سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سرپناه یا آشیان فرهنگ
معماران کشور مدتی است درگیر مشکل مسکن و چگونگی تامین سرپناه بیخانمانها هستند. در نشستها و همایشهای متعدد و در انتشارات و گفتوگوهای خود، ابعاد بحران مسکن را میکاوند و زنگهای خطر را به صدا درمیآورند. ولی آیا هشدار در خصوص معضل مسکن وظیفه معمار است؟ البته که هست، ولی نه بهعنوان معمار بلکه بهعنوان یک هموطن؛ هموطنی که شاخکهای حسی قویتری دارد و خطر را زودتر احساس میکند. مشکل مسکن را باید دیگران حل کنند و معماران ما باید مواظب باشند که راهحلها منجر به تولید معماری بیکیفیت نشود. در هیچ آییننامه و شرح خدماتی گفته نشده است که معمار باید وقت و انرژی خود را مصروف پیداکردن راههای افزایش تولید مسکن در جامعه و پوشش دادن نیازهای <عامه مردم> به مسکن کند. معمار وظیفه دیگری دارد.
معمار باید الگوهای فرهنگی مسکن را توسعه دهد، باید زیباییشناسی معماری را در سطح کلان جامعه ارتقا ببخشد، باید نگران معماری پایدار باشد، باید دلواپس این باشد که مسکن برای انسان ساخته میشود و باید <همی جای شادی باشد و آرام و مهر> ولی چرا معماران ما مدتی است خود را درگیر معضل مسکن کردهاند؟ شاید به این خاطر که علاقهمند هستند یکی از طرفهای درگیر موضوع باشند تا در این بازار آشفته، عنان کیفیت از دست نرود. انشاالله که چنین است. معماران خود را درگیر فعالیتی خارج از حیطه موظف خود کردهاند، چون نگرانند که مسوولان ذیربط، بحران دامنگیر مسکن را جدی نگیرند و شاید به همین خاطر است که در نشستهای معماران، در این خصوص، الحق نکات دقیق و مهمی مطرح میشود و جماعت را امیدوار میسازد که اگر این بحث و نشستها به فرجام منطقی خود نزدیک شوند و در دایره معماری و دغدغههای زیباییشناسی معماری قرار بگیرند، بشود به تدوین مجدد و تازه مبانی نظری معماری مسکن امیدوار بود. در نشست چهارم شهریور انجمن مفاخر معماری ایران، موضوع بحث مسکن و ساختمان بود، بهعنوان محور اقتصادی توسعه پایدار.
● معماران کجا هستند؟
مهندس علیرضا قهاری: امروزه، بخواهیم یا نخواهیم، مسکن زیربناییترین موضوع معماری است از هر لحاظ. شاید در ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال قبل چنین نبود، ولی امروزه مسکن بزرگترین معضل معماری و شهرسازی است. اگر از ابعاد اقتصادی و تکنیکی صرف موضوع بگذریم، از بعد معماری و شهرسازی بزرگترین معضل است. فاقد هرگونه زیربنا است، فاقد هرگونه هویت و شناسه فرهنگی است و در این میان، انگار که باید جماعت دیگری در خصوص معماری مسکن حرف بزنند. تاسفبارتر اینکه در سالهای ماضی بخشی از ساختمانها را از داشتن نقشه معماری معاف کردند و با این قانون ظاهرا ساده که احتمالا به خاطر کمبود معمار در کشور بود، پای غیرمعماران به حوزه عمل معماری باز شد و هنوز هم باز است. رسم است حداقل به حرف، که مشکلات هر بخش را متخصصان همان بخش باید بحث کنند، ولی چرا در حوزه مسکن معماران حضور ندارند؟ معماران ما کجا هستند؟
● بازتاب مسکن بر حیات اجتماعی
دکتر حبیبالله زنجانی: ۳۸ سال پیش، در مقدمه پژوهش <مسکن و تراکم در واحدهای مسکونی>، گفته شد که <پس از خوراک و پوشاک، مسکن یکی از نیازهای اصلی است و تا خاطر افراد از این حیث آسوده نشود، آنان را یارای فعالیت ثمربخش و مطمئن در رشتههای مختلف اقتصادی نخواهد بود...> مسکن بازتابهای بسیار گستردهای بر ابعاد حیات اجتماعی دارد. در مرحله پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه، مهمترین آنها به حساب میآید و به موازات ارتقای سطح توسعه، ابعاد تازهای مییابد.
به استناد آمار سرشماری سال ۱۳۸۵، در برابر حدود ۱۷ میلیون و ۳۰۰ هزار خانوار ایرانی، حدود ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد مسکونی وجود دارد. پس، در لحظه حال، نزدیک به یکونیم میلیون واحد مسکونی کم داریم. از سوی دیگر، طبق آمار سرشماری ۱۳۷۵ (آمار ۱۳۸۵ در این خصوص هنوز منتشر نشده است)، حدود ۴/۱۵ درصد از خانوارها اجارهنشین هستند. البته اجارهنشینی، فینفسه، امر تعیینکنندهای در تصویر یک جامعه نیست و در غالب کشورها نزدیک به ۳۰ درصد از خانوارها اجارهنشین هستند، ولی در ایران که خانه یکی از ارکان <سرمایه خانوار> است، همین مقدار اجارهنشین هم که نزدیک به ۳ میلیون خانوار را شامل میشود، بسیار مهم به نظر میآید.
از نظر بعد مسکن نیز اطلاعات نسبتا مهمی را میتوان از سرشماری ۱۳۸۵ استخراج کرد. لازم است یادآوری کنم که از سرشماری ۱۳۴۵ به بعد است که مسکن نیز جزو موضوعات سرشماری قرار گرفت. طبق سرشماری ۱۳۸۵، بیش از یکونیم میلیون خانوار تنها در یک اتاق زندگی میکنند و با احتساب بیش از ۵/۴ میلیون خانواری که در ۲ اتاق زندگی میکنند، بیش از ۳۶ درصد خانوارهای ایران در واحدهای یک یا دواتاقه زندگی میکنند.
مقایسه درصد خانوارهای ساکن در اتاق و کمتر با واحدهای مسکونی دواتاقه و کمتر، حاکی از فشار روانی بیشتر بر خانوارهای ساکن در این اتاقها است. پیشبینیهای جمعیتی به افزایش ۲۰ میلیون نفر بر جمعیت کشور در ۱۵ سال آینده دلالت دارد. این جمعیت هم خانه میخواهد. این فاکتور مهم را هم در نظر بگیریم که طبق برآوردها، بعد خانوار در سال ۱۴۰۰، کوچک میشود و به ۳/۳ میرسد. (در برابر ۰۶/۴ امروز) پس نیاز به مسکن باز هم بیشتر میشود.
● بخش عقبافتاده اقتصاد
دکتر محمود گلابچی: در تولید ساختمان در سالهای آینده، این را نیز باید در نظر گرفت که حدود یکسوم واحدهای موجود هم، به سبب فرسودگی و دلایل دیگر، باید تخریب و با خانههای جدید جایگزین شوند یعنی حدود ۵ میلیون واحد. اصولا در زمینه ساختمان، نه توسعه داشتیم و نه حرفی برای گفتن درباره <توسعه پایدار> داریم. واقعیت این است که در مفهوم <توسعه پایدار> در ایران دچار مشکل اساسی هستیم.
در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصادی مثل داروسازی و خودروسازی و... شاید بتوان گفت بخش مسکن عقبافتادهترین بخش اقتصادی کشور است. بهویژه از این نظر که ظرفیت تولید ساختمان بسیار کمتر از حد نیاز است. این ظرفیت زیر یک میلیون واحد درسال است. صحبت از ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار واحد میشود. و وقتی صحبت از توسعه پایدار در بخش مسکن میکنیم، توجهمان نمیتواند فقط معطوف به ارقام کمی واحدهای ساخته شده باشد. در این توسعه، بدنه دانشی و پسزمینه اجتماعی تولید مسکن هم باید رشد باقوارهای داشته باشد. فناوری مناسب و به روز هم باید رواج رایج خود را داشته باشد. این یک نقص است که ساختمانهای ما عمر ۲۰ تا ۳۰ ساله دارند، نه بیشتر.
● نقش مجریان
مهندس اردشیر سیروس: با پایان یافتن قرن بیستم، دیگر نمیتوان از این عقیده پشتیبانی کرد که نیازمندیهای بشری را میتوان با نحوهای از توسعه اجتماعی و اقتصادی که صرفا از درک مادی زندگی انسان سرچشمه گرفته است، برطرف ساخت و آن را محور اقتصاد در توسعه پایدار دانست. در حال حاضر، در صورتی که پذیرای این مورد باشیم که توسعه پایدار در گرو محوریت اقتصادی نیست و توسعه و عمران مورد تجدید نظر قرار گرفته، ضروری است که درباره نقش مجریانش نیز تجدید نظر شود. حیاتی بودن نقش دولت در سطوح مختلف نیازی به توضیح ندارد، ولی برای آیندگان فهم این نکته آسان نخواهد بود که چرا در عصری که اصل مساوات مورد پذیرش و قبول عامه بود، در طراحیها، اساس محور توسعه پایدار اقتصاد باشد و به توده لایههای اجتماع اصولا به چشم دریافتکنندگان کمک و آموزش نگریسته شود و با وجود اعتقاد به اصل مشارکت، تنها مجالی که در بهترین شرایط به اکثریت مردم در تصمیمگیری داده میشود، نقشی فرعی و محدود به انتخاب از میان چند راهحل است، راهحلهایی که به وسیله سازمانهایی که اکثریت مردم را به آنها دسترسی نیست تعیینشده یا براساس هدفهایی مشخص شده است که اغلب با برداشتی که اکثریت (لایههای اجتماعی) از واقعیت و عدالت دارند، تطبیق نمیکند.
● بستر انسانساز
مهندس میرعمادی: توسعه پایدار استوار بر یک سیستم مدیریت پایدار باید باشد. برنامههایی که ما داریم، غالبا برنامههای ۲۵ یا ۳۰ سالهاند که باید در زمینهها و بخشهای برنامههای صدسال پیش رو موثر واقع شوند. این در حالی است که مدیریتی که این برنامهها را باید اجرا کند، پایدار و مستدام نیست و تغییر ساختارهای مدیریتی سبب شده تصمیمهای درازمدت در اجرای برنامهها گرفته نشود.
مسکن بستر انسانسازی است، ولی ما آن را داریم به صورت نیاز دست دوم و روزمره مطرح میکنیم، در حالی که حسب تمام باورها و اعتقاداتمان که خانواده را سلول اصلی و مغز یک جامعه میداند، خانواده در همین مسکن باید ببالد و شکوفا شود.
برنامهریزی برای مسکن را باید در افق صد ساله و دویست ساله دید. در غیر این صورت، مسکن تبدیل به کالایی میشود که معیار سنجش آن حساب سود و زیان است و هرکه زرنگتر و باهوشتر باشد سهم بیشتری را از این بازار نصیب میبرد. این نگاه، تبعات اجتماعی نامطلوبی به بار میآورد که متاسفانه امروز شاهدش هستیم. اقتصاد مسکن را نباید در <مقطع> زمانی دید، بلکه باید آن را در <دوره> زمانی سنجید و برنامهریزی و قضاوت کرد. در همین رابطه است که خانهای که برای ۷۰ سال ساخته میشود حساب سود و زیان بسیار متفاوتی با خانهای خواهد داشت که برای ۲۰ سال عمر ساخته میشود. واقعیت آن است که معضل مسکن خاص کشور ما نیست. امری تقریبا جهانی است. حتی در کشورهایی هم که برنامه دقیقی برای تامین مسکن داشتهاند، با تغییر الگوها و فرهنگ زندگی مردم، نیاز به ساخت مسکن امروزی کاملا بالا است. تفاوت در این است که در کشورهای مختلف نگاه متفاوتی به این معضل دارند، وگرنه نیاز به تولید مسکن جدید در همه کشورها وجود دارد. برخی جوامع مسکن را در حد خوابگاه خلاصه میکنند- مثل ما- و هدفشان سرپناه دادن به عامه مردم است، در برخی جاها برخورد سیاسی و آماری با مسکن دارند و مثلا برنامهریزی میکنند که در انتهای برنامه، سرانه مسکن به مثلا ۱۰ مترمربع برسد. در برخی کشورها هم مسکن را موضوعی دائمی و شایسته تدبر ویژه میبینند و آن را درحد مکانی برای به سر آوردن شب به روز نمیدانند. ما باید به این سمت برویم.
● یک سوم نقدینگی
باقر میلانی: بخش مسکن حدود یک سوم نقدینگی کشور را در چرخه خود دارد. حدود ۶۱ هزار میلیارد تومان. این چرخه، چرخهای واقعی است. ظرفیت جذب چنین حجمی از نقدینگی را دارد. بهطور میانگین، در ۱۰ سال گذشته، ۱۱ درصد اشتغال در بخش مسکن بوده است. در این بخش، بیش از ۱۲۰ رشته تولیدی با حدود ۳۰۰۰ اقلام تولیدی وجود دارد. تمام اعداد و ارقام نشان میدهد که بخش ساختمان در اقتصاد و زندگی عمومیمردم نقش درجه اول دارد. اما آیا این حجم عظیم، در درون خود، زمینههای توسعه پایدار را دارد؟ در توسعه پایدار، باید ضمن برآوردن نیازهای نسل کنونی، نیازهای نسلهای آینده را هم دید و امانتداری کرد. در مقطع کنونی، به نظر میآید که صنعت ساختمان ایران از نظر سختافزاری، کمبود شاخصی ندارد، دانش فنی و الگوهای توسعه پایدار را هم دارد؟
● دعوت به کیفیت
مهندس انوشه منصوری: در آمار کمبود مسکن در کشور، این نکته را هم باید درنظر داشت که کشورما کشوری حادثهخیز است و تلفات زلزله و سیل و ویرانیهای طبیعی هم رقم نسبتا درشتی را تشکیل میدهند. در کنار نیازهای قابل پیشبینی به مسکن در سایه افزایش جمعیت و یا تجدید ساخت واحدهای فرسوده و دیگر برآوردها، این نیاز را هم باید مورد توجه قرار داد، اما در کنار تمام این نیازها و برنامهها، آنچه که ما باید در تحققش اصرار داشته باشیم، این است که مردم را نباید به سمت استفاده از مسکن بیکیفیت سوق دهیم و آن را با عنوان مثلا <مسکن ارزان> توجیه کنیم. مسکن (و در بهترین حالت: خانه)، باید حداقلهایی از استانداردهای معماری و زیباییشناختی را داشته باشد. تعیین این حداقلها است که دغدغه ما را تشکیل میدهد. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند راه حلی برای معضل مسکن وجود ندارد و نمیتواند هم وجود داشته باشد.
یکی از دلایل این امر، بهویژه در کشورهایی مثل ایران، آن است که مسکن و خانه یک کالای سرمایهگذاری است. بدین معنی که تولید میشود تا به چرخه مصرف بیفتد. در جهان امروز هم برای اینکه تولید و صنعت رونق بیشتری داشته باشد، <طول عمر کالا> را لزوما زیاد نمیگیرند و هدف آن است که کالا در زمانی محدود از چرخه مصرف خارج شود و کالای جدید جای آن را بگیرد. با این توجیه و تعلیل، لزومی ندارد مسکن را با دوام و با طول عمر بالا بسازیم. باید ۲۰ تا ۳۰ سال دوام داشته باشد و بعد از آن تخریب و به جایش مسکنی تازه ساخته شود. توجیه دیگر موضوع این است که چون جهان در تغییر مداوم است و فرهنگها و الگوهای زندگی و مصرف در حال تجدید نوشدن مداوم هستند، لزومی نیست که جماعت بهرهبردار را ملزم کنیم در خانههایی زندگی کنند که با الگوهای مثلا ۵۰ سال پیش ساخته شدهاند. در ادامه همین استدلال است که استفاده از فناوریهای جدید و سرعت بخشیدن به تولید مسکن مطرح میشود تا تولید و بازتولید مسکن تبدیل به امری عادی و روزمره شود. طبیعی است که این نظریه جوهر خاص خود را دارد، ولی در دل خود تناقضهایی هم دارد. مثلا اگر اقتصاد مسکن را از دید مصرفکننده ببینیم، این کالا دیگر کالای <سرمایهگذاری> نیست بلکه کالایی <سرمایهای> است و مالک علاقهمند است تا این کالا دوام بیشتری داشته باشد.
● وارداتی نیست
مهندس شهریار یقینی: روزگاری، مسکن ماهیتی فرهنگی و زیستی- بهصورت غالب- داشت، امروزه، تبدیل به کالای استراتژیک شده و در کل اقتصاد جامعه نقشی تقریبا محوری بازی میکند. این کالای استراتژک، ویژگیهای منحصر بهفردی هم دارد. از جمله اینکه نمیتواند وارداتی باشد. باید در داخل تولید و استفاده شود. بدین ترتیب، با داشتن ذخایر بیپایان ارزی هم نمیتوان مشکل مسکن را حل کرد. دومین ویژگی مسکن آن است که حتی با عمر مسکن کمکیفیت هم که ۲۰ تا ۳۰ سال است، جزو کالاهای بادوام به شمار میآید و ویژگیهای خاص دیگر.
ما معماران، با عنایت به این ویژگیها وظایف خاص خودمان را داریم. در خصوص تکنیکهای ساخت و برنامههای ملی و جامع تولید، دیگرانی هستند که تخصصش را دارند و باید کار کنند، آنچه که ما باید انجام دهیم این است که در چنین اوضاع و شرایطی، چگونه میتوان به کیفیت مطلوب در معماری رسید. معماری پایدار، در این رابطه، باید راهنمای ما باشد. یکی از اصول بسیار شاخص این معماری استفاده حداکثری و بهینه از امکانات موجود است. ضمن اینکه حداقل تغییر و تخریب در طبیعت و محیط طبیعی را باید داشته باشیم، باید بتوانیم هم از داشتههای مادی و هم از داشتههای فرهنگی و بومیخود حداکثر بهره را ببریم. همین نکته است که اگر درست پرورانده شود، هویت معماری و فرهنگی ما را در ساختمان با هر نوع تکنولوژی و مصالح ساخت، تامین و حفظ کند.
بهروز مرباغی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست