چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم "آناهیتا"


نگاهی به فیلم "آناهیتا"

درحالی که رواج ورونق فیلم هایی با درونمایه هایی نه چندان قابل اعتناء،که تنها با تکیه بر داستان های تکراری از عشق های چندجانبه درکنار برخی نمونه های "شبه طنز" و "شبه فانتزی …

درحالی که رواج ورونق فیلم هایی با درونمایه هایی نه چندان قابل اعتناء،که تنها با تکیه بر داستان های تکراری از عشق های چندجانبه درکنار برخی نمونه های "شبه طنز" و "شبه فانتزی در سینمای ما کم کم دارد به پدیده یی عادی تبدیل می شود، تماشای فیلمی از نوع "آناهیتا" فرصت مناسبی است تا یکی از اصلی ترین ماده های حیاتی زندگی یعنی "آب" را با تمامی پشتوانه ی فرهنگی واسطوره شناختی آن ، در بستر یک قصه ی باورپذیر، با توجه به نقش و حضور آب به عنوان عنصری پراهمیت از دیدگاه ایرانیان مسلمان با رویکردی فلسفی، در قاب تصویر فیلم ببینیم.

از عمده ترین امتیازهای ششمین فیلم عزیزالله حمیدنژاد را که به لحاظ گونه شناسی، در گونه ی فیلم های "علمی - معمایی" در قالب یک "درام علمی - اجتماعی" جای می گیرد باید همین تغییر رویکرد آشکار این فیلمساز با نوعی دل به دریا زدن برای حضور در عرصه های تازه ی موضوعی (باهدف نوعی کلیشه گریزی) دانست که با انتخاب موضوعی علمی - معمایی، ‌که در لایه های درونی آن رویکردی فلسفی را با موضوع اهمیت آب و اهمیت و ارزش حیاتی آن از دیدگاه ایرانیان باستان و بینش های اسلامی با زبانی غیرمستقیممی پردازد، برای مخاطبانی که به دلیل رواج بی قاعده ی فیلم ها ومجموعه های سرگرم کننده ی تلویزیونی، دچار تغییر ذایقه شده اند، فرصت به راستی مغتنمی به شمار می آید.

از بعد فلسفی، در بطن فیلمنامه، به یک مفهوم آشنا که از نگاه شاعران حکیم و اندیشمندان فلسفی ایران سابقه یی دیرینه داشته است، در فیلم "آناهیتا" نیز به گونه یی باور پذیر، بر این اندیشه تاکید می شود که:

دل هرذره را که بشکافی،

آفتابیش در میان بینی!

به همین روی است که از نگاه" سعدی": برگ درختان سبز، از نظر هوشیار، هر ورقش دفتری است از معرفت کردگار! به حساب می آید و آب، همچنان که در فیلمنامه ی "آناهیتا"، به عنوان "شاهدی صادق"، به تصویر کشیده می شود، می تواند در بستر یک داستان پردازی مناسب، با استفاده از یک موضوع علمی، نقشی متفاوت ایفاء نماید.

به لحاظ اسطوره شناسی نیز، از "آناهیتا"، فرشته ی نگهبان و ایزدبانوی آب که در نگاه ایرانیان قدیم، نماد فراوانی، نعمت، زیبایی، باروری و عشق بوده است و خود آفریننده ی "مهر" است، در فیلم بی آن که به گونه یی مستقیم از "آناهیتا"، سخنی به میان آید، با نشانه هایی گویا از شهود آب، تصاویری باورپذیر ارایه داده می شود.

استفاده از نتایج تحقیقات پژوهشگر صاحب نام ژاپنی، دکتر "ماسارو ایموتو" که در بحث تاثیر پذیری مولکول های آب در مواجهه با مفاهیم و کنش های انسانی، صداها ها و موسیقی، مطالعات گسترده یی داشته است، در قالب یک داستان معماگونه، فرصت مناسبی فراهم ساخته است تا کارگردان فیلم بتواند در بستر یک داستان ساده، با روایتی نه چندان پیجیده از دو دانشجوی جوان و دستیابی آنان به حقایقی تازه از شهود آب را به مخاطبان فیلم ارایه دهد.

به نظر می رسد که به لحاظ منطق روایی برای دستیابی به انسجام درونی هر چه بیش تر در داستان پردازی چنین اثری، در فیلمنامه ی "آناهیتا"، نیاز به مقدمه چینی یا آماده سازی مناسب و فضاسازی بیش تر ی بوده تا در فصل پایانی فیلم، مخاطب بر مبنای تصاویر و فضاهای ازپیش ارایه شده، قادر به گره گشایی باشد.

از این گذشته، به نظر می رسد که در فصول اولیه فیلم از آب به عنوان شاهدی صادق در صحنه یی که بهنام (شهاب حسینی) ازخورشید (میترا حجار) درباره ی امکان تهیه ی نمونه ی اصلی از روی تندیس بدلی آناهیتا می پرسد، تصویری مشکوک از شخصیت بهنام ارایه داده می شود! به همین سبب انتقال کل فصل گره گشایی فیلم، به صحنه ی پایانی، چندان منطقی به نظر نمی رسد، چرا که چهره ی بهنام، هم برای خورشید و هم برای تماشاگران فیلم، به هیچ روی مبهم و ناشناخته نیست. در واقع به مدد یک چاره جویی ظریف در بخش تدوین فیلم، با جا به جایی یکی دو صحنه از فیلم می شد از این نقیصه فاصله گرفت.

در کنار بازی قابل قبول "میترا حجار" بعد از چند سال فاصله گرفتن از بازی در فیلم، بار دیگر خاطره ی بازی های به یاد ماندنی او در فیلم هایی چون: "سگ کشی"، "متولد ماه مهر" و "زمستان است!" در ذهن ما زنده می شود. باید از فیلمبرداری کم نقص و دشوار "فرشاد محمدی" در فضاهای محدود و تکراری و همچنین موسیقی کم حجم و تاثیرگذار ستاراورکی نیز به عنوان امتیازهای مثبت فیلم "آناهیتا" یاد کرد.

عزیزالله حاجی مشهدی