پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

گفتگویی پیرامون پژوهش دانشگاه هاروارد در مورد وبلاگستان فارسی


گفتگویی پیرامون پژوهش دانشگاه هاروارد در مورد وبلاگستان فارسی

گفتگوی با سرپرستان پژوهش دانشگاه هاروارد در مورد وبلاگستان فارسی

اخیرا "مرکز تحقیقاتی برکمن" در "دانشگاه هاروارد" نتیجه پژوهش (١) خود در مورد وبستان (وبلاگستان، و یا وبلاگ شهر) های فارسی را، در حدود هفتاد صفحه منتشر کرده است.

این نخستین باری می باشد، که پژوهشی در این سطح دانشگاهی در مورد وبستان های ایرانی صورت می گیرد.

در عین حال برخی از نتایج این تحقیقات بر خلاف آن چیزی است، که نشریات خارجی در مورد این وبستان ها می نویسند.

"بروس اتلینگ" از "دانشگاه هاروارد" و "جان کلی" از "دانشگاه کلمبیا" که پروژه پژوهشی برکمن تحت نظارت و راهنمایی آنها صورت گرفته است، می گویند رسانه های غربی اکثر اوقات فقط در مورد وبستان های اصلاح طلب غیرمذهبی (سکولار) و دمکرات حرف می زنند. در حالی که تعداد زیاد و قابل توجهی وبستان های مذهبی و محافظه کار نیز، در این بین وجود دارند.

پروژه هاروارد همچنین نشان می دهد که بر خلاف آنچه انتظار می رود، اکثر وبلاگ نویسان محافظه کار هوادار دولت، با اسم مستعار می نویسند.

این پروژه وبستان های ایرانی را به چهار بخش بزرگ تقسیم می کند، که هر کدام دارای زیر مجموعه هستند. این چهاربخش وبستان های اصلاح طلب/غیرمذهبی (سکولار)، مذهبی/محافظه کار، وبلاگ نویسانی که در مورد شعر و ادبیات می نویسند، و وبلاگ نویسانی هستند که متعلق به شبکه مختلطی می باشند که در مورد مسایل گوناگون از جمله ورزش، فرهنگ و غیره سخن می گویند.

واشنگتن پریزم در مورد این پژوهش، مصاحبه ای با بروس اتلینگ و جان کلی داشته است.

▪ آیا می توانید توضیح دهید که چرا نشریات غربی -بجز شاید چند استثنا- زمانی که در مورد وبستان های ایرانی حرف می زنند، فقط به آنهایی توجه می کنند که هوادار دمکراسی و لیبرال هستند و سخنی از مذهبی ها به میان نمی آورند؟

ـ آسانترین توضیح برای این موضوع این است، که ما در رابطه با شبکه ارتباطی خود دچار نزدیک بینی می شویم. بنابراین بیشترین مطالبی که در مورد وبستان های ایرانی منتشر شده، نتیجه صحبت های کسانی است که در غرب زندگی می کنند. این افراد هم نسبت به جای دیگر، بیشتر به شبکه ارتباطی و اطراف خود توجه دارند.

این نزدیک بینی در مورد آمریکا نیز دیده می شود. چراکه هر شبکه ارتباطی ستاره ها و آدم های معروف خود را دارد، که یک گوشه وبستان معروفند و در گوشه دیگر ناشناس می باشند. بنابراین بلاگرهای محافظه کار، لیبرال و یا آنهایی که در باره فناوری و غیره می نویسند، در مورد حضور و نفوذ کسانی که مانند خوشان فکر می کنند، اغراق می نمایند. چرا که بیشتر با آنها در تماسند. همین افراد تصور می کنند که اشخاصی که نظری مخالف با دیدگاه های آنها دارند، از نفوذ چندانی برخوردار نیستد. چرا که با آنها در تماس نمی باشند. این پدیده در مورد دنیای غیرمجازی نیز صادق است.

▪ شما تعداد وبستان های ایرانی را که به روز می شوند، حدود ٦٠ هزار تخمین می زنید. در حالی که سرویس های وبستان فارسی این تعداد را چند میلیون می دانند. این تفاوت را چگونه توضیح می دهید؟

ـ سرویس های وبستان ها به نفعشان است که تعداد مشترکینی را که در اختیار دارند، تا آنجا که می توانند زیاد اعلام کنند. بسیاری از وبستان ها هرگز به روز نمی شوند، و یا اینکه چنین کاری بندرت صورت می گیرد. در ضمن تعداد زیادی وبستان هم وجود دارند که در واقع فعال نیستند، و به آنها "اسپلاگ" هم گفته می شود.

ما ٦٠ هزار وبستان ایرانی پیدا کردیم، که به طور مرتب یعنی دست کم یک بار در هفته به روز می شوند.

▪ جمعیت ایران حدود ۷٠ میلیون نفر است، و فقط ٦٠ هزار وبستان وجود دارد. آیا فکر می کنید که این ها تاثیری بر جامعه ایران داشته باشند؟

ـ در آمریکا نیز، نسبت بلاگرها به جمعیت کشور در همین حدود است. اما اکثر مردم معتقدند که وبستان ها تاثیر زیادی در جامعه دارد. البته تاثیر اجتماعی وبستان ها با رسانه های سنتی متفاوت است. بنابراین می توان آنها را نوعی از "خبرگان تاثیر گذار" دانست، که به عنوان مثال توجه روزنامه نگاران، سیاستمداران و پژوهشگران را جذب می کنند. در آمریکا منبع اصلی قدرت بلاگرها، نفوذ و تاثیری است که بر اخبار و رسانه های همگانی دارند.

سوال جالب این است که آیا در ایران که رسانه ها در کنترل دولت می باشند، تاثیر وبستان ها بیشتر است و یا کمتر می باشد؟ در این مورد نظرات متضادی وجود دارد.

▪ شما می گویید که در آمریکا و ایران سیاست های مربوط به فرهنگ و قدرت با یکدیگر درآمیخته اند. می توانید در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟

ـ اکثر اوقات در ایران نیز مانند آمریکا، ریشه تفاوت های سیاسی در فرق ها و اختلافاتی است که در جامعه در مورد ارزش ها وجود دارند. مثلا مواردی مانند رابطه دین و سیاست، یکی از آنها به حساب می آید. چراکه در روز انتخابات بسیاری از مردم بیش از آنکه ببینند سیاست نامزدها چیست، طبق این ارزش ها رای می دهند.

کمااینکه هم وبستان ایران و هم وبستان امریکا شبکه های بسیار وسیعی دارند، که ریشه هایشان در اختلافات فرهنگی و عقیدتی می باشد. هر کدام از این شبکه ها نیز دارای زیر مجموعه هایی هستند، که توجه می کنند در گذرگاه های قدرت و قانونگذاران چه رخدادهایی در جریان می باشد.

▪ تعداد زیادی از اصلاح طلبان وجود دارند، که اسلام گرا و معتقد به جمهوری اسلامی هستند. شما چگونه آنها را در بخش اصلاح طلب/ غیرمذهبی جای داده اید؟

ـ مشکل اصلی این گونه پژوهش ها، نامگذاری و طبقه بندی کردن چنین ساختارهایی است. زیرا گرچه ساختارها از تحقیقات بدست آمده اند، ولی نامگذاری ها موجب تفسیرهای فرهنگی می شوند. در طرح ما یک اصلاح طلب اسلام گرا نزدیک به کسانی است، که به او لینک می دهند. چراکه اکثر اوقات بلاگرها به کسانی بیشتر لینک می دهند، که با آنها هم عقید ه اند.

پانوشت

۱- http://cyber.law.harvard.edu/node/۴۱۸۲