یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
پیام مهم مسلم بن عقیل
امروز میپردازیم به آنچه که در کوفه بر حضرت مسلم گذشت. پس از ورود وی به کوفه در این مورد که به خانه چهکسی رفت، میان مورخان اختلافنظر است.
جمعی گفتهاند که مسلم بن عقیل به خانه مختار بن ابی عبیده ثقفی درآمد. قول دیگر آن که به خانه مسلم بن عوسجه رفت و برخی گفتهاند که به خانه هانی بن عروه وارد شد.
مردم کوفه چون از ورود مسلم آگاه شدند دسته دسته برای دیدار و بیعت با وی نزد او میرفتند و با او بیعت میکردند.
در آن زمان نعمان بن بشیر بر آن شهر حکومت میکرد. او پس از یک زندگی پرماجرا و آکنده از فرصتطلبی به این مقام منصوب شده بود.
وی از طرفداران عثمان بود و پس از قتل او توسط گروهی از صحابه و آغاز حکومت دادگستر علی بن ابیطالب(ع) به دمشق گریخت و به یاران معاویه پیوست.
وی در جنگ خونین صفین همراه با سپاهیان باطل معاویه با حقطلبان جنگید. معاویه به او علاقه بسیار داشت و برای سپاس از وی مدتی حکومت موصل و سرانجام حکومت کوفه را به او سپرد.
وی پس از مشاهده استقبال مردم از مسلم بن عقیل در یک سخنرانی مردم را از حمایت فرستاده امام حسین(ع) بر حذر داشت و در پایان گفت: «شما به حمایت از نفاق برخاستهاید و بیعت خود را با امام یزید بن معاویه شکستهاید. از این کار دست بکشید و بار دیگر وفاداری خود را به رهبر راستین خود نشان دهید».
سخنرانی نعمان بن بشیر تاثیری بر مردم نداشت تا به آنجا که عمر بن سعد نامهای برای یزید فرستاد و اوضاع کوفه را برای او شرح داد.
آگاهی از اوضاع شهر کوفه، یزید بن معاویه را سخت نگران کرد و پس از مشورت با اطرافیان خویش، سرانجام عبیدالله بن زیاد را به شهر کوفه فرستاد تا مسلم بن عقیل را دستگیر کرد.
ابن زیاد پس از ورود به شهر کوفه از بزرگان شهر خواست که در مسجد گرد آیند. وی در یک سخنرانی کوتاه فرمان یزید را مبنی بر حکومت خویش در شهر کوفه به اطلاع آنان رسانید و با صراحت گفت هر کس که فرمان او را اطاعت کند از بخششهای او بهرهمند خواهد شد و هر کس در اندیشه نافرمانی از یزید خلیفه و خود او باشد، کشته خواهد شد.
عبیدالله بن زیاد روز بعد برای عموم مردم صحبت کرد و در پایان از عظمت، بزرگی و عدالتخواهی ! یزید سخن گفت و ادامه داد: «شما میدانید که امیرالمومنین یزید بن معاویه کردارش نیکو، شیوهاش پسندیده و اخلاق و روحیاتش پیراسته و پاک است. او خلیفهای است که رعیتپرور و دادگستر[!!] است.
بودجه کشور را بر اساس حق و عدالت مصرف میکند و از مرزهای کشور حراست میکند. امنیت راهها در زمان او برقرار شده است و فتنهها با تلاش او خاموش گشته است.»
ابن زیاد آن گاه به تهدید کسانی پرداخت که همچنان از مسلم حمایت میکنند و «قصد دارند امنیت شهر را برهم بزنند».
تهدیدات تند ابن زیاد بر اندیشه بسیاری از مردم کوفه تاثیر گذاشت و آنان یکباره تمام عهد و وفای خود را با مسلم بن عقیل کنار گذاشتند و او را تنها گذاشتند.
مسلم بن عقیل در این زمان در خانه هانی بن عروه بود، شریک بن اعور نیز در خانه او بسر میبرد. عبیدالله بن زیاد او را از دوستان خود به حساب میآورد در حالی که شریک بن اعور قلبا از دوستداران اهل بیت(ع) بود و از یزید نفرتی عمیق داشت. «شریک» در خانه هانی بن عروه بسختی بیمار بود و نمیدانست که مسلم بن عقیل هم در خانه هانی و در اطاقی دیگر به سر میبرد.
خبر بیماری شریک بن اعور به اطلاع عبیدالله بن زیاد رسید. پس تصمیم گرفت که به عیادت او برود.
در این زمان واقعهای در خانه هانی اتفاق افتاد که عبرتی برای همه مسلمانان در تاریخ شد، شریک روز بعد از حضور مسلم بن عقیل در خانه هانی آگاه شد، پس تصمیم گرفت که با همکاری او به زندگی ابن زیاد پایان دهد پس به حضرت مسلم گفت:
ـ عبیدالله بن زیاد من را از یاران نزدیک خود میداند و امشب به عیادت من میآید. پس چون پا به خانه گذاشت تو در پشت پرده پنهان شو؛ چون پای در اتاق گذاشت و کنار بستر من نشست، من هر زمان که قطعه شعری در نوشیدن آب سرودم از مخفیگاه خود بیرون آی، از پشت سر به او حمله کن و قبل از آن که بتواند از خود دفاع کند او را به قتل برسان.
سرانجام عبیدالله بن زیاد به عیادت شریک بن اعور آمد و در کنار بستر مرد بیمار قرار گرفت و حال او را پرسید. شریک از سختی حال خود گفت و در همان حال کلماتی را که نشانهای از تقاضا از مسلم برای حمله به عبیدالله بن زیاد بود، تکرار کرد. ابن زیاد با تعجب گفت:
ـ آیا هذیان میگویی؟
هانی بن عروه به جای شریک گفت:
ـ آری، امروز آنچنان بیمار است که مرتبا هذیان میگوید.
عبیدالله از جا برخاست و در همان حال گفت:
امیدوارم حالش بهبود یابد.
سپس خداحافظی کرد و از خانه بیرون رفت. در این هنگام مسلم بن عقیل از پشت پرده بیرون آمد.
شریک بن اعور با تعجب پرسید:
چرا او را نکشتی، این بهترین فرصت برای رهایی از این مرد پلید بود.
حضرت مسلم بن عقیل پاسخ داد:من خود را کاملا برای اجرای نقشه کشتن یا ترور او آماده کرده بودم، اما ناگهان سخن پیامبر اکرم(ص) را به یاد آوردم که فرمود: «انالایمان قید الفتک لایفتک مومن» ایمان مانع از آن میشود که انسان شخصی را غافلگیر کند و بدون این که به او اجازه دفاع بدهد، او را بکشد (ترور کند). اسلام فقط نبرد رو در رو را میپذیرد و این نمونهای از پایبندی حضرت مسلم بن عقیل به مبانی اسلام بود.
محمود حکیمی
نویسنده و پژوهشگر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست