این فرصت كوتاه سعی میكنم بهطور فشرده بحثی را مطرح كنم كه برای دانشجویان و دانش پژوهان و محققان تازگیهایی داشته باشد. بناداشتم موضوع صحبتهایم را در دو موضوع ارائه دهم: یكی زمینههای اجتماعی قیام كربلا و دیگری زمینههای فكری این حادثه كه با توجه به محدودیت وقت، بحثم را به موضوع اول اختصاص میدهم و آن را با طرح این سؤال شروع میكنم كه: در گستره تحولات اجتماعی چه زمینههایی بهوجود آمده بود كه باعثشد تنها پنجاه سال پس از ارتحال پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم حادثهای با این ابعاد به وقوع بپیوندد؟ بالاتر از آن، چه عواملی باعثشد كه جامعه آن روز در مقابل این حادثه بزرگ، واكنشی سرد، بیروح و كم اثر از خود بروز دهد؟
تا حدود سه سال بعد از قیام كربلا، حركتی كه مبین واكنشی جدی باشد مشاهده نمیشود، انگیزه وقایعی مثل واقعه حره و قیام كنندگان در مقابل آن چیز دیگری بود كه ارتباط مستقیمی با واقعه كربلا نداشت، از این رو غیر از قیام توابین تا سالها بعد حركتی جدی، كه با انگیزههای خاص و دور از انگیزههای سیاسی نسبتبه واقعه كربلا بروز كند، در جامعه انجام نگرفت، چنانچه در قیام مختار هم انگیزههای سیاسی بر انگیزههای دینی غالب بود.
حال با توجه به این مقدمه این سؤال به صورت جدی مطرح میشود كه چه اتفاقی افتاد و چه شرایطی بر جامعه حاكم شد كه بعد از پنجاه سال از وفات پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم چنین واقعهای رخ داد؟ واقعهای كه شاید بتوان ادعا كرد هیچ نظیری در تاریخ بشریت ندارد و حادثهای است كه وجدان هر انسانی را متاثر میسازد. از این رو لازم استحادثهای با این اهمیت، از ابعاد مختلف بررسی شود.
یكی از جنبههایی كه میتواند به پاسخگویی به این سؤال كمك كند بررسی تحولات ساختاری جامعه است كه پس از بعثت پیامبر اكرمصلی الله علیه وآله وسلم ایجاد شد. بررسی جوامع بشری و تاریخ انبیا نشان میدهد كه همواره میان دین و سنت نوعی مقابله وجود داشته است. این معارضه در آغاز راه (در شروع بعثت و آغاز نهضت هر پیامبری) خیلی قویتر و شدیدتر است.
اگر به لحاظ اجتماعی، جامعه شبه جزیره عرب در عصر مقارن با بعثت پیامبراكرمصلی الله علیه وآله وسلم بررسی شود، معلوم خواهد شد كه این جامعه، جامعهای استبا ساختار اجتماعی كاملا شكسته و غیر متمركز و از لحاظ بافت اجتماعی در «قبیله» معنا پیدا میكند. از نظر سیاسی هم ساختاری توسعه نیافته دارد و از حد یك نظام سیاسی كدخدا منشانه یا سید سالاری، (Gentocratic) و یا در موارد نادری از یك نظام سیاسی پدرشاهانه، (Patriarchal) فراتر نمیرود. منطقه حجاز و مناطق مركزی شبه جزیره عربستان را میتوان از جمله مناطقی به شمار آورد كه هیچ وقتیك جامعه سیاسی برخوردار از نظام سیاسی اجتماعی متمركز را تجربه نكرد.
