شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شب های قدر از دیدگاه شیعیان و اهل سنت


شب های قدر از دیدگاه شیعیان و اهل سنت

موضوع و اهمیت شب قدر, همان طور كه در ادبیات فكری, عقیدتی و روایی شیعه جایگاه ویژه و بالایی دارد, در بین سایر فرق مسلمین نیز شأن و جایگاه خاص خود را دارد

موضوع و اهمیت شب قدر، همان‌طور كه در ادبیات فكری، عقیدتی و روایی شیعه جایگاه ویژه و بالایی دارد، در بین سایر فرق مسلمین نیز شأن و جایگاه خاص خود را دارد. دو فرقه و شعبه اصلی آیین اسلام، یعنی مذاهب تشیع و تسنن، اگر چه در برخی موارد و موضوعات مرتبط با شب‌های قدر و آیین‏ها و مناسك ویژه، آن، اختلاف نظرهایی دارند، اما در اهمیت و جایگاه آن تردید روا نمی‏دارند.

شاید اختلاف‏های روایی و موضوعی كه در این نوشتار به عمده‏ترین آن‌ها اشاره خواهد شد، مباحثی باشد در خور توجه و اهمیت، اما مهم‏تر از همه این مباحث، قبول بالاتفاق وجود چنین شبی است و فیض جاری‌ای كه خداوند در این شب از آسمان و به مداومت می‏فرستد. سرچشمه این اتفاق نظر و عقیده نیز آیات مشیر به این موضوع در قرآن كریم است و سرچشمه آن اختلاف نظرها، تأثیر و تاثر اختلاف عقاید و برداشت‌ها از این آیات، كه در میراث حدیثی و روایی هر دو فرقه رسوخ یافته است.

در نوشتار حاضر، فارغ از بحث تشیع، موضوعات و وجوهی از موارد مرتبط با شب قدر را، با تعاریف و گفتارهای عالمان و مستند به كتب روایی و شروح تفسیری اهل سنت تقریرخواهیم نمود؛ بدان امید كه این باب گشوده شده، در پی‌آمد خود تحقیقات و مباحث جامع‏تر را نیز به دنبال آورد.

● زمان شب قدر

از جمله مواردی كه در كتب روایی و آثار مفسران اهل سنت در مورد آن، اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت می‏نهد، موضوع «جایگاه زمانی شب قدر» است. شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعی، قطعاً از شب‌های دهه سوم ماه مبارك رمضان شمرده می‏شود و تردید در آن نیز به واسطه روایات منقول از ناحیه معصومین(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث كه شبی خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع كلی و قطعی است.

در میان عالمان و در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، اما، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی كردن جایگاه این شب در ماه مبارك رمضان تردید و تفاوت وجود دارد. دسته‏ای از روایات، همچون روایت مشهور «ابوحنیفه» در «شرح الازهار»، بر این اعتقاد تاكید می‏كند كه شب قدر به طور قطعی و یقینی نمی‏تواند در این دهه باشد و بلكه در تمامی لیالی سال پنهان است. روایت مذكور، كه در ضمن مسئله‏ای فقهی وارد شده، چنین است: «شب قدر، در میان شب‌های سال پنهان است و چنان‌چه كسی طلاق همسرش را مشروط به انجام در شب قدر نماید، بدون گذشت یكسال كامل، طلاق واقع نشده است»(ج۱ـ ص۵۷).

این حكم‌واره و در واقع روایت مستند، اشاره به این معنا دارد كه جایگاه زمانی شب قدر، در حد احتمال قریب به یقین نیز نیست تا بتوان بر مبنای آن، به شكوك فروع و احتمالات نیز توجه كرد. در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، چون روایت «عبدالله بن مسعود» با این مضمون كه: «تنها كسی می‏تواند شب قدر را درك كند كه یكسال تمام شب زنده داری كرده باشد» (درالمنثور، ج۶ـ ص۳۷۶)، بر موضوع پنهان بودن شب قدر به لحاظ جایگاه زمانی تاكید دارد و این بدان معناست كه احتمال قرار داشتن شب قدر در یكی از شب‌های دهه آخر ماه مبارك منتفی و حداقل به لحاظ احتمال، برابر با شب‌های دیگر سال است.

این دسته از روایات منقول در منابع اهل سنت، البته از سوی دسته‌ای دیگر از روایات معتبرتر، كه در نهایت به اجماع بیشتر مفسران و عالمان اهل سنت انجامیده است، مورد تردید و انكار قرار گرفته است. اگر گشودن بابی با عنوان «باب فضیلهٔ (فضل) لیلهٔالقدر» ملازم و در كنار ابواب «صوم» و «صیام» در منابع روایی اهل سنت نشانه و اشاره‏ای نزدیك به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صیام پنداشته نشود، روایات معتبر چندانی در این خصوص وجود دارد كه بر موضوع فوق تاكید دارد.

از «ماوردی» در «الحاوی الكبیر» روایتی سراغ داریم با این مضمون كه: «در این كه شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد، چه، ابوذر از رسول الله روایت كرده است كه این شب در دهه پایانی ماه رمضان است» (ص۴۸۳). نیز روایت «عبدالله بن عمر» از رسول خدا(ص) كه فرموده است: «شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید» (درالمنثور، ج۶ـ ص۳۷۲).

شاید روایت «عایشه» از احوال رسول مكرم اسلام در دهه پایانی ماه رمضان را نیز تاكیدی بر این جایگاه زمانی بتوان شمرد: «آنگاه كه دهه آخر رمضان فرا می‏رسید، رسول خدا شب‌ها را بیدار بود و اهل و خویش خود را نیز بیدار می‏داشت و از زنان دوری می‌جست»(المغنی، ج ۳ـ ص ۱۷۹) و نیز روایت »ابن عمر« از اعتكاف پیامبر در دهه پایانی ماه مبارك رمضان را كه در »صحیح مسلم« آمده است: «پیامبر دهه انجامین ماه رمضان را در اعتكاف بودند» (شرح نووی، ج۸ ـ‌ص ۶۶).

گفته شد كه با وجود تعدد روایات دسته دوم، یعنی روایات مؤید قرار داشتن شب قدر در ظرف زمانی ماه مبارك رمضان و به خصوص در دهه سوم این ماه، روایات و احكام و تفاسیر دسته اول از مفسران و عالمان اهل سنت مبنی بر پنهان بودن شب قدر در لیالی مجموع سال تضعیف می‏شود؛ اما باب اختلاف بر سر تعیین جایگاه واقعی این شب در میان شب‌های دهه آخر رمضان هم‌چنان در میان راویان و مفسران حدیث اهل تسنن مفتوح است.

روایات و مباحث متعدد و متفاوتی در این خصوص در منابع اهل سنت وارد شده است كه در یك طبقه بندی كلی به سه دسته روایات تاكیده كننده بر شب بیست و یكم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم می‏شوند. البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر لیلهٔالقدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت «ابن عباس» در «درالمنثور» (ج۶ـ ص۳۷۶).

عمده‏ترین و بیشترین تاكید در روایات منابع سنی، بر شب بیست و سوم حكایت دارد و البته این تنها در منابع منعكس شده است و در عمل (امروزه) به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قوی‏تر از سایرین دانسته شده و بر آن تأكید می‏شود و اعمال ویژه و مؤكد شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت می‏پذیرد. برخی روایات وارده در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور می‏نماییم:

در «صحیح مسلم» آمده است: «گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این موضوع قول بسیاری صحابه و تابعین است» (ج۸ ـ ص ۵۸) و در روایتی از »ابن عمر» منقول است كه «فردی نزد پیامبر عرض كرد كه در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است و پیامبر فرمود خواب‌های شما كه بر بیست و سوم توافق دارند صحیح‌اند و هر كس خواست شب‌زنده‌داری قدر را درك كند، این شب را احیاء نگهدارد» (مجمع البیان، ج۱۰ـ ص) و نیز روایت منقول از «سعید بن جبیر» در «درالمنثور»(ج۶ـ ص ۳۷۳) كه مؤید همین نظر است.

داستان معروف «عبدالله بن انیس جُهنی» و «شب جهنی» نیز كه به تكرار در روایات و منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است، نیز، تاكیدی بر شب بیست و سوم ماه رمضان به عنوان شب قدر است. چكیده داستان عبدالله و «شب جهنی» چنین است: عبدالله بن انیس از تیره جهنیه كه رمه‌داری بادیه نشین بود، به دلیل دوری از مدینه، امكان حضور دایم در مدینه را نداشت. روزی خدمت رسول خدا رسید و احوال خویش عرضه داشت كه به دلیل بعد مسافت امكان حضور دایم در شب‏های رمضان و احیاء نگهداشتن را در مدینه ندارد و از پیامبر خواست تا شب قدر را برای او معین كند تا در آن شب در مدینه حضور یابد و به عبادت بپردازد. پیامبر در پاسخ وی فرمود: «شب بیست و سوم ماه رمضان»(درالمنثور، ج۶ـ ص ۳۷۳) و از آن پس، شب بیست و سوم به عنوان شب قدر و «شب جهنی» معروف شد.

در كنار این روایات، دسته‏ای دیگر از روایات و تفاسیر اهل سنت، حكایت از «لیلهٔ القدر» بودن شب‏های بیست و یكم و بیست و هفتم دارند و قول دوم از روایات این دسته، یعنی شب قدر بودن بیست و هفتم، تقریباً پذیرفته‏تر از قول اول است؛ اگر چه با قول لیلهٔ القدر بودن شب بیست و سوم نیز به لحاظ تعدد روایات و تفاسیر سندی در برابری است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شایع‏تر از دیدگاه دیگر مورد اهتمام اهل سنت است وشبی است كه بزرگ شمرده می‏شود. البته شبهای بیست و سوم و بیست و یكم نیز مانند آنچه در بین شیعیان متداول است، در بین اهل سنت محل اهتمام و توجه‏اند.

اما روایات متعددی نیز در خصوص لیلهٔ القدر بودن شب بیست و هفتم وجود دارد كه می‏توان با مراجعه به كتب روایی بعض تفاسیر آنها را مشاهده كرد. اجمالاً تاكید و یقینی منقول از «ابیّ بن كعب» در ضمن روایت منقول از وی در صحیح مسلم از «زرّ بن حبیش» كه می‌گوید «ابی قسم یاد كرده است شب قدر شب بیست و هفتم است، زیرا به روایت پیامبر در بامداد شب قدر خورشید كم‌رونق و كم‌رمق و بدون پرتوهای چندان طلوع می‏كند» (ج۸ ـ ص۶۵) را اگر ضمیمه كنیم به روایات دیگر مثل روایتی منقول از پیامبر(ص) توسط «عایشه» كه: «شب قدر را در شب بیست و هفتم بجویید» و روایت‌های مشابه دیگر، تقریباً احتمالی كه برای روایات شب بیست و سوم به دست می‏آمد، برای این شب نیز قابل تصور است و البته تاكید بر این شب از سوی اهل سنت بدون دلیل دیگری و شاید در پی‌آمد عرف رایج بین عالمان و عامیان، ترجیح بلامرجحی است كه یافتن دلیل برای آن حوصله بررسی متون فراوانی را آن‌هم بدون اعتماد به رسیدن به نتیجه قطعی می‏طلبد.

منابع:

سیوطی، جلال الدین: الدر المنثور، كتابخانه بزرگ آیت‌الله مرعشی نجفی، قم.

رازی، امام فخر: تفسیر الكبیر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.

القاسمی، محمد جمال‌الدین: تفسیر القاسمی، بیروت.

المراغی، مصطفی: تفسیر المراغی، داراحیاءالتراث العربی،‌بیروت.

ابن المفتاح، عبدالله: شرح الازهار، الحجاز، قاهره.

طبرسی، امین الاسلام: مجمع البیان، اسلامیه، تهران.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.