چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

خانم آنه ماری شیمل


خانم آنه ماری شیمل

خانم شیمل, بدون تردید یكی از مظاهر و مصادیق تبلور بخشیدن به معانی عرفانی و جلوه گر ساختن مباحثی است كه ریشه در بنیادهای اصیل فرهنگ دینی دارد, در این رهگذر, دقت, اهتمام, جامع نگری علمی و پرهیز از تعصب ها و نقد و بررسی برخی باورهای عامه توسط وی,میتواند چون چراغی فروزان فراسوی محققان قرار گیرد

● كوشش و كاوش

در میان پژوهشگران جهان به خصوص آنان كه در عرصه های دینی، فرهنگی و عرفانی، تحقیقاتی انجام داده اند؛ زندگی علمی و مطالعاتی خانم آنه ماری شیمل(ANNEMARIE SCHIMMEL) می تواند سرمشقی برجسته برای مشتاقان معارف و طالبان حقیقت باشد چرا كه شیوه زندگی ایشان به عنوان محققی برجسته، به علاقه مندان می آموزد كه چگونه باید تحقیق نمود وچگونه باید وسعت دید خویش را در پژوهش ها قرار داد. خانم شیمل، بدون تردید یكی از مظاهر و مصادیق تبلور بخشیدن به معانی عرفانی و جلوه گر ساختن مباحثی است كه ریشه در بنیادهای اصیل فرهنگ دینی دارد، در این رهگذر، دقت، اهتمام، جامع نگری علمی و پرهیز از تعصب ها و نقد و بررسی برخی باورهای عامه توسط وی،میتواند چون چراغی فروزان فراسوی محققان قرار گیرد. او با توانایی ها و نبوغ فوق العاده و فراتر از دانش تخصصی خود، از درون فرهنگ و اندیشه اروپایی به حوزه پژوهش در فرهنگ وتمدن اسلامی پیوسته و هیچ گاه در این مسیر با دوگانه اندیشی مواجه نشد و از این جهت اجازه نداد در فهم علمی موضوعات مورد كاوش، انسداد ایجاد شود؛طبیعتا استفاده از این رویكردعمل وی را برجسته و ممتاز كرد. در عصری كه ناآشنایی یا كم اطلاعی با فرهنگ اسلامی موجب بروز برخی تبلیغات منفی، پیش داوری ها و سوء تفاهم های بسیاری گردیده است، بدون شك آثار ارزشمند و كاوش های علمی خانم آنه ماری شیمل، می تواند در روشن ساختن افكار عمومی و ایجاد تفاهم بین اسلام و غرب ،می تواند تاثیر گذار باشد.

این بانوی فرهیخته از سنین جوانی با عزم راسخ وبا تحمل دشواری های فراوان در راه شناسایی فرهنگ و تمدن اسلامی قدم گذاشت و درپژوهش های متنوع خود كوشید تا با برطرف كردن موانع فهم معارف دینی و عرفانی از قبیل ساده نگری، تعصب و خرافات، خواننده را به سوی چشمه های اصیل اندیشه های ناب اسلامی راهنمایی كند، به همین دلیل وی بر این اعتقاد بودكه گوهر و اصل اسلام در عرفان نهفته وچنین شناختی، آدمی را به رستگاری و یكتاپرستی می رساند. او توانست چكیده یافته های معرفتی دانشوران سَلَف و محصول آنچه را خود سالیان متمادی با شكیبایی درباره ی فرهنگ اسلامی از راه مطالعه و پژوهش و دیدار از سرزمین های اسلامی و گفت و شنود با مسلمانان فراهم كرده بود، با زبانی رسا، روشن و بیانی لطیف و پرجاذبه در اختیار خوانندگان قرار دهد. به همین دلیل آثارش نه تنها مأخذی معتبر برای اهل تخصص، تفحص و دانش پژوهان است بلكه عموم مردم نیز با سعی اندك میتوانند از تحقیقات ارزنده ی او سود برند.

خانم شیمل در دفاع از اسلام و ارزش های قرآنی و توجه دادن اروپاییان به سوء تفاهماتی كه در برداشت از اعتقادات دینی داشته اند، نقش مهمی را ایفا كرد و در این راستا صداقت و شجاعت بسیاری،از خود نشان داد، ایشان در یكی از آثارش نوشت: اسلام دینی است كه در غرب بسیار بد فهمیده شده و حتی توسط عده ای از افراد ناوارد به نوعی بدویت و توحش متهم شده است.

این بانو با صراحت لهجه ای كه تنها از یك محقق بسیار مطلع و بی نیاز به تعریف و تمجید غرب بر می آید،اینگونه بیان كرد: قرآن تنها كتاب آسمانی است كه به همان صورتی كه بر رسول اكرم(ص) وحی شده، حفظ و نگهداری گردیده است.

در جایی نیز پس از مقدمه ای متین و مستدل درباره علل احترام و تكریم فوق العاده ی مسلمانان نسبت به پیامبر عظیم الشأنشان اظهاركرد: از این روی است كه مسلمانان هر گونه «سبّ الرسول» را بسیار گران و از گناهان بسیار سنگین تلقی می كنند و عكس العمل آنان نسبت به تهمت ها و اهانت های سلمان رشدی علیه خاتم رسولان، از این جهت است.

در اوضاع آشفته و تبلیغات مسمومی كه استكبار جهانی و صهیونیزم در دفاع از این نویسنده مرتد راه انداخته بودند، سخن از حقانیت موضع مسلمانان و محكومیت این نویسنده هتاك، شجاعت بسیار، پارسایی و صراحت می خواهد. « آنه ماری شیمل » در تبیین مفهوم جهاد به روشنی اعلام نمود: ترجمه ای كه امروزه در مغرب زمین از این واژه به دست داده می شود، غلط و غیر اسلامی است . و به دنبال آن حقیقت دیگری را مورد توجه خواننده قرارداد و خاطرنشان كرد: ادعای توسعه اسلام با خون وشمشیر، اتهام واهی بیش نیست و اسلام عمدتاً قلوب مردم را به سوی خویش معطوف ساخته است. از روش های جالب این بانواین بود كه در بیان نظرات خویش در جایی كه با تفكری یا رسومی از طایفه ی مسلمین در تباین است، همواره شرط ادب و قداست كلام را نگاه می داشت، و از به كار بردن واژها و القابی كه در شأن یك اظهار نظر و محاوره علمی نبود، جدا خودداری می كرد، به عنوان نمونه هنگامی كه خبری رااز غزالی به این مضمون نقل كرد: كه «اگر سجده بر غیر خدا واجب بود زن ها باید در پیشگاه مردان به خاك می افتادند» و یا چون از جمله ملای رومی سخن گفت كه : «وجود زن برای رفع آلودگی های مرد ضرورت دارد» مخالفت خویش را با این گونه مضامین كه ناصحیح و غیر منطقی می دانست ، با بیان عبارت متینی اعلام كرد كه:" این گونه سخنان به گسترش اندیشه تساوی حقوق زن و مرد در اسلام كمك نمی كند."

آقای دكتر عبدالرحیم گواهی كه آثار آنه ماری شیمل را به زبان فارسی ترجمه كرده و در جایی اینگونه ذكر كرده كه: دوست اندیشمندی زمانی می گفت: به اعتقاد وی خانم شیمل مسلمان بوده اند كه به منظور باز بودن دستشان در دفاع از ارزش ها و معارف اسلامی، این اعتقاد و گرایش اسلامی خود را به صراحت عنوان نمی كردند و به اصطلاح در جوامع غربی و محافل اروپایی به نوعی، تقیه را پیش گرفته بودند!

دكتر گواهی می افزاید: نشانه های این باور اسلامی را در جای جای كتاب «تبیین آیات خداوند» می توان مشاهده كرد، به ویژه هنگامی كه مولف وقتی از امت مرحومه (كسانی كه مورد رحمت خداوند و شفاعت رسول اكرم (ص) واقع می شوند) سخن می گوید، در خاتمه این كلام، از تعبیر «ان شاءالله» استفاده می كند كه یقیقاً این گونه آرزوی رحمت و رستگاری برای جامعه اسلامی و امت موحد، جز از یك نفر مسلمان صادر نمی شود.

● دوران كودكی و تحصیلات

خانم آنه ماری شیمل در هفتم آوریل ۱۹۲۲ میلادی مطابق ۱۸ فروردین ۱۳۰۱هـ.ش در شهر ارفورت آلمان دیده به جهان گشود. از دوران كودكی، وی به فرهنگ شرقی علاقه نشان می داد. اگر چه والدین او به طور مستقیم موجد این اشتیاق نبودند، ولی چنین زمینه هایی از خانواده اش سرچشمه می گرفت. مادرش از تبار ملوانان بود و پدرش به فلسفه و عرفان تمایل داشت. در مدرسه، آموختن زبان فرانسه و لاتین را آغاز كرد و در پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را بیاموزد و معلمش در این رشته، دوست معلم زبان لاتینی اش بود كه خود را محدود به آموزش زبان عربی نمی كرد بلكه سعی می نمود شاگرد خود را با فرهنگ اسلامی و عربی نیز آشنا نماید. آنه ماری شیمل بایستی هر هفته سه كتاب درباره تاریخ، ادبیات، تمدن و دین مطالعه می كرد. همه این فعالیت ها در كنار دروس مدرسه انجام می گرفت. با وجود این، در شانزده سالگی موفق به اخذ دیپلم گردید. انگلیسی، زبان خارجی سوم بود كه آن زمان در مدارس تدریس می كردند و او گرچه در مدت یك سال آن را فرا گرفت اما آگاهی او از زبان مزبور همچون زبان آلمانی بود و به هر دو زبان مورد اشاره تالیفاتی دارد.