این گونه جوامع، معمولا پس از گذشت دروههایی از زمان و به دلیل یك سری اتفاقات - كه در این جا فرصتبحث آن نیست - این شانس را پیدا میكنند كه از رهگذر اتحاد قبیلهای به نظامهای سیاسی پیشرفتهتری دستیابند، اما همیشه امكان رجعتبه نظام اجتماعی سیاسی پیشین قویتر است; مثلا آن نظامهای قیلالاقیالی كه در مناطق جنوبی شبه جزیره تشكیل شد، از نمونه نظامهایی هستند كه میل و گرایش جامعه عربی را به نوعی نظام سیاسی متمركز و حتی برخوردار از ضوابط پاتریمونیالی، بیان میكنند. در خود مكه هم تحولاتی كه بعد از حاكمیت قریش بر جامعه مكه پیدا شد، به خصوص بعد از قصیبن كلاب، نوعی تحول در راستای همین تحولات سیاسی است. به لحاظ دینی هم، فهم و تفكر جوامعی كه چنین شرایط اجتماعی و ساختار سیاسی دارند از حد نظام فكری دینی رب الاربابی، (Henotheism) تجاوز نمیكند و معمولا این گونه جوامع به لحاظ دینی در فاصله چندگانه پرستی دینی، (Polytheism) و نظام رب الاربابی (شرك) در نوساناند.
تفكر دینی مردم مكه و مدینه و مناطق مركزی شبه جزیره عربی و به بیان دیگر دین زمان ظهور پیامبر اكرمصلی الله علیه وآله وسلم كه قرآن از آن تعبیر به شرك میكند، چنین وضعیتی داشت. آنها با وجود این كه الله را قبول داشتند به خدایان متعدد دیگری هم معتقد بودند. و این بحث در دینشناسی مطرح است كه این گونه جوامع با آن ساختار اجتماعی و سیاسی نمیتوانند به لحاظ دینی یك نظام دینی منوتئیستیك یا توحیدی را تجربه و تفكر توحیدی را هضم كنند (و این یك واقعیتی است). در همان منطقه مركز شبه جزیره عربستان، حتی بعد از اسلام و با وجود آن همه پیامهای توحیدی اسلام، در میان قبایل و طوایف بخشهای داخلی نوعی گرایشات شركآمیز و چندگانه پرستی دیده میشود.
به طور كلی به جهتساختار اجتماعی، سیاسی و دینی این گونه جوامع، هم شرایط اجتماعی و هم نظام سیاسی و تفكر دینی، منبعث از مناسبات سنتی موجود در جامعه است و در واقع این سنت است كه در این جوامع حرف اول را میزند; به بیان دیگر سنت در میان اعضای این جامعه به قدری قوی است كه نمیگذارد تحول عظیم و عمیقی به وجود بیاید و به اصطلاح یك جراحی بزرگ در جامعه صورت بگیرد.
حال این بحث مطرح است كه در چنین متنی، آیا احتمال وقوع تحول وجود دارد؟ یا اینكه همیشه راكد میماند؟ پاسخی كه به این سؤال داده میشود این است كه معمولا در جوامعی با ساختار اجتماعی، سیاسی و دینی ریشهدار در سنت در دو صورت تحول امكانپذیر است: حالت اول زمانی است كه سنتی قویتر برخی از آن سنتها را بههم بریزد و شرایط را برای بروز و ظهور سنت جدیدتری فراهم كند كه البته لازمه این سنت هم این است كه در گذشته و تاریخ جامعه و افراد ریشه داشته باشد; مثلا در زمان رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم واقعه «حلف الفضول» نمونهای بر این مدعاست (و یكی از وجوهی كه برای حلف الفضول گفتهاند این است كه در گذشته این جامعه، پیمانی مشابه آنچه در خانه عبداللهبن جدعان منعقد شد، وجود داشته است). به طور خلاصه در این حالتسنت قویتر سنتهای قبلی را پس زده و جانشین آنها میشود.
حالت دوم این است كه یك دین قوی با پیامبری كه وجاهت كاریسمایی داشته باشد، ظهور كند و به دلیل آن وجاهتهای كاریسمایی یا آن قداست، تحولات عمیق و وسیعی در جامعه پیدا شود. این اتفاق در منطقه مركزی شبه جزیره عربی رخ داد و به دنبال آن، با توجه به موقعیت و كاریسمایی كه رسولاللهصلی الله علیه وآله وسلم از آن برخوردار بود تحولی عظیم در این جامعه پیش آمد. اما پس از ارتحال این شخصیت عظیم كاریسمایی، خلایی در شئون مختلف جامعه پیدا شد كه زمینه بازگشت جامعه به ارزشهای سنتی را فراهم ساخت.
معمولا با مرگ شخصیتهای كاریسمایی، در جامعه رجعتی سریع به سمتسنتها آغاز میشود و این یك رجعتی است كه نمیتوان جلوی آن را گرفت. تاریخ انبیای بزرگ الهی نشان میدهد كه آنان به عنوان اصلاحگران و انقلابیون بزرگ با بسیاری از سنتهای جامعه به مقابله برخاستند اما تقریبا همه توفیق چندانی نداشتند (هر چند در بلندای تاریخ، انبیا انسانهای موفقی بودند اما در عصر خودشان موفق به نظر نمیرسند). البته بعضی از انبیا مثل حضرت موسی، حضرت داود، حضرت سلیمان و پیامبراكرمصلی الله علیه وآله وسلم در دوره حیات خود موفقیتهای نسبی داشتهاند اما بعد از مرگشان شرایط برای باز گشتبه سنت و ارزشهای مضبوط در حافظه تاریخی و عرفی جامعه فراهم شده و جامعه با سرعت رجعتبه ضد ارزشها را شروع كرده است. این مطلب بر زندگی همه انبیای الهی قابل تطبیق است و خاص پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله وسلم نیست. از آن جا كه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم تاریخیترین پیامبر عالم است و شاید بتوان گفت تنها پیامبر تاریخی در سلاله انبیاستبهتر میتوان مبنای تئوریك مطرح شده را درباره آن حضرت بحث نمود.
با ظهور كاریسماتیك پردرخشش رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم این سنتها برای مدتی عقب نشینی كرد و ارزشهای جدیدی كه ایشان مطرح میكرد در سرلوحه عمل جامعه قرار گرفت و كسانی هم كه اعتقاد و باور داشتند، به این آموزههای رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم عشق ورزیدند. در پرتو همین حضور همراه با قداست و كاریسما، و به دلیل مدیریتبرجسته پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و اتصال آن حضرت به مبدا وحی ظاهرا در زمان ایشان تحول خاصی پدید نیامد، اما پس از آن كه وجود رسول اللهصلی الله علیه وآله وسلم به لحاظ فیزیكی حذف شد از همان لحظه مرگ پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم مقابله سنتبا دین آغاز شد. بلافاصله پس از ارتحال آن حضرت ماجرای سقیفه بنیساعده شكل گرفت كه خود یكی از بارزترین جلوههای بازگشت ارزشهای سنتی است. در سقیفه سنتبرنده شد و آنان كه درد دین داشتند در این واقعه و تحولات پس از آن، نتوانستند راه به جایی ببرند.
در آن عصر سه كانون در مدینه شكل گرفت: یكی از كانونها، كانونی بود كه در خانه زهراعلیها السلام شكل گرفت. كانون دیگر در سقیفه بنی ساعده و كانون سوم توسط جماعتی از مهاجرین ایجاد شد. گروه مهاجرین در فاصله اندكی به اصحاب سقیفه ملحق شدند و جناحهای حاضر در سقیفه با تحریك احساسات سنتی جامعه موفق شدند برنامه را پیش ببرند. تعارض میان دین و سنت را به راحتی میتوان در خطبههای به جای مانده از فاطمه زهراعلیها السلام و در مواضع علیبن ابیطالبعلیه السلام دید. در سخنان حضرت زهراعلیها السلام دغدغه دین موج میزند. از آن سو جناح مقابل دغدغههای سنتگرایی داشت و مواضع این جناح زمینهساز احیای بسیاری از سنتهای سیاسی، اجتماعی و فكری شد. با اتكای به همان سنتها یكی از جناحهای حاضر در سقیفه بنی ساعده موفق شد قدرت را در اختیار بگیرد و در مقابل جناح دیگر، ظاهرا در پوشش دین به نحوی از سنتها دفاع كند.
مجله تاریخ اسلام شماره ۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست