پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

همسوترین وزیر


همسوترین وزیر

۱۷ سال در وزارت امور خارجه سابقه کاری دارم در سال ۱۹۸۱ تقاضای بازنشستگی کردم و پذیرفته شد

محمدمهدی زاهدی را موفق ترین وزیر کابینه سیاسی دولت نهم در اجرای برنامه های اصولگرایان- طیف احمدی نژاد- دانسته اند و البته همسوترین وزیر به رئیس جمهور. چه آنجا که بعد از بازگشتش از عربستان در جلسه ای از الهاماتی که به رئیس جمهور شد سخن گفت و اینکه تمام سران کشورهای عربی متاثر از محمود احمدی نژاد شدند و امیر عربستان سخنی نگفت جز به اذن رئیس جمهور ایران.

اما وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت نهم هرچقدر که با رئیس جمهور دولت اصولگرا همسو است مجلس اصولگرا را با خود همسو نمی بیند. وزیری که در زمان کسب رای اعتماد تنها شانس بود که با او یار شد و فقط با یک رای اضافه بر کرسی وزارت تکیه زد بعد از دو سال همچنان شاهد انتقادات از داخل و خارج حاکمیت است. انتقاداتی که هیچ گاه موجب عقب نشینی این وزیر اصولگرا نشد و بعضاً انکاری شدید جوابش بود.

با این اوصاف و در شرایطی که برخی از نمایندگان مجلس برای استیضاح او نامه امضا می کنند، دانشجویان خواهان استعفای او هستند، بعضی از دانشگاهیان به وجه علمی او خرده می گیرند و سیاسیون اصلاح طلب هم به او انتقاد می کنند، زاهدی همه را به هیچ می انگارد و در جمع خبرنگاران می گوید؛ «مردم می توانند شکایت های خود را از عملکرد زیرمجموعه این وزارتخانه به نشانی zahedi-mm@yahoo.com اعلام کنند.» تا اینکه یکی از اساتید علوم ارتباطات مجبور به پاسخگویی شود و بگوید؛ «این اقدام علاوه بر اینکه نشان دهنده عدم توجه وزیر به مشاوره در حوزه های تخصصی است، دو مساله را می رساند؛ یا اینکه ایشان به مجموعه حوزه دفتر خود و روابط عمومی وزارتخانه تحت امر خود اطمینان ندارد، یا اینکه از حجم، میزان و انواع شکایات و مراجعات به وزارتخانه بی اطلاع است که گمان می برند با اعلام یک آدرس ای میل، اتفاق شگرفی در این زمینه رخ خواهد داد.»

اما مواجهه زاهدی با انتقادات فقط مربوط به این واکنش نبوده. رجبعلی مزروعی عضو جبهه مشارکت درباره وزیر علوم دولت نهم در وبلاگش می نویسد؛ «به طور قطع و یقین می توانم بگویم، و البته شاهد هم زیاد دارم، و از آن جمله آقای حسن نوعی اقدم نماینده اردبیل در مجلس هفتم، که آقای زاهدی در همه دوران دانشجویی اش مطلقاً به مسائل سیاسی و مبارزاتی کاری نداشت.» یک عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف هم در گفت وگو با شریف نیوز درباره عملکرد وزیری که بالاترین سمت قبلی اش معاون پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان بوده، می گوید؛ ایشان اخیراً در رابطه با برخی تغییرات ناصحیح صورت گرفته در سطح این وزارتخانه در پاسخ به انتقاد یکی از مشاوران، به وی گفته است که من دانشیار هستم و تو استادیاری و نمی توانی به من بگویی که چه کنم و چه نکنم.»اما همه چیز از یک جرقه شروع شد تا روند این اتفاقات تکمیل شود و اعتراضات از جناح های مختلف به گوش برسد. آن جرقه انتصاب آیت الله عمیدزنجانی به ریاست دانشگاه تهران بود تا او اولین رئیس معمم دانشگاه تهران باشد در دولتی که رئیسش غیرمعمم است و رئیس مجلس همسویش اولین رئیس غیرمعمم مجلس. اولین انتصاب اولین اعتراض را در پی داشت و اولین اعتراض، اولین تحصن و اولین زد و خورد را. سیرحوادث به گونه ای پیش می رفت که ناآرامی در دانشگاه ها رو به گسترش بود. اما سیاست های وزارتخانه علوم کابینه اصولگرای نهم در ۱۶ آذر شفاف شد و نگرانی ها جامه عمل به خود گرفت. بعد از سال ها با برگزاری مراسم روز دانشجو توسط انجمن های اسلامی در سراسر کشور جلوگیری شد مگر با مشارکت نهادهایی مانند بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی. آن سال نه تنها انجمنی ها موفق به بزرگداشت این مراسم نشدند که خبرها حکایت از احضار و تهدید دانشجویان در آستانه این روز داشت، رفتاری که در ماه های بعدی شکل جدی تری به خود گرفت و مقدمه ای شد برای برخورد با انجمن های اسلامی. انجمن های اسلامی یکی پس از دیگری تعطیل شدند، بر در دفاترشان قفل زده شد و انتخاباتش مورد تایید دانشگاه قرار نگرفت تا نهادهایی که مکانی برای اعتراض به سیاست های دولت در دانشگاه شده بود- در زمانه ای که مورد نقد بی رحمانه اصلاح طلبان هم قرار گرفته بود- به تعطیلات اجباری بروند. اما این پایان راه نبود. تصفیه ها از اساتید دانشگاه شروع شد و اولینش نمک دوست استاد روزنامه نگاری و مرتضی مردیها بودند. خبر اخراج این دو تن دانشجویان را به حیاط دانشگاه کشاند اما خبرهای دیگری در راه بود. اگرچه این دو به دانشگاه برگشتند اما اساتید بزرگی در روزهای انتهایی خرداد ۸۵ بازنشسته اعلام شدند؛ دکتردرودیان، دکترآشوری، دکتر رئیس طوسی، دکتر ساعی، دکتر صفایی و دکتر عراقی از اعضای هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و محمدتقی مجتهدشبستری استاد الهیات. اینگونه بود که سه ماه بعد و در آیین بازگشایی دانشگاه ها احمدی نژاد با انتقاد از «اساتید لیبرال و دگراندیشی که دانشجویان ارزشی را با اهرم نمره تحت فشار قرار می دهند»، عنوان کرد؛ «دانشجویان باید بر سر اینگونه اساتید فریاد بزنند.» اگرچه این بازنشسته اعلام کردن ها موج عظیمی از اعتراض را در داخل و خارج دانشگاه موجب شده بود اما در آبان ۸۵ نوبت به محسن کدیور و سعید حجاریان رسید که اولی از شورای فلسفه کنار گذاشته شود و دومی از شورای علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس. حال دانشگاهی که قرار بود مدرسین دانشگاه را تربیت کند موسسین اولیه خود را نیز در معرض اخراج می دید؛ این موج به دکتر حاتم قادری، دکتر هاشم آقاجری، دکتر محمدعلی حاضری، دکتر هادی خانیکی، دکتر جواد کاشی و دکتر محمد محمدی گرگانی نیز رسید و هر روز خبرهایی مبنی بر اخراج احتمالی اینها نیز شنیده شد. خبرهایی که بعضاً محقق هم شد. در همین حین و بین بود که خبر رسید خطر اخراج پیرامون بیگدلی معاون سابق آموزش دانشگاه، ابوالفضل شکوری، حجت الاسلام محمدعلی مهدوی راد عضو گروه علوم قرآن و حدیث، نوبری عضو گروه باستان شناسی و مهریزی عضو گروه مطالعات زنان نیز احساس می شود.

وقتی اساتید بازنشسته شدند و برخی دیگر تهدید به اخراج، این دانشجویان بودند که در غیاب اساتید خود به میدان آمدند تا از حق آنها دفاع کنند. دفاعی که شکواییه فرید مدرسی عضو وقت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را در پی داشت تا در نامه ای خطاب به اساتیدش بنویسد که چرا صحنه را خالی گذاشته اند و به کمک دانشجویان نمی آیند. اما این حمایت هزینه هایی هم داشت. سال ۸۵ یک سالی بعد از روی کار آمدن دولت نهم ناگهان ده ها دانشجو به تعدادی ستاره آذین شدند. هرچند که ماه ها اعتراض و پیگیری موجب شد دانشجویان یک و دوستاره به دانشگاه برگردند اما دانشجویان سه ستاره هیچ گاه اجازه ورود دوباره نیافتند.

به گفته دانشجویان پروژه کلید زده شده بود؛ اول از اساتید شروع کردند و بعد دانشجویان سیاسی. برخی ها ستاره دار شدند برخی ها هم به کمیته انضباطی فراخوانده شدند. با انجمن های اسلامی هم که برخورد شد اما تنها نتیجه این رفتارها ملتهب کردن فضای دانشگاه بود. التهابی که خودش را در مراسم سخنرانی محمود احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر نشان داده بود. معترض ترین دانشگاه مهمان رئیس جمهوری شده بود که وزیرش بیشترین انتقادات را موجب شده بود. روز سخنرانی، سالن مراسم مملو از دانشجویان حامی رئیس جمهور بود اما اتفاقی غیرقابل پیش بینی باعث شد تا عده ای از دانشجویان منتقد دولت نیز وارد سالن شوند تا اتفاقاتی عجیب رخ دهد. آن روز رفتاری که با محمود احمدی نژاد شد حتی با سیدمحمد خاتمی در آخرین سال حضورش در دانشگاه هم نشده بود. اینگونه بود که امیرکبیر هم تاوان داد. نشریاتی که لوگوی چند نشریه انجمن اسلامی را بر پیشانی خود داشت در امیرکبیر انتشار یافت. نشریاتی که حاوی توهین بود. اگرچه مدیران مسوول این نشریات این کار را توطئه مخالفان خواندند و خود را مبرا از چنین کاری و رئیس قوه قضائیه هم این عمل را به غیردانشجویان منتسب دانست اما ۸ دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بازداشت شدند و ۱۴۷ نفر هم به کمیته های انضباطی احضار شدند و چند نفری هم حکم تعلیق از تحصیل گرفتند تا ۱۲ تن از نمایندگان مجلس به خاطر این برخوردها به وزیر علوم تذکر مکتوب بدهند. و حال نیز ۶ عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت بازداشت شده اند.

سیر این اتفاقات به گونه ای بود که «شهریار مشیری» عضو اصولگرای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با انتقاد شدید از عملکرد محمدمهدی زاهدی، کارنامه وزیر علوم در سال ۸۵ را به ۶ دلیل ارزیابی کند. مشیری در گفت وگو با خبرنگار سیاسی آفتاب در تشریح نخستین دلیل خود گفت؛ انتخاب روسای دانشگاه ها در مواردی پشتوانه علمی نداشته و بر اساس گرایشات سیاسی انجام شده است. به گونه ای که آنها عمدتاً از بین کسانی انتخاب شده اند که گرایشات سیاسی آنان با دولت نهم یکسان بوده است، در صورتی که انتخاب چنین مقام هایی همواره باید با پشتوانه علمی همراه باشد.وی بزرگترین خطای وزیر علوم را برخورد با دانشجویان ممتاز دانست و در تشریح دومین دلیل انتقادات تند خود یادآور شد؛ عدم اعلام قبولی چند تن از دانشجویان بزرگترین اشتباه وزارت علوم بوده است. به گفته شهریار مشیری «دانشجویان ستاره دار ثبت نام نشدند و بررسی های بعدی نشان داد که قبولی ۲۱ دانشجوی دیگر که دارای رتبه های یک تا ۱۸ بودند به خاطر گرایشات سیاسی آنها برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است.»

نماینده مردم بندرعباس در ادامه گفت؛ سومین اشتباه عمده زاهدی در سال ۸۵ بازنشسته کردن زودهنگام اساتید برجسته دانشگاه ها بود که این امر نیز با گرایشات سیاسی انجام شد چرا که برخی از این اساتید در سن بازنشستگی نبودند و هنوز قابلیت تدریس را تا ۱۰ سال دیگر داشتند.

مشیری در خصوص چهارمین دلیل انتقاد خود از وزیر علوم گفت؛ ایشان بودجه دانشگاه های استان های مختلف را بسیار ضعیف تنظیم کرده به طوری که بودجه دانشگاه استان های محروم تا ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است. وی پنجمین دلیل نارضایتی خود را «دخالت در دانشگاه آزاد اسلامی» بیان کرد و گفت؛ دانشگاه آزاد اسلامی یک نهاد غیردولتی است اما وزارت علوم سعی کرد در امور داخلی دانشگاه آزاد دخالت کند که البته با برخورد صحیح آیت الله هاشمی شاهرودی نتوانست کاری از پیش ببرد. به گزارش آفتاب مشیری تعطیل کردن تشکل های صنفی و سیاسی دانشگاه ها را ششمین اشتباه عمده زاهدی در سال ۸۵ دانست و گفت؛ تعطیلی تشکل های سیاسی مثل انجمن های اسلامی، از زمان آغاز به کار زاهدی شروع شد به گونه ای که هم اکنون امکان فعالیت دانشجویان در دانشگاه ها محدود شده است.

و این فقط مشیری نبود که اینچنین به وزیر علوم اعتراض کرد. اکبر اعلمی نماینده اصلاح طلب تبریز هم زاهدی را به مجلس فراخوانده تا نسبت به «تعلیق یا تحدید و تهدید فعالیت برخی از انجمن اسلامی دانشگاه ها و همچنین تعلیق و توقیف انتشار برخی از نشریات دانشجویی، انتصاب برخی از اساتید فاقد پایگاه دانشگاهی به ریاست دانشگاه ها، احضار مکرر برخی از دانشجویان به کمیته انضباطی و وضعیت دانشجویان موسوم به سه ستاره از او سوال کند.

اما تمام این انتقادات تا به حال جوابی را از سوی وزیر علوم در پی نداشته است. وزیری که علاقه ای به مصاحبه مطبوعاتی ندارد و هر سخنرانی اش واکنش هایی را می آفریند.

بابک مهدیزاده

ایلنا