سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

«نوآر» چیزی بیش از جنایی


«نوآر» چیزی بیش از جنایی

نوآر در فرانسه به معنای سیاه است (کلمه نوآر از این زبان وارد زبان انگلیسی شده) و فیلم یا داستان نوآر را به صورت تحت الفظی می توان فیلم یا داستان سیاه معنی کرد که با نگاهی به ویژگی …

نوآر در فرانسه به معنای سیاه است (کلمه نوآر از این زبان وارد زبان انگلیسی شده) و فیلم یا داستان نوآر را به صورت تحت الفظی می توان فیلم یا داستان سیاه معنی کرد که با نگاهی به ویژگی این نوع آثار درمی یابیم که این نامگذاری بی شک برازنده آن است. اغلب هنرمندان گونه نوآر خود را وامدار رمان های ریموند چندلر و داشیل همت می دانند، آثار آنها به واقع تاثیر فراوانی بر این جریان گذاشت. اولین فیلم نوآر را شاهین مالت می نامند ولی می توان نشانه های فیلم نوآر را در فیلم های پیش از آن از جمله همشهری کین و بیشتر آثار لانگ به خوبی دید.

شخصیت های این نوع فیلم ها و داستان ها را آدم های فاسد و تبهکار، کارآگاهان، قاتلان، و گانگسترها و ... تشکیل می دهند که اغلب تنها، خسته، خونسرد، بی اعتماد، بدگمان و درگیر گذشته اند. مردان این نوع فیلم ها غالباً افراد از خود بیگانه اند که با جامعه شان احساس غریبی می کنند. در حقیقت مساله ای که باعث می شد تا عده ای این فیلم ها را کاملاً از دیگر فیلم ها جدا بدانند، شخصیت اصلی مرموز، ساکت، تودار و عجیبی بود که در هیچ جای دیگری نمونه آن یافت نمی شد.

بستر داستان های نوآر همواره یک فضای شهری بود، طرح داستانی آن معمولاً دارای پیچیدگی های زیادی است، شب حضوری سنگین و مسلط دارد به طوری که بیشتر داستان ها در شب اتفاق می افتد. خیابان های خیس و باران زده و کوچه پس کوچه های متروک جایی است که داستان ها به جریان می افتند. در گونه نوآر پایان اغلب غم انگیز است و شخصیت اصلی محکوم به فناست.

در سال های بین ۱۹۴۴ تا ۱۹۵۸ ، فیلمسازان آمریکایی با الهام گرفتن از فضای کشور و به خصوص مشکلاتی که جنگ برای مردان آمریکایی به وجود آورده بود و انواع جنایت ها، فقر و بی عدالتی ها بر کشور سایه انداخته بود، فیلمسازان در تقابل با اندیشه سنتی خوشبینانه هالیوود دست به ساخت فیلم های نوآر زدند، چنان که گفتیم بسیاری شاهین مالت ساخته جان هیوستون را اولین فیلمی می دانند که تمامی شاخصه های این ژانر را با خود داشت، اما پیش از آن فیلم های دیگری نیز بودند که می توانستند در این دسته قرار بگیرند، با موفقیت این فیلم، دیگر فیلمسازان نظیر اورسن ولز و بیلی وایلدر و همچنین آلفرد هیچکاک به سراغ این ژانر رفتند، اما هر یک گوشه ای از این ژانر را به وام گرفتند، به طور مثال هیچکاک بیشتر روی جنایت و شخصیت زن تاکید داشت، اما نزد اورسن ولز مساله چیز دیگری بود. به هر صورت هیچ کارگردانی در حد هیوستون به این ژانر وفادار نبوده است. در این میان فیلم غریبه اثر ولز بیشترین نزدیکی به این ژانر را پس از هیوستون دارد، فیلم مهم بعدی این ژانر جنگل آسفالت باز هم ساخته جان هیوستون است. در این فیلم تمامی شاخصه های ژانر حضور دارد، شخصیت مرموز مرد اصلی، دزدی و جنایت، فساد موجود در پلیس ها و سیاستمداران، خیابان های مه گرفته و البته شهر که در این فیلم با وجود نبود تاکید بصری اما از لحاظ ذهنی کاملاً نقش تعیین کننده دارد.

مجید محسنی