شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

هراکلیتوس؛ حکیم گریان یونان‏


هراکلیتوس؛ حکیم گریان یونان‏

هراکلیتوس (‏Heraclitus‏) از بزرگان فلسفه در دوران باستان یعنی اواخر قرن ششم و اوایل قرن پنجم قبل از میلاد می باشد وی اهل اِفِسس بوده و از مناعت طبع و متانت مثال زدنی برخوردار بود وی تقریباً …

هراکلیتوس (‏Heraclitus‏) از بزرگان فلسفه در دوران باستان یعنی اواخر قرن ششم و اوایل قرن پنجم قبل از میلاد می باشد وی اهل اِفِسس بوده و از مناعت طبع و متانت مثال زدنی برخوردار بود وی تقریباً دوران جوانی خود را مصروف تحقیق، مطالعه و تفکر نمود وی در اغلب زندگی، گوشه نشینی و عزلت را برای خویش برگزیده بود تا با آرامش و فراغ بال به مطالعات، پژوهش و تفحص مبادرت ورزد. ‏

وی از همان اوایل زندگی در پی کشف و جستجوی ناشناخته‌ها بود. حقیقت حقیقی و سعادت عمومی مفاهیمی بود که ذهن و مخیله وی را به خود مشغول داشته بود. درباره هراکلیتوس گفته اند که با "دارا"ی بزرگ هخامنشی در مکاتبه و ارتباط بوده است. از این رو شاهنشاه هخامنشی وی را به دربار خود دعوت نمود وی نیز انزوا و گوشه نشینی را رها نموده و به دربار ایران شتافت.

هراکلیتوس با وجود آنکه انسانی بلند پایه بود اما دراندیشه‌اش نوعی بدبینی و بدگمانی رخنه کرده بود. او عقاید و افکار مردمان عامی را به دیده تحقیر می نگریست و آنان را مردمانی که از اندیشه ای پست و طفیلی برخوردارند، خطاب می نمود وی در بیان اندیشه های خود از زبانی غامض و پیچیده بهره می برد. از این رو آثار وی به ابهام و تیرگی معروف گشته است.

وی بی قراری و تبدل را اصل و مبدأ تمامی امور می پنداشت و آن را مظهر وجود طبیعت تلقی می کرد وی بر این عقیده بود که جهان پیوسته در حال حرکت و تغییر است وی ثبات و بقا را مورد پذیرش قرار نمی داد و به وجود پابرجا و ثابت نیز اعتقادی نداشت وی جهان طبیعت را به مانند رودی می دانست که همواره روان و در حال حرکت می باشد و هرگز یک لحظه مانند یک لحظه دیگر نیست. ‏

از این رو وی در این زمینه اظهار می دارد: "هر چه را بنگری به یک اعتبار است و به یک اعتبار نیست". لذا وی اعتقاد داشت که در مورد هیچ چیز نمی توان بیان داشت: می باشد. بلکه می بایست اظهار نمود: می شود. از منظر وی "شدن" (‏Becoming‏) نتیجه و مولود کشمکش اضداد است.

وی جهان طبیعت را آمیزه ای از تناقض ها و تضادها می دانست و نتیجه درگیری و کشمکش این تناقضات، موجب حصول "بودن" و "شدن" می گردد. از این رو وی جنگ در عالم را ضروری بر می شمرد. او بر این باور بود که جنگ و جدال اعتدال جامعه را به آن بازمی گرداند. از منظر وی وجود این اضداد و تناقضات برای جهان لازم و ضروری است. ‏

وی کشمکش را عاملی می داند که اضداد عالم و اجزای ناسازگار جهان طبیعت را با هم سازگار و موافق می نماید و این مسئله به اعتدال و تناسب در طبیعت منتهی می گردد وی اعتقاد داشت زندگیِ یک نفر به منزله مرگ دیگری می باشد وی خوبی و بدی، هستی و نیستی و زندگی و مرگ را یکی

می دانست وی به نسبیت گرایی اعتقاد داشت.

به عبارتی دیگر فلسفه هراکلیتوس بر پایه بی ثباتی، بی قراری و تبدل امور است وی تبدل و ناپایداری را اصل همه چیز تلقی می نمود وی اغلب از مردم کناره جویی می نمود. لذا وی را در زمره فلاسفه بدبین می شمردند و به وی لقب "حکیم گریان" داده بودند.

باید اذعان داشت دیدگاه هراکلیتوس منطبق با واقعیت نبوده و اندیشه های وی با بدبینی و بدگمانی مفرط آمیخته شده است. مباحثات وی نیز دارای ابهامات فراوان می باشد.

نسبیت گرایی هراکلیتوس و اعتقاد او به بی ثباتی و ناپایداری، دارای توجیه منطقی و موجه نمی باشد وی بسیاری از ارزش‌های اخلاقی و امور مهم زندگی انسان را نادیده گرفته و با یکسان انگاری حسن و قبح، استلزامات اخلاقی و فضایل اخلاقی را به ورطه سقوط می کشاند.‏

آیدین تبریزی

منابع:

کلیات تاریخ فلسفه به زبان ساده، دکتر ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: انتشارات سمت: ۱۳۸۹.

سیر تاریخی اندیشه های سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، دکتر احمد بخشایشی اردستانی، تهران: انتشارات آوای نور، چاپ چهارم ۱۳۸۸.

سیر اندیشه فلسفی در غرب، دکتر فاطمه زیباکلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۸۵.

تاریخ فلسفه سیاسی غرب (از آغاز تا پایان سده های میانه)، دکتر عبدالرحمن عالم، تهران: وزارت امور خارجه، موسسه چاپ و انتشارات، چاپ دوم ۱۳۷۸.

مبانی اخلاق در فلسفه غرب و در فلسفه اسلامی، حسن معلمی، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۰‏

آثار کلاسیک فلسفه، مترجم مسعود علیا، تهران: ققنوس، ۱۳۸۲‏