پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
کوتاه سخنی با سرآیشی از احمد شاملو
![کوتاه سخنی با سرآیشی از احمد شاملو](/web/imgs/16/96/8jovh1.jpeg)
کوه ها با هم اند و تنهایند
همچو ما با همان و تنهایان
این قطعه ی کوتاه از احمد شاملو از قطعاتی است که دارای بن مایه ای انتقادی و اجتماعی است . مهمترین رویکردی را که می توان به این قطعه داشت ،رویکردی ایجاز محور است که قطعه ی مذکور را با نوعی دینامیسم زبانی مواجه ساخته است و نه استاتیک زبان . این قطعه از احمد شاملو از زبان ایجاز بهره می جوید و با التفات به موسیقی درون قطعه که توام با زبان ، اندیشه و معناست بی گمان سرآیش شاعر را تک تاز و تعمیم پذیر کرده است . زبان شعر شاعر در این قطعه زبان اشارت نیست بلکه زبان عبارت است . البته نه آن زبان عبارتی که برای نثر تعیین شده است بلکه زبان عبارتی که به معنی مانند کردن است . مانند کردن یا به تعبیری همان صنعت تشبیه در این قطعه به زیبایی لحاظ شده است .
تشبیه کردن کوه ها را به آدم ها (جامعه) که اگر چه در باطن وظاهر فی نفسه بایستی با هم باشند ولی با هم نیستند . این تشبیه ناب با بهره گیری از مولفه های تشبیه صورت می گیرد که شامل مشبه ، مشبه به و ادات تشبیه است . دیگر صنعت ادبی صنعت تشخیص است که در این قطعه با رویکردی مفهوم محور وفرآرونده رقم می خورد . چه این که تشخص دادن به واژه ها از سوی شاعر و کار کشیدن از این واژه ها بسیار ماهرانه و هوشمندانه صورت می گیرد . به گونه ای که این انسان ها هستند که از خصیصه ی تنهایی بهره مند می شوند ولی شاعر برای کوه ها نیز با هم بودن و تنها بودن را لحاظ می کند . و دیگر در این قطعه آن که در ابعادی از حیث معنا مقابل بنی آ دم اعضای یکدیگرند ....از شیخ مصلح سعدی شیرازی است ! دیگر نوعی پارادکس معنایی است که شاعر در این قطعه ی کوتاه می آفریند . پارادکسی که با دو واژه ی هم و تنها شکل می گیرد که فی نفسه نقطه ی مقابل هم می باشند اما شاعر چنان با زیرکی این تضادها را با هم آشتی می دهد که پیامی پر معنا را برای جامعه تصویر می کنند . دیگر نکته بینش بلند شاعر است .
این بینش توام با آگاهی فرمیک شکل می گیرد . چرا که د رظاهر کوه ها سلسله وار در کنار هم قرار می گیرند ولی هر کوهی برای خود کوهی است و دیگر این که کوه ها از یک جنس اند و حتا اگر در کنار هم ، نباشند باز درون بینی ذات شهود دارند و به بیانی ساده تر نوعی هم ذات پنداری و هویت مداری این کوه ها را با هم همراه می کند . کوه ها در این قطعه یک معنی نزدیک دارند و یک معنی دور (ایهام)و در هر دو معنی شاعر موفق نشان داده است . بنابراین زبان شاعر در این قطعه کوتاه زبان ایجاز است . زبان ایجاز زبانی است که بدنبال ارائه ی اندیشه و معنایی بهرچه بلند در بافت زبانی کوتاه تر است . زبان ایجاز اسلوبی است که بیش ترین اندیشه را با کم ترین واژکان ارائه می دهد نه با بیشترین واژگان کم ترین اندیشه را . اندیشه در زبان ایجاز دارای قلمرو وسیعی است و بستر این قلمرو واژه ها ی محدود هستند ! بنابراین قطعه مذکور از احمد شاملو زبان ایجاز است با شاخک هایی تعیین شده که تصاویری بکر و آموزند را با بهره گیری از زیر لایه های معنایی به جامعه منتقل می کند .
عابدین پاپی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران محمدجواد ظریف دولت سیزدهم دولت چهاردهم پزشکیان دولت علی باقری رهبر انقلاب رئیس جمهور ترور انتخابات
قتل تهران پلیس شهرداری تهران تب دنگی پشه آئدس زلزله تیراندازی عزاداری محرم تعطیلی ادارات شورای شهر تهران سازمان تامین اجتماعی
خودرو واردات خودرو سهام عدالت قیمت دلار قیمت طلا مالیات قیمت خودرو حقوق بازنشستگان اربعین بازنشستگان بازار خودرو سایپا
فرهاد مشیری تلویزیون صداوسیما عاشورا سینمای ایران سینما فیلم دفاع مقدس لیلی رشیدی وزارت ارشاد سینمای جهان بازیگر
محصولات کشاورزی آزمون سراسری ماه فناوری
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ غزه ترامپ اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا روسیه ترور ترامپ جو بایدن طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس رئال مادرید نقل و انتقالات نقل و انتقالات لیگ برتر یورو 2024 مهدی طارمی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سرعت اینترنت اینترنت تیک تاک ناسا گوگل گرمایش جهانی اپل شیائومی ربات
رژیم غذایی گرمازدگی کاهش وزن صبحانه نوشابه افسردگی