سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

آیا زمین تحمل یک عصر طلایی نفتی دیگر را دارد


آیا زمین تحمل یک عصر طلایی نفتی دیگر را دارد

تحلیلگران حوزه انرژی صحبت از آغاز یک «عصر طلایی» برای تولید نفت و گاز در شرق مدیترانه و نقاط دیگری از جهان می کنند

تحلیلگران حوزه انرژی صحبت از آغاز یک «عصر طلایی» برای تولید نفت و گاز در شرق مدیترانه و نقاط دیگری از جهان می‌کنند. در کمال تعجب کشورهای شرق مدیترانه همچون قبرس و همچنین مناطق مختلف دیگر جهان همچون کنیا، داکوتای شمالی، گویان فرانسه و سومالی می‌توانند به صادرکنندگان مهم نفت و گاز تبدیل شوند.

روی هم رفته برخلاف تصور بسیاری از مدیران صنایع که از ماه‌ها پیش نگران کمیاب شدن منابع هیدروکربنی هستند، جهان به زودی به یک دوره افزایش تولیدات پتروشیمی وارد خواهد شد. علاوه بر این در حالی که روزهای قدرت اوپک به شماره افتاده، آمریکای شمالی به دوره استقلال در زمینه انرژی نزدیک می‌‌شود.

مساله‌ای که تحلیلگران به آن اشاره نمی‌کنند این است که همزمان با اینکه آغاز این عصر طلایی قدرت‌های ثروتمند را تکان می‌دهد و نیروهای جدید منطقه‌ای ایجاد می‌کند، در عین حال، باعث شتاب یافتن فرآیند ذوب شدن یخ‌های قطب شمال و زیر آب رفتن مناطق بیشتری از کره زمین نیز می‌شود. ورود چنین حجمی از منابع به بازار انرژی موجب کاهش قیمت نفت خام و گاز طبیعی شده و انگیزه مردم برای کاهش مصرف را پایین می‌آورد. جیمز‌هانسن استاد مطالعات زیست‌محیطی دانشگاه کلمبیا و رییس انستیتوی مطالعات فضایی گودارد ناسا که وظیفه بررسی تغییرات آب و هوایی کره زمین را بر عهده دارد، این اتفاق را به مثابه «پایان کار» کره زمین می‌داند.

نقصی پنهان در سناریوی عصر طلایی انرژی وجود دارد که به سادگی قابل تشخیص نیست. افزایش پیش‌بینی شده منابع انرژی در این سناریو گرچه قطعا باعث بهبود و نجات اقتصادی آمریکا و جهان می‌شود، اما عواقب زیست محیطی به همراه دارد که ممکن است مانع از تحقق کامل پیش‌بینی‌های تحلیلگران شود.

جیمز‌هانسن بارها نظر خود پیرامون خطرات زیست محیطی این اتفاق را بیان داشته است.

یکی از موارد مورد بحث و ایراد وی برنامه دولت کانادا برای گسترش استخراج نفت در استان آلبرتا۱ و صادرات آن به آمریکا از طریق خط لوله جدید «کی استون» است. اما ذخایر نفت آلبرتا تنها یک بخش از سیل جدید تولید و سرازیر شدن نفت به بازار است. به این محاسبه آقای ‌هانسن باید افزایش تولید روزانه میلیون‌ها بشکه نفت در دهه پیش‌رو از منابع موجود در آب‌های عمیق آنگولا، برزیل، غنا و خلیج جنوب ایالات متحده و بسیاری نقاط دیگر را نیز اضافه کرد.

با این وضعیت مخالفت آقای‌ هانسن با خط لوله نفتی «کی استون» برای حفظ زمین مانند داستان معروف کودک هلندی است که سعی داشت با انگشت خود جلوی شکسته شدن یک سد را بگیرد. ما بهتر است به جای درمان علائم بیماری، خود بیماری را شناسایی و درمان کنیم.

چندی پیش، آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) اعلام کرد که میزان انتشار دی اکسید کربن در سال گذشته به نقطه خطر نزدیک شده است. نقطه‌ای که در آن احتمال افزایش دمای جهانی به میزان حداکثر ۲ درجه بالاتر از متوسط دما در سال‌های پیش از انقلاب صنعتی به کمتر از ۵۰ درصد کاهش می‌یابد و این به‌ آن معنی است که احتمالا شاهد افزایش دمای بیش از ۲ درجه خواهیم بود.

انتظار بر این بود که انتشار گاز کربن تا سال ۲۰۱۷ حداکثر به ۶/۳۲ گیگا تن برسد، اما در سال ۲۰۱۱ میزان انتشار کربن تقریبا به این میزان رسید و رکورد ۶/۳۱ گیگا تنی را ثبت کرد. اگر توسعه و بهره‌برداری از ذخایر جدید نفتی به طور کامل انجام پذیرد، انتشارات دی اکسید کربن این سقف را به راحتی خواهد شکست و بسیار فراتر از آن خواهد رفت.

اتفاقی باشد یا عمدی، به نظر می‌رسد که سناریوی عصر طلایی انرژی دقیقا با توجه به چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی فعلی ساخته و پرداخته شده است. در ایالات متحده آمریکا، دولت باراک اوباما در پیگیری مساله تغییرات آب و هوایی زمین چندان ثابت قدم عمل نمی‌کند. به خصوص که بعد از عدم موفقیت کنگره در تصویب قانون «تجارت سهمیه انتشار گازهای آلاینده۲»، عملا قضیه محدود کردن انتشار گازهای آلاینده توجهات سیاسی را از دست داد.

حزب جمهوری خواه از مدت‌ها پیش تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین را فریب و شایعه دروغ می‌نامد و دموکرات‌ها هم به ندرت درباره این مساله بحث می‌کنند.

باراک اوباما هم به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری قدرت سیاسی برای تصمیم‌گیری مهم در این زمینه را ندارد و ترجیح می‌دهد صحت سناریوی عصر طلایی را بپذیرد.

پرسش اینجا است که مساله گرم شدن کره زمین تا چه زمانی در آمریکا و سایر کشورها در حاشیه می‌ماند؟ یک سال، دو سال، سه سال یا چند دهه؟! اگر عقیده طرفداران عصر طلایی را ملاک قرار دهیم، شاید این مساله مدتی بسیار طولانی در حاشیه بماند. اما طبیعت دوره‌ای سیاست، خلاف این امر را استدلال می‌کند. گرچه جریان پذیرفته شده گرمایش زمین ممکن است تضعیف شود، اما همچنان باقی خواهد ماند.

طرفداران سناریوی عصر طلایی با در نظر نگرفتن ریسک‌های

زیست محیطی در تحلیل‌های‌شان و با طفره رفتن از پاسخگویی به سوالات پیرامون این مساله فعلا توانسته‌اند قدرت سیاسی کسب کنند. اما عدم توانایی آنان در توجیه این مساله که چگونه این نظر آنها با گزارش‌های مستدل حاکی از بالا رفتن دمای زمین تطبیق می‌یابد، در واقع نشان می‌دهد که پیش‌بینی آنها از به دست آمدن یک ثروت کلان از طریق افزایش منابع نفتی بیشتر یک تصور خوشبینانه و آرمانی است تا یک نتیجه‌گیری مستند بر داده‌های دنیای بیرون.

پیش‌بینی نظریه پردازان عصر طلایی در زمینه انقلابی که با آمدن گاز طبیعی به بازار رخ می‌دهد احتمالا درست از آب در خواهد آمد؛ چرا که هم اکنون هم سیلی از تولید گاز در کشورهای استرالیا، قطر، تانزانیا و آمریکا آغاز شده یا در حال آغاز است. همچنین هم در آمریکا و هم در چین این حضور چشمگیر گاز طبیعی باعث شده تا صنایع به جایگزین کردن نیروگاه‌های متکی بر زغال سنگ با نیروگاه‌های گازی روی آورند.

البته این اتفاق موجب کاهش آلودگی هوا نیز خواهد شد؛ چرا که در مقایسه با زغال سنگ، گاز طبیعی آلودگی بسیار کمتری ایجاد می‌کند. به گفته پال فات که یکی اعضای ارشد اتاق فکر CNA در واشنگتن است: «به دلیل قیمت پایین گاز طبیعی، ما هم اکنون شاهد کنار زدن زغال سنگ توسط سوخت گاز طبیعی هستیم، که البته این امر موجب کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز خواهد شد». به عقیده استیسی ون دیور، استاد دانشگاه نیوهمپشایر، نفت و گاز در واقع پلی هستند برای عبور از گذشته به آینده‌ای با منابع انرژی بهینه و تجدیدپذیر.

در نهایت ما می‌توانیم انتظار رخ دادن یک حد وسط را داشته باشیم. نه از تمام منابع هیدروکربنی زمین بهره‌برداری بی حد وحصر خواهد شد و نه منابعی به این اهمیت برای پیشگیری از تغییرات آب و هوایی حذف خواهند شد.‌ هافمایستر رییس پیشین شرکت نفتی شِل خود یکی از طرفداران عصر طلایی است، ولی در عین حال کاهش انتشارات گازی را هم لازم می‌داند. به نظر وی کاهش تولید انتشارات گازی باید در طول چند دهه اتفاق بیفتد نه سریع‌تر، چرا که هر نوع عجله‌ای در این کار اثر معکوس خواهد داشت. به گفته وی: «کاهش سریع گازهای گلخانه‌ای آن هم پیش از آنکه این امر از نظر اقتصادی ممکن باشد در نهایت موجب اثرات مخرب‌تر و طولانی مدت‌تری بر محیط زیست می‌شود، چرا که موجب عکس‌العمل‌های منفی از سوی تولیدکنندگان شده و منجر به طولانی‌تر شدن حمایت سیاست مداران از مصرف سوخت‌های کربنی می‌شود».

در نهایت بنا به این دلایل عصر طلایی رخدادی خوب خواهد بود، اما نه آنقدر خوب که تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌‌کنند.

نویسنده: استیو لوین

منبع: فارن پالیسی

مترجم: محمدحسین تاجورپور

پاورقی:

۱. ذخایر نفت آلبرتای کانادا حدود ۷/۱ تریلیون بشکه تخمین زده می‌شود و از این حیث کانادا بعد از عربستان سعودی دومین کشور دارنده ذخایر نفت قابل استحصال می‌باشد.

۲. قانون تجارت سهمیه انتشار گازهای آلاینده (Emissions Trading): طبق این قانون به هر شرکت سهمیه‌ای برای انتشار گازهای آلاینده با عنوان سهمیه کربن تعلق می‌گیرد. شرکت‌هایی که نیاز داشته باشند از این حد مجاز فراتر روند باید سهمیه کربن سایر شرکت‌هایی که آلودگی کمتری ایجاد می‌کنند را خریداری کنند. به این طریق نوعی انگیزه مالی برای کاهش آلودگی

ایجاد می‌شود.