جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دیدار رئالیسم جادویی با گربه های بزرگ


دیدار رئالیسم جادویی با گربه های بزرگ

در باره رمان همسر ببر

در کتاب «آلبوم سفید نوشته جان دیدیون» می‌خوانیم، ما به خاطر این‌که زنده بمانیم برای خودمان داستان می‌گوییم. گرچه ممکن است در داستان‌های امروزی با محدودیت و کوچک‌شدن شخصیت‌ها روبه‌رو شده باشیم ولی تئا آب‌رت در رمانش «همسر ببر» نشان داده که چطور اسطوره‌شناسی در داستان عنصری حیاتی است (در جایی که تاریخ با تعمق و تفکر همراه است) بخصوص در دوران جنگ و تباهی.

همسر ببر در یکی از ایالت‌های بی‌نام بالکان و نزدیک به حال و هوای یوگسلاوی سابق، جایی که تئا آب‌رت به دنیا آمد، شکل گرفته است.

ناتالیا، دانشجوی جوان رشته پزشکی در مسیرش به یتیم‌خانه‌ای در سرزمین‌های قلمرو دشمن از مرگ پدربزرگ محبوبش مطلع می‌شود.

با این‌که حتی همسر پیرمرد از بیماری او اطلاعی نداشته، ولی ناتالیا به عنوان مونس و محرم اسرارش نه‌تنها از مرض سرطان او خبر دارد، بلکه در بسیاری از ماجراهای باور نکردنی پدربزرگش نیز سهیم است که دوتا از جذاب‌ترین و خارق‌العاده‌ترینشان داستان مرد فناناپذیر و داستان همسر ببر است.

این افسانه‌ها در دهکده‌ای که یتیم‌خانه در آن واقع شده دوباره در ذهن ناتالیا جان می‌گیرند و زنده می‌شوند، جایی که خرافه و اوهام بر علم پزشکی غلبه کرده است.

خانواده‌ای کولی که از بیماری مرموزی رنج می‌برند به دنبال در آوردن استخوان‌های عموزاده‌شان که احتمال مدفون بودنش در آن زمین‌ها می‌رود در یک انگورستان مشغول حفاری هستند؛ کشته‌ای از جنگ‌های قومی قبلی در منطقه بالکان.

یکی از اعضای خانواده توضیح می‌دهد که روح او «مورا» دوست ندارد در آنجا بماند و در عذاب است و این باعث بیماری ما شده است و زمانی که پیدایش کردیم از اینجا می‌رویم.

پافشاری آنها ناتالیا را وادار به تعمق بیشتری راجع به پدر بزرگش می‌کند و معلوم می‌شود که او تنها بوده و در کلینیکی نزدیک گالینا مرده، شهر کوچکی نزدیک روستایی که در آن متولد شده بود.

وقتی ناتالیا به دنبال پیدا کردن وسایل و متعلقات پدربزرگش به آنجا سفر می‌کند متوجه می‌شود که جستجوی پدربزرگش برای ملاقات با مرد فناناپذیر او را به زادگاهش برگردانده است.

تاریخچه روستای گالینا نیز با افسانه همسر ببر گره خورده است. داستان با فرار یک ببر از باغ وحش محلی در بهار سال ۱۹۴۱ و هنگام بمباران مداوم شهر و خرابی‌ها شروع می‌شود و ببر به سمت جنگل‌های حاشیه گالینا و خانه‌هایش می‌آید.

پدر بزرگ ناتالیا که در آن زمان پسر بچه‌ای بیش نیست و عاشق شخصیت‌های کتاب جنگل که همیشه همراهش است، ببر را حیوان زیبایی می‌بیند، ولی روستایی‌های وحشت‌زده به دنبال یک شکارچی برای کشتن ببر هستند.

ببر دوست و هم‌پیمان دیگری هم در گالینا پیدا می‌کند، زن کر و لال مهجور و تحت ستمی که همسر قصاب دهکده است و زمانی که حامله می‌شود و حتی با وجود ناپدیدشدن مشکوک شوهرش تمامی اهالی روستا او را همسر ببر صدا می‌زنند و معتقدند که او از شیطان چشم سرخ یعنی از همان ببر باردار است.

رمان مدام از گذشته به زمان حال و برعکس در حرکت است، فصل به فصل و مابین داستان کولی‌ها و همسر ببر به فاصله‌های کوتاه از تجربه‌های ناتالیا در یتیم‌خانه می‌گوید.

حرکت دائم که در آغاز قدری دشوار به نظر می‌آید، ولی در ادامه با قلم خارق‌العاده «آب‌ رت» در روایت داستان‌ها دشواری کنار می‌رود و همه چیز باورپذیر و قابل لمس و کاملا صمیمی دیده می‌شود.

او نه‌تنها خواننده‌اش را مشتاق پیگیری سرنوشت محتوم و رنج‌آور مرد فناناپذیر می‌کند، بلکه گاهی با نوعی طنز به کل ماجرا حالت شوخی می‌دهد.

انسان، اسطوره و هر کدام از شخصیت‌هایی که در همسر ببر به طرزی دوست‌داشتنی ارائه شده‌اند می‌توانستند داستان مجرد و مجزایی برای خودشان باشند. از مرد فناناپذیر گرفته تا داروگر محله. در واقع تنها شخصیت در رمان همسر ببر که ما هیچ‌وقت شناخت دقیقی از آن پیدا نمی‌کنیم شخص ناتالیا است و به عنوان یک شخصیت فعال که بازگوکننده زندگی پدربزرگش است نقش و عملکرد به نسبت کمتری دارد.

همسر ببر مطمئنا در ژانر رئالیسم جادویی قرار می‌گیرد و وادارمان می‌کند که آن را با آثار گابریل گارسیا مارکز و حتی کافکا مقایسه کنیم.

رمان آب‌رت در ارتباط با ساختار و شیوه نگارش هنوز راهی طولانی در پیش رو دارد ولی نتیجه کارش در این رمان خواننده را متحیر می‌کند. توجه او به جزئیات در خلق دنیایی باور کردنی، به‌رغم عناصر جادویی‌اش، کار یک داستان‌نویس بالغ و با تجربه است.

در پایان رمان، نتیجه‌گیری ناتالیا به مخاطب می‌گوید که حقیقت این داستان‌ها کمتر از میزان رمزآفرینی و سمبل‌گرایی‌هایی که ایجاد کرده‌اند، است و در جایی اواخر داستان می‌خوانیم که:

«اگر موقعیت فرق می‌کرد، اگر مردم گالینا قدری بیشتر از انزوای زودگذرشان آگاه بودند، آگاه از این بابت که همه چیز در بستر زمان حل می‌شود، قبل از این‌که جنگ آنها را احاطه کند، خشم‌شان نسبت به ببر و همسرش تا این اندازه شدت نمی‌گرفت و شاید می‌گفتند اصلا چیز عجیبی نیست، یک نوع داستان عاشقانه است و بعد می‌رفتند سراغ یک شایعه دیگر...»

به همین نحو، چه داستان همسر ببر زاییده ذهن فعال آب‌رت باشد یا ساخته و پرداخته تاریخچه شخصی او، به هیچ وجه اهمیت خاصی ندارد.

چرا که او دنیایی مملو از سنت‌ها و اوهام و خرافه را به دوش می‌گیرد و در کمال امنیت و اطمینان روی کاغذ می‌آورد و هیچ جزئیات نانوشته‌ای باقی نمی‌گذارد و در نهایت دستاوردی قابل ملاحظه در ابتدای کارش می‌شود.