پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مدیریت شهری و چگونگی مقابله با بحران های کالبدی در کلان شهرها
![مدیریت شهری و چگونگی مقابله با بحران های کالبدی در کلان شهرها](/web/imgs/16/151/aoh081.jpeg)
وقایع طبیعی و در نتیجه کاهش خطرها همواره بهعنوان بخشی از زندگی مطرح بوده است. از نظر مدیریت شهری در عصر حاضر سلامت شهروندان و تأمین رفاه مادی شهروندان یک شهر در هنگام بروز خطر یک اصل به شمار میرود.
افزایش بیسابقه جمعیت شهرها و رشد شهرسازی نشانگر ضروری بودن دو تحقیق در زمینه کاهش آسیبپذیری شهرها و افزایش مقاومت زیرساختهای شهری بههنگام بروز وقایع طبیعی است. بیشک در مدیریت شهرهای بزرگ علاوه بر تمام مشکلات موجود چگونگی مقابله با وقایع طبیعی نظیر زلزله یکی از مسائلی است که شهرهای بزرگ به سادگی نمیتوانند در مقابله با آن مجهز شوند.
واژهٔ شهر بزرگ از سوی سازمان ملل برای مشخص نمودن توسعه شهری با جمعیت بیش از هشت میلیوننفر استفاده شده، بیانگر فشار ناشی از رشد جمعیت بر کالبد شهری میباشد و بهعنوان پدیدەای مطرح شده است که بهطور کلی دنیائی در حال توسعه را در بر میگیرد.
طرحهای اخیر سازمان ملل نشاندهنده، این مطلب است که جمعیت جهان تا سال ۲۰۲۵، نسبت به سال ۹۴ به میزان ۴۵ تا ۷۵% افزایش قابل ملاحظهای مییابد که منطقههای توسعهیافته دست کم تا دو تا ۳ برابر آن رشد خواهد داشت.
پیشبینی میشود که سال ۲۰۰۰، شهر بزرگ و ۶۷ شهر کوچک با جمعیتی بین ۸ تا ۲۵ میلیون نفر وجود خواهد داشت. بیشتر این شهرهای بزرگ در منطقههائی واقع شدهاند که مستعد وقایع طبیعی نظیر سیل، توفان، زلزله و طغیان دریا میباشند. خطرهای ناشی از این حادثهها در زندگی مردم، مبارز دولتهای محلی، منطقهای و کشوری را در برابر این امر میطلبد.
اسماعیل صالحی در خصوص چگونگی مقابله با بحرانهای کالبدی در کلان شهرها ناشی از بروز وقایع طبیعی میگوید:
اگر دولتها و مقامهای مسئول را به این واقعیت ترغیب نکنیم که کاهش بحران عامل تمام پیشرفتها است، ناموفق خواهیم بود. طرحهای بیشماری در جهان در حال توسعه وجود دارد که توسط مقامهای ملی و بینالمللی و سازمانهای محلی باعث توسعه تدارک ساختار و تسهیلات اساسی و تقریباً کیفیت زندگی افراد آسیبپذیر میشود. بهنظر بنده این طرحها باید در آگاهی اصول مدیریت بحران دخالت داشته باشند.
برای شهرهای بزرگ در معرض خطر، نیاز اساس، ارزیابی و تعیین خطر و تحلیل کمکها به منظور برآورد هدفهای اقتصادی و استراتژیک کاهش خطر میباشد و همچنین تعیین منطقههائی که عملکردها در آنجا متمرکز میشود. این تحلیل نیاز ضروری و حیاتی برای کاهش آسیب ساختمانها است.
وی در زمینه مدیریت بحرانهای کالبدی در کلانشهرها میگوید: مدیریت بحران اعم از کاهش بحران، آمادگی، امدادرسانی، پاسخ، بازسازی و نوسازی مفهوم آشنائی برای همه افراد است. در این دوره، تلاشهای فوری امدادرسانی در بحرانها اغلب مورد توجه قرار میگیرد و از رسانههای گروهی برای درخواست آنها و از ادارات دولتی و محلی در شناسائی فوریتها و لزوم این چنین تلاشهائی کمک گرفته میشود.
مرحله بعدی بازسازی و نوسازی است. در واقع کمک و نوسازی امری حیاتی است. بحث این است که کاهش خطر بهتر از مراقبت و توجه است. صرف وقت در طرحریزی و آمادگی برای کاهش اثرات وقایع طبیعی بهتر از واکنش در برابر این اثرات است و به مفهوم این است که مدیریت بحران بهطور غیرقابل حال درگیر مراحل طرح و برنامهریزی میشود. در واقع با کاهش بحران باید نقش حیاتی در پیدایش همکاری و مهارتهای اساسی در طراحی شهرها داشته باشد.
در حقیقت در تعریف شهر در حال حاضر میگوئیم: یک شهر با طراحی خوب، شهری است که در برابر خطر وقایع طبیعی، قدرت مقاومت داشته باشد. به این معنا که برای اینکه شهری در مقابل خطرها خوب مقاومت کند باید ساختار و زیربنای آن شهر پایدار و ثابت باشد.
این اصل بسیار واضح و آشکار بهنظر میرسد و شکی نیست که از سوی سازمانهائی که در جهت کاهش بحران فعالیت دارند باید مورد قبول واقع شود. تقریباً، اجراء مؤثر اقدامهای کاهش خطر، کلیدی برای کاهش فشار ناشی از بروز وقایع طبیعی به هنگام بروز خطر میباشد.
مشکلات پیشرو
افزایش روند مهاجرت به کلانشهرها و توسعه ساعتی شهرها از نظر جمعیت شهری و همچنین ساختار کالبدی باعث شده است که رشد جمعیت شهری از کنترل مدیریت شهری خارج شده و برنامهریزی و طراحی ساختار شهری زیر پا گذاشته شود.
نتیجه این امر آن است که مدیریت شهری در حالت عادی برای ارائه خدمات اولیه نیازهای شهری به شهروندان دچار مشکل میشود چه برسد به اقدام مناسب و به موقع استحکام ساختار شهری بههنگام طراحی شهر و همچنین تمرین آمادگی برای مقابله با بحرانهای کالبدی به هنگام بروز بحران، هنگام افزایش جمعیت شهری دغدغه مدیریت شهری به تأمین آب، برق، وسایل حملونقل عمومی و تأمین سلامت عمومی شهروندان است و ساکنین شهرها توجه کمتری به خطرات طبیعی دارند.
اسماعیل صالحی در اینخصوص میگوید: ویژگی شهرهای بزرگ توأم با رشد جمعیت افزایش حومهنشینی و زندگی در حاشیه آنهاست. بیش از ۳۵% جمعیت شهرهای بزرگ در این بخشها زندگی میکنند. این مناطق معمولاً از حداقل خدمات عمومی و تسهیلات برخوردار بوده و طراحی درست و صحیح ساختاری ندارند. ساکنین این منطقهها، از حق زمین برخوردار نبودن و شانس کمتری برای بهبود وضعیت خود دارند. این مناطق با توجه به موقعیتشان اغلب آسیبپذیر بوده و کمبود زمین در نواحی شهری موجب حاشیهنشینی میشود که اغلب برای زندگی نامناسب است. زمینهائی که اغلب در حاشیهنشینی مورد استفاده قرار میگیرند نظیر دشتها، زمینهای شیبدار ناپایدار و سست و زمینهای نامناسبی است که خطراتی مانند سیل، زلزله و زمینلرزه همواره آن مناطق را تهدید میکند و نتیجتاً خانههائی که در این مناطق ساخته شده بهراحتی در معرض تخریب قرار میگیرند.
یکی دیگر از مشکلات پیشرو ساختار سازمانی و نامناسب در کاهش بحران است شواهد موجود نشان میدهند در جائیکه سازمانهای قوی و استوار وجود دارند توانائی پیشبینی، روشهای مناسب تخلیه شهر و ساختارهای محکم نیز وجود دارد و در نتیجه مشکلات اساسی و خطرهای جانی نیز به حداقل میرسد. در بسیاری از کشورها، روشهای قانونی برای کاهش خطر بهخوبی تدوین شده و براساس علم و تجربه حمایت میشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست