پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

مهارت هایی كه در مدرسه یاد نمی گیریم


مهارت هایی كه در مدرسه یاد نمی گیریم

دنیای امروز برای رشد و پرورش دانش آموزان مشكلات جدیدی ایجاد كرده است كه برخی از این مشكلات را می توان از زبان معلمان و مدیران مدرسه شنید مهم ترین این مشكلات, سوءمصرف مواد, زورگویی و قلدری و آزار و اذیت را شامل می شود

دنیای امروز برای رشد و پرورش دانش‌آموزان مشكلات جدیدی ایجاد كرده است كه برخی از این مشكلات را می‌توان از زبان معلمان و مدیران مدرسه شنید. مهم‌ترین این مشكلات، سوءمصرف مواد، زورگویی و قلدری و آزار و اذیت را شامل می‌شود.

تغییرات اجتماعی، فرهنگی و رشد فزاینده فناوری به‌طور چشمگیری فشار و استرس‌های زیادی به والدین برای پرورش دانش‌آموزان، به معلمان جهت تعلیم و تربیت و از همه مهم‌تر به دانش‌آموزان در مواجهه با این تغییرات وارد می‌كند.

براساس پژوهش‌های موجود، همه دانش‌آموزان در زندگی خود با استرس‌های شدیدی روبه‌رو هستند. تقریبا یك پنجم دانش‌آموزان بدون درنظر گرفتن اینكه كجا و چگونه زندگی می‌كنند، در دوران كودكی دچار اختلالات رفتاری هیجانی می‌شوند. ۱۰ درصد كل دانش‌آموزان در طول دوره رشد دچار آشفتگی‌های روانی می‌شوند كه با آسیب‌های جدی همراه است. این آشفتگی‌ها عبارتند از: مشكلات یادگیری، مشكلات بهداشت جسمانی و سوء مصرف مواد. همچنین سه درصد دانش‌آموزان به بیماری‌های روان‌پزشكی مانند افسردگی شدید، افكار خودكشی، مشكلات جدی روانی، اختلال توجه و وسواس دچار می‌شوند.

به همین دلیل در اغلب برنامه‌های ارتقایی و پیشگیرانه، در نقش وظایف مدارس در بسیاری از كشورهای جهان، دگرگونی‌های وسیعی ایجاد شده است. در واقع نقش كلی و غالب مدارس در تعلیم و تربیت دانش‌آموزان، شامل آموزش عمومی در دوره‌های پیش‌دبستانی، ابتدایی، راهنمایی و متوسطه است كه این آموزش به لحاظ اینكه به كسب مهارت‌های خاص منجر نمی‌شود، نوعی نوعی آموزش عمومی به شمار می‌رود.

هم‌زمان با آموزش عمومی، مدرسه مسوولیت ایجاد و ارتقای رشد اخلاقی، معنوی، فرهنگی، روانی و جسمانی دانش‌آموزان را به عهده دارد و موظف به آماده‌كردن آنان برای تجربه فرصت‌ها، مسوولیت‌ها و تجارب زندگی بزرگسالی است. به بیان دیگر نقش و وظیفه آموزش و پرورش، آموزش عمومی و آموزش توام زندگی فردی و اجتماعی به دانش‌آموزان است.

در حال حاضر دانش‌آموزان ما نیازی به یادگیری بیشتری در زمینه مهارت‌ها و رشد توانایی‌هایی از جمله بینش و بصیرت، خودآگاهی، ارتباط برقرار كردن، مذاكره و تصمیم‌گیری دارند. آنها نیاز دارند تا بتوانند از این مهارت‌ها در زندگی روزانه خود بهره بگیرند. اینكه چه می‌خواهند انجام دهند و چه می‌خواهند بگویند و در موقع لزوم از چه كسی كمك بگیرند، یا چه راهكارهایی را برای حل مشكلات خود به كار گیرند. آنها نیاز دارند تا اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهند.

● برنامه‌ آموزش مهارت‌های زندگی

برنامه‌ آموزش مهار‌ت‌های زندگی یك برنامه پیشگیرانه و ارتقایی به شمار می‌رود. این برنامه به منظور ارتقای سطح بهداشت روان و پیشگیری از آسیب‌های روانی، اجتماعی تهیه شده است. فرض زیر بنایی برای طراحی این برنامه، پژوهش‌های انجام شده درباره آسیب‌های روانی و اجتماعی است. بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه بیشتر مشكلات و اختلالات روانی و عاطفی، ریشه‌های روانی، اجتماعی دارند. به‌طور مثال پژوهش در زمینه سوء مصرف مواد نشان داده است كه مصرف مواد با سه عامل عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارت‌های ارتباطی رابطه دارد، در نتیجه با توجه به علل ایجادكننده و موثر در بروز آسیب‌های اجتماعی مانند خودكشی، خشونت، رفتارهای بزهكارانه و اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب یا وسواس، متخصصان علوم رفتاری، برنامه‌ای را برای تجهیز توانایی‌های شناختی، ذهنی و روانی دانش‌آموزان تدوین‌ كرده‌اند.

