دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

توپ مشکلات در زمین تئاتر شهرستان


توپ مشکلات در زمین تئاتر شهرستان

چرا هنرهای نمایشی کشور خارج از تهران رمقی ندارد

«وقتی منابع مالی اداره‌های کل استان‌ها محدود است و بودجه اندکی به اجرای عمومی اختصاص می‌یابد، هنگامی که سالن‌ها تجهیز نیستند و از گروه‌های تئاتری حمایت نمی‌شود، نمی‌توان چندان انتظاری داشت.»این بخشی از مصاحبه حسین پارسایی ، مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت ارشاد با روزنامه جام‌جم در اواخر دی ماه است که در جای خود قابل تأمل بوده و خانواده بزرگ تئاتر شهرستان را به فکر وامی‌دارد!

ایشان مطلب فوق را در پاسخ به این پرسش که «چرا تئاتر در شهرستان‌ها بشدت جشنواره زده است و از اجراهای عمومی چندان خبری نیست» بیان کرده و اسباب این مشکل را مستقیماً متوجه شهرستان‌ها و ۳ ضلع مثلث تئاتر یعنی مسوولان، هنرمندان و حتی تماشاگران می‌سازد. همچنین ذکر این نکته از سوی مدیر مرکز هنرهای نمایشی که «گروه‌های نمایشی شهرستان‌ها بیشتر تمایل دارند در تهران دیده شوند تا در شهر خودشان» ظاهراً به این معنی است که خودِ هنرمندان تئاتر موجب کم رونق بودن اجراهای عمومی در شهرستان‌ها هستند.

سوق دادن تقصیرها به سمت استان‌ها زمانی کامل می‌شود که ضلع سوم مثلث تئاتر یعنی تماشاگران نیز وارد بحث شده و این گونه عنوان می‌شود که «ظرفیت اجرای عمومی تئاتر در شهرستان‌ها حدود ۵۰ درصد پایتخت است، چون تماشاگر تهرانی در طول سال عادت به دیدن نمایش پیدا کرده و مخاطب شهرستانی این ویژگی را ندارد.»

مسلماً مدیریت کلان تئاتر کشور باید به اظهارات فوق یک «چرا» افزوده و پاسخ آن را پیدا کند که البته چندان دشوار نیست.

چرا بودجه اختصاص یافته به اجراهای عمومی در شهرستان‌ها اندک است؟ چرا گروه‌های شهرستان‌ها می‌خواهند در تهران به اجرای نمایش بپردازند؟ چرا تماشاگر شهرستانی هنوز به دیدن نمایش در طول سال عادت نکرده است؟

اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان سکان هدایت کشتی تئاتر، در کجای این ماجرا قرار دارد؟ آن هم در شرایطی که بنا به گفته سکاندار این کشتی، نیمی از بودجه تئاتر در سال ۸۸ معادل ۷ میلیارد تومان برای تولید آثار نمایشی در اختیار هنرمندان بوده است. حال باید پرسید امسال چه میزان از این بودجه در اختیار هنرمندان شهرستان‌ها قرار گرفته است؟

تنها مجرای تعریف شده برای اختصاص بودجه تئاتر از سوی اداره کل هنرهای نمایشی به شهرستان‌ها، انجمن هنرهای نمایشی ایران است که برای سال گذشته، این بودجه معادل یک میلیارد تومان برای کل استان‌های کشور بوده است. اگر هم هزینه جشنواره‌های مختلف که به میزبانی برخی استان‌ها برگزار می‌شود و بودجه برخی طرح‌ها همچون چهارفصل تئاتر را در مجموع یک میلیارد تومان تخمین بزنیم، بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ۵ میلیارد تومان باقیمانده، به هنرمندان تئاتر پایتخت اختصاص یافته باشد.

اگر از پرداختن به این موضوع که چرا هنرمندان پایتخت می‌توانند به اندازه ۵/۲ برابرِ ۲۹ استان کشور از اعتبارات مالی برخوردار باشند صرف‌نظر کنیم، اما از این که با طرح چنین مسائلی بر مظلومیت تئاتر مظلوم شهرستان، بیش از پیش افزوده شده و به جای بازنگری در سیاستگذاری‌ها و رفع تبعیض‌های آشکار و نهان میان تئاتر تهران و شهرستان، اصل موضوع فراموش گردیده است، نمی‌توان گذشت.

کل بودجه فرهنگی و هنری اداره ارشاد یک شهرستان برای یک سال، با مبلغ قرارداد یک یا ۲نمایش در تهران برابری می‌کند. چنین است که اغلب تولیدات نمایشی به خاطر تأمین نشدن هزینه‌های اولیه با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کرده و در حد یک نمایش متوسط باقی می‌مانند. حال آنکه به واسطه ضعف تبلیغات که آن نیز ناشی از تنگناهای مالی است، تماشاگران چندانی نیز در سالن‌ها حضور نمی‌یابند و چنین است که تئاتر در شهرستان، تماشاگران دایمی نداشته و آنان عادت به دیدن نمایش در طول سال پیدا نکرده‌اند.

اجرای عمومی تئاتر در شهرستان نه تنها هیچ‌گونه پیچیدگی ندارد، بلکه وضعیتی به مراتب ساده‌تر از اجرای عمومی در تهران دارد!یقین بدانید گرایش هنرمندان شهرستانی به جشنواره‌ها نیز تا حد زیادی مربوط به جبران شدن هزینه‌های تولید از طریق مبلغ ورودی جشنواره یا جوایز آن و همین‌طور تضمین دیده شدن نمایش است؛ موضوعی که ناخواسته و به مرور زمان تبدیل به یک عادت شده و مقوله جشنواره زدگی را در پی داشته است. علاقه به اجرای نمایش در تهران نیز از چنین جنسی برخوردار است؛ به این معنی که اجرا در تهران، انعقاد قرارداد و جبران هزینه‌های صرف شده را در پی داشته و همچنین نمایش، از سوی تماشاگرانی که عادت به دیدن آثار نمایشی دارند، دیده خواهد شد.

اگر توزیع بودجه تئاتر آن‌گونه که در تهران انجام می‌شود در کل استان‌ها در دستور کار قرار گیرد و قرارداد تیپ که عملاً منحصر به هنرمندان تئاتر پایتخت است برای هنرمندان تئاتر در تمام شهرهای کشور قابل اجرا شود، نه تنها تئاتر در شهرستان‌ها رونق می‌یابد بلکه بخشی از هنرمندان شهرستانی مقیم پایتخت نیز به شهرهای خود بازمی‌گردند و حتی امکان پیشی گرفتن تئاتر شهرستان از تهران نیز دور از ذهن نخواهد بود.

اگر هنرمندان تئاتر در تهران بنا به گفته مدیر مرکز هنرهای نمایشی نمی‌خواهند حتی ۲۰۰ متر دورتر از تئاتر شهر، کارشان را در تالار فارابی دانشگاه هنر روی صحنه ببرند، ولی هنرمندان شهرستانی با کمال میل حاضرند نمایش خود را در محقرترین سالن‌های نمایشی در دورافتاده ترین شهرهای کشور روی صحنه ببرند و در ازای این کار هم فقط یک توقع دارند؛ این‌که بر اساس ظرفیت، تخصص و توانمندی خود، همچون هنرمندان تهرانی از بودجه‌های حمایتی و امکان انعقاد قرارداد برخوردار باشند.

شاخص ترین برنامه اعلام شده اداره کل هنرهای نمایشی ویژه تئاتر شهرستان، طرح چهارفصل تئاتر بوده است که به خاطر محدود بودن مجموعه هنرمندان برخوردار از این که در هر استان به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی‌رسد و البته در عمل نیز دردی از تئاتر شهرستان درمان نکرده است، برنامه موفقی ارزیابی نمی‌شود. این‌که گفته شود حمایت از جانب ما صورت گرفته، اما اجرای عمومی در شهرستان‌ها با پیچیدگی‌های خاصی روبه‌روست بیشتر به یک توجیه می‌ماند تا استدلالی منطقی!

اجرای عمومی تئاتر در شهرستان نه تنها هیچ‌گونه پیچیدگی ندارد، بلکه به واسطه وضعیت مطلوبی که در سال‌های اخیر از نظر تعداد سالن‌های نمایش داشته است، وضعیتی به مراتب ساده‌تر از اجرای عمومی در تهران دارد. تمرکززدایی از پایتخت و جان گرفتن تئاتر در شهرستان با برخی اقدامات نمادین و برنامه‌های مناسبتی محقق نمی‌شود، بلکه در قدم اول می‌بایست این دو پارگی را از میان برداشت؛ دو شقه کردن تئاتر کشور به تئاتر تهران و تئاتر شهرستان از پایه اشتباه است و اشتباه بزرگ‌تر نیز سیاستگذاری بر همان اساس است.

نگاه برابر به همه هنرمندان تئاتر کشور فارغ از جغرافیای محل سکونت یا فعالیت و البته بر اساس سوابق، تخصص و توانمندی هر فرد چاره کار است؛ توجه داشته باشیم که بسیاری از فعالان تئاتر در پایتخت، از شهرستان‌ها به تهران کوچیده‌اند!

مهدی رمضانی‌

مدرس و هنرمند تئاتر شهرستان‌ها