جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سال های دشوار و راه های ناهموار


سال های دشوار و راه های ناهموار

امام حسین ع در سال ۴۱ هجری و پس از شهادت برادر ارشدش امام حسن مجتبی ع , منصب الهی امامت را عهده دار شد ده سال نخست امامت امام, با زمامداری معاویه تلاقی داشت در این مقطع, معاویه كه از شهادت امام مجتبی ع بسیار خرسند بود, ۱ در تثبیت سلطه امویان كوشید, و دایره اهل بیت ستیزی را گسترش داد

● مدخل

امام حسین (ع) در سال ۴۱ هجری و پس از شهادت برادر ارشدش امام حسن مجتبی (ع), منصب الهی امامت را عهده دار شد. ده سال نخست امامت امام, با زمامداری معاویه تلاقی داشت. در این مقطع, معاویه كه از شهادت امام مجتبی(ع) بسیار خرسند بود,(۱) در تثبیت سلطه امویان كوشید, و دایره اهل بیت ستیزی را گسترش داد, او حتی فدك را در سه قسم میان مروان حكم, عمرو بن عثمان و یزید تقسیم كرد.(۲) او در همین دوره ازخلافت خود دوستداران امیرمومنان(ع) را به جرم پیروی از حضرتش به شهادت رساند و آنگاه زمینه ولایت عهدی یزید را فراهم آورد. این مقطع از دوره امامت حسین بن علی (ع) را می توان مقطع ((سال های دشوار و راه های ناهموار)) نامید, از این رو بازخوانی این دوران مدخلی برای شناخت رفتار سیاسی آن حضرت است.

● دفاع از امیرمومنان (ع)

از اهداف اصلی معاویه, اعتبار بخشی به همه صحابه پیامبر و كاهش دادن جایگاه و فضیلت های اهل بیت بود و در این راستا دشنام امیرمومنان(ع), محوریترین ساز و كار او و كارگزارانش تلقی شد, به گونه ای كه وقتی فردی چون مغیره در سال ۴۱ به عنوان والی كوفی منصوب شد, معاویه به او تإكید كرد كه ((دشنام به علی و مذمت او را از یاد مبر, از یاران او عیبجویی كن, حرف آنان را گوش نكن و ایشان را تبعید كن))(۳) مروان حكم نیز در این مقطع كه اداره شهر مدینه را در دست داشت, گستاخی و جسارت به امیرمومنان(ع) را به اوج رساند و با هر بهانه ای به علی(ع) دشنام می داد.(۴) معاویه در پی آن بود كه ((كودكانی بر بدگویی ها و لعن ها بر امام علی(ع) تربیت شوند و قامت كشند و بزرگان پیر شوند و دیگر یاد كننده ای باقی نماند كه یاد او و فضیلت های او را بداند و زنده نگاه دارد!))(۵)

در برابر چنین اندیشه باطلی, امام حسین(ع) با بهره گیری از هر فرصتی, نام و یاد امیرمومنان(ع) را زنده نگه داشت; امام حتی در نام گذاری فرزندانش نیز همگان را علی نامید; از جمله مروان حكم چون از نام امام سجاد(ع) و برادرش جویا شد و شنید كه آن دو علی اند, خشمگین گشت و فریاد زد: ((علی, علی! پدر تو نمی خواهد فرزندان خود را جز علی بنامد.)) امام در واكنش به این سخن مروان فرمود:

((لو ولد لی مائه لاحببت ان لا اسمی احدا منهم الا علیا; اگر صد فرزندم آید دوست دارم هیچ یك را جز علی ننامم!))(۶)

امام حسین(ع) در تبیین جایگاه الهی و رفیع امیرمومنان(ع) بسیار كوشید تا از تإثیر حملات تبلیغی معاویه بكاهد, حضرت در حضور معاویه و در یك مجلس رسمی, لب به سخن گشود و فرمود:

((من فرزند كسی هستم كه در بزرگواری برجسته, در شرافت والا, در نیكنامی دیرین خانوادگی بر همه اهل دنیا سرور است, من فرزند كسی هستم كه خشنودی او خشنودی خدای رحمان و خشم او خشم خدای رحمان است)).

آن گاه رو به معاویه كرد و فرمود:

((آیا پدر تو همچون پدر من است؟ آیا پیشینه تو هم چون پیشینه من است؟ اگر بگویی نه, شكست خورده ای, و اگر بگویی آری, دروغ گفته ای.))(۷)

یك سال قبل از مرگ معاویه, در سال ۵۹ امام حسین(ع) پیش از عزیمت به حج از همه بنی هاشم و دوستداران, پیروان و نخبگان دعوت كردند كه به حج آیند و در منی در جمع ۷۰۰ نفر كه ۲۰۰ نفر آنان از صحابه رسول خدا(ص) بودند, به ایراد سخن پرداختند.(۸) حضرت با بیان این جمله كه ((دیدید و شاهد بودید كه این شخص طغیانگر (معاویه) درباره ما و شیعیان ما چه اعمالی روا داشت!)) از عملكرد معاویه در تثبیت قدرت در خاندان اموی انتقاد كرد و همگان را بر ثبت و انتشار واقعیت حاكمیت دینی و محوریت آن در امیرمومنان(ع) فراخواند و با سوگند دادن صحابه و تابعین, به هفده مورد از فضیلت های انحصاری امیرمومنان(ع) و شإنیت او برای خلافت پیامبر(ص) اشاره كرد, امام حسین(ع) هیچ مطلبی را كه خدا در قرآن در شإن علی بن ابی طالب و خاندانش نازل كرده یا بر زبان پیامبرش جاری ساخته بود, نگذاشت مگر كه آنان را پیرامون آن قسم داد, از جمله فرمود:

((شما را به خدا سوگند می دهم, آیا می دانید كه:

علی بن ابی طالب برادر رسول خدا(ص) بود, هنگامی كه پیامبر(ص) بین اصحابش برادری پدید آورد, بین او و خودش برادری برقرار كرد و فرمود: تو برادر منی و من برادر تو هستم, در دنیا و آخرت!

رسول خدا (ص) روز غدیر خم علی(ع) را به ولایت نصب كرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟

پیامبر در جنگ تبوك به علی(ع) فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مومنی.

رسول خدا(ص) هنگامی كه نصارای نجران را برای مباهله فراخواند جز علی (ع) و همسرش (فاطمه ((ع))) و دو فرزند او (حسن و حسین ((ع))) را نیاورد.

پیامبر هیچ سختی و گرفتاری پیش نمیآمد مگر كه علی(ع) را پی آن می فرستاد به خاطر اطمینانی كه به او داشت او هیچ گاه او را به اسمش صدا نمی زد مگر كه می گفت: ای برادرم! و (یا) برادرم را فرا خوانید!

او هر روز با رسول خدا(ص) خلوتی داشت و هر شب بر منزل پیامبر(ص) داخل می شد, هرگاه می پرسید, پیامبر(ص) پاسخش می گفت و هر گاه سكوت می كرد, پیامبر(ص) خود آغاز سخن می كرد.))

هنگامی كه امام این ویژگی ها را بیان داشت, همگان سخنان حضرت را تصدیق كردند, آنگاه امام تإكید نمود كه:

((سخن مرا بشوید و گفتارم را بنویسید, سپس به شهرها و قبایل خود برگردید و هر كس را كه به او اطمینان دارید به آنچه درباره ما و حق ما می دانید دعوت كنید, چون من بیم دارم این امر كهنه شود و حق از بین رفته مغلوب گردد. خداوند نور خود را به اتمام می رساند اگر چه كافران را خوش نیاید.))(۹) o نقد عملكرد معاویه

امام حسین(ع) هرچند كه بر پیمان صلحی كه برادر امضإ كرده بود وفادار ماند,(۱۰) اما این به معنای سكوت در برابر رفتارهای زشت معاویه نبود. وقتی معاویه در نامه ای به امام, به دروغ از تلاش حضرت برای نقض صلح سخن راند, امام حسین(ع) در پاسخ چنین ادعایی را رد كرد و فرمود:

((گمان ندارم كه برای پیكار نكردن با تو نزد خدا بهانه ای داشته باشم! و من برای این امت هیچ فتنه ای را بزرگتر از زمامداری تو سراغ ندارم.))(۱۱)

به گفته مورخان, امام به معاویه نامه ای نوشت كه در آن با او به تندی سخن راند و او را بر كارهایش ملامت كرد,(۱۲) این رفتار سیاسی امام تا پایان دوره خلافت معاویه ادامه داشت و حضرت هرگز از نقد عملكرد معاویه خودداری نكرد, امام به او فرمود:

((من تو را نمی بینم جز این كه خود را هلاكت و دینت را نابود و زیر دستان خود را تباه ساخته ای.))(۱۳)

● واكنش در برابر حذف های خونین

معاویه همپای حذف نام و یاد علی(ع), به تصفیه خونین یاران و دوستداران امیرمومنان(ع) پرداخت و چهره های شاخص و نامداری چون حجر بن عدی را كه در علی دوستی و ترویج فرهنگ علی شهره بودند, و با ستمگری و بدعت های او مخالف بودند, از دم تیغ گذرانید, حجر یكی از مدافعان سرسخت امیرمومنان(ع) بود و در مقابل بی حرمتی و جسارت های بنی امیه نسبت به امام ایستاد, زیاد بن ابیه, حجر را دستگیر كرد و او و یارانش را به زنجیر كشید و به شام فرستاد. او در نامه اش به معاویه, حجر را رإس طاغوت های طرفدار ابوتراب علی(ع) دانسته كه معاویه را قبول ندارد, او در نامه شهادت برخی از بزرگان شهر را نیز برای معاویه یادآور شد.(۱۴)

پی نوشت ها:

۱. اعیان الشیعه, محسن امین عاملی, ج۱, ص۵۷۶.

۲. مقدمه مرآه العقول, ج۱, ص۱۶۷.

۳. تاریخ طبری, ج۴, ص۱۸۷.

۴. ترجمه الامام الحسین(ع), تاریخ ابن عساكر, ص۱۴۵.

۵. شرح نهج البلاغه, ابن ابی الحدید, ج۴, ص۵۶.

۶. الكافی, كلینی, ج۶, ص۱۹.

۷. احقاق الحق, سید نورالدین تستری, ج۱۱, ص۵۹۵.

۸. الغدیر, عبدالحسین امینی, ج۱, ص۳۹۹.

۹. كتاب سلیم بن قیس, ص۲۰۶.

۱۰. انساب الاشراف, بلاذری, ج۳, ص۱۵۱.

۱۱. ترجمه الامام الحسین علیه السلام, تاریخ ابن عساكر, ص۱۹۷.

۱۲. دعائم الاسلام, نعمان بن محمد تمیمی, ج۲, ص۱۳۳.

۱۳. بحارالانوار, محمد باقر مجلسی, ج۴۴, ص۲۱۲.

۱۴. الاغانی, ابوالفرج اصفهانی, ج۱۷, ص۱۵۳.

۱۵. كشف الغمه, اربلی, ج۲, ص۳۰.

۱۶. الامامه و السیاسه, ابن قتیبه دینوری, ج۱, ص۱۸۰.

۱۷. كشف الغمه, ج۲, ص۳۰.

۱۸. تاریخ الخلفا, سیوطی, ص۲۳۲.

۱۹. معادن الحكمه, محمد بن محسن كاشانی, ج۱, ص۵۸۲.

۲۰. دعائم الاسلام, ج۲, ص۱۳۳.

۲۱. الامامه والسیاسه, ج۱, ص;۱۸۶ تاریخ یعقوبی, ج۲, ص۲۲۸.

۲۲. الفتوح, ابن اعثم, ترجمه مستوفی هروی, ص۸۰۲.

۲۳. همان, ص۸۰۴.

۲۴. همان, ص۸۰۷.

۲۵. همان, ص۸۱۴ ـ ۸۱۶.

۲۶. ولایت فقیه, امام خمینی, ص۱۲۵.

۲۷. تحف العقول, ابن شعبه حرانی, ترجمه پرویز اتابكی, ص۲۳۸.

۲۸. همان, ص۳۲۷ ـ ۳۲۹.

منبع: ‌سایت شارح


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.