كمی پس از اتمام دوران دوم دبیرستان، جنگ جهانی دوم آغاز گردید وتمامی فارغ التحصیلان ملزم به خدمت دولتی شدند، البته برخی ، از این قاعده جدا بودند. همچون دانشجویان پزشكی و رشته های علوم طبیعی و تنها ناگزیر بودند شش هفته این كار را انجام دهند. گرچه خانم شیمل از مدت ها قبل مصمم بود كه عربی و اسلام شناسی را تحصیل كند اما در دو رشته شیمی و فیزیك ثبت نام نمود ولی همزمان در كلاس های تاریخ هنر اسلامی كه توسط «ارنست كوهن» تدریس می شد، شركت می نمود. او همچنین نزد«والزبیوركمن» تحصیل زبان عربی را پی گرفت. از آنجا كه به دلیل وقوع جنگ، به جای یك ترم چهار ماه و نیمه، صرفا سه ماه تدریس می شد، دوره تحصیلی این دانشجوی باهوش و سرشار از نبوغ و استعداد ذاتی به سرعت سپری گردید.

معلم وی وقتی مشاهده كرد این دانشجوی هوشیار، مشتاق فرهنگ شرقی و به خصوص اسلامی است، به وی سفارش نمود دروس مربوط به علوم طبیعی را ادامه ندهد و مطالعات خود را در زمینه دروس مورد علاقه اش یعنی متون اسلامی و عربی متمركز سازد. او به وی تاكید نمود: بهترین كار برای رسیدن به چنین مقصدی، شروع به تدوین پایان نامه ی دكترا می باشد و به خانم شیمل نوید داد: بعد از گذراندن دوره دكترا و دفاع از رساله، دستیار وی خواهد شد. بدین منظور، او درس فارسی و تركی عثمانی را شروع كرد و در پایان ترم سوم، نوشتن رساله ی خود را آغاز نمود. با اینكه در ایام تعطیلات مجبور بود در كارخانه كار كند، رساله اش را در باره سلسله ممالیك (گروهی از حكمرانان مصری) با عنوان «خلیفه و قاضی در مصر در اواخر قرون وسطی» به راهنمایی «ریچارد هارتمن» به پایان برد. همین رساله در سال ۱۹۴۳ میلادی در لایپزیك به طبع رسید و خانم شیمل در نوامبر این سال در امتحان دكترا شركت كرد.

خانم شیمل تا پایان جنگ جهانی در وزارت امور خارجه به عنوان مترجم كار می كرد. وقتی كشور آلمان متوجه گردید كه ناگزیر است در جنگ تسلیم گردد، وزارت امور خارجه با تمام پرونده های محرمانه نخست به شهر هاله انتقال یافت و سپس به ایالت زاكسن منتقل شد و تمامی كارمندان این نهاد نیز مجبور شدند به مكان جدید بروند. وقتی قوای مهاجم آمریكایی شهر مزبور را به اشغال خود در آوردند، كاركنان را دستیگر و محبوس ساختند كه بعداً زندانیان به شهر ماربورگ انتقال داده شدند و مدت حبس آنان در این ناحیه نزدیك شش ماه به طول كشید.

خوشبختانه خانم شیمل كه جزو زندانیان این شهر بود، رساله درجه پروفسوری خود را به ماربورگ برده بود؛ همان پژوهشی كه در ماه مارس ۱۹۴۵ به دانشگاه برلین داده شده بود، چندین منبع مهم هم با خود به همراه داشت كه در دوران زندان از آنها بهره برد.

● در مقام استادی و عرصه های علمی و پژوهشی

آنه ماری شیمل در سن نوزده سالگی در رشته مطالعات اسلامی موفق به اخذ درجه دكترا از دانشگاه برلین شدو در ژانویه ۱۹۴۶ م امتحان استادی داد؛ یك هفته پس از این آزمون،نخستین سخنرانی خود را در دانشگاه ارائه كرد و در سن ۲۳ سالگی استادیار دانشگاه ماربورگ گردید و خدمات دانشگاهی خود را با تدریس در مباحث اسلامی آغاز كرد. ایام اقامت او در ماربورگ از پرهیجان ترین دوران های زندگی علمی، فكری و معنوی این بانو است،دراین زمان او نزد معلم محترمش یعنی «فریدریش هایلر» درس می خواند. شیمل در سال۱۹۴۳ م برای بار اول به خارج از كشور سفر كرد و به سوئد رفت، در دانشگاه آنجا تحقیقاتی را به عمل آورد و به مدت یك ماه نزد شرق شناسان و دین شناسان در دانشگاه اوپسالای این كشور ماند و در سال ۱۹۵۱م امتحان دوره دكترایش (دكترای دوم) را در تاریخ ادیان داد و در این رشته موفقیت برجسته ای به دست آورد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.