دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
پیری زیبایی کشف نشده
![پیری زیبایی کشف نشده](/web/imgs/16/161/9fi8p1.jpeg)
آینه، امان از آینه! به آن خیره میشوید و دستی بر صورت خود میکشید... هنوز مجله «هنرمندان ایدهآل» یا «زندگی کامل» یا «خانواده نارنجی» و... در دست شماست، تصویری دیدید از بازیگر قدیمی سینمای هالیوود که با ۷۰سال سن از شمای ۵۰ سال دارید بهتر مانده.
دست به چروکها میکشید و مقایسه میکنید. چقدر زشتید. چشمها پنهان شده در چروکهای زیر، گونهها افتاده، لبها از دو طرف جمع شده و گردن خطوط واضحی به خود گرفته. چگونه میتوان این صورت را دوست داشت؟ چگونه از سیطره زیبایی، این چهرهای که روزگاری میدرخشید، بیرون شد؟
در گوشهای دیگر، در جایی دیگر از همین شهر شخصی سر کارش است باز هم جلوی آینه، اینبار آینه روشویی سرویس بهداشتی شرکت. مشغول مرتب کردن لباسش است که وقتی برمیگردد متوجه اندک خمیدگی پشتش میشود. تا چند روز دیگر بازنشسته است و با دیدن این پشت خمیده احساس میکند همه چیز، شبیه فلشی شدهاند که خط پایان را نشان میدهد. احساس میکند همه عالم به این پشت خمیده نگاه خواهند کرد. بهترین پالتوی دنیا هم از پس پنهان کردن این لعنتی برنخواهد آمد.
اگر به او خیره شوند ـ البته اگر او را ببینند، چون سالهاست در میان این همه زیبایی و طراوت کسی به او نگاه نکرده ـ چه زیبایی و جاذبهای در او خواهند دید؟ همه جوانهای شرکت را میبینند، امید به آنهاست که بدون آن که عطرهای گران او را بزنند یا لباسهای وزین او را بپوشند و مثل او آداب ادب و معاشرت بدانند جذابند، اما او با همه داشتههایش احساس میکند که جذاب نیست.
بله زیبایی در جریان زندگی روزمره همواره امری مقایسهای است که در چشم دیگری مورد قضاوت و تحلیل قرار میگیرد. حال اگر این چشمها تربیت شوند براساس تربیت خود زیبا میبینند و زیبا وصف میکنند. در روزگار مجلههای مد و عکسهای فتوشاپی، در روزگار بازیگران چهل ، پنجاه ساله که نقش جوانهای بیست ، سی ساله را بازی میکنند کسی دیگر نمیتواند زیبایی را فارغ از متعلقات جوانی ببیند(آن هم جوانی مصنوعی و روتوش شده). وقتی خوانندهها پانزده ساله میشوند و فیلمهای انبوه برای راضی کردن همین سن و سال ساخته میشود، کسی نمیتواند جهان شصت ساله را بشناسد چه برسد که پی به زیباییهای آن ببرد. معیارهای زیبایی تصور از امر زیبا را شکل میدهند، این معیارها از سوی رسانه و بازار کالا تعیین میشود پس پیری بهعنوان معنای زوال و اتمام نمیتواند در چنین جهانی بگنجد. زیبایی با پول ساخته میشود و پول در جوانی است. گویا اگر در روزگاری زیبایی میتوانست در نگاهی عمیق، لبخندی زیبا، ایدهها و کلامی نافذ و آراستگی و نظافت باشد، اینک زیبایی به رنگ سبز یا آبی چشم (لنز)، دندانهای سفید و ردیف مصنوعی، وزن زیر ۴۰ کیلو، مارک معتبر لباس و حرفهایی عجیب و دروغین (باحال و خفن) تقلیل پیدا کرده است. اینها در پیری میسر نیست، زیبایی هر روز بیشتر عناصر جوانی، آن هم جوانی در سطحیترین شکلش را میطلبد؛ هم در ظاهر هم در باطن.
زیبایی به معیارهای گذرای جوانی تقلیل پیدا میکند. پس زیبایی هم معنی میشود به فرار از پیری(پیر نبودن).
از سوی دیگر هر چه بستهتر شدن، دردناک شدن و مصنوعی شدن زیبایی گویی که دنیای زیبایی در مفهوم امروزیاش را سختتر و نازیباتر کرده است.
معیارهای بسته و بیرحمانهای که بر جهان انسانها هجوم میآورد هر روز بیشتر از گذشته زیبا بودن را ناممکن میکند و لذا عده نازیبایان همواره در حال بیشتر شدن است. امروز این معنای زیبایی که خواست هر انسانی است که هست، پیرها را واداشته که برای زیبا بودن از سن خود بیرون بروند، تا از جهان بیرون پرت نشوند. تحمل عملهای دردناک و هزینههای زیاد به نوعی تلاش برای بودن تودههای رو به پیری و بقا در زیبا بودن شده است. آن هم چه زیبایی مسخرهای که با آن نه میشود خندید و نه گریست و در بهترین حالت بین گریه و خنده یک بوتاکسی خیلی فرقی نیست.
اما فارغ از این، پیری زیباییهای خاص خود را دارد، مثل هر حالت دیگری، مثل کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و... کودکی با شادابی و معصومیتهای شیرینش زیباست، با رنگهای زیاد و کفشهای پرنقش و صورتی که حتی با دندانهای خرگوشی هم زیباست، نوجوانی با کشف تازهها، غرور و برآشوبندگیاش، موهای پرپشت و کولههای شلوغ. جوانی فصل استفاده و توان است، فصل ثبات، توازن و تکامل با به ثمر رسیدن صورت و عضلهها، فصلی که عشق در آن نامکرر است.
میانسالی هم که فصل پختگی است با موهای آراسته شده به لایههای سفید، صورتی استخوان ترکانده و اندکی چربی و اضافه وزن که اصلا هم بد نیست. پیری هم فصلی است خاص خودش با شیرینی، پختگی، عمق و شفقت نسبت به زندگی و شوخیهای بیپروا و بااعتماد به نفس با جوانان.
پیرها زیبا هستند. حالا با معیارهای بسته زیبایی، پیری نوعی بر آشوبیدن و شورش است برای تثبیت خود و توسعه مفهوم زیبایی و مصداقهای آن، درست مثل همه آدمهای متفاوتی که در برابر مد با سماجت مقاومت میکنند. فارغ از این، پیری فصل عمیقترین تاملات و جوانه زدن بهترین اندیشههاست. فصل قوام و استفاده از تجربه، فصلی که پس از سالها مصرف زندگی، حال خود امری است که میتوان از آن استفاده کرد برای دیگران، استفاده از تجربه و ذهنی که زندگی را در فرازها و فرودها دیده است. تاریخی زنده از گونههای مختلف بودن در جهان.
حالا پیش چشم آینه با لبخند به این چروکها دست میکشید، سالهای خانه پدری، عشق، ازدواج، دولت از پشت دولتی آمده و شما هستید. پشتی خمیده از تاریخ که میگوید شما هستید و قانون زندگی را فهمیدید، قانون تولد و بودن و مرگ را و میدانید که انکار نشانه ضعف است. زیبایی همچون خوشبختی حالی درونی است، حالی که آدمها دارند و در لحظهها بروز میکند. حالی که فارغ از تظاهرات شبیه به هم، آدمها را متمایز و دیدنی میکند و دیدنی شدن پیر و جوان نمیشناسد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست