چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گل سلامتی را از باغچه زندگی نچینید


گل سلامتی را از باغچه زندگی نچینید

مراقب سلامتی در چرخه زندگی باشیم

امنیت و حفظ سلامت انسان مهمترین موضوع مورد توجه جوامع مختلف به شمار می آید.

اگرچه پیشرفت های علم پزشکی به ویژه در مقطع زمانی کنونی سعی می کند انسان را از آسیب های جسمی و روانی در امان بدارد اما حفظ چرخه سلامت در شرایط معمولی در وهله نخست دراختیار فرد و افراد است.

... صحت وجودی انسان را می توان به ساقه پر آوند گیاه سبز مثال زد؛ این ساقه در جریان رویش طبیعی نیاز به مراقبت های پیوسته دارد. هوا، نور ، آب، تغذیه و مواظبت در شرایط نامناسب حیاتی دارد تا سلامت، رشد، طراوت و هرچه بیشتر پایداری اش رقم زده شود...

... اما انسان که در چرخه زندگی حضوری فعال دارد، باید که گذرگاه ها، فرازها، نشیب ها و گردنه های حیاتی- معیشتی در بستر طبیعی را درگذرد، از دیگر سو در عبور و زیست و اطراق و ارتباط و مراوده خود خصوصاً به واسطه حصارهای زندگی ماشین زده و آلایندگی تنفسی و تنش های جانبی، می باید همواره حواسش به اوضاع جسمی- درونی و روانی اش بیدار باشد چرا که چه بسا التهاب ها و ویروس های ضد تندرستی در جانش رخنه کرده باشد.

موقعی که خود را جلوی آینه می نگرد، چیزی کم و کسر از سلامت نداشته باشد و کار و مسایل دیگر زندگی را همچنان در اولویت وظیفه خود می داند که گاه غفلت ها سر ناسازگاری برمی دارند و ...

درگیری کار، کلنجاری برای رتق و فتق امور روزمره، کمبود زمان و به ویژه ضعف مالی ادله های خیلی از مردم است که حتی هنگام احساس ناملایمات جسمانی و روحی، کمتر به فکر و عمل درمان ناخوش حالی تندرستی خود می شوند چه رسد به آن هر چند ماه یکبار نزد پزشک بروند و آزمایشات مختلف از وضعیت سلامت انجام بدهند که در واقع، نوعی پیشگیری از بیماری تلقی می شود.

● بی توجهی به علایم بیماری

حوالی یکی از بیمارستان ها از چند تن از مراجعه کنندگان هنگام خروج از بیمارستان درباره این که چرا خیلی از مردم توجه به چکاپ پزشکی هر چند ماه یکبار برای اطمینان خاطر خود از چگونگی وضعیت جسمی و روحی شان نمی کنند؟ «سیاوش رشیدپور» پیشتر مدیر یک کارخانه رنگ سازی بوده است. حالا دوران بازنشستگی را تجربه می کند، چنین پاسخ می دهد: «مردم اگر گرفتار مشغله زندگی نباشند و امکانات مالی مناسب هم داشته باشند پیشاپیش برای اطلاع از وضعیت تندرستی خود به پزشک مراجعه می کنند.

اما واقعیت امر چنین نیست در حال حاضر خیلی از مردم درگیر مشکلات کار و تامین نیازهای روزمره خود هستند. از طرف دیگر، فرد به دلیل مسایل مادی اگر ناراحتی جسمی مختصری هم احساس کند برای درمان نزد پزشک نمی رود یا کمتر می رود چون هزینه های درمانی بالا است اگرچه جنبه های دیگر هم همین گونه است.»

او از درون کیسه پلاستیکی در دستش یک جعبه محتوی قرص بیرون می آورد و قیمت چاپ شده روی جعبه دارو را می خواند و نشان می دهد و می گوید:« قیمت ۳۳۰ تومان است. اما چون این دارو جزو تعرفه بیمه نیست، به صورت آزاد ۵۰۰ تومان فروخته می شود.

خیلی از داروها در چرخه بیمه نیستند. از طرف دیگر هزینه های زندگی متعارف سنگین شده و روی نرخ سلامت اثر می گذارند. به همین دلایل، مردم اغلب عادت نکرده اند برای اطلاع از وضع تندرستی خود هر چند ماه یکبار برای چکاپ پیش پزشک خانوادگی بروند حتی چه بسا افرادی هستند که احساس ناراحتی و درد عضوی از بدن خود می کنند لیکن به دلیل مخارج مختلف درمانی وضعیت ناخوش شان را تحمل می کنند.»

● تجویز داروی اضافی ممنوع

آرام و با احتیاط زیاد از پله های خروجی بیمارستان به پیاده رو می آید. خانم سالخورده ای است. می ایستد. لحظاتی این سو و آن سوی پیاده رو را می نگرد، انگاری می خواهد راهش یا همراه - که نداشته است- را بیابد. آهسته چند قدم به سمت دست چپ حرکت می کند. بعد می ایستد. عینکش را جا به جا می کند. راه آمده را برمی گردد و این بار به سمت دست راست، آرام راه می افتد. جلو می روم. می پرسم برای چی بیمارستان رفته بودید. به چشمانم زل می زند. به دشواری نفس تازه می کند. بعد نرم و آرام می گوید:«پیشتر کیسه صفرایم را عمل کردم. حالا درد می کند. رفته بودم پیش دکتر». کیسه پلاستیکی دارو و دفترچه و چند برگ کاغذ درون پلاستیک را نشان می دهد. سوال می کنم دارو برای کاهش دردتان را مصرف می کنید؟... پاسخ می دهد: هر چی دکتر بدهد. سر خود که نباید دارو خورد ولو داروهای قبلی را. مادرم با ۸۱ سال سن داروی گیاهی مصرف می کند. آویز زنجیر باریکی از گردن آویزان کرده و روی لباسش پیدا است.

می بینم انتهای زنجیر گردنبند، عکس ۴*۳ قاب شده یک جوان است؛ عکس پسر جوانش است که در جنگ (دفاع مقدس) در جبهه شهید شده است. موقعی که از پسر شهیدش می گوید و این که یک ماه آخر خدمتش بود که... احساس می کنم لحنش متاثر می شود از این که چنین تعریف می کند. همسرش هم فوت کرده است. خانه ای داشتند که دیگر فرزندانش بعد از آن حوادث، می فروشند. او حالا مستاجرنشین است. سرفه امانش نمی دهد راحت نفس بکشد و صحبت کند. خسته تر از سنش است...

● چوب لای چرخ تندرستی

همه مردم تلاش می کنند که نخست وجودشان سالم باشد تا در آن صورت بتوانند نیازهای زندگیشان را تامین کنند. این چرخه اما نیاز به وجود امکانات مالی دارد و گاه هم پارتی«!»

«یدالله بزرگ چنانی» در رشت به امر کشاورزی مشغول است. به تهران آمده ضمن آن که دیداری با آشنایان خود داشته باشد، دراین فرصت برای امور درمانی خود نزد پزشک رفته است. او علت این که بسیاری از مردم پیش از آن که احتمالا دچار ناخوشی شوند به پزشک خانوادگی و اصولا به مراکز درمانی برای چکاپ پزشکی هرچند گاه مراجعه نمی کنند، ناشی از مشکلات مادی و از طرف دیگر نبود تبلیغ آگاه سازی و فرهنگ آموزی حفظ سلامت در رسانه ها خاصه صدا و سیما قلمداد می کند. این کشاورز می افزاید: «همه کار می کنیم و زحمت می کشیم که در وهله اول وجود سالم داشته باشیم تا بتوانیم چرخ زندگی خودمان را بچرخانیم ولی مسئله آن است که تندرستی آدم و سالم ماندن به پول و - گاه به زعم وی- پارتی هم لازم است.»

«محمد راد» بازنشسته یک کارگاه قالیبافی می گوید: «انسان جسم و روانش که از آهن نیست، تازه آهن هم در ناملایمات جوی و به مرور زمان تغییر می کند و زنگ می زند. اما انسان درهر مرتبه و رتبه ای باشد و هرجور زندگی کند، جنس و اعضا و رگ و پوستش در برابر آسیب ها لطمه می خورد. شما شاید شنیده اید که گفته اند فلانی خیلی سرحال و اهل و بگوبخند بود ولی ناگهان پرزد و رفت. این یعنی که ما نباید هیچگاه سلامت خود را دست کم بگیریم. این همه پزشک و درمانگاه و بیمارستان در شهر است و در جاهای دیگر هم وجود دارند، ما به همه جای زندگی سرمی زنیم ولی به مراکز مراقبت از سلامتی (می خندد) به بیمارستان و دکتر سرنمی زنیم تا از حال خودمان با خبر شویم.»

«شما سال ها کار کرده اید و کارتان هم که می گویید قالیبافی بوده است، خودتان چقدر در طول سال ها به پزشک خانوادگی مراجعه کرده اید تا حال خودتان را بپرسید؟»

«تا زمانی که جوان بودم و نیاز به دکتر و درمان نداشتم، اما بعدها آثار گردوغبار آمدند به سراغم. سرو سینه ام بهم ریخته شد. هرچند گاه برای درمان به دکتر می رفتم. دکتر می گفت، کمتر کار کنم ولی خرج اهل و عیال داشتم.از کارگاه به قسمت بازاریابی رفتم. حقوقم کم شده بود. خانواده ام هم قانع بودند و به فکر سلامتم بودند. می گفتند درآمد، یعنی حفظ سلامت. کم کم به یک فروشگاه فرش رفتم. با مراقبت هایم و درمان به موقع آن صدمات به لطف خدا کم شد. همه ما باید قیمت سلامتی مان را بالاتر از هرچیز دیگر بدانیم.»

● علاقه مندی به خوراک سمی!

یک استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، چکاپ پزشکی هرچند ماه یکبار فرد (افراد) را چندان برنمی تابد و اظهار می دارد در مطالعات پزشکی تاکنون چنین گونه اندرزی را سراغ ندارد. تنها براین نظر است که اشخاص سالمند هرسال یکبار برای اطلاع از وضعیت جسمانی- تندرستی خود به پزشک خانوادگیشان مراجعه کنند. او اما خودرأیی برخی مردم در مصرف دارو برای برطرف کردن بیماری شان را همانند استفاده از خوراک سمی می خواند.

از «دکتر محبوبه حاج عبدالباقی» استاد عفونی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سؤال می کنم: چرا معمولا مردم برای دانستن وضعیت سلامت خود در مراجعه هرچند ماه یکبار به پزشک خانوادگیشان عادت نکرده اند؟ وی چنین پاسخ می دهد: «چکاپ کردن، انجام دادن یک سری آزمایش پزشکی است که ما آن را خیلی توصیه نمی کنیم و در مطالعات پزشکی هم جایی چنین توصیه ای را ندیده و نخوانده ایم.»

وی توضیح می دهد: «به صورت موردی، عضو ناآرام و ناراحت باید چک شود. این که کوچکترین علایمی در خود بیابد و به دکتر برای چکاپ مراجعه کند یک احساس از سرضعف است.اما این که لازم باشد هر دو- سه ماه یکبار به پزشک مراجعه کند، نه،چندان توصیه نمی شود. نظر من این است افراد با سن بالا می توانند- لازم است- سالی یکبار به پزشک خانواده مراجعه کنند و موقعیت سلامت خود را بدانند...»

● درمان پذیری زیر سایه کمبود فرصت

اما نظر یک روانپزشک در زمینه انجام معاینه پزشکی (چکاپ) شخص هرچند ماه یکبار- که مورد پرسشم است- معطوف به این که فرد حتی تصور می کند اصلا مشکل جسمی و یا احتمالا روانی ندارد باید بداند که معضلات جزیی و از جمله داشتن یک انتظار و یا ترس در زندگی در اثر انباشته شدن، این امکان را برمی تابانند که به یک موقعیت بیماری مانند روان تنی بدل شوند.

