جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هوشمندانه با ظاهری منتقدانه


هوشمندانه با ظاهری منتقدانه

نگاهی به فیلم سینمایی «مرگ یک رئیس جمهور»;

ظاهر منتقدانه «مرگ یک رئیس جمهور» علیه بوش احتمالا مسئولان رسانه ملی را به این جمع بندی رسانده که پخش آن می تواند در شرایط فعلی موثر و مفید باشد و به نظر می رسد زوایا و پیام های پنهان فیلم مورد توجه قرار نگرفته است. اولین هوشمندی و هدفمندی «گابریل رینج» کارگردان «مرگ یک رئیس جمهور» را می توان در انتخاب عنوان فیلم جستجو کرد، عنوانی که به تنهایی نیمی از راه و هدف سازندگان فیلم را می پیماید و مثل یک بمب ژورنالیستی در ذهن مخاطبان در سراسر جهان منفجر می شود.

بی شک هر مخاطبی در سراسر جهان به خصوص آمریکا با شنیدن «مرگ یک رئیس جمهور» به یاد ترور مرموز و فراموش نشدنی «جان اف کندی» رئیس جمهور آمریکا در ۱۹۶۳ می افتد، از این جهت تداعی سازی آن ترور با ترور خیالی جرج بوش در سال ۲۰۰۷ نمی تواند صرفا اتفاقی باشد. ضمن اینکه در فیلم «مرگ یک رئیس جمهور» هم ترور بوش مثل ترور کندی مبهم و مرموز و بدون نتیجه قطعی پایان می یابد. دومین اثری که مخاطب از دیدن فیلم دریافت می کند، احساس و اثبات آزادی بیان و جسارت بی نظیر در جامعه آمریکاست، توجه به سوژه فیلم کاملا این ادعا را اثبات می کند: در زمان ریاست جمهوری بوش فیلمسازی آمریکایی یک فیلم با موضوع باورنکردنی و ضدامنیتی ترور وی می سازد.

صرفنظر از ابعاد هنری و ساختار فیلم، انتقال و صدور همین معنا و طعم سیاسی به جهان کافی است آن را در نهایت در چارچوب سیاست های کلی ایالات متحده برای صدور فرهنگ آمریکایی به جهان بدانیم. هرچند فیلم رینچ بعضا دارای ضرباهنگ کند در روایت ماجراست که گاهی حوصله مخاطب را سر می برد، اما «مرگ یک رئیس جمهور» را می توان تولد نوعی مستند جادویی سیاسی دانست، خوش ساختی و باورپذیری فیلم به اندازه ای است که اطلاق واژه «خیالی» برای آن چندان منصفانه نیست و به همین دلیل، به کار بردن واژه محترمانه تر «جادویی» شاید بهتر باشد! این نوع روایت جادویی مستند و البته معاصر، تاکنون نظیری در جهان سینما نداشته است، مخاطب فیلم در لحظات آغاز فیلم و دیدن تصاویر مستند از جرج بوش به موازات روایت ترور او از زبان نزدیکانش نمی داند آنچه را می بیند واقعی است یا مجازی، از طرفی مخاطب می داند جرج بوش هرگز ترور نشده، ولی در جریان روایت داستان لحظه به لحظه به ساعت صفر و اوج دراماتیکی روایت نزدیک می شود.

نکته بعدی این است که فرض اصلی فیلم، منفور بودن بوش و نومحافظه کاران آمریکایی به خاطر جنگ های خاورمیانه و به خصوص اشغال عراق است، اما این فرض هرگز به نفی و نقد سیاست های کلان امپریالیستی و فرهنگ حاکم بر ایالات متحده نمی انجامد، بلکه همه تقصیرات متوجه یک فرد می شود. شاید یکی از جذابیت های پنهان «مرگ یک رئیس جمهور» این باشد که تماشای آن می تواند نمایی نسبتا کامل و قابل تامل از رابطه بسیار پیچیده سیاست و سینما در ایالات متحده آمریکا نشان دهد. به گزارش مهر، تعلیقی جذاب و بی نظیر بین واقعیت و خیال با ابزار مستند در «مرگ یک رئیس جمهور» به مخاطب ناراضی آمریکایی این فرصت را می دهد که نتایج عملی نفرت خود از رئیس جمهور جنگ طلب بببند، به بیان دیگر در این فیلم رسانه راه طی نشده و فرضی افکار عمومی رادیکال مخالف بوش را می پیماید و تلویحا به مخاطبان آمریکایی اثبات می کند که ترور بوش(در حقیقت شکست رئیس جمهورآمریکا) اوضاع را بدتر می کند و آثار وحشتناک و حتی خفت باری بر وجهه و غرور آمریکا می گذارد. جالب است که در این فیلم حتی ترور خیالی بوش هم با انگیزه های میهن پرستانه کاملا آمریکایی و در قالب عشق و علاقه یک پدر ارتشی به فرزند کشته شده اش در عراق صورت می گیرد.

شهید زنده ساختن از جرج بوش تبدیل نفرت از بوش به نوعی مظلومیت، تاریخی و اسطوره ای جلوه دادن دوران ریاست جمهوری جرج واکر بوش، تحریک ناسیونالیسم آمریکایی و دعوت به احترام و التزام به مقام ریاست جمهوری آمریکا و... را می توان از جمله پیام های پنهان «مرگ یک رئیس جمهور» توصیف کرد. می توان گفت «مرگ یک رئیس جمهور» در نهایت خود پادزهر یا سوپاپ اطمینان رسانه ای و صدالبته زیرکانه به موج مخالفت های فزاینده با سیاست های جرج بوش در عراق و افغانستان و... است، این فیلم هالیوودی سعی می کند افکار عمومی را جهت بدهد و مدیریت کند تا به وضع موجود رضایت دهند. سئوالی که می تواند به بهانه پخش «مرگ یک رئیس جمهور» از شبکه سراسری سیمای جمهوری اسلامی به ذهن نقش بندد این است که آیا صرفا رویه و ظاهر منتقدانه فیلم علیه بوش مسئولان صدا و سیما را به این جمع بندی رسانده که پخش آن می تواند در شرایط فعلی موثر و مفید باشد؟ آیا زوایای پنهان و پیام های مستتر در فیلم «رینج» مورد توجه قرار گرفته است؟



همچنین مشاهده کنید