جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
دنیای ملال انگیز تکرار
ضد گلوله اثری ماندگار و ذوقبرانگیز نیست ولی در قامت یک کمدی موقعیت سرراست که تکلیفش با مخاطب را از ابتدای قصه مشخص کرده و بیادعا داستانش را پیش میبرد، درست از آب در آمده است. «ضد گلوله» یک کمدی معمولی و کلیشهای ولی شسته و رفته است که به دور از هر نوع حرکت متهورانهای و در قالب کمدی موقعیت، سعی در خنداندن مخاطب دارد و در لحظاتی هم موفق به این امر میشود.
«ضد گلوله» از همان فرمول به کلیشه گراییده تحول شخصیت به اصطلاح گمراه در اثر حضور در موقعیت بیتناسب با خصوصیتهای روحی و رفتاریاش استفاده میکند و طبیعتا تمام بار کمدی و پیشبرنده داستان را بر دوش اتفاقات کمیکی که حاصل این عدم تناسب میان شخصیت و موقعیت است قرار میدهد. در این میان آمدورفت شخصیتهایی که به نوعی در ایجاد فضای داستان یا در روند برونداد خصوصیات کمیک رفتاری و گفتاری شخصیت اصلی نقش دارند و داستانکهایی که در این روال ایجاد میشود، اساس داستان فیلم را تشکیل میدهد.
«ضد گلوله» از همان فرمول کمدی موقعیت جاری در «لیلی با من است» کمال تبریزی و «اخراجیها» دهنمکی بهره میبرد ولی نه به اندازه اثر کمال تبریزی بدیع و پر و پیمان است و نه به انداره اثر دهنمکی دمدستی و غیرقابل دفاع. تمام آن چیزی که «ضد گلوله» را از رسیدن به نتیجهای ماندگار دور نگه میدارد مربوط به مرحله پرداخت موقعیتها، شخصیتها و دیالوگنویسی وابسته به جنس شحصیتهاست. پاشنه آشیل «ضد گلوله» مربوط به بضاعت اندک ایدههای فیلمنامه آن برای خلق موقعیت کمیک در جهت نمایش زوایای تازهای از وجوه کمیک شخصیت سلیم و خالی بودن دست فیلمنامهنویس برای استفاده از ایدههای متنوعتر موتیفوار برای هرز و تکراری نشدن تکایدهای جذاب قصه است. این نواقص، زمانی خودنمایی میکند که بپذیریم قاعدهای که فیلمنامهنویس و کارگردان «ضد گلوله» از ابتدا برای بیان قصهشان وضع کردهاند باید تا انتها پا برجا بماند. اساس پیشبرد داستان فیلم بر مبنای شخصیتهاست و این جنس و جذابیت شخصیتهاست که باید مخاطب را با اثر همراه کند ورنه باقی وجوه فیلم چیزی جز کلیشههای مربوط به این جنس از سینمای کمدی نیست. به بیان بهتر موفقیت یا عدم موفقیت فیلم در جلب نظر مخاطب مرهون شخصیتپردازی و حتی تیپسازی و دیالوگنویسیهای بدیع آن است و لاغیر.
برخلاف اصل اساسی در کمدی که تکرار را به نوعی ابزاری برای رسیدن به موقعیت کمیک در نظر میگیرد، تکرار موقعیتها و دیالوگها در «ضد گلوله» نهتنها کمکی به جذابتر شدن داستان نمیکند بلکه باعث بیاعتبار شدن موقعیتهای کمیک میشود. برای نمونه کافی است طنز کلامی پرویز (کرامتی) و اطلاق صفت «الاغ» را در جایجای فیلم بررسی کنیم تا به بیاعتبار شدن و حتی توی ذوق زننده شدن آن پی ببریم. این مساله در مورد رفتار متناقض و کمیک حاصل عشق و نفرت همسر پرویز هم نمایان است. حتی تیپهای فرعی داستان فیلم مثل دو برادر همرزم یا حاجنایب فرمانده و روحانی رزمنده و... هیچ یک توان سرپا ایستادن و برونداد رویهای تازه و بدیع را ندارند و تنها در یادآوری کلیشههای این نوع از سینمای کمدی-جنگی ایرانی مددرسان میشوند.
در این فضا باید اذعان کرد که برگ برنده «ضد گلوله» حضور شخصیت مهدی هاشمی (و نه شخصیت سلیم) برای ایفای این نقش است چراکه ناگفته پیداست که تنها ریزهکاریهای بازی و بیان مهدی هاشمی بوده که توانسته سهلانگاریهای جاری در فیلمنامه «ضد گلوله» را بپوشاند.
با این همه همانطور که در ابتدای این نوشته مطرح شد «ضد گلوله» نمونه یک فیلم استاندارد گیشهپسند است که نمیتواند به عنوان نمونههای شاخص کمدی سینمای ایران در این چندسال مطرح باشد ولی میتواند به عنوان اثری بیادعا و در عین حال قابلتامل و مخاطبپسند روی آن حساب کرد.
محمدرضا مقدسیان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق احمد وحیدی حسن روحانی حجاب مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی مجلس رهبر انقلاب شهید مطهری رسانه
ایران هواشناسی سیل آتش سوزی یسنا تهران روز معلم قوه قضاییه پلیس معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا دولت سیزدهم مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران عفاف و حجاب تبلیغات مسعود اسکویی سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
ناسا هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل اینستاگرام تلفن همراه کولر
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب دیابت