هدف اصلی برنامه آموزش مهارت‌های زندگی بر این است كه تا به‌وسیله این برنامه، در خلال آموزش و تحصیل، فرصت‌هایی فراهم شود تا كودكان و نوجوان علاوه بر كسب توانایی خواندن و نوشتن، مهار‌ت‌های زندگی را نیز فراگیرند یا فرصت‌هایی برای دیگر افراد جامعه ایجاد شود تا مهارت‌هایی را كسب كنند تا بتوانند درباره خود و انسان‌های دیگر و كل اجتماع به‌طور موثر، شایسته و مطمئن عمل كنند.

● ۱۰ مهارت مهم

به‌طور كلی برای رسیدن به سطح مناسبی از بهداشت روان و غلبه‌كردن بر استرس‌های موجود، مهارت‌های زیادی مطرح می‌شود. به‌عنوان مثال مهارت‌هایی كه مربوط به موضوعاتی مانند آموزش شهروندی، والد بودن، شغل‌یابی، برنامه‌ریزی شغلی، یادگیری طولانی‌مدت، ارتباطات، بهداشت و انتقال به دوره نوجوانی است كه همه در رسیدن و ماندن در سطح مناسبی از بهداشت روان لازم است اما ۱۰ مهارت اصلی و پایه برای تمام موضوعات بالا، مشترك است. در واقع پایه و اساس برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، ۱۰ مهارت اصلی و پایه‌ای است. به عبارت دیگر، برای ارتقای سطح سلامت روان، از ۱۰ مهارت اصلی استفاده می‌شود.

▪ مهارت خودآگاهی

خودآگاهی، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواسته‌ها، استرس‌ها و انزجارهاست. برای اغلب ما توصیف ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری خود برای دیگران كار سخت و دشواری است. به عنوان مثال، ممكن است پاسخ به این سوال كه چه كسی هستیم؟ سخت و دشوار باشد زیرا اغلب ما فقط درباره ویژگی‌های كلی و عمومی خود از جمله سن، جنس، نام خانوادگی، تحصیلات یا وضع شغلی خود صحبت می‌كنیم و از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری خود اطلاعات كافی و مناسبی نداریم. به‌عنوان مثال، نمی‌دانیم كه چه كارهایی را خوب می‌توانیم انجام دهیم؟ چه ویژگی‌های اخلاقی خوب و مثبتی داریم؟ به چه علت مهربان هستیم؟ چه ویژگی‌های منفی اخلاقی داریم؟ چه اهدافی برای زندگی داریم؟ چه آرزوهایی داریم؟ علایق و اولویت‌های زندگی ما چیست؟ چه چیزهایی ما را ناراحت می‌كند؟ یا چه چیزهایی ما را خوشحال می‌كند؟ رشد خودآگاهی به فرد كمك می‌كند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این به طور معمول پیش‌شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی موثر و هم‌دلانه است.

▪ مهارت هم‌دلی

<هم‌دلی> یعنی اینكه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی كه در آن شرایط قرار ندارد، درك كند تا بتواند انسان‌های دیگر را وقتی با او بسیار متفاوت هستند، بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. بسیاری از رفتارهای خشن در سطح جامعه ناشی از نبود مهارت هم‌دلی است. هم‌دلی روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت‌كننده و پذیرنده، نسبت به انسان‌های دیگر منجر می‌شود. به عنوان مثال، دوستی‌ها، ارتباطات خانوادگی و سایر ارتباطات اجتماعی را تقویت می‌كند و باعث می‌شود تا سطح حمایت‌های اجتماعی در جامعه افزایش یابد.

▪ مهارت برقراری رابطه موثر

این مهارت به فرد كمك می‌كند تا بتواند نظرها، عقاید، خواسته‌ها، نیازها و هیجان‌های خود را ابراز كرده و به هنگام نیاز از دیگران درخواست كمك و راهنمایی كند. مهارت تقاضای كمك و راهنمایی از دیگران در مواقع ضروری، از عوامل مهم یك رابطه سالم است.

▪ مهارت روابط بین فردی

این مهارت به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر فرد با دیگر افراد، كمك می‌كند. یكی از این موارد، توانایی ایجاد و ابقای روابط دوستانه است كه در سلامت روانی و اجتماعی، روابط گرم خانوادگی به عنوان یك منبع مهم حمایت اجتماعی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.

▪ مهارت تصمیم‌گیری

این مهارت به فرد كمك می‌كند تا به نحو موثرتری درباره مسایل زندگی تصمیم‌گیری كند. تصمیم‌هایی مانند انتخاب رنگ دفترچه، كفش، انتخاب دوست، انتخاب رشته تحصیلی یا انتخاب شغل. اگر دانش‌آموزان بتوانند فعالانه درباره اعمال‌شان تصمیم‌گیری نمایند، جوانب مختلف انتخاب‌ها را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی كنند، به طور مسلم در سطوح بالاتر بهداشت روان قرار می‌گیرند.

▪ مهارت حل مساله

این مهارت دانش‌آموز را قادر می‌سازد تا به طور موثرتری مسایل زندگی‌اش را حل كند. مسایلی مانند اختلاف با دوست، پدر و مادر، برادر یا خواهر، یا مسایلی مانند مشكلات تحصیلی، مواجهه با قانون و یا تصادفات. چنانچه مشكلات مهم زندگی حل نشده باقی بمانند، استرس روانی ایجاد می‌كنند كه به فشار جسمانی منجر می‌شود.

▪ مهارت تفكر انتقادی

تفكر انتقادی یا نقادانه، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. به طور مثال، چقدر تحت تاثیر شایعات قرارمی‌گیریم؟ چقدر تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌ها یا حرف‌های دوستان خود قرار می‌گیریم؟ برای قبول یك حرف یا خبر، چقدر تحقیق و جستجو می‌كنیم؟ آیا راه‌های كسب اطلاعات و تحلیل آن را می‌دانیم؟ آموزش این مهارت، نوجوانان را قادر می‌سازد تا در برخورد با ارزش‌ها، فشار گروه و رسانه‌های گروهی مقاومت كنند و از آسیب‌های ناشی از آن در امان بمانند.

▪ مهارت تفكر خلاق

این نوع تفكر به حل مساله و به تصمیم‌گیری مناسب كمك می‌كند. با استفاده از این نوع تفكر، راه‌حل‌های گوناگون مساله و پیامدهای هریك از آنها بررسی می‌شوند. این مهارت فرد را قادر می‌سازد تا مسایل را از ورای تجارب مستقیم خود در‌یابد و حتی زمانی كه مشكلی وجود ندارد و تصمیم‌گیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف‌ بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.

▪ مهارت مقابله با هیجان‌ها

این توانایی فرد را قادر می‌سازد تا هیجان‌ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تاثیر هیجان‌ها بر رفتار را بداند و بتواند واكنش مناسبی به هیجان‌های مختلف نشان دهد. اغلب مواقع ما حالات و احساسات خود را با دو واژه خوب یابد توصیف می‌كنیم. به طور مثال، می‌گوییم كه حال‌مان خوب نیست یا خوشحال هستیم. بیشتر مواقع، از حالات روحی خود به طور دقیق و درست خبر نداریم، به طور مثال، نمی‌دانیم كه عصبانی هستیم یا ناراحت؟ نمی‌دانیم كه غمگین هستیم یا كسل و خسته؟ كلمات بسیار زیادی وجود دارد كه احساسات را توصیف كنند. به عنوان مثال غمگینی، اندوهگینی، رنجیدگی، ناراحتی، بی‌حوصلگی، كسلی،خستگی، افسردگی، آزردگی، بی‌تفاوتی، بی‌علاقگی، شرمندگی، خجالت‌زدگی، شادی، حسرت و تعجب ولی ما بیشتر با دو كلمه خوب و بد، احساسات خود را توصیف می‌كنیم. اگر با حالات هیجانی مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود، این هیجانات تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی می‌گذارند و برای سلامت، پیامدهای منفی در پی دارند.

▪ مقابله با استرس

این مهارت شامل شناخت استرس‌های مختلف و تاثیر آن بر فرد است. به طور مثال اولین روز مدرسه، امتحان، از دست دادن اتوبوس، مشاهده یك فیلم ترسناك، اخراج از كلاس یا مدرسه، صحبت كردن در جمع، اولین روز كاری، قبول نشدن در كنكور، از دست دادن شغل، قرض، بیماری و از دست دادن پدر یا مادر، شناسایی منابع استرس و نحوه تاثیر آن بر انسان، فرد را قادر می‌سازد تا با اعمال و موضع‌گیری‌های خود فشار و استرس را كاهش دهد.‌

دكتر میترا كیوانی