یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حكومت مذهبی نامشروع


حكومت مذهبی نامشروع

بحث ما درباره موضع حاكمیت دینی در برابر فساد حاكمان, فساد مالی و سوءاستفاده از اموال عمومی است عرایضم را با روایتی از امام موسی بن جعفر ع آغاز می كنم امامی كه حدود سیزده سال از عمر شریفشان را در زندان ها و شكنجه گاه های حاكمیتی گذراندند كه به نام دین بر مردم حكومت می كرد و در زندان چنین حاكمیتی هم به شهادت رسیدند

بحث ما درباره موضع حاكمیت دینی در برابر فساد حاكمان، فساد مالی و سوءاستفاده از اموال عمومی است. عرایضم را با روایتی از امام موسی‌بن‌جعفر(ع) آغاز می‌كنم؛ امامی كه حدود سیزده سال از عمر شریفشان را در زندان‌‌ها و شكنجه‌گاه‌های حاكمیتی گذراندند كه به نام دین بر مردم حكومت می‌كرد و در زندان چنین حاكمیتی هم به شهادت رسیدند.

روزی یكی از اصحاب امام موسی‌بن‌جعفر(ع) خدمت ایشان رسید و پرسید، فرج شما اهل بیت چه زمانی خواهد بود تا ما هم از فرج شما بهره‌مند شویم؟ در توصیف دوران فرج فرمودند: كار ما در فرج؛ یعنی زمانی كه حاكمیت به دست ما برسد، روزها تلاش برای اجرای عدالت و خدمت به مردم و اجرای حدود خدا و شب‌ها فكر و ذكر برای حل مشكلات مردم است و آن زمان آغاز مشكلات و مصیبت‌های ماست. وقتی قدرتی در دست ما باشد، دیگر روز و شب نخواهیم داشت.

رابطه نهادهای اقتصادی و اداری حكومت با یكدیگر، رابطه ظروف مرتبط است؛ گاه تغییر و تحولی در یك نهاد به وجود می‌آید، حال آن‌كه نباید مستقیم عامل آن را در خود آن نهاد جست، بلكه كاملا با اتفاقاتی كه در حوزه‌های دیگری از حكومت و نهادهای اجتماعی می‌افتد، مرتبط است.

باید توجه داشت این موضوع، یك بحث صرفا حقوقی و اخلاقی نیست، ولی بنده می‌خواهم ناظر به دورنمای حقوقی، اخلاقی رابطه حاكمیت با ابعاد عمومی جامعه، كه كاملا به مبنای فلسفی دولت و حكومت مربوط است، بحث كنم.

البته صحبت از افراد، جناح‌ها، احزاب، چپ و راست و یا دولت آقای خاتمی و هاشمی، دولت بعد و دولت قبل نیست؛ بحث حاكمیت است، نه بحث افراد. ممكن است افراد حاكم، افراد سالم و صالحی هم باشند، اما باید در برابر كوچك‌ترین تردید افكار عمومی، راجع به میزان سلامت مالی حاكمان و امانت‌داری آنان، پاسخ دهند.

امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مالك اشتر می‌فرمایند: «ان ظنّت الرعیه بك حیفا» اگر دیدی مردم راجع به تو حرف‌هایی می‌زنند و گمان بد پیدا كرده‌اند، سكوت مكن، نگو به افكار عمومی كاری ندارم. فرمود: «فأصحر لهم بعذرك»؛ یعنی پیش چشم مردم، شفاف، عذر خود را بگو و برای آنان توضیح بده و اگر اشكالاتی در حاكمیت وجود دارد، از مردم عذرخواهی كن. این صحبت، یك دستور و بخشنامه حكومتی است؛ ‌آن هم به مالك اشتری كه مجسمه زهد و تقوی است.

