چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

دشواریهای اجرای ماکس فریش


دشواریهای اجرای ماکس فریش

نقد تاتر اجرای نمایش «دیوار چین» از «ماکس فریش» در تآتر شهر

کار فریش مجموعه‌ای از تآتر «پوچی» «فاصله‌گذاری» و دیدی سیاسی است کار فرهنگ، اجرایی ساده در حد ارزشهای نخستین نمایش متن است.

تأثیرپذیری «ماکس فریش» از جریانهای گوناگون نمایشی دنیا، همواره دشواریهایی را در اجرای آثارش بوجود می‌آورد، زیرا از یکسو کارگردان باید شناخت دقیقی در شیوه‌هایی که بر «فریش» تاثیر نهاده‌اند، داشته باشد و هم میزان و تلفیق این تاثیرات را در آثار «فریش» بشناسد. این دو دشواری، بعلاوه ساخت چند ساحتی آثار «فریش»، باعث میشوند که آثارش در اجرا، خوب از کار در نیاید و همواره ابعاد پنهانشان، از دید کارگردان و بالنتیجه، تماشاگر نادیده بماند.

● تآتر پوچی و برشت

«ماکس فریش» از دو جریان مهم تئاتری تاثیر می‌پذیرد، نخست تئاتر پوچی و دیگر شیوه «برشت». این هر دو گسترده‌های بسیار وسیعی در نمایش هستند که برای شناخت دقیق آنها، مطالعات و پژوهشهای مداوم و عمیقی مورد نیاز است و بی‌شناخت آنها، نزدیک شدن به «فریش» دشوار می‌نماید.

«فریش» از مجموع دیده‌های پوچ‌گرایان و شیوه فاصله‌گذاری «برشت» و دید سیاسی خود، طنزی را بنا می‌کند که کمابیش همان چیزی است که اکنون «طنز سیاه» نام گرفته است.

نمایشنامه «بیدرمان و آتش‌افروزان» فریش، نمونه کامل و رسائی برای شناخت این گونه تاثیرپذیریها و تلفیق آنها در ذهن نویسنده است. زیرا همه این عوامل، بعلاوه دید تند سیاسی «فریش» در آن آشکار است.

● نظر «اسلین»

«مارتین اسلین» منتقد مشهور تئاتر در کتاب «تئاتر پوچی» در بخش کوتاهی دربارهٔ «فریش»، شخصیت نمایشی او را در نمایشنامه «بیدرمان و ....» تحلیل می‌کند. او در این نوشته، تاکید می‌کند، که وجود سه تن آتش‌افروزانی که بخانه مردی بنام «بیدرمان» رفته‌اند، میتواند کنایتی از چندین مسئله اجتماعی ـ سیاسی باشد. «اسلین» معتقد است که رابطه این سه نفر با بیدرمان میتواند، اشاره‌ای به روشنفکران زمان «فریش» باشد که بدنبال ایده الهایی نظری به ماجراجویی می‌پردازند، اما حقیقت واقعه چنین نیست: زیرا که تنها پاره‌ای از روشنفکران ـ یکی از آتش‌افروزان ـ دقیقا با تئوریها آشنا و بدان اعتقاد دارد، و بقیه، تنها به صرف ماجراجویی وارد جریان کار شده‌اند.

بعضی‌ها، این رابطه را اشاره‌ای به روی کار آمدن «هیتلر» می‌دانند. کسی که جلوی چشم صاحب‌خانه، بشکه‌های باروت را برای انفجار جامعه آماده می‌کرد و چاشنی‌ها را کار می‌گذاشت.

و در نهایت عده‌ای هم، آتش‌افروزان را نمادی از ورود کمونیست‌ها به یکی از دوره‌های حکومتی رومانی میدانند، که باعث انفجار این حکومت شد.

● آرایش چینی

به هر حال، با این برداشت می‌بینیم که کار «فریش»، کاری دشوار است. نمایشنامه «دیوار چین» که اکنون بر صحنه تئاتر شهر است، در واقع نمودار تمایلی است که «فریش» به شیوه‌های برشتی داشت، زیرا، «برشت» بسیاری از آثار خود را با آرایش‌ چینی نوشت، بعنوان نمونه: «زن خوب سچوان» یا کتاب پنج جلدی «چرخش و پیچش‌های متی».

در «دیوار چین» نویسنده بیشتر از دیگر آثارش به «برشت» نزدیک می‌شود و از شیوه فاصله‌گذاری او، بیش از پیش استفاده می‌کند. در حالیکه تاثیرپذیری‌اش از تئاتر پوچی تنها از یک دید کلی قابل توجیه است. این حالت را بویژه در زمانی که «روشنفکر» نمایش دچار یاس می‌شود، می‌توان دید، اما، بطور کلی نمایش دیوار چین، از ارزشهای نمایشی کمتری، نسبت به دیگر آثار این نویسنده برخوردار است، و او بجای تمثیل، بیشتر از شخصیتهای واقعی استفاده کرده است.

● اجرای نمایش

اجرای نمایشنامه «دیوار چین» در تئاتر شهر، با کارگردانی داریوش فرهنگ و جمعی از بازیگران، در واقع اجرایی بسیار ساده و بدون حادثه و خلاقیت‌های تازه است.

در این اجرا، متن، همانطور که هست پیاده می‌شود و ارزشهای اجرایی آن، از ارزشهای اولیه و مقدماتی متن فراتر نمی‌روند. تنها طراحی «فرهنگ» و قرار دادن، بازیگر نقش «روشنفکر» یا «امروزی» در میان تماشاگران، جرقه‌ی تازه و هوشیارانه است، زیرا، این طراحی، میتواند تاکیدی بر «امروزی» بودن روشنفکر باشد.

در جای دیگر نیز، عبور متناوب و گاه بگاه پاره‌ای از بازیگران و یا گروه آنها، از عرض صحنه، کنایه‌ای از تکرار وقایع تاریخی در متن رویدادهای بعد از آنهاست، که البته این پرداخت، تاثیر زیادی بر اجرا نمی‌گذارد.

سودجویی از فاصله‌گذاری نیز، که جای کار زیادی در این نمایش دارد، تنها در پرداخت بازیگر نقش «روشنفکر» عملی شده و بقیه، از این پرداخت بی‌بهره مانده‌‌اند.

در بازیها، بیشتر از بقیه میتوان بر بازی مهدی هاشمی در نقش روشنفکر و نوروزیان به نقش خاقان چین تکیه کرد. بازی هاشمی، خوب و یکدست است. او بر متن تسلطی آشکار و موفق دارد، و بازی نوروزیان، بویژه بهنگام ورود به صحنه، بسیار زیبا است.

منبع: جوانان رستاخیز

رضا اعظمی