چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تاکتیک مبارزه


تاکتیک مبارزه

جابربن یزید جعفی از شاگردان و راویان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود که به قولی در سال ۱۲۸ (هـ.ق) در عصر امام صادق(ع) و به قولی دیگر در سنه ۱۳۲ (هـ.ق) درگذشت. او فقط هفتادهزار حدیث از امام …

جابربن یزید جعفی از شاگردان و راویان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود که به قولی در سال ۱۲۸ (هـ.ق) در عصر امام صادق(ع) و به قولی دیگر در سنه ۱۳۲ (هـ.ق) درگذشت. او فقط هفتادهزار حدیث از امام باقر(ع) روایت کرده و اگر کسی در آن احادیث دقت کند خواهد فهمید که محرم اسرار دو امام بزرگوار بوده و کرامات آشکاری را از ایشان روایت نموده است. جابر به دستور امام باقر(ع) خود را به دیوانگی زده، در صحن مسجد کوفه بچه ها را دور خود جمع می کرد و دیوانه بازی درمی آورد و ورد زبانش این بود: «منصور پسر جمهور را امیری بدون فرمان می یابم». اتفاقاً چند روز بیشتر از ماجرای جنون مصلحتی جابر نگذشته بود که از سوی هشام بن عبدالملک به والی کوفه فرمانی بدین مضمون رسید: «مردی به نام «جابربن یزید جعفی» را گردن بزن و سرش را پیش من بفرست»

والی کوفه پس از قرائت نامه، روبه اطرافیانش کرد و درباره جابر پرس وجو نمود.

آنان گفتند: او مردی فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولی اخیراً دیوانه شده و اینک در صحن مسجد، همراه بچه ها با چوب، اسب سواری می کند. والی شخصاً موضوع را تعقیب کرد و مشاهده نمود که جابر با بچه ها سوار بر چوب، بازی می کند: پس گفت: سپاس خدا را که مرا از قتل این مرد رهایی بخشید.

اینجا بود که پرده از راز فرمان امام کنار رفت و آشکار شد که چرا امام باقر(ع) به او فرمود خود را به دیوانگی بزند. او بعد از رفع خطر به حال عادی خود بازگشت و چند روزی نگذشته بود که سخن جابر درباره «منصوربن جمهور» درست از آب درآمد و همان طور شد که او گفته بود. ۱

۱) سیرت پاکان، ص ۱۸۰