یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

حفظ فاصله با ملودرام های سطحی


حفظ فاصله با ملودرام های سطحی

مریم که از شهرستان آمده ، دوست و هم کلاسی سابق منیر ، منشی نویسنده‌ای سالخورده و ثروتمند به نام مغربی ( فرامرز قریبیان) است. او با رفت و آمد به دفتر مغربی برای او نقشه می‌کشد و وانمود …

مریم که از شهرستان آمده ، دوست و هم کلاسی سابق منیر ، منشی نویسنده‌ای سالخورده و ثروتمند به نام مغربی ( فرامرز قریبیان) است. او با رفت و آمد به دفتر مغربی برای او نقشه می‌کشد و وانمود می‌کند به او علاقه مند شده و قصد ازدواج دارد. مغربی ابتدا در مقابل او مقاومت می‌کند اما بعد از چند جلسه رفت و آمد وتماس‌های مکرر واصرار مداوم مریم، به تدریج اوضاع تغییر می‌کند.

مریم با تصادفی ساختگی و برخورد با ماشین نویسنده توسط او به بیمارستان برده می‌شود وبا این اتفاق ، مرد که همسرش فوت کرده ، تصمیم می‌گیرد با او ازدواج کند. به تدریج از صحبت‌های مریم و منیز معلوم می‌شود که محمود ( پژمان بازغی) ، داماد آینده مغربی، همان شوهر سابق مریم است که به خاطر پول مغربی مریم را رها کرده و قرار است بزودی با نازنین ( باران زمانی) دختر مغربی ازدواج کند و مریم در واقع برای انتقام گرفتن از محمود این نقشه را ترتیب داده. محمود پیش از دانستن اینکه عروس آینده پدرزنش همسر سابق اوست، واکنشی نشان نمی‌دهد اما از جلسه خواستگاری و بادیدن مریم گرفتاری‌ها شروع می‌شود. مریم کسی را درتهران ندارد وبه کمک منیر خواستگاری در خانه او و مادرش عزیز خانم( مهری امیر حسینی ) برگزار شده و به سرانجام می‌رسد؛ اما روز بعد محمود به خانه منیر می‌آید و او را تهدید می‌کند که در صورت ادامه این نقشه، منیر را از محل کار پدرزن آینده‌اش اخراج می‌کند.

در برخوردهای بعدی مریم و محمود درخانه مغربی و در راه ، درگیری لفظی بین آنها شروع می‌شود و وقتی قرار است محمود، مریم را برای سفر با مغربی به خانه او ببرد، به خاطر سرعت بالای ماشین در حین دعوای محمود و مریم، ماشین تصادف می‌کند و هر دو راهی بیمارستان می‌شوند. در بیمارستان محمود اعتراف می‌کند که هنوز مریم را دوست دارد و از کار خودش پشیمان است. مغربی و دخترش هم که برای دیدن آنها به بیمارستان آمده‌اند به وسیله منیر همه ماجرا را فهمیده‌اند . وقتی محمود ومریم از بیمارستان مرخص می‌شوند تصمیم می‌گیرند دوباره ازدواج کنند ، اما درست سر سفره عقد مریم در جواب عاقد به جای بله گفتن، جواب منفی می‌دهد ومجلس را ترک می‌کند ومحمود که کاملا درمانده شده ، هر دوزن را از دست می‌دهد.فیلم تازه کامران قدکچیان روایتی ساده و سرراست دارد که با وجود کمبود غنای روایی، خیلی صریح و ساده داستانش را تصویر می‌کند. البته هسته اصلی فیلم قابلیت‌های دراماتیک زیادی دارد و می‌توانست با پرداخت خوب، ملودرامی عمیق و پرپیچ و خم را شکل دهد. فاصله با حضور سه چهره آشنای سینما در نقش‌های اصلی و با محوریت موضوع انتقام ساخته شده است؛ ملودرامی که نمی‌توان عنوان ملودرام خانوادگی بر آن گذاشت؛ زیرا به هیچ خانواده‌ای به طور کامل پرداخته نمی‌شود، ولی اساس واصل ماجرا برپایه اختلافات یک زن ومردم است.

شاید از این منظر بتوان فاصله را اثری زنانه نامید؛ بویژه آنکه شخصیت اصلی فیلم زنی است که اگر چه قبلا از شوهر سابقش به روایتی بازی خورده، اما در فیلم، او دیگران را بازی می‌دهد. این فیلم ملودرامی عمیق و ایده آل نیست و با صرفه جویی در وقت، با ریتم تند حوادث و حفظ لحنی طنز آمیز، ماجرای فیلم را احساساتی و اغراق آمیز نشان نمی‌دهد وهمین نقطه قوتی است که فیلمنامه نویس وکارگردان به هر قیمتی وبا ایجاد لحظه‌های رمانتیک یا موسیقی سانتی مانتال سعی در قربانی نشان دادن شخصیت اصلی برای پررنگ کردن انگیزه او ندارد و به قول دوستی، اشک و آهی نیست. این فیلم خیلی وقت مخاطب را تلف نمی‌کند هرچند با وجود مضمونی مثل انتقام فرصت دارد که همچون سایر ملودرام‌ها ، فیلمنامه را کشدار و طولانی روایت نماید ولی این کار را نمی‌کند. کارگردان اغلب سکانس‌ها را سریع شرح داده و چندان به مقدمه وموخره اتفاق‌ها توجهی ندارد. مریم به مغربی نزدیک می‌شود و خیلی زود اتفاق‌های دیگر پیش می‌آید. و حرف آخر اینکه در اغلب ملودرام‌های طنز سالهای اخیر، باوجود داستان‌های نه چندان دلچسب و سرهم بندی شده ، زمان فیلم‌ها کشدار است وخسته کننده ، که دست کمی از مجموعه‌های تلویزیونی ندارند ولی فاصله این گونه نیست.

محمد عمرانی