جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

تربیت دینی خانواده


تربیت دینی خانواده

آدمی از دیر زمان درصدد بوده معمای حیات و مقصود از زندگی را بداند, از آینده و سرنوشت خویش تا حدی باخبر شود, توجیه درستی از رویدادهای این عالم به دست آورد و تفسیر معقولی نسبت به پدیده ها و دگرگونی های جهان داشته باشد

● مقدمه

آدمی از دیر زمان درصدد بوده معمای حیات و مقصود از زندگی را بداند، از آینده و سرنوشت‏خویش تا حدی باخبر شود، توجیه درستی از رویدادهای این عالم به دست آورد و تفسیر معقولی نسبت‏به پدیده‏ها و دگرگونی‏های جهان داشته باشد.

پاسخ‏گوی این‏گونه مسائل، که همواره ذهن انسان را به خود مشغول داشته، بدون شک، در هر زمانی «دین‏» بوده است; زیرا حقیقت زندگی را تفسیر می‏نماید، هدف از آمدن و ماندن در این عالم را معنا می‏کند و مسیر درست زندگی و راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را نشان می‏دهد (۱) . اساسی‏ترین رکن دین - یعنی: ایمان به خدای یکتا - انسان را از نگرانی، اضطراب و دغدغه خاطر مصون داشته، در برابر رویدادهای نامطلوب زندگی ثابت و استوار نگه می‏دارد، به گونه‏ای که هیچ حادثه‏ای نمی‏تواند تزلزلی در او ایجاد نماید.

بر اساس بینش اسلامی، هر انسانی از هنگام تولد با فطرت الهی و گرایش به خداشناسی قدم به عرصه زندگی می‏گذارد; ساختار وجودی انسان به گونه‏ای است که او را به سوی خدا هدایت می‏کند و در این میان، تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد، بلکه همه انسان‏ها در آغاز زندگی، از استعداد خاصی برای حقیقت‏جویی و نیل به کمال بهره‏مندند و به فرموده پیامبر اکرم(ص)، «کل مولود یولد علی الفطرة‏» (۲) ; هر نوزادی با فطرت خدایی زاده می‏شود.

با وجود این، فطرت و ساختار وجودی انسان در هر شرایطی به صورت یکسان عمل نمی‏کند و ممکن است عوامل نامساعد بیرونی و محیط ناسالم زندگی مانع از شکوفایی و بروز نقش صحیح آن گردد (۳) . بر این اساس، لازم است‏به این جنبه از وجود آدمی توجه ویژه‏ای مبذول گردد تا حس دینی‏اش شکوفا گردد، به خصوص در مورد کودکان و نوجوانان، توجه به‏این جنبه وجودی آنان اهمیت فراوان دارد; زیرا نسبت‏به بزرگ‏سالان تربیت‏پذیرترند. این کار تنها در سایه تربیت صحیح امکان‏پذیر است.

● ابعاد تربیت

«تربیت‏» به مفهوم عام آن، شامل جنبه‏های گوناگون جسمانی، روانی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و دینی است و هر یک از این ابعاد به لحاظ روان‏شناختی و تربیتی در زندگی انسان اهمیت فراوان دارد. آنچه در دوره نخست زندگی توجه بدان لازم است پرورش و رشد هماهنگ و منظم ابعاد وجودی کودک است; به‏گونه‏ای که اگر در بعضی آن‏ها، دچار نارسایی گردد و یا احیانا رشد مطلوب نیابد در آینده دچار مشکل خواهد شد. تحقق این امر، مسؤولیت‏بزرگی است که بر دوش مربیان کودک و نوجوان، اعم از والدین، آموزگاران و دست‏اندرکاران امور تربیتی مدارس، گذاشته شده است (۴) .

تربیت دارای دو نقش مهم آموزش و پرورش است که در یکی اهتمام به آموزش فنون، مهارت‏ها و توانایی‏های لازم برای رفع نیازهای جامعه است و در دیگری پرورش حس دینی و مذهبی کودک که به صورت فطری در نهاد او به ودیعت گزارده شده، مورد توجه است. بررسی همه ابعاد تربیت‏به لحاظ نقش اساسی آن‏ها در زندگی انسان لازم است، ولی در یک مقاله نمی‏گنجد، بدین روی، در این نوشتار، تنها به بررسی تربیت دینی اکتفا می‏شود

● تربیت دینی

شناخت مفهوم «تربیت دینی‏» منوط به شناخت معنای دو کلمه «تربیت‏» و «دین‏» است. از این‏رو، لازم است‏به معانی این دو واژه اشاره شود:

واژه «تربیت‏» در لغت، به معنای پرورانیدن یا پرورش دادن - یعنی: به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه (۵) - آمده. اما در اصطلاح، تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. این تعاریف در عین تعدد، همگی در این جهت توافق دارند که تربیت فرایندی است که نتیجه‏اش تغییر رفتار فرد (اعم از ظاهری و باطنی) و کسب هنجارهای مورد قبول می‏باشد.

با توجه به این مطلب، اولا، حصول چنین چیزی نمی‏تواند دفعی باشد. ثانیا، متربی نیز باید استعدادهای لازم را برای تربیت‏پذیری دارا باشد. اما علاوه بر این، پرورش واقعی در صورتی محقق می‏شود که جریان تربیت‏بر اساس فطرت و سرشت متربی انجام گیرد.

واژه «دین‏» نیز در لغت، به معنای کیش، آیین، طریقت، و شریعت (۶) و در اصطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادی و احکام و دستوراتی که از سوی خدا به انسان داده شده است. به عبارت دیگر، دین شامل گزاره‏های توصیفی و تجویزی است و سه عنصر اساسی دارد:

الف) شناخت: نخستین عنصر مؤثر در دین‏داری و تدین، علم به اصول و قواعد ضروری دین است. یعنی متدین باید گزاره‏های دینی را از طریق استدلال و برهان عقلی دریافت نماید; مانند توصیف این‏که «الله آفریننده جهان است‏» یا «خدا یکی است‏» از گزاره‏های توصیفی مربوط به مسائل اعتقادی است که یک موحد باید بداند. آنچه در این زمینه قابل توجه است این که درباب شناخت گزاره‏های دینی، نباید به ظن و گمان قناعت کرد; زیرا خداوند می‏فرماید: «لا تقف ما لیس لک به علم (اسراء: ۳۲); از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن‏». بلکه به علم و یقین باید رسید.

ب) ایمان: عنصر دوم در دین التزام قلبی انسان به باورها و اصول مسلم دینی است. به کسی که اعتقاد قلبی نسبت‏به خدا نداشته باشد، متدین گفته نمی‏شود. ریشه تمام ارزش‏های اخلاقی ایمان به گزاره‏های دینی بوده و این ایمان مبتنی بر معرفت و شناخت است، به گونه‏ای که هر چه معرفت کامل‏تر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود. البته علم و ناخت‏شرط کافی برای ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و گرایش باطنی به التزام قلبی نسبت‏به باورهای دینی جزء اخیر ایمان را تشکیل می‏دهد.

با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبی کاملا اختیاری است که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهای بیرونی یا اصول اسلامی را پذیرا می‏شود و یا آن را انکار می‏کند. چه بسا افرادی هستند که در عین شناخت گزاره‏های دینی، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمی‏آورند. در مورد انتخابی بودن ایمان، شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد; از جمله این‏که خداوند می‏فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» (انسان: ۴); ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد یا کفران کننده و ناپذیرا. در جای دیگری می‏فرماید: «لا اکراه فی الدین‏» (بقره: ۲۵۶); در قبول دین اکراهی نیست.

ج) عمل: عنصر سوم دین عمل به گزاره‏های تجویزی و احکام دینی است; یعنی: آنچه را فرد از باورهای دینی می‏داند و به آن ایمان دارد، در مرحله عمل نیز آشکار سازد. عملی از نظر اسلام ارزشمند است که ناشی از ایمان راسخ به اصول دین و ارزش‏های مذهبی باشد. در موارد متعددی از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است; مانند «آمنوا و عملوا الصالحات‏» (یونس: ۱۰) و این می‏رساند که هیچ عملی بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست.

در این مورد، شواهد فراوانی از قرآن وجود دارد که عمل صالح را مشروط به ایمان می‏کند; نظیر «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة‏» (نحل: ۱۲۹); هر کس از مرد و زن کار نیکی انجام دهد، به شرط این‏که ایمان داشته باشد، ما او را زندگی پاک و پاکیزه‏ای می‏بخشیم.

از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که مفهوم «تربیت دینی‏» در ارتباط با سه محور شناخت، ایمان و عمل قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینی هر کس، نقش اساسی دارد و مربی بر همین اساس باید عمل تربیت دینی را اجرا کند. بنابراین، می‏توان گفت: «تربیت دینی‏» فرایندی است که از طریق اعطای بینش، التزام قلبی و عملی به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی انجام می‏گیرد.

● رابطه تربیت دینی و اخلاقی

بررسی این مطلب نیاز به شناخت مفهوم «دین‏» و «اخلاق‏» ونسبت میان آن دو دارد. مفهوم دین از مطالب گذشته روشن شد. «اخلاق‏» صفت فعل اختیاری است و به افعالی اخلاقی گفته می‏شود که قابل اتصاف به خوب و بد باشد و بر اساس بایدها و نبایدها انجام گیرد. ویژگی دیگر فعل اخلاقی آن است که مطلوبیت‏بالغیر دارد و همه ارزش آن به دلیل نتیجه‏ای است که با انجام آن کار عاید انسان می‏شود; مانند انجام کارهای شایسته از قبیل خدمت‏به محرومان و فقرا که برای کسب رضای خدا صورت می‏گیرد (۷) .

از سوی دیگر، بایدها و نبایدهای اخلاقی مبتنی بر اصول و قواعد بنیادین دینی است. بایدها و نبایدهای اخلاقی از نظر اسلام، بر معیار اندیشه‏ها و باورهای مسلم اسلامی قابل تبیین است; یعنی: هر کس نخست‏باید اصول و عقاید اسلامی را بشناسد و قلبا به آن‏ها ملتزم شود، سپس به ارزش‏های اخلاقی ناشی از آن عمل نماید.

بر این اساس، نسبت‏بین دین و اخلاق عام و خاص مطلق است; به این معنا که حوزه دین اعم از دایره اخلاق است; زیرا بخشی از گزاره‏های دینی که عبارت از اندیشه‏های بنیادین دین می‏باشد، خارج از معیارهای اخلاقی است. اما گزاره‏های اخلاقی عموما داخل در قلمرو دین است. در نتیجه، تربیت دین نیز اعم از تربیت اخلاقی است. تربیت دین در تمام جنبه‏ها، اعم از اعتقادی، رفتاری و عاطفی، فراگیرتر از تربیت اخلاقی است (۸) .

منظور ما از تربیت دینی چیزی جز تربیت اسلامی نیست و مهم‏ترین وظیفه مربیان کودک و نوجوان، اعم از والدین و معلم، این است که متربی را در محیط خانه و مدرسه در سه بعد شناخت و ایمان در حوزه دینی و در بعد عمل به بایدها و نبایدها در قلمرو اخلاق، پرورش دهند. شروع تربیت دینی بهتر است از محور شناخت‏باشد تا با اعطای بینش به متربی نسبت‏به مفاهیم و ارزش‏های دینی در وی انگیزه ایجاد کند تا خود با گرایش قلبی به سوی عمل رود. به عنوان مثال، به جای دستور به خواندن نماز، ارزش، فضیلت و پاداش آن را به متربی تفهیم نماید. جریان تربیت، به خصوص تربیت دینی، تحمیل‏پذیر نیست. از این‏رو، بر مربی لازم است که به دور از هرگونه فشار بر متربی زمینه رشد و شکوفایی استعدادهایی فطری و بالقوه او را فراهم سازد.

● هدف تربیت دینی

روشن است که کار اصلی یک مربی دینی توجه ویژه به پرورش بنیادهای دینی و اخلاقی متربی است. تحقق این موضوع پیش از همه، بسته به این است که مربی از نظر دینی و اسلامی، شرایط لازم را برای تربیت دارا باشد تا بتواند دیگران را درست تربیت نماید.

بنیادی‏ترین اصول اسلامی اعتقاد به وجود خدای یکتا است که حقیقتی است‏بی‏نهایت، جامع تمام ارزش‏ها و سرانجام همه چیز به او ختم می‏شود. اوست کمال مطلق و واجد تمام صفات کمالی که می‏تواند محور تمام فعالیت‏های انسان قرار گیرد. بر این اساس، هدف نهایی زندگی از دیدگاه اسلام، «قرب به خدا» است. منظور از «قرب‏» قرب وجودی و کمالی است، به گونه‏ای که انسان در صفات کمالی، مظهر اوصاف الهی گردد. تربیت دینی راه وصول به هدف نهایی زندگی را نشان می‏دهد (۹) . در نتیجه، هدف تربیت دینی در مکتب اسلام، هدایت متربی به سیر الی الله و قرب به خداست. راه رسیدن به این هدف همان چیزی است که در تبیین مفهوم تربیت دینی گفته شد: پرورش در محورهای شناخت، ایمان و عمل.

● اهمیت تربیت دینی

در جهان کنونی، رفتار انسانی در قالب فن‏آوری رفتار و مهندسی ژنتیک شکل می‏گیرد، زندگی اخلاقی بشر در اثر تزلزل نظام‏های ارزشی و انحلال مبانی مقدسات مورد تهدید قرار گرفته، پایدارترین عقاید دینی از وی گرفته شده، اندیشه‏های مکانیکی و عاریتی جایگزین آن گردیده و انسان با بحران‏های گوناگون درونی و بیرونی مواجه شده که مهم‏تر از همه بحران معرفت دینی و بدتر از آن، بحران تربیت دینی است (۱۰) .

تنها راه فرار از این بحران‏ها روی آوردن عمیق و عاشقانه به خویشتن خویش، فطرت اصیل و احساس درونی حقیقت‏جو است. به عبارت دیگر، راه خروج از بحران‏های زندگی کنونی بازگشت‏به اسلام و قرآن است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تامین می‏کند. اگر به گذشته تاریخ نگاه کنیم، به ا ین نتیجه می‏رسیم که هدف انبیا: از دعوت مردم به خدا، توحید و معاد و نجات آن‏ها از بحران‏های زندگی بوده است. مفاهیم متعددی در قرآن کریم وجود دارند که مستقیم یا غیر مستقیم، بر تربیت دینی دلالت دارند; مانند مفهوم تقوا، تزکیه و امثال آن که مکرر در قرآن ذکر شده و محتوای این‏گونه مفاهیم بدون تربیت دینی قابل تحقق نیست. در برخی آیات نیز تزکیه مردم (۱۱) صریحا به عنوان هدف بعثت انبیا: بیان شده و این می‏رساند که مهم‏ترین هدف پیامبران: پرورش انسان‏ها بر اساس دین توحیدی بوده است.

انبیای الهی، هر کدام به نوبه خود، در زمینه تربیت دینی مردم، تلاش‏های فراوان کردند و تا حدی نیز در انجام این مهم، موفق گردیدند، به ویژه رسول اکرم(ص) که نظام تربیتی اسلام را در مکه و مدینه پایه‏گذاری نمودند و افرادی را تربیت کردند که با تمام وجود، به دفاع از دین و عقیده خود برمی‏خاستند. تربیت‏یافتگان مکتب پیغمبر(ص) آن چنان در برابر دشمنان اسلام و شرک و نفاق با صلابت و استوار بودند که لحظه‏ای با مخالفان خودسر سازش نداشتند.

در عصر حاضر، که نظام تربیتی اسلام رو به سقوط و نابودی کامل بود و می‏رفت تا بساط دیانت و دین‏داری از جامعه اسلامی برچیده شود; حضرت امام خمینی; با الهام از قرآن و سیره ائمه معصوم: مکتب تربیتی اسلام را دوباره زنده ساخت و با تاکید بر این نکته، می‏فرمود: تربیت کامل از اهم مسائل است. اما هرگونه تربیتی را نمی‏توان تربیت مفید و کامل دانست، بلکه تربیت کامل فقط در پرتو ایمان به خدا و به وسیله تعالیم انبیا: امکان‏پذیر است; زیرا غیر از انبیا: و پیروان آن‏ها، دیگران اعتقادی به جهان آخرت و صراط مستقیم ندارند (۱۲) .همچنین می‏فرمود: اگر بچه دارید، تربیت الهی کنید، تربیت‏شیطانی نکنید. خودتان را تهذیب کنید و کودکان خود را اسلامی بار آورید (۱۳) .

● انواع تربیت دینی

تربیت دینی در مقام اجرا، به دو شکل رسمی و غیر رسمی در قالب نهادهای آموزشی رسمی، خانه و جامعه انجام می‏گیرد و هر کدام نقش اساسی در تدین فرد دارد.

۱) رسمی: منظور از «تربیت دینی رسمی‏» این است که تربیت دینی با برنامه‏ریزی مدون و از پیش تنظیم شده به وسیله افراد خاصی در نهادهای آموزشی انجام شود. محیط مدرسه جایی است که شخصیت دینی و مذهبی فرد پس از خانواده در آن شکل می‏گیرد. مدرسه ابتدایی بیش از دیگر نهادهای آموزشی در تربیت دینی متربی مؤثر است; زیرا متربی در این مرحله از زندگی، گیرنده است و هر چه به او القا شود، می‏پذیرد. در محیط مدرسه، نه تنها معلم و مربی در تربیت دانش‏آموز مؤثرند، بلکه سایر کارمندان و مسؤولان و فضای آموزشی نیز بر ابعاد تربیتی او تاثیر می‏گذارند.

دو نهاد خانه و مدرسه مکمل یکدیگرند، بر هم تاثیر متقابل دارند و هر یک نقش خاصی در تربیت کودک ایفا می‏کند; چرا که رابطه کودک و افراد پیرامون او در ا ین دو محیط متفاوت است; یعنی: روابط در خانواده، فردی‏تر و عاطفی‏تر، ولی در محیط مدرسه، جمعی‏تر و منطقی‏تر است. برای دست‏یابی به تربیت مطلوب، به خصوص در زمینه مذهبی همکاری این دو نهاد ضروری است. مدرسه علاوه بر تکمیل آموخته‏های دینی کودک از محیط خانواده، می‏تواند آموزش‏های تازه‏ای در زمینه‏های دینی با شیوه‏های جدید به وی ارائه دهد (۱۴) .

اگر این دو کانون تربیتی (خانه و مدرسه) در محور تربیت دینی از قبیل القاء ارزش‏ها، ارائه الگوهای مناسب و دستورات لازم به کودکان، به صورت یکسان و هماهنگ عمل کنند، بدون تردید، نتیجه مطلوبی به دست‏خواهد آمد. از این‏رو، برقراری روابط عمیق میان این دو نهاد تربیتی ضروری است و در ا ین زمینه، انجمن اولیا و مربیان نقش اساسی دارد. وظیفه مهم این انجمن فراهم ساختن شرایط مناسب تربیتی و ایجاد هماهنگی لازم میان خانه و مدرسه است که در صورت انجام آن، زمینه شکوفایی استعدادهای مذهبی کودکان فراهم می‏گردد.

۲) غیر رسمی: این نوع از تربیت دینی در قالب دو نهاد خانه و جامعه بدون طرح و برنامه پیشین انجام می‏گیرد. پس از خانه و مدرسه، جامعه‏ای که کودک در آن زندگی می‏کند به عنوان یک عامل مؤثر در تربیت دینی وی ایفای نقش می‏کند; زیرا کودک تمامی آداب و رسوم اجتماعی و بیش‏تر نگرش‏های دینی و مذهبی را از اجتماع فرا می‏گیرد. اگرچه در زمینه تربیت دینی کودک در جامعه، طرح و برنامه‏ریزی قبلی پیش‏بینی نمی‏شود، ولی آنچه در جامعه می‏گذرد، اعم از فرهنگ عمومی مردم، روابط اجتماعی، مسائل سیاسی و برداشت‏های دینی، بدون شک، بر ابعاد جسمی و روحی متربی تاثیر می‏گذارد. به عنوان مثال، اگر فضای حاکم بر اجتماع و محل زندگی فضای دینی و معنوی باشد و هر روز برنامه‏های نماز جماعت و دیگر مراسم دینی و مذهبی در آن برقرار شود، کودکی که در چنین جامعه‏ای پرورش می‏یابد به احتمال بسیار قوی، متدین خواهد بود. به عکس، در جوامع آلوده به انواع انحرافات و بی‏بند و باری‏های فکری و عملی بعید است افراد صالح و متعهد به ارزش‏های دینی و اسلامی پرورش یابند.

بنابراین، فرهنگ و ارزش‏های رایج در اجتماع مستقیم یا غیر مستقیم، بر فکر و اندیشه کودک تاثیر می‏گذارد و بدین‏روی باید از وی مراقبت نمود. اما آنچه بیش از همه بر ابعاد رشد کودک مؤثر است و ا همیت فراوانی در تربیت دینی او دارد نهاد خانواده است. از این‏رو، لازم است‏به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد:

● تربیت دینی خانواده

بر اساس آیات و روایات اسلامی، سرپرست‏خانواده، اعم از پدر و مادر و یا افراد دیگر، نسبت‏به تربیت دینی فرزندان و دیگر زیر دستان خود، مسؤولیت‏سنگینی دارد. به همین دلیل، خدای متعال در این زمینه، خطاب به مؤمنان از پیامدهای اخروی آن خبر داده، به آنان هشدار می‏دهد: «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‏ها و سنگ‏ها است، نگهدارید.» (تحریم: ۶) نگه‏داری خویشتن از طریق ترک معاصی و تسلیم نشدن در برابر شهوات سرکش میسور است، نگه‏داری خانواده نیز به وسیله تعلیم و تربیت درست و فراهم ساختن محیط پاک و به دور از هرگونه آلودگی فکری و عملی حاصل می‏شود (۱۵) .

حضرت محمد(ص) در پاسخ به سؤالی در این زمینه، که چگونه انسان می‏تواند اهل و فرزندانش را از آتش (اعم از آتش دنیا و آخرت) نجات دهد; فرمودند: آن‏ها را به آنچه خدا دستور داده امر و از آنچه نهی کرده باز دارید. اگر از شما پذیرفتند آنان را از آتش جهنم حفظ کرده‏اید و اگر قبول نکردند به وظیفه خود عمل نموده‏اید (۱۶) .

از این‏گونه آیات و روایات در زمینه تربیت دینی خانواده فراوان است و از آن‏ها به روشنی استفاده می‏شود که والدین و به خصوص پدر، به عنوان سرپرست‏خانواده، وظیفه مهمی در زمینه مسائل دینی فرزندان و دیگر اعضای خانواده بر عهده دارد. از این‏رو، انجام این مهم با استفاده از شیوه‏های جدید تربیتی در قالب امر به معروف و نهی از منکر در میان افراد خانواده، بر همه پدران و مادران لازم است. توجه دقیق و جدی والدین به تربیت دینی فرزندان در محیط خانه و سرمایه‏گذاری لازم در این زمینه، آثار مهم تربیتی از لحاظ فردی و اجتماعی بر کودک به جای خواهد گذاشت.

● جنبه‏های فردی و اجتماعی تربیت دینی

۱) جنبه فردی: به لحاظ فردی، می‏توان با تربیت درست کودک فردی صالح و دارای ایمان و اخلاق اسلامی ساخت; زیرا شخصیت انسان غالبا از همان سال‏های اولیه زندگی در محیط خانواده شکل می‏گیرد. گرایش‏ها، نگرش‏ها، افکار، عادات و رفتار انسان از خانه آغاز و با عوامل موجود در محیط تکمیل و تقویت می‏شود. آنچه را کودک از آغوش خانواده دریافت می‏دارد در طول زندگی همراه دارد و در شرایط گوناگون زندگی، تحت تاثیر آن قرار می‏گیرد. افراد صالح و رهبران دینی عموما از خانواده‏های پاک و متدین پرورش یافته و ارزش‏های دینی را از آن‏جا فرا گرفته‏اند. بر این اساس، تربیت دینی از نظر فردی، ارتباط انسان را با خدا محکم می‏کند و زمینه خدمت‏به اسلام و مردم را در نهاد او فراهم می‏سازد.

۲) جنبه اجتماعی: تربیت دینی خانواده از نظر اجتماعی نیز آثار قابل توجهی دارد; زیرا جامعه از واحدهای کوچکی به نام «خانواده‏» تشکیل شده و اگر این واحدها اصلاح گردد مسلما جامعه اصلاح می‏شود. خانواده‏ها به عنوان هسته اصلی جامعه، در اصلاح و یا افساد آن نقش اساسی دارند; زیرا کودکان امروز، که در آغوش خانواده پرورش می‏یابند، مربیان، مجریان و قانون‏گذاران آینده خواهند بود. اگر نسل امروز با برنامه‏های درست دینی و اخلاقی تربیت‏یابند، اجتماع آینده به یقین، صالح و تکامل یافته خواهد بود بدین‏روی، پدران و مادران مسؤولیت‏بزرگی در برابر جامعه دارند و باید در انجام آن سعی و تلاش فراوان نمایند (۱۷) .

اگر پدران و مادران در زمینه تربیت دینی به وظیفه خود عمل نمایند و فرزندان صالحی تحویل جامعه دهند، گذشته از آثار فردی و اجتماعی، به پاداش‏های بزرگ الهی نایل می‏شوند. در زمینه پاداش اخروی این‏گونه پدران و مادران روایات فروانی دراختیار است; از جمله رسول اکرم(ص) فرمودند: «هر کس دختری داشته باشد و او را نیکو ادب بیاموزد و در تعلیم و تربیتش کوشش نماید و اسباب رفاه و آسایش و زمینه تربیت دینی او را فراهم سازد، آن دختر او را از آتش دوزخ نجات می‏دهد.» (۱۸) در روایت دیگری آمده است: «وجبت له الجنة‏»; (۱۹) بهشت‏برایش واجب می‏شود.

ضرورت توجه پدران و مادران به تربیت دینی فرزندان از روایات متعددی استفاده می‏شود که باید به آن اهمیت داد. بسیاری از مشکلات جوامع کنونی در اثر بی‏توجهی خانواده‏ها به تربیت صحیح فرزندان، اعم از دختر و پسر، است; جوانان بی‏بندوباری که در خیابان‏ها، کوچه‏ها و محله‏ها دست‏به اعمال خلاف می‏زنند و جامعه را آلوده می‏سازند از خانواده‏های بی‏مسؤولیت وارد جامعه می‏شوند.

محمد احسانی

پی‏نوشت‏ها

۱- رجب علی مظلومی، گامی به سوی تربیت، نشر آفاق، ۱۳۶۴، ص ۸۰

۲- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ۳/۲۸۱

۳- علی‏رضا اعرافی و همکاران، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، قم دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۶، ص ۱۱۹

۴- ر. ک. به: علی شریعتمداری، روان‏شناسی تربیتی، امیر کبیر، ۱۳۷۴، ص ۱۹۱ - ۱۹۲

۵ و ۶- علی‏اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه «تربیت‏» و «دین‏»

۷- محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۴۸ - ۴۹

۸- همو، فلسفه اخلاق، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۴، ص ۱۹۸ - ۲۰۰

۹- دفترهمکاری حوزه و دانشگاه،«اهداف تعلیم و تربیت در اسلام‏» (جزوه)

۱۰- عبدالعظیم کریمی، تربیت دینی، انتشارات قدیانی، ۱۳۷۴، ص ۱۶ - ۱۷

۱۱- جمعه: ۲: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة...»

۱۲- محمد شفیعی، مبانی تربیتی حضرت امام;، دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۱۷۶

۱۳- ماهنامه تربیت، سال ۱۴، ش. ۹، ص ۶

۱۴- موریس دبی، مراحل تربیت، ترجمه کاردان، انتشارات دانشگاه، ۱۳۷۴، ص ۷۳

۱۵- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۲۸۶; ذیل آیه «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة.»

۱۶- همان، ص ۲۹۳; عن رسول الله‏۹: «تامرهم بما امر الله و تنهاهم عمانها هم الله ان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک کنت قد قضیت ما علیک‏»

۱۷- ابراهیم امینی، آیین تربیت، قم انتشارات اسلامی، ۱۳۶۸، ص ۱۳ - ۱۲

۱۸- نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۵۸; عن رسول الله‏۹: «من کانت له ابنة فادبها و احسن ادبها و علمها و احسن تعلیمها و اوسع علیها من نعم التی اوسع علیه کانت له منعة و سترا من النار.»

۱۹- همان، ص ۱۵۷

۲۰- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۱۳، ص ۴۳۵ - ۴۴۲ / سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۴، ص ۴۲۲ - ۴۲۶

۲۱- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۸۵، ص ۲۷۹

۲۲- مصطفی عباسی، نقش اسوه‏ها در تعلیم و تربیت، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱، ص ۴۱ به بعد

۲۳- ابراهیم امینی، آیین تربیت، ص ۱۰۱

۲۴- شعاری نژاد، روان‏شناسی رشد، ص ۱۴۸

۲۵- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۶، ص ۳۱۴ / کنزالعمال، ج ۴، ح. ۹۲۶۶; عن النبی(ص): «من اکل لقمة من حرام لم تقبل له صلاة اربعین لیلة و لم تستحب له دعوة اربعین صباحا و کل لحم نبت من الحرام فالنار اولی به.»

۲۶- علاءالدین هندی، پیشین، ج ۴، ح. ۹۲۷۲; عن النبی(ص): «لایدخل الجنة جسد غذی بحرام.»

۲۷- جواد قیومی، صحیفة الحسین(ع)، قم انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۲۹۲; عن الحسین(ع) «فقد ملئت‏بطونکم من الحرام.»

۲۸- مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۱۹۶; عن رسول الله(ص): «اطعموا المراة فی شهرها الذی تلد فیه التمر فان ولدها یکون حلیما تقیا.»

۲۹- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۵; عن امیر المؤمنین(ع): «ما من لبن رضع به الصبی اعظم برکة علیه من لبن امه.»

۳۰- همان، ص ۱۸۸; عنه(ع): «تخیروا للرضاع کما تخیرون للنکاح فان الرضاع یغیر الطباع.»

۳۱- محمد باقر مجلسی، پیشین. ج ۱۰۳، ص ۳۳۳; عنه(ع): «توقوا علی اولادکم لبن البغی من النساء و المجنونة فان اللبن یعدی.»

۳۲- شیوه‏های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۹، ص ۱۵۹

۳۳- محمد دشتی، مسئولیت تربیت، ص ۱۱۲

۳۴- همان، ص ۱۹۲

۳۵- محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸; عن رسول الله(ص): «انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم.»

۳۶- شیوه‏های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، ص ۲۳۹

۳۷- نحل: ۱۲۵: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن.»

۳۸- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۵، ص ۱۹۸; عن ابی عبد الله(ع): «کونوا دعاة الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم.»

۳۹- همان، ج ۴۳، ص ۸۱ - ۸۲

۴۰- محمد پارسا،روان‏شناسی تربیتی،انتشارات سخن،۱۳۷۴،ص‏۱۷۶ - ۴۱۱۸۶- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۶، ص ۵۵ - ۵۶; «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها.»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.