شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

یک روی سکه


یک روی سکه

نگاهی به فیلم «کتاب قانون» ساخته مازیار میری

«کتاب قانون» -فارغ از آن که بپسندیمش یا نه-، فیلم مهم و قابل تاملی است. جدیدترین ساخته سینمایی مازیار میری از معدود آثاری است که در کنار فیلم هایی چون «مارمولک»، «دلشکسته»، «لیلی با من است» و...، در نقطه تلاقی دو ژانر دینی و کمدی قرار می گیرد. کافی است بدانیم تعداد فیلم هایی که واجد این دو ویژگی (دینی بودن و کمدی بودن) هستند، به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسد. ورود به حوزه مفاهیم دینی و معنوی آن هم با زبان طنز، ماموریت دشوار و جسورانه ای است که هر کسی از عهده اش برنمی آید. در شرایطی که بیشتر فیلم های رایج و متعارف امروزی، مخاطبان شان را به بی خیال بودن و خوش بودن تشویق می کنند، «کتاب قانون» یکی از معدود فیلم هایی است که تماشاگرش را به «اندیشیدن» فرامی خواند. «کتاب قانون» یک فیلم «تفکربرانگیز» است که از مخاطبش می خواهد چند دقیقه درباره رفتارهایی که برایش عادی شده است فکر کند.

این گونه است که فیلم در لحظاتی لحن منتقدانه به خود می گیرد و دغدغه های اجتماعی فیلم سازش را، به خوبی بازتاب می دهد.این جمله را که: «ما ایرانیان بهترین مردم دنیا هستیم»، بارها از زبان مجریان تعارفی! تلویزیون شنیده ایم. فیلم نامه «کتاب قانون» در برابر این صفت، یک علامت سوال قرار می دهد و با بازنمایی رفتار فردی و جمعی چند شخصیت وطنی در طول فیلم، سوالاتش را مدام تکرار می کند و فقط یک روی سکه را به تماشاگر نشان می دهد. حضور یک شخصیت لبنانی تازه مسلمان (آمنه) در یک خانواده سنتی، به فیلم نامه این امکان را می دهد تا تضاد ایجاد شده بین اخلاقیات اعضای خانواده ایرانی و فرد تازه وارد را، به صورت پررنگ تر نمایش دهد. «مازیار میری» با نمایش این تضاد، دست به یک آسیب شناسی اجتماعی می زند. او آینه ای ناصاف در برابر مخاطبش قرار می دهد و از او می خواهد که تصویر کاریکاتورگونه اش را در آن تماشا کند.

در ابتدای داستان، مخاطب «آمنه» را در مقام یک شاگرد تازه وارد می شناسد. شاگردی که به تازگی وارد یک مدرسه بزرگ شده است و همه چیز برایش تازگی دارد. این شاگرد که دوست دارد همه چیز را خیلی زود یاد بگیرد، درمی یابد معلمانش هم، درس هایشان را خوب بلد نیستند به همین خاطر خودش دست به کار می شود و به عنوان یک استاد، آن چه را بلد است به دیگران می آموزد. گاهی یادآوری می کند و گاهی می آموزد. چون می بیند اطرافیانش، بعضی درس ها را بلد نیستند و بعضی ها را هم اشتباه یاد گرفته اند. او خودش هم چیزهای زیادی بلد نیست.

قرآن را مثل یک «کتاب قانون» در دست گرفته است و از آن، به عنوان یک معیار سنجش درست و غلط بودن رفتار و کردار شخصیت ها استفاده می کند. «آمنه» اطلاعات مذهبی زیادی ندارد. اما ایمان بکر و تازه ای دارد و هنوز گرد و غبار عادت، بر رفتارهایش ننشسته است. شاید خود «آمنه» هم پس از چند سال، شبیه دیگر اعضای خانواده شود و همه درس هایش را فراموش کند!فیلم نامه «کتاب قانون» از ناحیه روایت دوپاره اش، لطمه می خورد. روایتی که در نیمه اول، به موضوع حضور چند ایرانی در جلسات اداری و کاری در لبنان می پردازد و در نیمه دوم، دعواهای خانوادگی آمنه و مادرشوهرش را نشان می دهد. هم چنین روایت در نیمه دوم، لحن نصیحت گونه و شعاری به خود می گیرد. رقابت «آمنه» و اعضای خانواده «رحمان»، بخش زیادی از روایت را به خود اختصاص می دهد.

سکانس هایی که سلسله وار پشت سر هم می آیند و در آن، «آمنه» مدام مشغول پند و اندرز دادن به اطرافیانش است، می شد خیلی کوتاه تر و اشاره وارتر باشد. در این سکانس ها انگار یک نفر روبه روی تماشاگران نشسته است و مدام دارد نصیحت شان می کند که به همدیگر پول مچاله شده ندهید، خامه تاریخ مصرف گذشته نخرید و...قضاوت نهایی درباره «کتاب قانون» را، باید براساس نسخه فعلی نمایش داده شده انجام داد. نسخه ای که معلوم نیست چه حذف و اضافه هایی داشته است. در این که بخش هایی از فیلم دچار ممیزی شده است هیچ شکی نیست. اما کسی به درستی نمی داند کدام سکانس ها و نماها، جرح و تعدیل شده اند. خود کارگردان هم تا به حال، به این موضوع اشاره ای نکرده است.به هر حال فیلمی که الان روی پرده ها شاهد نمایش آن هستیم، بسیاری از سوالات مخاطبش را بی پاسخ می گذارد. فیلم نامه فعلی بسیاری از اوج و فرودهای طرح کلی داستان را، نشان مان نمی دهد. اطلاعاتی که مخاطب از «ژولیت» (آمنه) دارد، چندان زیاد نیست.

روایت همین قدر برایمان می گوید که او یک مترجم مسیحی است و در لبنان زندگی می کند. در ادامه توضیح نمی دهد که وی چطور از مسیحیت به اسلام تغییر دین می دهد و...هم چنین لحظات مربوط به رابطه عاشقانه «رحمان» (پرویز پرستویی) و «آمنه» و ازدواج این دو در فیلم غایب اند. این خرده روایت ها در صورت پرداخت دقیق، می توانست نقش تعیین کننده ای در شخصیت پردازی این آدم ها داشته باشد و حس همذات پنداری مخاطب با آن ها را افزایش دهد. هم چنین رفتار دوگانه «رحمان»، مانع از نزدیک شدن مخاطب به این شخصیت می شود. او در لحظاتی در اردوگاه مادر و خواهرانش قرار می گیرد و علیه همسرش توطئه چینی می کند. در لحظاتی هم مدافع سرسخت «آمنه» می شود. در این میان کوکب (نگار جواهریان) رفتار منطقی تر و متعادل تری دارد. احتمالا او باید شخصیت آرمانی فیلم ساز باشد. دختر نوجوانی که افراط و تفریط های دوطرف درگیر ماجرا (آمنه و اعضای خانواده رحمان) را ندارد. به سنت های خانواده احترام می گذارد و اشتباهات شان را به آن ها گوشزد می کند.

شخصیت «آمنه» علاوه بر جذابیت هایش، کارکرد داستانی مناسبی هم دارد. چرا که حلقه رابط بین افراد متعصب و «آمنه» می شود. هرجا درگیری و کشمکش این دو شدت می گیرد،«آمنه» با پادرمیانی اش فتیله دعوا را پایین می کشد. البته «کوکب» تنها شخصیتی است که لایه های روشن تر و سفیدتری از جامعه ایرانی را به نمایش می گذارد. متاسفانه نگاه کارگردان به دیگر شخصیت ها به عنوان نماینده جامعه ایرانی هم چنان سیاه و یک سویه است. شاید همین رویکرد سبب شده است، مخالفت بر سر اکران خارجی این فیلم شدت گیرد.شخصیت مادرشوهر سخت گیر (با بازی درخشان فریده سپاه منصور) هم خوب از آب درآمده است. سپاه منصور با بازی در نقش مش مریم فیلم «مهمان مامان» (داریوش مهرجویی)، نشان داد که توانایی بالایی در ارائه نقش های کمیک دارد. او در این جا هم بخش عمده ای از بار طنز فیلم را به دوش می کشد و با تعصب بی جایش، به تندروترین فرد گروه بدل می شود و حتی مسئولیت سخنگویی آن ها را برعهده دارد. «پرویز پرستویی» انتخاب مناسبی، برای نقش «رحمان» به نظر می رسد. او در کنار نقش «رحمان» در قالب چند شخصیت دیگر (قصاب، راننده تاکسی و...) نیز نقش آفرینی می کند.

شخصیت هایی که انگار همگی، بخشی از وجود رحمان هستند و در شکل های مختلف تکثیر شده اند. یعنی «آمنه» به جای آن که حالات مختلف رحمان را ببیند، با روحیات او در قالب آدم های مختلف مواجه می شود. یکی از بهترین لحظات بازی پرستویی جایی است که در سکانس پایانی، در کلاس درس همسرش زانو می زند و از یک تازه مسلمان درس ایمان و تقوا می آموزد. فیلم نامه نویس «کتاب قانون» به تلفیق خوبی از شوخی های کلامی و تصویری دست یافته است. شوخی های تصویری، هم می خندانند و هم به کمک معرفی شخصیت ها می آیند. مثل سکانسی که خارجی های حاضر در جلسه، حرف های سخنران را گوش می کنند و یادداشت برمی دارند و همکاران رحمان، مشغول خوردن میوه هستند.

شوخی های کلامی هم درست و به جا استفاده می شوند مثل استفاده از تکیه کلام «چه جلافت ها» و یا این جمله: «قرائت عیبی نداره. اما چهچهه نزنی یه وقت!»قرینه های تصویری فیلم، کارکرد هوشمندانه ای دارند. تیتراژ آغازین فیلم با چند قطعه عکس آغاز می شود که مادر و خواهران «رحمان»، هنگام انتخاب همسر «رحمان» آن ها را دست به دست می گردانند.

آن ها یک بار دیگر در انتهای داستان، عکس «آمنه» را در دست می گیرند که اکنون همسر «رحمان» شده است. قرینه دیگر نمای دست، در نمای راه رفتن مردها شکل می گیرد که دوربین روی پای آن ها متمرکز شده است.«کتاب قانون» با نیت «نقد اخلاقی رفتارهای شهروندان ایرانی»، ساخته شده است. بدون تردید بزرگ ترین نقطه قوت فیلم نامه این است که این نقد را، با زبانی ساده و همه فهم و با پرهیز از پیچیدگی های رایج بیان می کند. بخشی از این سادگی، از نمایش تعاملات روزمره و عادی مردم با یکدیگر ناشی می شود. داستان «کتاب قانون» البته با یکسونگری به زشتی ها و ناهنجاری های آشنای اجتماعی ازجمله کم فروشی، غیبت، تقلب، قهرکردن، تظاهر و... می پردازد. اما به هر حال با روایت داستانی عاشقانه و در عین حال تفکربرانگیز، هم احساسات مخاطبش را درگیر می کند و هم او را به اندیشیدن وامی دارد.

احسان رحیم زاده



همچنین مشاهده کنید