جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در سالروز خاموشی استاد محمد معین


در سالروز خاموشی استاد محمد معین

نیمای بزرگ قبل از مرگش در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود بعد از من هیچ كس حق دست زدن به آثار مرا ندارد, بجز دكتر محمد معین, اگرچه او مخالف من باشد دكتر معین حق دارد در آثار من كنجكاوی كند

نیمای بزرگ قبل از مرگش در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود: بعد از من هیچ كس حق دست زدن به آثار مرا ندارد، بجز دكتر محمد معین، اگرچه او مخالف من باشد. دكتر معین حق دارد در آثار من كنجكاوی كند. او مثل صحیح علم و دانش است. با وجودی كه او را ندیده ام اما مثل این است كه او را دیده ام. كاغذ پاره های مرا بازدید كند، ولو این كه او شعر مرا دوست نداشته باشد.

بعد ازمرگ نیما، معین «افسانه و رباعیات» و «ماخ اولا»ی او را با همكاری آل احمد و دكتر جنتی عطایی، طبق وصیت نیما، به چاپ رساند، اما بیماری و در نهایت مرگش باعث شد نتواند ادامه كار را پی گیرد.

استاد معین از اهالی سرسبز شمال بود. متولد ۱۲۹۷ هجری در شهر رشت. در همسایگی دریا و درخت و كوه زیست و در راه ادب و هنر این سرزمین، خود كوهی بود و كوهستانی. آنها كه از زندگی اش چیزی می دانند آگاهند كه او چه زحمتها و چه سختیهایی را درراه كاری كه در پیش گرفته بود متحمل شد و چه رنجهایی را در زندگی از سر گذراند.

دركودكی، ابتدا مادر و به فاصله كمتر از هفته ای پدرش را از دست داد و نگهداری اش را پدر بزرگش كه مردی روحانی و با عالم بود برعهده گرفت اما سرپرستی او نیز دوامی نداشت و بعد از چند سال زندگی را وداع گفت و معین ماند و تنهایی و رنج. اما با این همه او همچنان استوار به علم آموزی خود ادامه داد.

او از جمله دانش آموزانی بود كه از اداره معارف گیلان ، به همراه چند نفر دیگر، انتخاب شدند و با پرداخت مبلغی ماهانه آنها را به تهران فرستاند. معین دوره دوم متوسطه را در رشته ای ادبی ، در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند. در ادامه تحصیلش در رشته ادبیات و فلسفه دارالعلمین عالی مشغول به تحصیل شد ودر سال ۱۳۱۳ لیسانس خود را با نوشتن رساله ای به زبان فرانسه درباره «لوكنت دولیل » شاعر فرانسوی قرن نوزدهم وبنیان گذار مكتب ادبی «پارناس» اخذ كرد.

بعد از گرفتن مدرك كارشناسی، دوره شش ماهه دانشكده افسری احتیاط را در شش ماه اول سال ۱۳۱۴ گذراند و در مهر ماه همان سال ، به عنوان دبیر در اهواز مشغول به خدمت شد. به خاطر لیاقتی كه از خود نشان داد، پس از سه ماه به ریاست دانشسرای شبانه روزی عالی منصوب گردید.

استاد معین به صورت مكاتبه ای ، به فراگیری ، روانشناسی عملی (خط شناسی ، قیافه شناسی ، مغزشناسی )، از آموزشگاه روانشناسی بروكسل بلژیك پرداخت . با تسلطی كه به زبان عربی داشت ، در اهواز تعدادی از كتابهای عربی را ترجمه و چاپ كرد.

دكتر معین در سال ۱۳۱۸ بار دیگر به خاطر جدیت و توانایی ای كه از خود نشان داد با انتقالش به تهران موافقت شد و به تهران آمد تا بیش از پیش تواناییهای خود را نشان دهد. درتهران به معاونت اداره دانشسراهای مقدماتی برگزیده و تدریس در دانشسرای عالی را نیز عهده دار شد. استاد معین اولین دارنده مدرك دكترا از دانشگاه تهران بود. روز سه شنبه ، هفدهم شهریور ۱۳۲۱، با ارایه رساله «مزدیسنا وتأثیر آن در ادبیات فارسی» به عنوان اولین دكترای زبان وادبیات فارسی ، فارغ التحصیل شد.

در جلسه دفاعیه دكترایش دكتر علی اكبر سیاسی ، وزیر فرهنگ وقت ، استاد پورداوود، استاد راهنمای رساله ، ملك الشعرای بهار وجمعی از اساتید دانشگاه ودانشجویان حضور داشتند و رساله دانشمند جوان با درجه «بسیار خوب » پذیرفته وتصویب شد.

زندگی استاد معین به تمامی صرف تحقیق و نوشتن و تدریس شده بود. به خاطر آشنایی كه به زبانهای انگلیسی ، فرانسه ، عربی و برخی از زبانهای ایران باستان داشت ، برای شركت و سخنرانی در محافل علمی ، مطالعه وتحقیق ، به كشورهای خارجی ، از جمله آمریكا، آلمان ، فرانسه ، انگلستان ، بلژیك ، هلند، سوئیس ، سوئد، ایتالیا، فنلاند، شوروی ، تركیه ، هند و پاكستان دعوت و یا از طرف دولت ، اعزام گردید.

در نوشتن لغتنامه، همكار استاد دهخدا شد و استاد در وصیتنامه اش تكمیل و چاپ لغتنامه را به دكتر محمد معین ، كه با علاقه وتلاش خود توانسته بود اعتماد و اطمینان دهخدای سختگیر را به خود جلب كند، واگذار كرد.

در حوزه تصنیف و تألیف ، در حوزه تصحیح ، در حوزه ترجمه ؛ حدود یك صد مقاله در زمینه های ادبیات وزبان ، تاریخ و فرهنگ ، كتاب شناسی فلسفه و مذاهب ورجال حاصل كارنامه این استاد برجسته است. سال ۱۳۴۵ استاد معین از طرف دولت مأمور شد تا سفری به تركیه داشته باشد و درجمع دانشمندانی كه درتركیه جمع شده بودند درباره ایران سخنرانی كند. او با دو نفر از همكارانش به تركیه رفت. پس از ده روز كار مداوم ، كه حتی فرصت استراحت چند ساعته در شبانه روز را از او گرفته بود، هشتم آذرماه ۱۳۴۵ به تهران بازگشت و بدون استراحت باز هم به دانشگاه رفت.

فردای آن روز در دانشگاه در هنگام كار دچار سكته مغزی شد. او را به بیمارستان رساندند، دكتر تا چند روز قادر به صحبت بود. اما سرانجام بیهوش شد و با تمام سعی وتلاش ، پزشكان نتوانستند برایش كاری بكنند. دو پروفسور و جراح مغز از شوروی و پنج تن دیگر از انگلستان برای درمانش ، به ایران آمدند اما باز هم نتیجه ای نداشت . در چهاردهم مرداد ۱۳۴۶، دكتر معین را با همان حالت بیهوشی به بیمارستان نوتردام شهر مونترال كانادا اعزام كردند.

سه ماه درآن جا بستری بود. در آن سه ماه سه بار روی مغز وی جراحی انجام شد ، اما اوضاع تغییری نكرد. در پانزدهم آبان ۱۳۴۶، استاد را از كانادا به ایران آوردند و در اتاق ۳۱۴ بیمارستان فیروزگر تهران بستری كردند. بعد از آوردن استاد به تهران او مدت چهار سال و هفت ماه خاموش، باجسمی سرد درحالی كه وزنش به حدود ۱۷ كیلو رسیده بود، ساعت ۱۱ روز یكشنبه سیزدهم تیرماه ۱۳۵۰ درسن ۵۹ سالگی در بیمارستان فیروزگر زندگی را بدرود گفت تا بعد از شنیدن خبر خاموشی اش این بیت بر لبها نقش ببندد:

از شمار دو چشم یك تن كم

وز شمار خرد هزاران بیش

نشر «فرهنگ معین » كه یكی از كارهای بزرگ این استاد بود از زمان انعقاد قرارداد تا چاپ كامل ، شانزده سال به طول انجامید. معین از دنیا رفته بود و همه جلدهای فرهنگ خود را ندید.

بعد از مرگ او دوباره و این بار برای همیشه به همسایگی جنگل و دریا و كوه برگشت و در آستانه اشرفیه به خاك سپرده شد.

عبدالرحیم جعفری ، بنیانگذار مؤسسه انتشارات امیر كبیر در كتاب در جستجوی صبح درباره دكتر معین می نویسد: چون به كار خود اعتماد داشت، در عین بی ادعایی به كار خود می بالید و حق هم داشت. در ضمن اینكه خوش برخورد بود، با كوچكترین ناملایمی از كوره در می رفت. از كثرت كار عصبی و زودرنج بود. هیچ تفریح و عادت و اعتیادی نداشت. خانواده دوست بود، از محل كارش در دانشگاه یا لغتنامه یك سر به خانه می رفت و پس از مختصر استراحتی به كار می پرداخت و تا پاسی از نیمه شب غرق در كتاب و مطالعه و تحقیق و تألیف و نوشتن بود. آرام صحبت می كرد. وقتی لبخند می زد وبا صدای خنده اش كمی بلند می شد، آدم خیلی خوشحال می شد كه او سرانجام لبخند به لب آورده یا خندیده است.

هیچگاه دلش نمی خواست كسی از او دلگیر و ناراحت شود.بعضی از افتخاراتی كه دكتر معین موفق به اخذ آنها شد عبارتند از: نشان درجه دوم علمی در سال ۱۳۱۶، نشان درجه دوم علمی در سال ۱۳۲۱، نشان درجه دوم سپاس در سال ۱۳۲۷، نشان لژیون دونور، دریافت جایزه Tambour در سال ۱۳۲۲، دریافت نشان هنر و ادبیات از دولت فرانسه در سال ۱۳۴۰، دریافت نشان Order des palmes Academiques ژنرال دوگل رئیس جمهور فرانسه.

عباسعلی سپاهی یونسی



همچنین مشاهده کنید