پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

تخت فولاد


تخت فولاد

اگر جزوه ای شامل اسامی تكایای تخت فولاد و ذكر نام بزرگان مدفون در آنها و همچنین تاریخچه مختصری از این گورستان نوشته می شد وبه چاپ می رسید راهنمای اهل تحقیق و مطالعه و دلیل و گره گشای مقدسین برای درك فیض زیارت قبور می گردید

بعد از قبرستان وادی السلام درنجف اشرف وسایر گورستانهای اعتاب مقدسه و همچنین گورستان قدیمی قم و مقبره شیخان باید قبرستان تخت فولاد را شریفترین و ارجمند ترین و متبركترین مقابر و گورستانهای ایران بلكه عموم شهرهای شیعه نشین محسوب داشت . وجود « لسان الارض » كه از بدو خلقت حكایت می كند و همچنین وجود قبر جناب « یوشع» از انبیای بزرگوار بنی اسرائیل در این سرزمنی مقدس كه مربوط به دو هزار سال قبل و شاید كمی بیشتر باشد از امتیازات این زمین و گورستان می باشد.

باید در حفظ و نگهداری این آثار كوشید و آنها را از محو و فراموشی در امان داشت . در سال ۱۳۲۸ ه ،ش نویسنده كتاب مختصر و مفید « تذكره القبور» تالیف علامه جلیل القدر مرحوم مولی عبدالكریم گزی را با حواشی و ملحقات كه خوشبختانه مورد توجه و عنایب بزرگان علم و دانش و همچنین مومنین و مقدسین قرار گرفت ازهمان تاریخ عده ای از اهل فضل و كمال پیشنهاد كردند كه :

اگر جزوه ای شامل اسامی تكایای تخت فولاد و ذكر نام بزرگان مدفون در آنها و همچنین تاریخچه مختصری از این گورستان نوشته می شد وبه چاپ می رسید راهنمای اهل تحقیق و مطالعه و دلیل و گره گشای مقدسین برای درك فیض زیارت قبور می گردید .

كتاب رجال اصفهان یا تذكره القبور اگر چه ظاهراً كتاب كوچكی است اما شامل اسامی قریب ششصد نفر از بزرگان علماء ، شعراء ، فلاسفه ، حكماء، عرفاء و صوفیان و هنرمندان و خلاصه نمونه مختصری از رجال و مردان نامی اصفهانی در طول قرون و اعصار می باشد .

نویسنده در سال ۱۳۴۸ ه، ش كتاب « دانشمندان و بزرگان اصفهان »را تالیف ومنتشر ساخت و چون اساس و مبنای كتاب بر پایه تالیف قبلی بود نام دیگر آنرا هم تذكره القبور نهاد . این كتاب نیر مورد توجه و عنایت اهل مطالعه و تحقیق قرار گرفت و تقاضای فضلاء اصفهان بخصوص در موضوع تهیه مقالت یا كتابی كه در حقیقت شناسنامه تخت فولاد باشد تجدید شد . در این موقع دیگر گورستانهای اصفان كه شرح اجمالی واسامی آنها در مقدمه كتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان ذكر شده است یكی پس از دیگری به وسیله شهرداریهای وقت یا مردم سودجو تسطیح واراضی آن عموماً بصورت خیابان ، بیمارستان، مدرسه و یا خانه و مغازه در آمد و بطور كلی از بین رفت و هیچ گونه اثری از آنها باقی نماند حتی اسامی آنها را نیز تغییر دادند .

این سرنوشت برای گورستان عمومی و منحصر بفرد اصفهان یعنی : تخت فولاد نیز پیش بینی می شد زیرا از یك طرف وجود فرودگاه و تأسیسات مربوط به آن و از طرف دیگر ساخته شدن چندین باب مدرسه و دبیرستان در قسمت اراضی بائر آنجا و ازهمه مهمتر و اساسی تر تصرف غاصبانه برخی از منتفذین محلی و به ثبت رسانیدن اراضی بعنوان ملكیت و ساختن ده ها بلكه صدها خانه از چهار طرف موجبات از بین رفتن این گورستان و محو آثار ارزنده آن گردید .

در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۶۳ ه، ش شهرداری اصفهان گورستان تخت فولاد را متروكه اعلان نمود و دفن اموات را در آنجا از اول اردیبهشت ماه سال مذكور (مطابق با ۱۹ رجب سال ۱۴۰۴ ه ،ق ) قدغن كرد.

در اول گفته میشد كه با قبور مومنین و مقابر خصوصی و تكایا كاری ندارند و بهمین صورت باقی خواهد ماند و فقط شهرداری درنظافت آنجا نظارت كرده و برای تلطیف هوا ایجاد فضای سبز می كند لكن بعداً مشاهده شد كه تعدادی از قبور مومنین و تكیه و مقابر خصوصی را یكی پس از دیگر خراب كردند . البته شهرداری اظهار می داشت كه این خرابیها با رضایت صاحبان اماكن است . این سخن هر چه باشد و تا هر اندازه بحقیقت نزدیك باشد كلام ما در نفس عمل تخریب و تسطیح و محو آثار ارزنده تخت فولاد است كه آنرا عقلاً و شرعاً و عرفاً جائز نمی دانیم و می گوئیم درهر صورت آثار فرهنگی این گورستان باید حفظ شود ، البته از شهرداری تشكر وقدردانی می كنیم كه در نظافت و پاكیزگی آنجا می كوشد .

ما می دانیم كه گورستان متروكه همانند پیر فرتوت و بیمار محتضری است كه با سختی جان كندن ومرگ روبروست و از این حال اواطرافیانش رنج می برند و مرگ او را بدعا از خدا می طلبند و مردن را جهت او آسایش و آرامش تصور می كنند . اما اگر پزشكی از راه دلسوزی و انسان دوستی كه كسی را از رنج بردن و درد كشیدن آنهم كسیكه مرگش حتمی است بخواهد نجات دهد و به وسیله های مرگ او را نزدیك كند و از زندگی و حیات رهائیش بخشد مطابق كلیه قوانین و عقل و منطق و شرع چنین پزشكی جنایتكار و قاتل شمرده می شود و باید طبق موازین قانونی محاكمه و مجازات شود .

با اعتراف به این نكته كه : قبرستان تخت فولاد طبق قانون وسنت طبیعی از بین رفتنی بوده (وهست) همانگونه كه سایر گورستانها از بین رفت و ما خود شاهد و ناظر تعدادی از آنها بودیم ، اما كسانی كه آنها را از بین بردند و در محو آثار تاریخی و نابودی آنها كوشیدند مجرمند .

گورستانها یكی از مبانی تاریخ هر ملت و شهر می باشند . تاریخ علمی و ادبی هرناحیه ای را می توان بطور اجمال از مقابر آن شهر بدست آورد . اگر قبور علماء ادباء، حكماء و شعرا و دیگر مشاهیر علمی از بین رفت دیگر آثار آنان نیز خواه ناخواه از بین رفتنی است مگر اندكی از مولفات آنها . اگر به یكنفر اصفهانی گفته شود : ابن مسكویه ای كه او را اصفهانی میدانی و در شهر تو از دنیا رفت در كجا بخاك سپرده شد یا حافظ ابونعیم با آنهمه اهمیت كه در كتب تاریخ وحدیث برای او نقل شده قبرش كجاست و ده ها بلكه صدها عالم دیگر چه جواب خواهد داد؟

آل خجند و آل صاعد دو خاندان روحانی و متنفذ اصفهان كه تقریبا مدت چهار قرن مركز علمی و قدرت سیاسی اصفهان بلكه نیمی از ایران به دست آنها بود قبورشان كجاست باید بگوئیم كه در قبرستان طوقچی و قبرستان شاه میر حمزه بود كه به مرور زمان ویران شده و زمینهای آنرا بصورتهای گوناگون در آورده اند ، اگر فرض شود كه اینها سنی بودند ، پس آل تركه كه شیعه بودند چرا مقابرشان را خراب كردید و . . . جواب همه این پرسشها جز شرمندگی و سرافكندگی چیزی نیست .

باید متوجه باشیم كه كاری نكنیم كه یك قرن دیگر اعقاب ما مردم این زمان را بجهت عدم توجه به آثار گذشتگان و افتخارات آنها مورد سرزنش و نفرین قرار دهند .

در این جا ممكن است برای عده ای این پرسش بنظر برسد كه : حفظ آثار و قبور گذشتگان چه لزومی دارد و آیا این عمل خلاف دستورات اسلام نیست مگر نگفته اند كه اگر قبری خراب شد تجدید ساختمان نكنید (غیر از قبور علماء و بزرگان دین ) و. . .

در جواب آنها گوئیم كه این همه دستورات بخاطر آنست كه ملت مسلمان « مرده پرست » نباشد اما باید دوستدار علم و عالم باشد احترام به قبور علماء و زیارت آنان مرده پرستی نبوده بلكه احترام بمقام علم و دانش است مثلاً بزیارت قبر علامه مجلسی رضوان الله علیه می رویم و جهت ترویج روح آن عالم خدمتگزار فاتحه می خوانیم بخاطر علم او بخاطر خدماتی كه بعالم اسلام و شیعه انجام داده بجهت قدردانی از یك عالم حقیقی . زیارت قبور جهت تنبیه و بیداری وعبرت است . از رسول اكرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده كه فرمودند : « زورو القبور فانها تذكر كم الاخره » (نهج الفصاحه ـ ذكر اخبار اصفهان ) در اینجا بی مناسبت نیست چند بیت از قصیده ای كه ادیب سخن سنج نكته پرداز آقای فضل الله اعتمادی متخلص به برنا كه در رثاء جوان دانشمندان مرحوم دكتر مهندس بیژن نوربهشت فرزند سرتیپ نور بهشت اصفهانی (۱۳۱۵ ـ ۱۳۴۲ خورشیدی ) سروده است را جهت تنه و تذكر یاد آور شوم .

نیست این پهن دشت گیتی جز كشتزاری برای بذر افكن

گیر عبرت زرفتن دگران كه رسد زود نوبت تو و من

تا بهم چشم برزنی گذرد عمر چون آفتاب از روزن

عمر شمع است و مرگ همچون باد شمع را باد كی نهد روشن

نكته ای گویمت زشیخ اجل كه مضامین اوست زیب سخن

اجل است آفتاب و عمر چو برف كی بود ز آفتاب برف را ایمن

بعد از مشاهده این اوضاع و خراب شدن تخت فولاد و متروك ماندن آنجا و در نتیجه از بین رفتن آن لزوم تهیه ی رساله ای در معرفی مدفونین در این گورستان و ذكر تاریخچه اجمالی و مختصر آن ضروری بلكه واجب اخلاقی به نظر می رسد ، ضمناً عده ای از دوستان نیز در این باره اشاره ای فرمودند وتقاضای مومنین نیز موجب تشویق و ترغیب نویسنده شده كه رساله ای به نام لسان الارض و مزار تخت فولاد بنویسم و آنچه را در این باره شنیده و خوانده و دیده ام جمع آوری كرده تقدیم محضر ارباب دانش و كمال گردانم و از همگان بخواهم كه مرا در تكمیل آن یاری دهند و از نواقص و معایب آن چشم بپوشند . این قسمت در حال حاضر شامل مباحث زیر است :

۱. وجه تسمیه (علت نامگذاری)

۲. تخت فولاد قبل از اسلام .

۳. دوره دیالمه و آل زیار.

۴. اسامی تكایای تخت فولاد و برخی از مدفونین در آنها بر حسب حروف تهجی .

اكنون بیاری خداوند تبارك و تعالی شروع در شرح مطالب یاد شده می كنیم و از ذات مقدس حضرت احدیت جل جلاله توقیق در انجام آن را می طلبیم و من الله التوفیق و علیه التكلان .(سید مصلح الدین مهدوی)

۱- وجه تسمیه (علت نام گذاری )

این گورستان در طول تاریخ بچندین نام شهرت داشته و برای هر كدام از این اسامی وجوهی ذكر شده است به این ترتیب :

لسان الارض ـ تخت فولاد ـ مزار بابا ركن الدین .

الف : لسان الارض یعنی زبان زمین .برای این نام دو وجه ذكر شده است :

۱- حافظ ابونعیم اصفهانی (احمد بن عبدالله بن اسحق بن موسی بن مهران متولد در ۳۳۰ یا ۳۳۶ و متوفی در یكشنبه ۲۱ محرم الحرام سال ۴۳۰ مدفون در قبرستان آب بخشان كه در زمان حاضر به میدان شهداء معروفست ) محدث جلیل القدر مولف كتب و رسائل عدیده از آنجمله : حلیه الاولیاء و مانزل من القرآن فی امیر المومنین علیه السلام و اربعین در حالات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و كتاب ذكر المهدی علیه السلام و غیره در كتاب ذكر اخبار اصفهان (ص ۴۱ جلد یكم ) می نویسد: حدثناابو جعفر محمد بن احمد بن عمروالطهرانی المودب ثنا عمر بن احمد السامری الخزاز ثنا احمد بن الحسن الواسطی ثنا احمد بن محمد بن غالب غلام الخلیل ثنا هذبه ابن خالدثنا حمد (حامد) بن سلمه فی قول الله عزوجل قال: لما قال للسموات و الارض :« ائتیا طوعاً او كرهاً قالتا طائعین »

اجابه ارض اصبهان فم الارض و لسانها . یعنی : گاهی كه حق جل وعلا خطاب به آسمانها و زمین فرمود:

بمیل یا بكراهت بیائید در جواب گفتند آمدیم از روی فرمانبرداری (ومیل) آیه : ۱۱ سوره فصلت .

ما فروخی اصفهانی (مفضل بن سعد بن الحسین الاصفهانی ) در كتاب :« محاسن اصفهان » در باره اصفهان مولد و منشاء خود پس از ذكر حدیث مروی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم كه فرمودند : « حب الوطن من طیب المولد » حدیث خطاب خداوند تبارك و تعالی را به آسمانها و زمین نقل می كند (ص ۵ مقدمه مولف ) .

حسین بن محمد بن ابی الرضا آوی اصفهانی از فضلاء و نویسندگان بزرگ قرن هشتم در كتاب : ترجمه محاسن اصفهان (ص ۷۹ ) داستان جواب گفتن زمین اصفهان را از قول حافظ ابونعیم نقل می كند :

مرحوم آقا محمد مهدی ارباب اصفهانی (فرزند حاج محمد رضا فرزند حاج محمد كاظم بن میرزا كوچك بن میرزا ابو تراب میرزا محسن بن حاج میرزا جوادین حاج ملا مومن اصفهانی متوفی بسال ۱۳۱۴ مدفون در قبرستان آب بخشان اصفهان كه خراب و تسطیح شده و اراضی آنجا را فروخته اند و چند موسسه دولتی نیز در آنجا ایجاد كرده اند . دركتاب « نصف جهان فی تعریف الاصفهان » گوید:

« از جمله امكنه معروف تخت فولاد بقعه مشهور به لسان الارض است كه در آن قبریست می گویند قبر شعیای پیغمیر است و بین الانام معروف است كه این محل جواب انبیای طائعین را گفت و در این باب حدیثی گفته و نقل كرده اند . پس از این بیان گفتار ما فروخی را در كتاب محاسن اصفهان نقل می كند .»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.