«دکتر فربد فدایی» در مورد موضوع چکاپ پزشکی هرچند ماه یکبار و این که خیلی از مردم عادت به این بررسی سلامت خود نزد پزشکی ندارند، چنین پاسخ می دهد: «ابتدا باید گفت حتی کسی که گمان می کند هیچ مشکل مریضی جسمی و درونی ندارد، باید آگاه باشد که مشکلات جزیی و نگرانی های روزمره اگر رویهم جمع شوند ممکن است تبدیل به یک وضعیت بیمارگونه روانی یا روان تنی شوند.» وی مثالی می زند: «فردی مرتباً خشمگین می شود و راه ابراز خشم خود را به صورت مناسب نمی داند و به اصطلاح مرتباً خشم خود را فرو می خورد، پس از مدتی مبتلا به فشارخون اولیه خواهد شد و یا تغییرات اولیه در قندخون می توانند که اعلام خطری باشند که اگر جدی گرفته نشود ممکن است دیابت پیشرفته شود. بنابراین، پیشگیری از مسایل روانی و جسمی که به معنی مراجعه هرچندماه یکبار برای ارزیابی سلامتی، برای همه مفید است.»

«فدایی» روانپزشک، درباره دلیل عدم این ارزیابی و آگاهی از چگونگی تندرستی از سوی مردم، معتقد است: «اما علتی که موجب می شود این موضوع انجام نشود، اگر واقع بینانه نگاه کنیم، در درجه اول، کمبود فرصت مردم است که به قدری در اشتغالات روزانه غرق شده اند که فرصت رسیدگی به خود را ندارند. عامل دوم بالا بودن نسبی هزینه های پزشکی است. دراین مورد اگر سازمان های دیگر- دستگاه های ذیربط با پروسه تندرستی و سلامت زیستن- مردم را تشویق کنند و تسهیلات مالی فراهم بیاورند و بدانند که پیشگیری از بیماری ها سبب کاهش هزینه های خود این شرکت ها خواهد شد، طبعاً دراین موضوع مفید خواهد بود.»

وی دلیل دیگر دراین زمینه را وجود انکار سختی ها در سرشت درونی انسان ها می خواند که مسایل را از سرخوش باوری به خوش بینی و خوش پنداری خود می سپارند. وی اما درخصوص عامل سوم می گوید: «تمایل ذاتی انسان به انکار مشکلات است. یعنی در واقع انسان به جای این که به مسایل و مشکلات فکر کند و به دنبال راه چاره آن ها برود که طبعاً کاری فراگیر است، ترجیح می دهد با خوش خیالی بگوید امیدوارم مشکلی در کار نباشد. انسان با این انکار خوش خیالات خود، بیماریی که ممکن بود در مراحل اول کاملا درمان شود، تبدیل به وضعیت های مزمن و یا درمان ناپذیر خواهد شد.»

از متصدی یک داروخانه درباره مبنای عرضه دارو به مراجعه کنندگان سؤال می کنم. او خیلی فوری جواب می دهد: «عرضه دارو بر طبق نظر پزشک که روی برگ دفترچه بیمه و یا برگه نسخه خود با مهر و امضا و سایر موارد شناخته شده دکتر مربوطه است به بیمار عرضه می شود.» می پرسم: بدون نسخه پزشک دارو نمی دهید؟ تبسمی می زند و می گوید: «دارو مثل کالاهای دیگر نیست که سرخودی و به سلیقه شخص عرضه شود. تشخیص پزشک معالج شرط پیچیده شدن هر نسخه است.

وی که تمایل ندارد نام خود را بگوید، در پاسخ این سؤال که: درباره استفاده سرخود برخی مردم از داروهای ذخیره شده- از مصارف پیشین- در منزل و یا از داروخانه بخواهد مثلا برای رفع گلودرد، یا سرگیجه و... فلان دارو را به او بدهد، نظرتان چیست؟

- «توصیه ما و فکر می کنم اغلب همکاران در جاهای دیگر به چنین افراد این است که به هیچ عنوان از داروهای مازاد در خانه به عنوان رفع ناراحتی های جسمی خود مصرف نکنند چرا که آن دارو با نظر دکتر مربوطه و در شرایط بیمار تجویز شده است و هیچ مناسبتی با مشکل تازه بیمار ولو که همان مشکل قبلی اش باشد استفاده نکنند. اما در مورد این که کسی بیاید بگوید من فلان آمپول و فلان دارو را می خواهم بدون آن که نسخه پزشک در دست داشته باشد، چنین کاری نباید کرد چون که مسئولیت دارد.»

● خود درمانی شتاب به سوی بیماری

تن آدمی شریف است به جان آدمیت... دریغمان نشود از سرغفلت آن گاه که گزندی به جسم و روان آمد به شیوه صحیح و اصولی درصدد درمان برنیائیم و ندانسته با دست خود، نور و تابندگی خویشتن را در معرض کم سویی ببریم.

خوددرمانی حتی در مورد یک ناخوش احوالی معمولی به هر دلیل که باشد، می تواند نوعی خویشتن آزاری شود. به عبارت دیگر، مصرف سرخود دارو ممکن است عجله ای به سمت و سوی بیماری مضاعف باشد.

عدم اطلاع رسانی فراگیر و فرهنگ سازی حفظ سلامت و شیوه های صحیح درمانی سبب شده تا برخی افراد خوددرمانی کنند. اما باید بپذیریم که شاهراه های اصلی سلامت محوری از گذشته تا کنون ناهموار و حتی ناپیدا بوده است. سرگردانی بیمار در باریکه راه های پرزرق و برق و دارای ابزارهای مدرن که به نوعی ناخواسته بیمار در وهله نخست مشاهده، مرعوب و یا مغلوب هیبت آن وسایل می شود، گاه چیزی از دردش نمی کاهد که هزینه های چند باره و مراجعات مکرر به جاهای دیگر دارد.

▪ شادابی جامعه با سلامتی افراد

شادابی، پویایی و تندرستی مردمان در هر جامعه از منظر کلان، نشانگر نظامندی، هوشیاری و توسعه فراگیر برآمده از انسجام برنامه ریزی های مدیریت منسجم در آراستگی سلامت است. مدیریت مسئول و سیستم برنامه ریزی مدیرانه و فرایندنگر تأکید بر آن دارد که حفظ سلامت جامعه کلید پیشرفت در توسعه اقنصادی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاستگذاری، استقلال و...

و در نهایت کاهش هزینه ها به لحاظ سلامتی جامعه و مردم است چرا که به یقین هر فرد بیمار شود، جدای از پرداخت بخشی از هزینه درمانی او، بار مالی زیادی نیز برای دولت در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، انسان سالم، انسانی مسئولیت پذیر، مولد، معمار، کاونده و سازنده است. هر فرد تندرست به نوبه خود نقش و سهم در تولید ثروت ملی دارد.

مدیریت چنان جوامعی مسلماً با بهره مندی از برنامه ریزی مترقیانه و نظامند اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و نیز در جهت بسترسازی های خرد و کلان فردی، خانوادگی و اجتماعی، سلامت محوری عمومی را در اولویت روش های اجرایی مدنظر دارد.

سلامت محیط کار، رفاه و فرصت های آزاد از یک سو و ایجاد و توزیع فراگیر نیازهای درمانی، مراقبت های حتمی پس از درمان (دوران نقاهت) و حمایت مؤثر در هزینه های بیمه ای از دیگر سو در فهرست سلامت مداری اعمال می شود چرا که همانا خانواده و جامعه تندرست، کلید تأمین نیازهای ملی و راهگشا در ناهمواری های جامعه و کشور است.

اما مطلع همه اهداف، اقتصاد قوی است. اقتصاد به عنوان مهمترین عامل تغذیه، نه تنها در تندرستی پایدار و درمان است بلکه موتور پیشبرد تمام امور زندگی و کشور در هر جامعه است. از فرهنگ سازی در لایه های جامعه نیز نباید غافل ماند. این دو عنصر به یقین سبب تحکیم و تأمین سلامت، ایجاد و تعمیق آرامش فکر و آسایش روان، تحرک و طراوت و مهم دیگر فرهنگ مسئولیت پذیری در تحول و آبادانی کشور و صد البته مقید به سالم نگهداشتن خویشتن و اطرافیان می شوند. مسلماً می دانیم برای سالم زیستن می باید دغدغه فردایی که - نیامده است- لیکن احیاناً مشکلی پیش آید، نداشت یا هنگام عارضه به ناملایمات جسمانی و روان تنی، امکان دستیافت به پزشک و بیمارستان موجب مشکل مضاعف نباشد یا پیش و پس درمان، نگران هزینه ها نبود... در جوامع پیشرفته، شخص اگر بیمار شود پزشک خانواده دارد که ریز موقعیت های مریضی او در هر مقطع زمانی را آماده دارد که راهنمایی مؤثر برای درمان بیمار مربوطه است. اما متأسفانه موضوع پزشک خانواده هنوز در متن جامعه جاری نشده است. یک فرد که بیمار می شود تا سلامت خود را باز یابد نزد چندین پزشک و متخصص می رود. در دفتر هر مطب و یا بیمارستان یک پرونده و سابقه بیماری و اقدام برای درمان دارد. بنابراین، هویت درمانی فرد مشخص و رهنمون کننده پزشک دیگر نمی باشد. از سوی دیگر چه بسا افراد در معاینه راه درمانی به لحاظ مخارج آزمایش ها، ویزیت پیاپی، دارو و رفت و آمدها از یک سوی شهر به سوی دیگر شهر و مشکلات تردد که کم نیستند ناچار دست از ادامه مداوا برمی دارند.

حتماً شما هم شنیده اید از این قبیل مردم که می گویند: «خسته شدم از بس به این و آنجا رفتم، هزینه کردم، دارو خوردم و عاقبت افاقه نداشتند!»

▪ عوامل چند سویه عبور از سلامت

«صادق حدادی» کارمند سازمان هلال احمر، خوددرمانی و چکاب موقعیت سلامت در هر ۳-۲ ماه یکبار توسط مردم را همچون برخی دیگر از شهروندان در چند سویگی کمبود فرصت، وضعیت نامناسب اقتصادی و... قلمداد می کند.

او بر این باور است که تحمل هزینه آزمایش ها و داروها از یک سو و کمبود فرصت از سوی دیگر، دلیل خودداری برخی اقشار جامعه از چکاب چگونگی تندرستی است ولی در عین حال می افزاید: «این عوامل بازدارنده، گاه با بروز یک ناخوشی معمولی ممکن در مرور زمان به موردی ناخوشایندتر بدل شود.»

این کارمند در نظرات خود با تأکید بر این که بیشتر اقشار مردم به لحاظ وضعیت اقتصادی خود از چکاب کردن شرایط وجودشان صرف نظر می کنند، می افزاید: بعضی هم چون تحت پوشش بیمه نیستند فکر می کنند باید هزینه زیاد جهت چکاب بپردازند، از دانستن وضعیت جسمانی خود می گذرند.» به گفته وی در حال حاضر کمترین حق ویزیت پزشک پنج هزارتومان و مختصر دارو در یک نوبت برای یک ناخوشی معمولی، حداقل چندهزارتومان هزینه در بر دارد. لذا آنان که وضع مالی مناسب ندارند ترجیح می دهند به پزشک مراجعه نکنند در حالی که یک سرماخوردگی چنانچه به موقع اقدام برای رفع آن نشود ممکن است در آینده اثر نامناسب تری روی شخص مبتلا بگذارد. وی می گوید: «متأسفانه اکثریت مردم جامعه برای حفظ سلامت خود و اقعاً ارزش قایل نمی شوند.»

«حدادی» درباره علت پدیده خوددرمانی، می گوید: دلیل آن که افرادی هنگام نیاز درمانی، خودسرانه دارو مصرف می کنند همانا بالا بودن هزینه ویزیت و دارو است که نپردازند. این قبیل از مردم بدون تشخیص وضعیت بیماری توسط پزشک و نسخه دفترچه بیمه، هر نوع دارویی را که خود مثلاً برای مورد گلو درد و یا چرک گلو تشخیص می دهند، یا احتمالاً داروخانه داری پیشنهاد و خلاصه یا از سر تجربه دیگران تهیه و استفاده می کنند. این یکی از مشکلات در روند بیماری- درمانی از نوع خود تجویزی در جامعه ما است.»

▪ سلامت را آزمون شخصی نکنیم

یک شهروند به نام «محرابی» بازنشسته، دلیل آن که برخی از مردم در شرایط سلامت هر چند ماه یک دفعه برای تشخیص پزشکی وضعیت خویشتن اقدام نمی کنند را نوعی بی ارادگی می داند و می گوید اما بعضی افراد هم به مجرد احساس ناراحتی جسمی یا روحی، خوددرمانی می کنند که ممکن است وضع مشکل بدتر شود. مثلاً قسمتی از پوست بدن شخص التهاب پیدا کند و یا زخم شود، بدون مراجعه به پزشک، سرخودی پماد از داروخانه تهیه می کند و یا از قبل در خانه داشته باشد ناحیه زخم یا التهاب پوست بدن را خوددرمانی می کند. این شیوه خود طبابتی ممکن است اتفاقاً مشکل او را به طور موقتی برطرف کند ولی چه بسا که مورد ظاهراً درمان شده، چندی بعد باز عود می کند و وضع نسبت به پیش بدتر می شود و احتمالاً به جاهای باریک کشیده بود. بنابراین، ما که نمی توانیم تشخیص یک پزشک را داشته باشیم چه بهتر برای اطمینان خاطر هیچگاه نباید توصیه های اطرافیان را نیز در مصرف سرخودی دارو بیازمائیم.

▪ خلأ آگاهی از زیانهای خودسری در مصرف دارو

«سیاوش رشیدپور» بازنشسته یک کارخانه رنگ سازی، در مورد مصرف خودسرانه دارو می گوید: «این که برخی از مردم و خانواده ها به محض مواجه به یک ناراحتی جسمی فرضاً قلب درد یا درددل، خودسرانه از داروهای قبل که پیشتر برای موارد دیگر یا مشابه همان ناراحتی پیشین، مصرف می کنند، باید هوشیار باشند که این شیوه درمانی می تواند گاه پیامدهای زیانباری داشته باشد چرا که ممکن است آن دارو با موقعیت مشکل فعلی مناسبتی نداشته باشد و مصرفش اشتباه باشد. یا آن که بعضی از مردم بروند به هر طریق دارویی به خیال خود، درمان بخش را به دست بیاورند و مصرف کنند. اصلاً این گونه روش ها که به سلامت شخص سرو کار دارند، معقولانه نیستند.» وی علت انجام این قبیل شیوه های خوددرمانی را نبود اطلاع رسانی مستمر پیوسته می داند و می گوید: «متأسفانه برخی عادت کرده اند داروی سرخودی از جایی، یا بر اساس تجربه عرضه کننده دارو و یا از داروهای مازاد در خانه استفاده کنند. البته این را هم باید گفت چنین شیوه ها در کلان شهرها شاید کم باشد اما در جاهای دیگر زیاد رایج است.»

▪ سمی بودن مصرف خودسرانه دارو

موضوع مصرف بی رویه و خودسرانه دارو توسط برخی از اقشار و خانواده ها را در ادامه گفت و گو با «دکتر محبوبه حاج عبدالباقی» استاد عفونی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مطرح می کنم. وی نخست به صراحت می گوید مصرف دارو سم است. او سپس چنین توضیح می دهد که اصولاً دارو ترکیبی از موادی است که به لحاظ شیمیایی بودن می تواند سمی باشد. ازطرف دیگر، دارویی که پزشک برای درمان به بیمار می دهد را هیچ گاه بیمار نباید آن داروی خود را به بیمار دیگری بدهد یا پیشنهاد کند از آن نوع دارو مصرف کند چون ممکن است آن داروی تجویز پزشک برای درمان نوع بیماری همان بیمار لازم بوده است. بنابراین نباید خودسرانه آن دارو به شخص بیمار دیگر داده شود.»

اگر چه مشکلات درمانی و حفظ سلامت و حدس از ناخوشی پنهانی و کلاً پیشگیری در قالب چکاب هر چند ماه در طول سال رودر روی اوضاع مالی- به ویژه دهک های پائین جامعه- است و پول در اغلب اوقات می تواند بیماری را مغلوب می کند و یا گاه مانع پیشرفت در بعضی موارد شود اما به اعتبار باورهای برخی پزشکان مسئول و صاحب نظران برنامه ریزی امور رفاهی و اجتماعی می توان گفت به اصطلاح آب از سرچشمه غبار دارد:

مهمترین علت در کانون چرخه پزشکی- درمانی، پدیده کهن «بیمار محوری» است. مفهوم بیمارمحوری به زبان ساده یعنی رو به راه بودن امکانات مالی کافی بیمار به عنوان پل ارتباطی بین او و پزشک است و به اصطلاح معروف هر قدر پول بدهی می توانی آش بخوری. بدیهی است در چنین پدیده ای در راستای بازگشت تندرستی و پایداری صحت وجود انسان، آنان که دچار چالش های مالی هستند، همواره آخر صف سلامت می ایستند. با این واقعیت ها، طبیعی است در چرخه ایمنی جسم و روان هنگام ایستایی در بزنگاه های درمانی، راه چاره، صرف نظر کردن از درمان می شود چه رسد به آن که چکاب برای خیلی از مردم، جایگاهی در سبد اقتصادی شان ندارد. این اتفاقات را عمدتاً از پرونده گفتاری افراد بیمه شده نیز به راحتی می توان شنید حتی در شهرهای کوچک. اما در کلان شهرها از جمله کلان شهر تهران که صدرنشین همه امکانات است. پایگاه های فراوان درمانی به صورت بیمارستان ها، مراکز و کلینیک های درمانی و... و تمرکز انبوه بیشمار پزشکان در هر زمینه تخصصی و جراحی وجود دارند. کافی است سری به بیمارستان و مطب ها زده شود تا رودررو از حال و اوضاع بیماران از هر جهت که از راه های دور و نزدیک به تهران آمده اند باخبر شویم. با این واقعیت ها، اما همچنان، جدای از آن که «بیمار محوری» کاملاً ملموس می شود استفاده از امکانات ایمن سازی تندرستی برای همگان و حتی برخی بیمه شدگان که مشکلات وخیم ندارند، آسان و میسر نمی شود در حالی که به گفته یک پزشک مسئول وزارتی، دفترچه بیمه حکم دسته چک سفید امضاء دارد. با این اعتبار بر وفق توجه مبتنی بر قانون مباحث درمانی، بخش قابل توجهی از حواس بیمار پیش از هرگونه آزمایشات و احتمال انجام عمل جراحی سنگین، به چند و چون هزینه ها معطوف می شود؛ ناامنی روانی مضاف به ناخوشی جسمی، بی گمان در این شرایط، ارجمند بودن روحیه و صفات انسانی در سایه ارتباط مالی و پزشک و بیمارستان و هزینه های درمانی قرار می گیرد. این موارد جاری در بسترهای دیرینه خود، برمی گردد به همان پدیده بیمارمحوری که همچنان در بافت گسترده درمانی حاکم بوده و است.

▪ ارزیابی چالش های درمانی کنونی و نظام پزشک خانواده

به رغم آن که حدود یک سال پیش پیرامون چگونگی تجهیزات، امکانات و خدمات «پزشک خانواده» سرویس گزارش روز طی چند شماره به این موضوع پرداخت. گزارش حاضر نیز به نوعی با موضوع پزشک خانواده ارتباط دارد.

در گفت و گو با یک پزشک وی در ارزیابی علمی خود ضمن اشاره به این که طرح توسعه برنامه پزشک خانواده در شهرهای با بیست هزار تا پنجاه هزار نفر جمعیت آماده شده و همچنین طرح ملی غربالگری دیابت برای افراد سنین ۳۰ و بالای ۳۵ سال به اجرا گذاشته می شود، نظام درمانی کنونی کشور را «بیمارمحور» قلمداد می کند در حالی که نظام و برنامه «پزشک خانواده» براساس «سلامت محور» است.

به گفته وی در شرایط فعلی امور درمانی اولاً شخص تا بیمار نشود نزد پزشک نمی رود. ثانیاً آن گاه که بیمار شود برای تأمین سلامت خود و نتیجه نگرفتن ناچار به پزشکان مختلف و متعدد مراجعه می کند. در این حالت، از او مخزن اطلاعاتی درمانی در دست نیست لذا این وضعیت از بدترین نظام های سلامت در دنیا محسوب می شود.

این مقام وزارتی، در ادامه گفت و گوی مان نیز به علت یابی آن که برخی از مردم، روی به مصرف خودسرانه دارو می برند و موضوع چکاب و الزام پرونده سلامت برای همه افراد کشور می پردازد که در شماره دیگر گزارش خواهیم خواند.

در نظام درمانی - پزشکی کنونی که تمرکز روی بیماری محوری دارد، افراد بیمار عموما بین این پزشک و آن مطب، این بیمارستان و آن مرکز درمانی سرگردان می شوند ردپای متمرکز در هیچ یک از این مراکز ندارد و جایی هم که پرونده درمانی متمرکز بیمار را داشته باشد، وجود ندارد. در چنین اوضاع، بیمار را می شود به نوعی مستاجر خانه به دوش، مثال زد که خستگی و ناخوش احوالی او با هیچ نسخه ای برطرف نشده است. این شیوه های پزشکی- درمانی، به نقلی از ناپسندترین نظام های سلامت در جهان است.

یکی دو سالی می شود پزشک خانواده، طلیعه سلامت محوری در روستاها و بخش های کم جمعیت، توزیع شده است. بیمار و حتی فرد سالم و یا به ظاهر تندرست هم زیر پوشش تیم پزشک خانواده قرار دارند جوری که نفس درمان و مراقبت و پیشگیری در قلب زندگی آنان می طپد... و در چنین سیستم پزشکی و درمانی، نه موقعیت بیمار از صفحه مانیتور و یا دفترچه اسامی مراجعه کنندگان به بیمارستان و مطب و ... ناپیدا می ماند و نه آن که کسی به فکر خود ویزیت کردن و خودسرانه دارو خوردن می افتد.

● بهبود اقتصاد، راهبردی ایمنی سلامت

یکی از خوانندگان روزنامه در تماس با سرویس گزارش روز، درباره گزارش فرهنگ واردتی که در سه شماره (هفتم تا نهم دیماه) چاپ شد می گوید درباره نیازهای جوانان می نوشتید و این که چه امکاناتی ارائه شده است تا فرهنگ بیگانه در اینجا کمترین تاثیری نگذارد، بعد مواردی درباره وضعیت اشتغال و اقتصاد در کشور مطرح می کند.

وی که خود را «پیری» ساکن کرج و شاغل در بیمه معرفی می کند، درباره این که چرا برخی از اقشار مردم کمتر به سلامت خود توجه می کنند و همچنین درباره مصرف خودسرانه دارو توسط بعضی از افراد، نخست از یک اتفاق و سرگردانی در بیمارستان ها می گوید: «ساعت سه بعد از نیمه شب یکی از نزدیکان بیمار دچار ناراحتی شدید اورژانسی می شود. بدون هیچ فوت وقت او را به بیمارستان ... می بریم. بخش پذیرش بیمارستان می گوید ما جا برای بستری نداریم. بحث و اصرارمان بی ثمر می شود. ناچار بلافاصله بیمار را به بیمارستان دیگری منتقل می کنیم. آنجا هم جواب می دهند ما بخش «سی.سی .یو» نداریم. آنان خیلی راحت و بدون توجه به وضعیت اورژانسی بیمار و یا تدبیر و همیاری، ما را به حال درماندگی مان رها می کنند.

در آن نیمه شب، نا علاج یا اتلاف وقت بیشتر و نگرانی، بیمار را به یک بیمارستان دیگر می ر سانیم و سرانجام بستری می شود...» وی ادامه صحبتش معطوف پیرامون سوالم می شود و به رابطه اقتصاد و سلامت اشاره می کند با این پیش گفت که چندی پیش یک گزار ش خبری رسمی در مورد موقعیت های اجتماعی و امنیت و ... کشورهای جهان خوانده است ایران هشتاد و دومین کشور در جهان از لحاظ امنیت، زندگی و شغلی مردم است.

وی اضافه می کند: «با این حال اما از نظر من، امنیت اقتصادی اثر مثبتی روی ابعاد روحی، فکری و سلامت مردم - خانواده ها - می گذارد.

به گمان من اگر پدیده مشکلات اقتصادی مهار شود، مسایل دیگر مثل توجه به تندرستی پزشک درمانی سریع و در دسترس عموم باشد، التهابات روحی و خود طبابتی اقشار کم درآمد هم حل می شود. معتقدم اقتصاد - عمومی - مملکت متحول و پویا شود نیازهای مردمی و اجتماعی هم کاملا از بهبود وضع اقتصادی تغدیه می کنند.»

معتقدیم فراشناخت چند و چون و کم و کیف ارائه خدمات سلامت در آگاهی بیشتر و فرهنگ افزایش اقشار و لایه ها جامعه، مفید به پایداری فزونتر تندرستی و توسعه جنبه های گوناگون در ساز و برگ زندگی است.

در پروسه سلامت، اطلاع رسانی و ارتقای سطح دانش و ادراک، تنویر و تبیین افراد در هر جامعه هم به لحاظ اقتصاد خانواده و کشور و هم امنیت تندرستی نیز نقش حیاتی دارند.

گفت وگویم با محمد اسماعیل مطلق یکی از پزشکان عمدتاً محور دو موضوع می چرخد. یک بخش درباره وضعیت نظام درمانی- پزشکی فعلی، بخش دیگر درباره موقعیت کارکرد پزشک خانواده است.

نخستین سؤالم از این پزشکی که مسئولیتی نیز در وزارت بهداشت دارد، علت یابی مصرف خودسرانه دارو و تکرار مراجعات یک بیمار به پزشکان است. همچنین از جایگاه کیفی- ارزشی جامع دفترچه بیمه در چرخه درمانی و کمیت بهره مندی آن در هزینه های پزشکی می پرسم. وی در تعریف نظام فراگیر درمانی کنونی، می گوید: «نظام درمانی فعلی ما در شهرهای کشور، یک نظام بیمار محور است. فرد تا مریض نشود قطعاً به پزشک مراجعه نمی کند. کسی هم که به پزشک مراجعه می کند، مثل - نمایه- صفحه رادار هواپیما، می گذرد و ناپیدا می شود. یعنی مراجعات بعدی برای پایش بیماری صورت نمی گیرد. نه پزشک می داند که چه بر سر بیمار آمده است ونه بیمار به-همان- پزشک مراجعه خواهد کرد. به پزشک دیگر مراجعه می کند. این یکی از بدترین روش ها و حالت ها در نظام سلامت است.» دکتر مطلق از دلایل این حالت می گوید: «دلیل اول بیمار محور بودن است. علت دوم وجود ارتباط مالی بین بیمار و ارائه کنندگان پزشکی است. یعنی، پزشکان زمانی که عده مراجعه کنندگان شان بیشتر باشد، درآمدشان بیشتر می شود.»

وی در ادامه بیان این مطلب، به طور موردی، میزان یک تعرفه پزشکی و نحوه تأمین آن را مورد بازخوانی قرار می دهد: -«تعرفه یک پزشک عمومی در یک مطب خصوصی چهار هزار تومان است. سازمان بیمه خدماتی از این مبلغ فقط یکهزار و چهارصد تومان به پزشک می دهد. فرد بیمار هم مجبور است دو هزار و ششصد تومان را به پزشک بپردازد. این گونه نظام- درمانی- پزشکی- ناعادلانه است و میزان رضایتمندی مردم از دفترچه بیمه، پایین است در حالی که دفترچه های بیمه در دست مردم، مثل یک چک سفید امضاء است و ما موظفیم بپردازیم.

این پزشک پیرامون خودرأیی افراد در مصرف دارو، ضمن اشاره به این که بیمار هم به پزشک مراجعه می کند و هم مشاوره می گیرد، بالا بودن هزینه های مراجعه به پزشک را مهمترین علت خودسری مصرف دارو قلمداد می کند: -«دلیل این که مردم - بعضاً - خودسرانه به درمان خود می پردازند آن است که باید هزینه های زیادی به پزشک بدهند. بنابراین، زمانی که بچه و یا خود- فرد بزرگتر خانواده- مریض شود، از قفسه محل داروهای مازاد- در خانه، دارو برمی دارد و مصرف می کند.» وی یک دلیل دیگر این روش را در نبود پراکندگی محل طبابت در نقاط مختلف شهر می داند. -«توزیع نامناسب جغرافیایی پزشکان در مناطق شهری و نبود دسترسی آسان، عامل مهم مصرف سرخود دارو است چرا که معمولاً پزشکان در چند خیابان اصلی متمرکز شده اند. مردم برای مراجعه به آنان باید مسافت زیاد طی کنند و در حالی که فرصت کم دارند، مشکلات تردد شهری را هم تحمل کنند. همه این عوامل دست به دست هم می دهند که مردم به درمان خودسرانه خودشان بپردازند.»

این پزشک در زمینه مبحث «چکاپ» پزشکی می گوید: «یک سری برنامه هایی در سطح ملی وجود دارد، مثلاً تمامی افراد بالای ۳۵ سال سن باید غربالگری دیابت شوند و یاخانم های بیش از ۳۵ سال سن نیز باید اقدام کنند. الان پزشکان خانواده هر جا که لازم باشد برای بیماری های تعریف شده غربالگری انجام می دهند. اصولاً برای تمام افراد تحت پوشش پزشک خانواده پرونده سلامت تشکیل شده است. اگر نیاز به آزمایشات یا اقدامی تکمیلی باشد، توسط پزشک درخواست نیاز و انجام خواهد شد. پزشک باید تشخیص دهد که فرد نیاز به چکاپ دارد یا نه؟»

وی با ارائه این توضیحات، اما به صراحت می گوید: «من اصلاً معتقد نیستم که تمام افراد سالی یکبار برای چکاپ کردن به پزشک مراجعه کنند بلکه معتقدم برای همه افراد کشور باید پرونده سلامت تشکیل شود و در صورت تشخیص و درخواست پزشک، اقداماتی تکمیلی - تشخیصی و یا درمانی صورت بگیرد.»

«پزشک خانواده» به لحاظ سلامت محور بودن برنامه هایش، در مقایسه با سیستم پزشکی- درمانی متداول از گذشته، پدیده ای نوپا در کشور است. تیم پزشک خانواده در سایه زندگی مردم نیست که از سایه ها و ناپیدایی ها فراتر می رود حتی احتمالات آن که فرضاً ویروسی یاخته های سلامت انسان را تهدید و یا موجب اخلال در ایمنی تندرستی فرد یا افراد تحت پوشش گروه پزشک خانواده شود را فراتوجه خود قرار نمی دهد و روشنی های امنیت سالم بودن را با عبور از هرنوع سایه، پاسداری می کند زیرا همانطور که اشاره رفت، هسته بنیادی و خط مشی سفیران سبزاندیش پزشکان خانواده، همانا سلامت محوری است.

● افزایش سطح سلامت جامعه افزایش درآمد مردم

این پزشک مسئول ادامه صحبت های خود را به توضیحاتی در خصوص موقعیت و برنامه های پزشک خانواده معطوف می کند. وی با بیان این که برنامه پزشک خانواده در تعدادی از کشورهای دنیا پیاده- اجرا- می شود، می گوید: «برنامه تیم پزشک خانواده سلامت محوری است که براساس آن، برای افراد تحت پوشش خود پرونده سلامت می دهد. وی سپس به وضعیت سرانه حقوق و هزینه ها در نظام پزشک خانواده می پردازد: «سرانه ای که «پزشک خانواده » دارد بابت حقوق پزشک، ماما، هزینه دارو، رادیولوژی و آزمایشگاه جمعیت تحت پوشش است. امسال (۸۷) متوسط سرانه جمعیت تحت پوشش بیمه روستایی حدود ۹۷۰۰ تومان است. از این مبلغ، نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ درصد بابت هزینه دارویی و حدود ۱۵ درصد رادیولوژی و آزمایشگاه می شود. حدود ۵۲ درصد بابت حقوق و دستمزد پزشک و ماما که در تیم کار می کنند، است. با توجه به این صورت سرانه، معتقدیم هرقدر سطح سلامت مردم بالا رود، درآمدشان بیشتر می شود و هزینه های دارویی و پاراکلینیک نیز کاهش پیدا می کنند. در نتیجه، آن منبع مالی (۹۷۰۰ تومان) هم کمتر خرج می شود. حفظ این مبلغ را صرف آموزش و ارتقاء سطح سلامت مردم می کنیم.»

● استقرار تیم سلامت در متن زندگی مردم

چگونگی استقرار و ترکیب بندی تیم پزشک خانواده بدین صورت است: برای هر چهارهزار نفر جمعیت تحت پوشش- همانطور که پیشتر هم ذکر شد- یک پزشک، یک ماما به همراه تیم سلامت در نزدیکترین فاصله، در متن جمعیت و با مردم زندگی می کنند با این یادآوری که برای هر یک نفر از مجموع نفرات مذکور، پرونده سلامت تشکیل شده است.

اما چگونگی شناسایی سایه روشن های موقعیت سلامت مردم تحت پوشش، به گفته این پزشک مسئول یک سری بیماری که فرد داشته ولی خود از وجود آن ها اطلاع نداشته، شناسایی شده است. یک گروه از بیماری ها که از قبل در افرادی بوده و شناسایی شده اند، اکنون تحت کنترل پزشک خانواده است. از سوی دیگر، کسانی که هیچ بیماری نداشته اند ولی مستعد ابتلا به یک بیماری خاص هستند و یا سابقه خانوادگی ابتلا به یک سری بیماری ها را تداعی-گمان- می کند، آنان برای پیشگیری از مبتلاشدن، آموزش داده می شوند. از همه مهمتر این که پزشک خانواده، حلقه رابطه ای بین مردم و گروه های تخصصی و بیمارستان ها است بدین صورت: پزشکان خانواده، بیماران را به بیمارستان ارجاع می دهند. متخصصان پس از رسیدگی به وضعیت بیماران، آنان را با ارائه دارو، به نزد پزشک اولیه (اعزام کننده) فرستنده این پزشک با تشکیل پرونده برای هر فرد، براساس نظرات متخصصان، ضمن آن که بیمار را تحت پوشش- درمانی- خود قرار می دهد، پیوسته با سطوح تخصصی در رابطه با وضعیت سلامت فرد، در تماس است.

وی با تشریح ساختاری پل ارتباطی و مراقبتی، می گوید: «در چنین سیستمی» است که بیمار، دیگر نیاز به مصرف خودسرانه دارو ندارد و با هر بار مراجعه به پزشک، بابت فرانشیز، فقط دویست تومان پرداخت می کند. حال این مبلغ را مقایسه کنید با دو هزار و ششصدتومان- موصوف- که یک نفر بیمارشهرنشین هنگام مراجعه به یک پزشک عمومی می پردازد.

این پزشک، در ادامه توضیحات خود، از توسعه برنامه پزشک خانواده می گوید: «بنابه دستور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طرح توسعه برنامه پزشک خانواده به شهرهای ۲۰هزار تا۵۰هزار نفر جمعیت، آماده شده است.»

حسن آقایی