سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
ترکیـب زیبـا و نامتعـارف «کمـدی» و«درام»
تاثیرات دردناک هر عمل ناروا و فاجعهباری در زمان و لحظاتی غیرمنتظره به سراغ خود آدم میآید و اگر چنین عملکردی زندگی دیگران را ساقط کند، در آن صورت چه بسا که تاثیراتش همه لحظات زندگی انسان را به تنگنا بکشاند و او به عنوان یک شخص خاص و گناهکار به مردهای متحرک بدل شود، مگر آنکه...
نمایش«وقتی دنیا سبز بود» به نویسندگی مشترک«جوزف چایکین» و«سام شپارد» و به کارگردانی«کامبیز بنان» بخش پایانی این مقوله را به شکلی دراماتیک نشان میدهد.
این نمایش با شیوه اجرایی معینی که در آن به طور متناوب از حالت«ایستا» و«متحرک» بازیگران استفاده شده، از آغاز تا پایان پیش میرود. ابتدا از بلندگو، گفتاری پخش میشود که به دیالوگ شباهت ندارد و بیشتر نوعی برونفکنی درونیات پرسوناژ نمایش است که گاهی به گفتاری یکسویه و نهایتا به«مونولوگ» هم شباهت پیدا میکند. هدف از کاربری و کارکرد این گفتارها و دیالوگهای روایی، ارائهبخش پنهان و ضمنی داستان نمایش است و همزمان نیز با رویکردی روانشناختی، درون و زوایای نادیده روان پرسوناژها در لعابی از لحن و مضامین کمیک و خندهدار، بروننمایی میشود. در این کاربریهای دراماتیک، از بلندگو به عنوان«راوی» و نیز«صدای ذهن آدمهای نمایش»، یعنی خود پرسوناژها، استفاده شده. آنها با میزانسنی ایستا و با استفاده از شگرد معمول«عکاسی» با یک ژست ثابت و بدون دیالوگ، رو به تماشاگران قرار میگیرند. در این موقعیت دراماتیک، خود آنها همچون«تصویر» یا«عکس» به نظر میرسند و صدای بلندگو«صدای ذهن و زبان» آنها میشود و باید اذعان داشت که در همین نگرش کارگردان نوعی«پوسترسازی» نمایشی از پرسوناژها هم مشهود است. کارگردان به تناوب از این شیوه برای«تاکید» و«بیان ضمنی» بخشی از داستان زندگی پرسوناژها بهره میگیرد.
ابزار صحنه، مختصر و اغلب به چیزهایی که در داستان نمایش هم به آن اشاره شده، محدود میگردد؛ این خلوت بودن نسبی صحنه با نوع پرسوناژی که«خلوت گزیده» و دچار عذاب وجدان است، تناسب و همخوانی دارد؛ پرسوناژ مورد نظر، دوست خودش را به خاطر حادثهای بسیار قدیمی که مربوط به چندصد سال پیش است، کشته و حالا در درونش با عواقب آن«دست و دل به گریبان» است. این پرسوناژ در چهره، رنگ و نوع لباس، حالات راه رفتن و شکل پنجههای پایش و نیز خمیدگی و تکیدگیاش، همه خصوصیات مردی را که از درون آسیب دیده، نمایان میسازد و در این رابطه بازی بسیار درخشان و به یادماندنی«امیر کربلاییزاده» یکی از نقطه عطفهای اجرا به شمار میرود. او حتی در موقعیتهای ایستا و بدون دیالوگ، بر تماشاگر تاثیر میگذارد. از ژست و حالت در همه سطوح فیزیکی بدن و نیز از شیوه بیان معینی استفاده میکند؛ طوری که، از شدت رقت باری تا حدی کمیک به نظر میرسد و این در دیالوگهایش هم انعکاس داده شده است.
این پرسوناژ را باید به شکل «پارادوکسیکالی» یک پرسوناژ بسیار جدی و همزمان کمیک به حساب آورد، چون خودش و نوع زندگی مخفیانهاش همچون یک «پارادوکس به نظر میرسد؛ خصوصا آن که ، این قاتل دوست خود بسیار مهربان هم هست.»
نمایش که پیش میرود، در کنار گفتارهای یک سویه داستانی با دیالوگهای ترکیبی «روایی- نمایشی» خوبی روبهرو میشویم: «تو خانواده ما باید صد سال بگذرد تا اثر یک توهین از بین برود و بعد از آن هم فقط یک زن میتواند وضع را درست کند»، «وقتی قطار دور میشد، اونا هی کوچک و کوچکتر میشدند»، «نمیخورم که سیربشم، میخورم تا تموم بشه»، «میدونستی هیتلر هم گیاهخوار بوده؟»، «دیگه داشتیم به هم عادت میکردیم»، «من با همه اینها یک غذا از مرگ درست کردم» و... این دیالوگها و روایتهای جنبی سبب «بازآوری ذهنی» و «بازخوردی کردن» حادثه ارتکاب قتل شده است. ضمنا دیالوگهای روایی که از زبان خود پرسوناژ مرد بیان میشود، گاهی به گمانههای ذهنی «بصری» میانجامد؛ ضمن آنکه، خود پرسوناژ هم مضمون حرفهایش را عملا با حرکات و حالات، به اقتضای موقعیت روحی و روانیاش به شکلی نمایشی نشان میدهد.
نمایش «وقتی دنیا سبز بود» به نویسندگی مشترک «جوزف چایکین» و «سام شپارد» و به کارگردانی «کامبیزبنان» نمایشی داستان محور و همزمان پازلگونه و معمائی و در کلیت خود یک کمدی «جنایی رواشناختی» است، در آن پرسوناژها مهمترین عناصر ساختاری و داستانی نمایش محسوب میشوند.
به همین دلیل، شخصیت پردازی پرسوناژهای اصلی الزامی شده و البته، این حادثه الزامی و تعیین کننده هم اتفاق افتاده، یعنی پرسوناژهای زن و مرد نمایش شخصیت پردازی شدهاند و تماشاگر به زندگی و دنیای درونی آنها پی میبرد و ارتباط دو سویه پرسوناژ و تماشاگر محقق میگردد. گاهی پرسوناژها روبه تماشاگران حرفهایشان را میزنند و این به حس آمیزتر شدن نمایش منجر شده است.
کارگردان در رابطه با حرفهآشپزی پرسوناژ مرد، از طریق بازیگران، در صحنه دارچین، آرد و ادویهجات به اطراف میپاشد و تکههایی از صیفیجات و سبزیجات را هم به صحنه میآورد؛ این ترفند هنرمندانه، حس بویایی تماشاگر را هم در ارتباط با موضوع جنبی نمایش، فعال و در کل، اجرا را حسآمیزتر و درک شدنیتر میکند. در یکی از صحنهها بازیگر مرد زیر تخت میرود و روی تخت با ملافه سفیدی تماما پوشانده میشود، که کنایهای از کفن و متعاقبا، مردهای متحرک است که فقط از لحاظ فیزیکی و جسمی زنده است. شیوه روایت پرسوناژ مرد بسیار تعلیق زا و نمایشی است؛ او خیلی تدریجی همه داستان را نقل میکند. رویارویی او با یک زن گزارشگر که در اصل دنبال گمشدهای میگردد و برای پیجویی موضوع قتل هم آمده، بخشهای معینی از نمایش را به یک «دوئودرام» یا نمایش دو نفره مهیج و معمائی و همزمان کمیک، تبدیل میکند و نشان میدهد که گزارشگر همانند آنچه در داستانهاو فیلمهای پلیسی یا کارآگاهی مطرح میشود، دنبال ردگیری چگونگی و همزمان پیجویی علت یابی مرگ کسی است که در پایان نمایش معلوم میشود که «پدر» خود او بوده است. این «مرگ» نهایتا و به طور متناقض و پارادوکسیکالی سبب «زندگی» جدیدی برای او میشود، چون با قاتل پدرش که در اصل دوست او هم بوده است، ازدواج میکند و پرسوناژ مرد را که به علت عذاب وجدان هرگز خوب نخوابیده است، به خوابی عمیقفرو میبرد؛ این خواب عمیق میتواند تاویل زا و تلویحی هم باشد و شکل مطلوبی از یک مرگ خاص به حساب آید یا دستیابی به یک آسودگی و آرامش دائمی تلقی گردد.
«رویا بختیاری» که در نقش گزارشگر ظاهر میشود، بازیزیبا و قابل تاملی ارائه میدهد. او با انعطاف بدنی زیاد و بهرهگیری از حرکات و حالات مناسب و درخور، ثابت میکند که بازیگری توانمند و با استعداد است. هیچ کدام از این دو بازیگر محوری نمایش از نقش بیرون نمیزنند و کاملا همان پرسوناژهای مورد نظر متن را روی صحنه نشان میدهند. طراحی صحنه که حاصل ذوق «جواد مرآتی» است با مضمون و فضای نمایش مناسبت دارد و فضای کافی را هم برای بازی بازیگران در اختیارشان میگذارد. ضمنا هیچ ابزار و اشیای اضافی هم در صحنه نیست. موسیقی نمایش بسیار ساده و متناسب با وجوه روایی و نمایشی اجراست و به توالی و تناوب لحظه به لحظه زمان اشاره دارد. ضمنا سبب تعمیق جنبههای حسآمیز دادههای نمایش شده است.
طراحی لباس نیز که به ابتکار «مریم محمدی» اشاره میکند، از لحاظ رنگ و مدل به بیرونی شدن حالات و وضعیت درونی پرسوناژها کمک کرده است. «نوید فرح مرزی» نیز به عنوان طراح گریم و نیز چهرهپرداز در کل، دستکار و ذهنکار خلاقانهای ارائه داده است؛ او بازیگرها را از ریخت و قیافه معمولیشان به در آورده و به آنها حالت پرسوناژ بخشیده است، نوردهی نمایش نیز با موضوع اجرا و فضای ذهنی پرسوناژها همخوانی دارد. استفاده از ویدئو پروجکشن برای تداعی خاطرهوار و بازگشت ذهنی به گذشته نیز کاربری موجز و مناسبی پیدا کرده است. «کامبیز بنان» به عنوان کارگردان نمایش «وقتی دنیاسبز بود» در انتخاب نمایشنامه و اجرای آن بسیار موفق است. زیبایی اجرا نشان میدهد که او در هدایت بازیگران و چگونگی شکلدهی بازی آنها موثر بوده است. میزانسندهیهای بازیگران و اشیاء و ابزار صحنه، متناسب با محتوا و مخصوصا موقعیتها و مضمون دیالوگها، طراحی و شکلدهی شدهاند؛ هماهنگی کلیه عناصر ساختاری اجرا نشانگر توانمندیهای هنرمندانه «کامبیز بنان» است.
در پایان نمایشاز داستان پازلگونه گرهگشائی میشود و تماشاگر در مییابد که زن گزارشگر کسی جز دختر مقتول نیست که به دیدار قاتل پدرش آمده است و البته کینهای هم در دل ندارد، زیرا خودش پس زمینه تاویلآمیز و تلویحی غمناکی از گذشتهاش دارد و ضمن درک و شناخت موقعیت اسفبار و تراژیک مرد قاتل، نسبت به او هم سویی عاطفی پیدا میکند و فکر ازدواج با او را دارد. حادثه نهایی «ازدواج» که در تقابل با حادثه «قتل» در آغاز نمایش است و حالتی متباین دارد تلویحا «به عشق قدیمی و اولیه زن نسبت به دوست پدرش ( یا همان پرسوناژ قاتل) در همان اوائل جوانی نیز اشاره دارد؛ به این ترتیب، کمدی روانشناختی و پازل گونه و داستانی «جوزف چایکین» و «سام شپارد» که رگههای قابل توجهی از «درام» را هم در خود دارد، نهایتا «با پایانی خوش به آخر میرسد و خاطره نمایشی زیبا و به یاد ماندنی هم برای تماشاگر میماند.
نویسنده : حسن پارسایی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی ایران مجلس خلیج فارس بابک زنجانی قوه قضائیه دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان مجلس یازدهم محمدباقر قالیباف
قوه قضاییه هواشناسی شهرداری تهران تهران سیل شورای شهر تهران دستگیری آموزش و پرورش سلامت پلیس قتل شورای شهر
قیمت دلار خودرو قیمت طلا سایپا ایران خودرو بازار خودرو دلار تورم بانک مرکزی قیمت خودرو مالیات ارز
تلویزیون سینمای ایران سریال سینما فیلم تئاتر موسیقی دفاع مقدس رسانه ملی بازیگر محمدرضا گلزار کتاب
سازمان سنجش شورای عالی انقلاب فرهنگی آموزش عالی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه عربستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال وحید شمسایی بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر
هوش مصنوعی اینترنت تبلیغات فناوری اپل همراه اول پهپاد گوگل روزنامه آیفون
داروخانه سازمان غذا و دارو خواب کاهش وزن بارداری دیابت طول عمر سلامت روان قهوه فروش اینترنتی دارو آلزایمر