پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن داریم اما


جهانی شدن داریم اما

ازهنگامی كه نظریه گفت وگوی تمدن ها یابعدا فرهنگ ها ی آقای سید محمدخاتمی به عنوان نظریه ای فرهنگی ودربرابرچالش های ناشی ازپارادایم جهانی شدن مطرح شد,اندیشمندان بسیاری درباب حدودمعرفت شناختی وبردسیاسی وجهانی آن به بحث و بررسی پرداختند

ازهنگامی كه نظریه گفت وگوی تمدن ها یابعدا فرهنگ ها ی آقای سید محمدخاتمی به عنوان نظریه ای فرهنگی ودربرابرچالش های ناشی ازپارادایم جهانی شدن مطرح شد،اندیشمندان بسیاری درباب حدودمعرفت شناختی وبردسیاسی وجهانی آن به بحث و بررسی پرداختند.ازجمله آن كه:آیااین نظریه می تواندچونان پارادایمی جدیددربرابرجهانی شدن عرض اندام كند؟آیااین نظریه توانایی تبدیل شدن به گفتمان یاپارادایم رادارد؟نگاه نظریه گفت وگوی بین فرهنگ هاچه سویه های نوینی به تنوع فرهنگی موجودجهان می گشاید؟و...

مطلبی كه ازپی می آیدبازنوشت سخنرانی ای است كه درمراسم افتتحاحیه گفت وگوی بین تمدن های آسیایی درهفدهم فوریه۲۰۰۱درتهرن ایرادشده است.

همچنان كه جهان در عصر حاضر به سمت هزاره سوم به پیش می رود، پدیده جهانی شدن، كماكان تلاش دارد تا بر هر جنبه ای از فكر و ذهن ما تسلط یابد. ما باید از پدیده جهانی شدن با قدرشناسی سخن بگوییم یا با استهزا و تمسخر؟ جهانی شدن همچنان بر زندگی ما سیطره خواهد داشت؛ جهان در حال منقبض شدن است و جوامع به طور فزاینده، به هم وابسته می شوند. پس منطقی است ما چنین بیندیشیم كه در این شرایط آیا همچنان می توانیم از چندگونگی فرهنگی دم بزنیم؟ و اینكه آینده فرهنگ های مختلف چه خواهد بود؟ در واقع، دو مكتب فكری وجود دارد كه بحث مجادله برانگیزِ تأثیر جهانی شدن بر فرهنگ های گوناگون را توضیح می دهند.

از یكسو، دیدگاهی وجود دارد كه بر تجانس فرهنگی تاكید دارد؛ كه مشخصه آن، رشد یك بازار الكترونیكی بین المللی و رواج فرهنگ غربی _ آمریكایی پاپ، در جهان است. این بدین معنی است كه جهانی شدن به یكی شدن فرهنگها منجر خواهد شد و وجه اشتراك فرهنگهای مختلف، در كمترین سطح خواهد بود.

چنین جهانی، انگلیسی زبان خواهد بود كه افراد در آن، از طریق تكنولوژی پیوند می یابند و در آن، سیستم بازار آزاد و دموكراسی سیاسی برتری خواهد داشت. در فرآیند جهانی شدن، جهان تا اندازه زیادی، ذیل چارچوب ارزشهای غربی لیبرال یكدست خواهد شد و سنت های جوامع و فرهنگ های مختلف در درون این فرهنگ تحمیلی، ذوب شده و همه تفاوت های فرهنگی و نژادی بی اعتبار خواهند شد. در مقابل، دیدگاه دیگری وجود دارد و بر این باور است كه جهان عمیقاً در سطح زبان، فرهنگ، تاریخ و مذهب و هنجار متنوع است و شایسته است كه ما به فرهنگها و زبانهای مختلف احترام بگذاریم. این دیدگاه معتقد است كه به علت وجود مقاومت علیه یكسان سازی فرهنگها، جهانی شدن، رشد موفقیت آمیزی نخواهد داشت.

در حقیقت، تنش بین تنوع فرهنگی و یكسان سازی فرهنگها، از آغاز فرآیند جهانی شدن افزایش یافته و شدت گرفته است. ما پیوسته از خودمان می پرسیم: آیا ما می توانیم به صورت یك كل، در جهان یكدست شده، منسجم باشیم؟ یا اینكه، می توانیم گوناگونی فرهنگها ، نژادها و عقاید را به طور موفقیت آمیزی، در چارچوب یك دموكراسی سیاسی تحمیل شده، حفظ كنیم؟

چالش بر سر این نیست كه ما چگونه می توانیم اشتراكات خود را بیابیم و اینكه چگونه می توانیم تجانس و یكرنگی را ایجاد كنیم؛ این خیلی ساده است. چالش بر سر این است كه ما چگونه می توانیم پیشرفت كنیم، حمایت شویم و آگاهی فرهنگی و كارایی خود را همچنان در جهانی كه تعدادی الگوی مصرفی مشترك دارد، حفظ كنیم و از طریق نوعی تكنولوژی الكترونیكی مشترك، یكدست شویم، اما به رغم این، در برابر یكسان سازی نیز مقاومت كنیم. به عبارت دیگر ، چالش بر سر این است كه چگونه می توانیم تنوع فرهنگی خود را به رغم وجود پدیده جهانی شدن حفظ كنیم.

با وابستگی فزاینده ای كه به واسطه جهانی شدن پدید آمده است، جوامع همچنان تمایل دارند برای حفظ تنوع و نگهداشتِ تفاوتهای فرهنگی، مقاومت بیشتری از خود نشان دهند. ما همچنان بر حفظ فرهنگ، سنت و معیارها و هنجارهای خود مصر خواهیم بود. ما حق داریم بگوییم كه باید ارزشهای خود را حفظ كنیم و مجبور نیستیم خود را با ارزشهایی كه نمی شناسیم و نمی توانیم به آن افتخار كنیم، تطبیق دهیم.جدا از یكدست شدن، جهانِ جهانی شده، سرشار از تفاوتهاست و این خوب است زیرا همیشه همین تفاوتها، انسان را به سمت جلو هدایت می كند. حالا، ما باید قادر باشیم و بتوانیم با فرهنگهای مختلف و با تفاوتها، كنار بیاییم. به عنوان انسان های عقلانی كه قادر به تفكر انتقادی و آگاهی فرهنگی هستیم، حالا می دانیم كه حق انتخاب داریم و تنوع، می تواند برای ما عظمت و شكوه پدید آورد.

این امر به اینكه ما چگونه با تفاوتها كنار بیاییم، بستگی دارد؛ بستگی به چیزی دارد كه برای ما متفاوت است. برای مدت زمانی طولانی، در گذشته ، تفاوت همواره زمینه ای برای خصومت و قوم كشی بوده است. در گذشته، پیدا كردن زن، مرد، گروه و ملت و فرهنگ متفاوت با ما، منجر به تمسخر، حمله كردن و اغلب نابودكردن آنها می شد. همین نگرش (پست تر دانستن دیگران) باعث شد كه قرن بیستم مملو از تعارضها و خشونتها باشد. به واسطه این دیدگاه غلط، تفاوت داشتنِ سایر انسانها با ما، مساوی بود با كشتن آنها. اما امروزه، می دانیم كه این تفاوتها برای ما استفاده بهتری دارد. امروزه، وقتی با تفاوتها مواجه می شویم، از خودمان می پرسیم كه فرق آن با ما چیست ؟ امروزه، ما بهتر می توانیم نسبت به تفاوتها، پاسخ مناسب دهیم .

بنابراین، نظام آموزشی ما باید قادر به پذیرش این مسئولیت بزرگ باشد تا به توسعه مطالعات میان فرهنگی، به ویژه بین كودكان، توجه بیشتری نشان دهد. قطعاً، توانایی ما برای تولید نسل های آینده با تحرك بالا و نیز شهروندان بین المللی، ما را قادر می سازد تا به طور مؤثر و كاراتری كار كنیم.

به طور خلاصه، امنیت مان، رونق اقتصادی مان و نفوذ اخلاقی مان در جهان، به موفقیت مان در رشد و پرورش «شهروند» ی وابسته خواهد بود كه بداند چرا تنوع فرهنگی، همچنان در این جهانِ به هم پیوسته، مورد توجه است.

این چالشی است كه نظام آموزشی مان، باید در سه سطح در آن درگیر شود : در سطح فرهنگ، سطح زبان و در سطح عقاید. شاید درگیرشدن در سطح فرهنگ، مشكل تر باشد. این بدین دلیل است كه ما همیشه با دیگران متفاوت هستیم. از نظرِ خودمان، همیشه در شگفتیم كه چرا دیگر افراد شبیه ما نیستند.

همچنان كه جهانِ جهانی شده مان، به طور مداوم، كوچكتر می شود و همچنان كه پیشرفتهای تكنولوژیكِ سریع، ما را قادر می سازد تا با فرهنگ های متفاوت با فرهنگ خودمان، تماس داشته باشیم، برای ما آسان نخواهد بود كه به عملكرد های اجتماعی ویژه، یا حتی پیشداوری در مورد فرهنگ های دیگر بپردازیم. به طور آشكار، نهادهای آموزشی مان، همه تفاوت های فرهنگی در دوره تحصیل را تحت پوشش قرار می دهند. با این حال، بخش به هم پیوسته ای از تجربیات آموزشی و یادگیری مان، باید تلاشی آگاهانه برای توسعه این نگرش و عقیده را دربر گیرد كه ما با استقبال و گشاده رویی، با دیگر فرهنگها و دیگر هنجارهای مختلف اجتماعی، مواجه شویم.به همین نحو، خطر واقعی از این ناشی می شود كه ما آنچه كه واقعاً هستیم، فراموش كنیم. با جهانی شدن یا بدون جهانی شدن، گوناگونی فرهنگها، با ما همراه خواهد بود و هرگز از ما دور نخواهدشد؛ گوناگونی فرهنگها همواره، همراه ما خواهد بود، بنابراین، باید آمادگی مواجهه با آن را داشته باشیم.

روزاریو.جی. مانالو

ترجمه : اشرف رازی