● شفافیت حاكمیت با مردم

جای دیگری می‌فرمایند: سوگند به خدا كه من در دوران حاكمیت، به مردم حتی یك دروغ نگفتم و چیزی را كه مربوط به آنان بود، از آنان پنهان نكردم؛ این یعنی وضعیت اقتصادی حكومت باید شفاف و پیش چشم مردم باشد. فرمودند: اگر چنین عمل كنیم، هم ریاضت نفس و تقوی برای حاكمان است و هم باعث رفاقت با توده‌های مردم می‌شود. تعبیر دیگرشان این است كه اگر می‌خواهی مردم در صحنه و پشت سر حاكمیت بمانند، باید با آنان در مسائل حكومتی، شفاف باشی. مردم باید خاطرجمع باشند كه حاكمان آنان، دزدی نمی‌كنند، باید مطمئن باشند حاكمان آنان مانند شهید رجایی هستند، به ویژه نظامی كه ادعای طهارت می‌كند؛ نظامی كه مبانی مشروعیت آن بر پایه تجویز شارع مقدس و خداست؛ حاكمیتی كه ادعا می‌كند شكل حكومت آن جمهوری است، اما محتوا و مبانی آن اسلامی است، از دو طرف باید شمشیر خدا و نظارت مردم را بر سر خویش حس كند. این تعریف حكومت دینی در نهج‌البلاغه است.

●عدالت فردی و جمعی

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «العدل میزان الله»‌؛ ترازوی خدا، اجرای عدالت است كه شامل عدالت فردی؛ یعنی تقوای حاكمان و عدالت جمعی؛ یعنی مسئولیت حكومت در ازای اجرای احكام اقتصادی و قضائی و اجتماعی می‌شود. حضرت می‌فرمایند: در حكومت و جامعه دینی، نباید هیچ انسان مستمندی وجود داشته باشد.

● آسیب‌شناسی بروكراسی

البته بروكراسی مستقلا استعداد فساد دارد، به ویژه اگر آرایش نیروهای مدیریتی بنا بر عقلانیت اداری نباشد و استراتژی مدیریت بیش از حد، كهنه باشد، این مسئله مضاعف می‌شود و باز به ویژه اگر مسئله رانت‌های حكومتی و امتیازطلبی را به آن بیفزایند. اگر نظارت عالیه انقلابی از بالای سر بر بروكراسی، اعمال نشود، اصلا تشكیل مافیای ثروت در داخل حكومت، امری كاملا طبیعی است.

دست سازمان بروكراسی دولتی در كوزه ثروت‌های عمومی است و خیلی سریع می‌تواند فاسد شود و فاسد كند. چون به رغم انضباط روی كاغذ، سیستم خیلی سیال است و قانون، هر مقدار كه ریز شده باشد، باز نشان داده كه می‌تواند كش بیاید و كش آمده است و می‌تواند هم مورد استفاده و هم سوءاستفاده قرار گیرد.

خیلی راحت می‌شود در یك پروسه ده‌ساله با فشارهای نامرئی بروكراسی دولتی،‌ طبقاتی را در جامعه، ذلیل كرد و طبقات جدیدی با همان شیوه قدیمی به وجود آورد. به عبارت دیگر، برنامه‌های مطالعه و نظارت‌شده دقیقی در دولت وجود ندارد و به جای تغییر سازمان، معمولا تعویض افراد صورت می‌گیرد و انحصارهای جدید به وجود می‌آید. یعنی مظروف عوض می‌شود، ولی ظرف همان است كه بود و خواهد بود.

همه جای دنیا و حتی در حكومت امیرالمؤمنین(ع) نیز سوءاستفاده‌هایی صورت می‌گرفت، اما بحث بر سر آن است كه چرا در مورد آنها تسامح و تساهل بشود. نظام مالی حكومتی، پوشش زرهی ندارد كه در برابر هر نوع ترفند حقوقی، اقتصادی و... آسیب‌ناپذیر باشد.

● حاكم و حكومت از نگاه امام علی(ع)

حضرت علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند: من به حقوق ذی‌حقی، حتی یك مورچه تجاوز نخواهم كرد. آن وقت‌ آقایان می‌نویسند حكومت علوی، دیگر قابل الگوبرداری در این دوران نیست، بلكه یك مسئله شخصی بوده و تمام شده و در دوران جدید و فلسفه مدرن، مهم نیست كه «چه كسی باید حكومت كند». راجع به صفات شخصی حاكمان نباید حساس بود، بلكه تنها مهم این است كه چگونه باید حكومت كرد. سپس وقتی دیدیم حضرت امیر(ع)، هم نسبت به این‌كه «چگونه باید حكومت كرد»، حساس است و هم در این مورد كه «چه كسی حكومت كند»، آقایان می‌گویند: اینها حرف‌‌های سنتی و قرائت‌های ارتجاعی از دین است. نوشته‌اند كه حكومت علی(ع)، یك مسئله تاریخی است، آن را به یك مسئله ایدئولوژیك تبدیل نكنید. نمی‌شود از آن، مدل حكومتی استخراج كرد، چون تاریخ علی(ع) و حكومت او و روایات اهل بیت(ع) در باب حكومت، منقضی شده و امروز مسئله، مسئله دنیای مدرن است. شما ببینید حساسیت حضرت امیر(ع) چقدر است. می‌فرمایند حتی، اگر شخص حاكم از نظر مالی و راه حلال، پولی دارد، وقتی حكومت می‌كند، باز هم باید در مصرف مراقب باشد. حضرت امیر در دورانی كه از حكومت، حذف شده بودند، كارهایی از جمله كار تولیدی انجام می‌دادند. «كانت غلهٔ علی(ع) اربعین الف دینارا»، یعنی یك سال پیش از این‌كه ایشان به حكومت برسند، چهل هزار دینار غلات تولید كرده بودند، اما چه مقدار از آن را مصرف كردند و چه مقدار را در زندگی خصوصی خود وارد كردند؟ «فجعلها صدقه»، همه آنها را به فقرا بخشید، در حالی كه گاه خود ایشان در دوران حكومت، نان شب نداشتند كه به خانه ببرند. می‌گویند كه در آن دوران، روزی دیدیم كه امیرالمؤمنین(ع)، شمشیر خود را به بازار آورده تا بفروشد. گفتیم: چرا شمشیر را می‌فروشید؟ فرمودند: اگر شام امشب خانه را داشتم، این كار را نمی‌كردم.

امام باقر(ع) درباره حكومت حضرت می‌فرمایند: پدر ما علی(ع)، نزدیك به پنج سال حكومت كرد. «و ما وضع آجرهٔ علی آجرهٔ و لبنهٔ علی لبنهٔ ... » در تمام این مدت برای خود، خشت روی خشت نگذاشت و وقتی شهید شد، درهم و دیناری از او به ارث نرسید.

حضرت علی(ع) خطاب به مردم در همان آغاز خلافت فرمودند: وقتی من وارد دارالحكومه می‌شوم، یادتان باشد، اگر دیدید بیرون آمدم و وضع خصوصی زندگی من به طور غیرمتعارفی، عوض شده است، «فأنا خائن» من خائن هستم.

البته یك بخش هم از آنچه نام فساد مالی به خود می‌گیرد، دزدی نیست، ندانم‌كاری و سفاهت برنامه‌ریزان و مدیران است. كلمه «سفاهت» را می‌گویم به خاطر این‌كه در قرآن و روایات، همین كلمه آمده است. در قرآن می‌فرماید: «لا تؤتوا السفهاء اموالكم الذی جعل الله لكم قیاما». زمام امور مالی را چه در سطح خانواده و چه در سطع جامعه، به دست سفیهان ندهید. سفیه در اینجا به معنی «بی‌عقل» نیست؛ به معنی كسی است كه كاردان نباشد. همان اسلامی كه می‌گوید شرابخواری حرام است، همان اسلام می‌گوید حرام است كه مدیریت اقتصادی خانواده و جامعه را به دست كسانی بدهید كه نمی‌توانند كار كنند. چون جامعه‌ای كه اقتصاد و معاش آن مشكل دارد، به زانو درخواهد آمد و چنین جامعه‌ای، جامعه ایده‌آل دینی نیست.

حسن رحیم‌پور ازغدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید