چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تصویرهایی از قطعه های گنگ پازل
سر آیزایا برلین (۶ ژوئن ۱۹۰۹ ۵ نوامبر ۱۹۹۷)، فیلسوف و تاریخشناس عقاید، در روسیه متولد شد و بیشتر سالهای عمر خویش را در انگلستان گذراند. یکی از مشهورترین چهرههای تفکر آزاد (لیبرال) در قرن بیستم است. یک مقالهنویس، سخنران و گفتوگوکننده حرفهای و مشهور بود. بیشتر آثار او از سری سخنرانیهای او در دانشگاه آکسفورد و برنامههای رادیویی بیبیسی گرفته شدهاند، که اکثرا بعد از مرگ او به صورت کتاب منتشر شدند. معمولا سخنرانیهایش را بدون یک متن از پیش نوشته شده انجام میداد، اما این مسئله چیزی از غنی بودن، منسجم بودن و خیرهکننده بودن آثار او کم نمیکند. او در ۱۹۷۱ برنده جایزه «رتبه مریت» (مهمترین نشان عالی امپراتوری انگلستان در طول تاریخ) شد. یهودی بود، ولی به تفکر آزادش شهره بود. مهمترین نظریه او در مورد «مفهوم آزادی» است. نشر ماهی در طول سه سال گذشته، سعی در ارائه چاپی مناسب و درخور از آثار او را داشته است. قرار است کل مجموعه آثار او در این سری منتشر شوند.
در سال ۱۳۸۵ «مجوس شمال» و چاپ اول «ریشههای رومانتیسم» منتشر شدند. در اردیبهشت سال جاری هم «کارل مارکس، زندگی و محیط» و «آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر» منتشر شدند. کتابها در قطعی بزرگتر از پالتویی، در جلد مشکی منقش به تصویری از کهنسالی برلین، در خطوطی نسبتا ریز، منتشر شدهاند. «ریشههای رومانتیسم» در سال گذشته برنده جایزه کتاب سال ایران، مهمترین جایزه کتاب دولتی ایران شد و بلافاصله به تجدید چاپ رسید. مترجم کتاب، عبدالله کوثری است که بهتازگی علاقه به ترجمه کتابهای خیلی جدی ادبی نشان میدهد، (از او در سال جاری «عیش مدُام» در باب فلوبر و مادام بووآری به قلم ماریو بارگاس یوسا منتشر شد که در نوع خود خیرهکننده بود.) آقای کوثری در طول سالها کار ترجمه، به دقت و جدیت در کار مشهور هستند. اینبار هم در کار روی نوشتههای آیزایا برلین، نبوغ خود را نشان دادهاند. کتاب با مقدمه ویراستار شروع میشود که در آن از تبدیل سخنرانیهای برلین در بیبیسی به صورت کتاب و اینکه برلین میخواست این سخنرانیها بعد از مرگ او منتشر شوند، مفصل سخن گفته است. ویراستار کتاب هنری هاردی، از کالج وولفسن ِ آکسفورد است که کتاب را در می ۱۹۹۸ آماده کرده و در ۱۹۹۹ انتشارات دانشگاهی کمبریج آن را منتشر میکند. کتاب دارای شش فصل است و در پایان اثر، نمایه کتاب آمده است.
● کلاف سردرگم، فصل اول: «در جستوجوی تعریف»
سر آیزایا برلین، با وجودی که روسی است، با اصالت یک انگلیسی اصیل روی صندلی استودیو تکیه میزند و کار خود را در مورد عصر رومانتیسم، آدمها و تاثیرهایشان آغاز میکند. سبک کاری او، ارائه حداکثر اطلاعات ممکن، در خلاصهترین شکل ممکن، در غنیترین فرم روایتی ممکن است. او مردی است که دوست دارد همیشه بهترین را ارائه بدهد. در کارش به تمام معنا جدی است. فرم پاراگرافبندی کارش اهمیت خاصی در درک اثر او دارد: آرام از یک نقطه تاثیرگذار حرفهایش را آغاز میکند، (در اولین پاراگراف کتاب، میگوید همانند نورتروپ فرای، هر گونه تلاشی در مورد معنا کردن رومانتیسم را بیخاصیت میداند،) و سپس به توضیح مبحث مشغول میشود. یک نفس میتازد. صبر ندارد برای هیچ چیز. بلافاصله بعد از شروع کتاب خودتان را کاملا درگیر با اثر میبینید. در چند پاراگراف مبحثی را که میخواهد توضیح بدهد، به صورت کلی بیان میکند و سپس سرفرصت و دقیق، حرفهایش را برایتان توضیح میدهد. پای حرفهای آیزایا برلین باید با تمام وجود حاظر باشید، نباید حواستان به هیچ جای دیگری برود، باید دقیق و منظم و صبور باشید. شوخی با کسی ندارد، در هر جملهاش مباحثی جدی را پیش میکشد و یک خطای کوچک از خواننده کافی است تا او را کاملا از کل چیزی که خوانده دور کند و مجبور به بازگشت و بررسی مجدد خطوط شود.
در نخستین فصل کتاب، ما داریم یک مقدمه مفصل را میخوانیم در مورد رومانتیسم. اما در حقیقت برلین میخواهد یک حقیقت مهم را برایمان بازگو کند که ما هیچوقت نمیتوانیم بفهمیم رمانتیکها چه میخواستند بگویند. خیلی ساده، ما هیچ وقت نمیتوانیم خودمان رمانتیک باشیم، نمیتوانیم در شرایط زمانی، مکانی و دنیای آنها باشیم و عین آنها. مثال میزند، پای یونانیها را به میان میکشد،عقایدشان را بیان میکند و بعد عقاید یهودی را بیان میکند. خیلی ساده میگوید یک یونانی هیچ وقت نمیفهمد چه جوری میتوان خدایی نادیدنی داشت که دریایی را بشکافد، کوهها را حرکت دهد، و جریانهای طبیعت را عوض کند، چون قبیلهای دارد از کشوری به کشور دیگر میرود. چون ساختار ذهنیاش فرق میکند. برای همین هم هست که اصلا به سراغ تعریف و توضیح رومانتیسم نمیرود، بلکه مستقیم میرود به سراغ اروپای بعد از قرون میانه، کشورهای فرانسه، انگلیس را بحث میکند و نشان میدهد که چرا از نظر برلین برای رسیدن به ریشههای رومانتیسم باید به سراغ سرزمین آلمان رفت. فصل اول لبریز از مثالها، اسمها و همراه چرخش مکرر موضوع است، (تقریبا هر پاراگراف یک موضوع کاملا جدید را پی میگیرد.) برلین جدی است و همانند یک جادوگر دارد معجونی از دانش برایتان آماده میسازد که نشان دهد مسئله چقدر مهم و خارقالعاده است، و اینکه ما چقدر بیسوادیم، و هنوز در ابتدای راه سرگردان.
● گذشتههای دروغین، فصل دوم: «نخستین حمله به روشنگری»
عصر روشنگری، عصری که اروپای بعد از رنسانس، مغرور به قدرتهای نظامی و جهانی که داشت کامل زیر دستهایش نفسنفس میزد، برپایه یک حقیقت بنیادی شکل گرفته بود: چیزی به اسم حقیقت هست که میتوان به آن رسید. میتوان آن را داشت، اگر الان به آن نرسیدهایم، خب هنوز زمان لازم است، کارها لازم است که به آن برسیم. یک روزی یک نفر این کار را خواهد کرد. آیزایا برلین عصر روشنگری و اصول کلاسیسیم را برایمان خط به خط بازگو میکند. آدمهای جدی این زمان و نظرهایشان را باز میگوید و نشان میدهد که اصول قاطع تفکر این عصر چه بود. نشان میدهد که این سبک تفکر چه بلایی بر سر جامعه اروپا آورده بود: چیزی درست کرده به اسم آدمهای برتر، دانشمندان، روشنفکرها، مرز ساخته شده بود، انسانها را از هم جدا کرده بود. سیاهی را جایگزین لذت آزادی کرده بود.
و بعد میرود سراغ آدمهایی که شروع کردند به تَرَک انداختن بر دیوارههای این سد ِ دروغین. مونتسکیو را برایمان مثال میزند، مردی که با نوشتههایش در باب انسانها و عقایدشان اولین حملهها را داشت. او را توضیح میدهد و بعد به سراغ هیوم میرود، مردی که رخنهای عمیق بر بنیاد روشنگری انداخت. آنگاه برلین از انسانها دور میشود و مستقیم میرود سر جامعه آلمان و البته کمتر فرانسه، این دو را بحث میکند و با هم مقایسه میکند. بعد میرود سراغ نامی که همیشه دوست دارد از آن سخن بگوید: گئورگ ماهان. مردی که او را متفکر راستین میشناسد. مفصل هامان را بازگو میکند و فصل دوم را با نشانههایی از گوته به پایان میرساند.
● تبارشناسی، فصل سوم: «پدران واقعی رومانتیسم»
چند صفحه نخستین سومین فصل، دوباره بازگویی شرایط اروپایی است که رومانتیسم را در خود پرورش میداد. اینبار جدال با مذهب سنتزده لبریز از خرافات است، اروپا دارد به اصول لائیسیته و سکولاریسم خاص خود نزدیک و نزدیکتر میشود، و زمانی که مورد نظر ماست، یک جنگ جدی تفکر برپاست. در میانه این جنگ و جدال است که پدران واقعی جنبش رومانتیسم خود را نشان میدهند: دیدرو و «سالن». روسو و شیوه زندگیاش. لنتس و خودکشیاش. کلینگر و نمایش «دوقلوها». گوته و «رنجهای ورتر جوان». جنبش توفان و تنش در آلمان، (که در درسهای تخصصی ادبیات به عنوان شروع رسمی جنبش رومانتیسم شناخته میشود،) و زیباشناسی قرن هجدهم، هِردِر و عقایدش، و باز دوباره زندگیهای انسانهای گذشته: یونانیها، فینیقیها. در تمام طول این فصل، برلین توجهی خاص به آلمان و آلمانیها، شرایط و موضوعات این کشور نشان میدهد و همچنین چیزی از وفاداریاش به گئورگ هامان کم نمیشود، همه چیز را در اصول فکری هامان به خورد ما میدهد.
انگار هامان یک سس خوشمزه است که هر غذایی را مزهدار میکند. برلین جدی است و هامان کسی است که آنقدر خوب همه چیز را بررسی کنکاش کرده، آنچنان مهم حرف زده که هیچ وقت از ستایش او خسته نمیشود. سومین فصل کتاب، شروعی بر اوج جنبش است. حالا برلین تمام مقدمههایی را که خواسته مفصل بیان کرده. چارچوبهای فکری را بیان کرده و در این فصل راحت میتواند با مخاطبی حرف بزند که خوب به طرز تفکر و ایدههای او آشناست. حالا میدانید از شما چه انتظاری دارد. میدانید از این اثر چه به دست خواهید آورد. برلین معجزه میکند و خودش خوب به این مسئله آگاه است، خونسرد ایستاده تا ما هم این موضوع را درک کنیم و خودمان را به دستان تفکر او بسپاریم. فصل سوم شروعی است بر اوج هنر او، در همه چیز ممکن شده.
● زمانهای آرامش، فصل چهارم: «رمانتیکهای میانهرو»
در چهارمین فصل، برلین وقت را اصلا تلف نمیکند و مستقیم میرود سراغ بحث خود و موضوع را عنوان میکند: سه متفکر آلمانی، دو فیلسوف و یک هنرمند که پایههای جنبش را استوار کردند، و آن را به دستان آشفته رمانتیکهای تندرو سپردند. اولین نفر، فیلسوف معروفی است که از رومانتیسم بیزار بود. از تمام چیزهایی که جنبش به آن عشق میورزید، دوری میکرد، و هنوز بزرگترین نقش را در جنبش بازی کرد، همسایه نزدیک گئورگ هامان و دوست صمیمی هِردِر: امانوئل کانت. چیزی که کانت را مهم میکند، ستایشگری او از علم و سرمستی او از آزادی انسان است. او جامعه و زمانه آلمانی خویش را کامل جذب کرد و از آن مفهومهایی را آفرید که بنیانهایی شدند برای بسیاری اندیشهها، چه در زمان خود و چه بعد از آن که همیشه کانت یک غول مهم بود، و البته این میان رمانتیکها هم بسیار از او استفادهها داشتند. برلین در پاراگرافهای فشرده خویش در صفحاتی ممتد کانت را (البته کوتاه همراه شفتزبری،) بحث میکند. دومین نام شیلر است.
مردی که رسالات فلسفی و نمایشنامههایش باقی است، دومین انسانی که برلینْ آزمند، بررسی و تحلیلاش است. برلین نشان میدهد که شیلر مفصل در مورد آزادی حرف زده، بحث کرده، و بعد میرود به سراغ بررسی شیلر. همانند تمام بررسیهای کتاب، برلین همهجانبه موضوعاش را نشانمان میدهد. تنها کافی است صبور خطوط را بخوانیم و چیزی را از دست ندهیم. سومین نام، یک فیلسوف دیگر، و البته مرید کانت است: فیتشه؛ انسانی عاشق که گفته: «همین که نام آزادی را میشنوم دلم باز میشود و میشکفد حال آنکه با شنیدن نام ضرورت به گونهای دردناک میگرید و تنگی میکند.» و همین انسان نظرش را ساده بیان کرده: «فلسفه انسان چنان است که فطرت او، نه فطرت او چنان که فلسفهاش.» فصل مفصل چهارم، عشقورزی برلین است به مفهومهای آزادی که در بیان این سه تن تجلی مییابد. برلین در اینجا روح آزاداندیش خویش را تمام قد نشانمان میدهد. هر چند متمرکز بر سه نام است، اما باز هم هر جا که لازم باشد به سراغ موضوعات دیگر میرود، تا هیچ چیزی کم نباشد. فصل چهارم نفسگیر است و البته، جذاب، واقعا جذاب.
● آخرین تصویرها، فصل پنجم: «رمانتیکهای تندرو»
حالا قطعههای پازل تقریبا کنار هم شکل گرفتهاند. برلین توانسته بیشتر نظارتش در مورد جنبش رومانتیسم را بیان کند، و زمان آن رسیده که به تصویرهایی نهایی برسیم. آخرین تصویرهای کتاب، بررسی جنبش رمانتیکها در اوج خود است. زمانی که هر چه بود، در تندروی رمانتیکی خلاصه شده بود: حرکت در حداکثر توان ممکن. مبحث را با نظریه ویلهلم شلگل شروع میکند، و این میشود مبنایی برای کار او: نظریه فیشته درباره شناخت، انقلاب فرانسه، و رمان مشهور گوته به نام «ویلهلم مایستر». حالا زمان آن رسیده که برلین مفصل مثال بزند، مفصلتر بحث کند و واضحتر نشان بدهد. از بحث فیشته میرسد به دو مفهوم بنیادی: عمق و نوستالژی و پارانویا. سپس انقلاب فرانسه را در شکلهایش و معانیاش نشان میدهد: انقلابی که در نبوغ متولد شد و خود، خویشتن را کشت. اما مفاهیم پایهای را بنیان نهاد که روح انسان را در خویش تازه کرد. بعد از یک تحلیل مفصل در باب انقلاب، نوبت میرسد به رمان گوته: شرحی از خودسازی انسانی نابغه، و تسلط بر خویشتن، «یعنی توصیف اینکه انسان چگونه میتواند بر خویشتن مسلط شود و با اِعمال آزادانه اراده اصیل و نامقید، بدل به چیزی بشود.» رمان بحث میشود و تاثیرهایش بیان میشوند. بعد برلین خواننده را آماده میکند تا آخرین قدم را بردارد. به پایان کتاب نزدیک میشویم.
● سرزمین آغازها، فصل ششم: «تاثیرات پایدار»
آخرین فصل کتاب قدرتنمایی برلین است. نزدیک به ۲۰۰ صفحه خواننده را پیش برده و او را از این سوی اروپا به آن سو کشانده، انسانهای گوناگون و تفکرهای مختلف را عرضه کرده، تا به یک پاراگراف کوتاه برسد، پاراگرافی که کتاب را در خود خلاصه میکند: تمام ریشهها را بررسی کردیم و حالا یک مفهوم، نه یک معنا، از رومانتیسم قابل عرضه شدن است: «باری، پایههای عمده رومانتیسم بدین قرار است: اراده، یعنی این عقیده که چیزها ساختاری ندارند، و اینکه انسان میتواند چیزها را بدانگونه که میخواهد شکل ببخشد و چیزها در نتیجه همین فعالیت شکلبخشی انسان بهوجود میآیند و بنابراین مخالفت با هر گرایشی که میکوشد تا واقعیت را چنان بنمایاند که گویی شکلی قابل مطالعه دارد و میتوان آن را به قلم آورد، فرا گرفت، به دیگران انتقال داد و به شیوه علمی بررسی کرد.» (صفحه ۲۰۴ کتاب.)
بعد از این است که آیزایا برلین از یک اصل کلاسیک یونان باستان پیروی میکند: بعد از یک نمایش نفسگیر، نمایشی کوتاه اجرا میشد، تا تاثیر هولناک اثر را در بیننده تلطیف کند، کاتارسیس نامیده میشد، و هنوز در تعریف دقیق آن ماندهاند. کاتارسیس برلین، نگاهی است آرام و خونسرد به روند موسیقی در زمانهای که رومانتیسم زنده شد، نفس کشیدن را آغاز کرد، شور گرفت و دنیا را در خود فرو برد، و انسان را آماده نمود تا در رئالیسمی سرد فرو رود. فصل بهار ادبیات جهان کوتاه بود و البته تاثیرگذار، شاید این نظریه واقعا قابلقبول باشد که هیچ وقت نمیتوان انسان را دیگر از زیر سایه رومانتیسمها بیرون کشید.
● خطوطی از طلا
آیزایا برلین، در «ریشههای رومانتیسم»، خود را با تمام وجود در بررسی موضوع رها میکند، نمیدانیم این اثر نتیجه چه مدت زمانی از کار ممتد است که اینچنین غنی است؛ ولی از یک چیز میتوان مطمئن بود؛ اگر میخواهید نبوغ واقعی، کار شده و زنده را ببینید، آیزایا برلین را از دست ندهید، ناامیدتان نمیکند. «بنابراین آنچه از رومانتیسم حاصل شد لیبرالیسم بود و مدارا، بزرگواری بود و پیبردن به نقصانهای زندگی و نیز افزایش ادراک عقلانی ما از خویشتن. البته رمانتیکها خود هرگز به این پیامدها فکر نمیکردند، اما فراموش نکنیم که رمانتیکها همان کسانند که بیش از دیگران بر پیشبینیناپذیری فعالیتهای انسان تاکید نهادند و از این حیث آموزه ایشان درست بود. آنان به چاهی که خود کنده بودند افتادند. چیزی را هدف گرفتند اما از بخت خوش ِ ما آنچه کردند پیامدی دقیقا خلاف آن داشت.» (آخرین پاراگراف کتاب.)
سید مصطفی رضیئی
ریشههای رومانتیسم
آیزایا برلین
ترجمه : عبدالله کوثری برنده کتاب سال ۱۳۸۶
ناشر: نشر ماهی
چاپ دوم، بهار ۱۳۸۷
شمارگان: ۲۰۰۰ نسخه
قیمت: ۵۵۰۰ تومان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست