شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
به طرز وحشتنا کی صادقم

میگوید بعضی از نقشها درونت حک میشوند؛ بعضیها در ذهنت میماند و تا آخر عمر با خودت حملش میکنی و بعضی از آنها چیزی شبیه یک خاطره میشود و گوشهنشین ذهنت...
میگوید آدمی که زیاد نقش منفی بازی میکند؛ نقشها روی فیزیک او هم تاثیر میگذارد. میگوید لذت بزرگ بازیگر بودن؛ بازی کردن جای دهها نفر است و هر نقشی را که بازی میکنی حتما قسمتی از آن درون خودت وجود دارد.
میگوید بازیگر باید در ذهنش فایلهای متفاوتی از نقشها داشته باشد و اگر این فایلها تخریب شوند بازیگر سلامت خود را از دست میدهد، حافظهاش تخریب میشود و بعد تو میشنوی که سر صحنه کتککاری میکند؛ پرخاشگر است و...
میگوید بازیگر تحت شدیدترین فشارهای روانی است: خانواده؛ موبایلی که مدام زنگ میزند؛ هجوم اخبار؛ بیخوابی و... زیر بار این همه باید آدمی را که خودش نیست بازسازی کند.
میگوید صادق است، آنقدر که اگر حالش خوب نباشد و تو که یک غریبهای از او بپرسی: چه طوری؟ برخلاف بقیه میگوید: «عزیزم، خوب نیستم.»
برای رسیدن به آرامش مطالعه میکند؛ موسیقی گوش میدهد و میگوید: «گاه خواندن یک شعر راهش را کوتاه و به اندازه یک سفر یا ۱۰ روز استراحت و خلوت حال او را خوب میکند.»
همه اینها را پانتهآ بهرام میگوید که این روزها عکس او بر بیلبورد فیلم «پستچی سه بار در نمیزند» دیده میشود. در ادامه، گفتگوی او را با سلامت میخوانید.
▪ خانم بهرام، با توجه به تجربه این سالها؛ ایفای نقشهای مختلف در روحیه و زندگی شخصی بازیگر هم میتواند تاثیرگذار باشد؟
ـ این موضوع به دو چیز بستگی دارد، یکی به ذات بازیگر و دیگری به نقشی که بازی میکند. بعضی از نقشها خیلی خاصاند و در وجود بازیگر میمانند اما در بعضی مواقع هم بعضی از بازیگرها اصلا وارد فضای بازی یک نقش نمیشوند، چه برسد به اینکه نقش آثاری را هم در آنها به جا بگذارد. ارتباط نقش و بازیگر گاهی مثل وایتبرد و ماژیک است و آن نقش سریع، پاک میشود. بعضی وقتها هم مثل تختهسیاه و گچ! هر کاری که بکنی از نقش چیزی به جا میماند اما گاهی وقتها نقش درون بازیگر حک میشود و زخمیاش میکند مثل ویوینلی که به خاطر نقشهایی که بازی کرده بود در بیمارستان بستری شد و تازه این در حالی اتفاق میافتد که بازیگران در کشورهای پیشرفتهتر اصولا تراپیستها و هومیوپاتها و روانکاوهایی را دارند که بعد از پایان هر پروژهای به آنها مراجعه میکنند و خودشان را پالایش میکنند تا برگردند به حالت اولیه خودشان.
▪ و در اینجا هم این امکانات وجود دارد؟یا اصلا کسی به این موارد توجه میکند؟
ـ وجود دارد اما نه به این صورت که در اختیار بازیگر هومیوپات یا روانکاو قرار بدهند بلکه این خود بایگر است که باید به فکر سلامت خودش و اتفاقهایی که ممکن است برایش بیفتد، باشد. طی چند سال گذشته حتما شنیدید که خیلی از بازیگرها در حین کار از دنیا رفتهاند و مهمترین عاملاش بیتوجهی و رعایت نکردن سلامت بازیگری بوده؛ هر چند مرگ برای همه کس اتفاق خواهد افتاد اما وقتی بازیگری در جوانی یا سر صحنه از دنیا رفته پیداست به علت بیتوجهی بوده است.
▪ دقیقا منظورتان چه بیتوجهی است؟
ـ خیلی موارد؛ از نوع ساده و متاسفانه مرسوم شبکاری و روزکاریهایی که اصلا نظم و ترتیبی ندارند و ساعت بیولوژیک بدن را بههم میزنند گرفته تا آسیبهای جدی روانی و اتفاقهای بسیاری که موجب شده دست و پای بازیگری بشکند، در حالی که در کشورهای دیگر بازیگر هم مثل بقیه افراد؛ ساعت کار دارد و رأس هشت ساعت کارش تمام میشود نه مثل اینجا که با خواهش و اصرار و اجبار؛ افراد گروه ساعتهای طولانی؛ شب تا صبح مجبور به کار بشوند. جدای از اینها بیتوجهیهایی هم در زمینه تغذیه و شام، ناهار صحنه هم وجود دارد و موجب از بین رفتن سلامت روانی و جسمی در محیط کار میشود و اگر کسی بخواهد درباره همه اینها اعتراضی بکند مورد تمسخر دیگران قرار میگیرد و با این حرف روبهرو میشود که چه بازیگر حساس و غرغرویی هستی.
▪ و این حرفها موجب چه چیزی میشود؟ حداقل برای خود شما؟
ـ خیلی غمانگیزاست! چون این حرف در حالی شنیده میشود که اولین و مهمترین حق هر بازیگری سلامت او است.
▪ در واقع حق هر انسانی است!
ـ بله سلامت کار حق طبیعی همه است اما در میان هنرمندها برای بازیگر اهمیت بیشتری دارد.
▪ چرا؟
ـ چون بازیگر «خودش» هنر او است و نه هیچ چیز دیگر! در حالی که فرض کنید اگر یک نقاش؛ بومش بشکند یا یک آهنگساز سازش را از دست بدهد؛ آنها میتوانند بوم دیگرو یا ساز دیگری تهیه کنند ولی بازیگر «خودش» تمام داراییاش است؛ از پوست؛ گوشت و استخوانش گرفته تا شهودش و ادراکاش و ناخودآگاهش. یعنی همانقدر سلامت مچ پایش برای او مهم است که سلامت ناخودآگاهش اهمیت دارد، نه تنها برای خود شخص بازیگر که برای کیفیت کاری که انجام میدهد.
▪ و با این اوصافی که گفتید چرا نادیده گرفته میشود؟
ـ بازیگری در ایران پدیده سهل و ممتنعی است. آدمها خیلی ساده با آن برخورد میکنند و فکر میکنند کسی که بلد باشد یک تعداد جمله را پشت سر هم بگوید یا بخندد یا یک جوک را خوب تعریف کند یا حتی خوب گریه کند؛ بازیگر است. وقتی پایه و اساس ما روی چنین باور اشتباهی است، طبیعتا راه به غلط میبریم و سر از ترکستان درمیآوریم.
▪ پانتهآ بهرام به شخصه چهقدر اعتراض میکند به شرایط کار و یا اصلا شرایط کار برایش اهمیت دارد؟
ـ من در هر فضایی و با هر شرایطی کار نمیکنم اما نمیتوانم بگویم صددرصد هم معترض میشوم برای اینکه خیلی هم نمیشود جدای از جریانی که سالها قبل از من در سینما پیش آمده حرکت کرد و با آن مقابله کرد اما به جای اعتراض شیوههای دیگری برای خودم دارم. مثلا دکتر هومیوپات دارم یا همین وجود مبارک تئاتر که همیشه با من است جدای از اینکه تئاتر یک عشق است و من در آن بزرگ شدم اما جنبه درمانیاش هم برای من مهم است .من از همه چیز به تئاتر پناه میبرم، از خستگیها از هیاهوی زندگی، از فشارهای گهگاهی سینما و...
▪ یعنی موقع بازی در تئاتر چه اتفاقی برای شما میافتد؟
ـ تئاتر محیطی است که میشناسمش، محیطی که مرا سختتر کرد و مقاومتم را بالا برد. من کار جدی بازیگری را سال ۶۸ با تئاتر «مرگ یزدگرد» و با خانم گلاب آدینه شروع کردم و در حالی که دختر نوجوانی بودم نقش یک پیرمرد آسیابان را داشتم. دو سال تمرین و اجرای این نمایش طول کشید و من به نسبت قبل توان بدنی و بیانی و همچنین تربیت حس بسیار خوبی پیدا کرده بودم.
▪ پانتهآ بهرام چگونه یک نقش و حتی یک اتفاق را از ذهناش پاک میکند تا بتواند نقش دیگری را بپذیرد یا دوباره شروع کند؟
ـ یک فاصله یا خلوت هفت تا ده روزه؛ مطالعه کردن؛ گوش دادن به موسیقی؛ معاشرت با دوستان؛ مسافرت خصوصا به خارج از کشور بعد از تئاتر درمانی من را به حال اولم برمیگرداند.
▪ تا حالا پیش آمده در زندگی واقعی برای آدمها نقش بازی کنید؟
ـ مهمترین آسیبشناسی زندگی من این است که به غیر از جلوی دوربین یا صحنه تئاتر جای دیگری بلد نیستم بازی کنم.
▪ چرا میگویید آسیبشناسی؟
ـ چون میبینم خیلیها این بازی را آموختهاند و در روابط اجتماعی به کار بردهاند و خیلی هم موفقاند اما من آن موفقیت را خارج از محیط کارم ندارم و به طرز وحشتناکی صادقم و به همین دلیل آسیبپذیری من خیلی بیشتر شده!
▪ چرا شما از صداقت لذت میبرید اما این حس لذت بردن از صداقت- در بینآدمها کم شده؟
ـ از قول همه آدمها نمیتوانم جواب بدهم اما برای لذت صداقت شاید به این دلیل است که بقیه زندگیام در حال بازی هستم بنابراین در حالت روزمره باید با خود حقیقیام زندگی کنم. در ضمن بازیگری عملی بسیار صادقانه است، در حالی که آن دسته از دوستان که در زندگی عادی رفتار غیرواقعی و به دور از صداقت دارند، در واقع بازیگر نیستند و یک دروغگو هستند؛ نمایش درست فرازهایی از زندگی است.
▪ از موسیقی و کتاب و سفر گفتید. برای سلامت فیزیکیتان چه میکنید؟
ـ ورزش.
▪ به صورت حرفهای؟
ـ نه خیلی حرفهای اما اگر تمرینهای بدنی تئاتر را ورزش حرفهای به حساب بیاوریم؛ بله من ورزش حرفهای هم میکنم.
▪ از نظر تغذیه چهقدر فرد محتاطی هستید؟
ـ یک خصیصه خوبی که در بدن من وجود دارد و بابت آن خدا را هزار مرتبه شکر میکنم این است که بدنم تنظیماتی دارد که عوامل منفی را پس میزند. مثلا بدن من سیگار را قبول نمیکند و بخش اعظم سلامتیام را مدیون این ویژگی بدنم هستم و اکثر مواقع رژیم خاصی ندارم. همهچیز دوست دارم و میخورم اما باز به دلیل همان ویژگی که گفتم، اگر دو روز پشت سر هم فستفود بخورم روز سوم احتیاج پیدا میکنم به غذای خانگی یا میوه و سالاد وسبزی و به همین خاطر همیشه خدا را شکر میکنم.
▪ راه سلامت توی ذهن پانتهآ بهرام از سلامت روان به سمت سلامت جسم میرود یا از سلامت جسم به روان؟!
ـ همه چیز به اعصاب و روان بستگی دارد. به همین دلیل است که وقتی عصبی میشویم، همه سیستم بدن به هم میریزد. درباره من همیشه این طوری بوده که اگر با خودم در صلح بودم و حال خوبی داشتهام حتی در صورت لزوم میتوانستم سنگ هم بخورم.
● کوتاه از پانتهآ بهرام
▪ تحصیلات: دیپلم بازیگری از هنرستان صدا و سیما، سال ۱۳۷۰؛ کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد؛ ۱۳۷۵
▪ تئاتر: نویسنده و کارگردان:«آواژیک»
▪ بازی:«قصه شبنم»،«آتقی و شهر خیال»، «مرگ یزدگرد»، «تئاترشهر»، «شب به خیر مادر»، «زمستان۶۶»، «رقص کاغذ پارهها»، «دل سگ»، «پس تا فردا»، «یک دقیقه سکوت»، «همان همیشگی»، «افسون معبد سوخته»، «رازها و دروغها»، «خواب در فنجان خالی»، «شب هزار و یکم»، «هی مرد گنده»، «گریه نکن»، «شکلک»، «با دهان بند سکوت»، «زمزمه مردگان»، «منطقه اشغال شده»، «یک شب در کتابخانه»، «مرگ و شاعر»، «خواب آهسته مرگ»، «مرگ شاعر»، «رویای نیمه شب پاییزی»، «شکار روباه» و «سگ سکوت».
▪ مجموعه تلویزیونی
بازی: «چهره به چهره»، «بحران معنویت»، «ایستگاه»، «مسافر»، «سکوت»، «پلیس جوان» و «وکیل».
▪ فیلم سینمایی
بازی: «زشت و زیبا»، «عینک دودی»، «توکیو بدون توقف»، «بانوی من»، «غوغا»، «سه راه حل برای یک مشکل»، «چهارشنبه سوری»، «اقلیما»، «بچههای ابدی» و «پستچی سه بار در نمیزند».
▪ جوایز
بازیگری اول (مرگ یزدگرد) جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۷۰- بازیگری سوم (زمستان ۶۶)جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۷۵- بازیگری اول، جشنواره تئاتر دفاع مقدس؛ ۱۳۷۷- بازیگری اول (پس تا فردا)، جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۷۸- بازیگری دوم (رازها و دروغها)، جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۸۰- بازیگری اول، کانون ملی منتقدان (همان همیشگی)؛ ۱۳۸۰- بازیگری اول، کانون ملی منتقدان (رازها و دروغها)؛۱۳۸۰- بازیگری دوم (شکلک)، جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۸۲- سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل، بیست و پنجمین جشنواره سینمایی فجر (بچههای ابدی)؛ ۱۳۸۵- بهترین بازی، اولین جشن بازیگر، خانه تئاتر (خواب در فنجان خالی)- بهترین بازی، دومین جشن بازیگر، خانه تئاتر (شکلک)؛ ۱۳۸۲- تندیس بهترین نقش مکمل، دهمین جشن خانه سینما (چهارشنبهسوری)؛ ۱۳۸۵.
● تمرین دوست داشتن
پانتهآ بهرام میگوید: «ایجاد این حس کار یک شب و دو شب نیست بلکه حاصل مجموعه تعالیمی است که سالهای سال تحت عناوین مختلف به سمت آدم میآید. برای من از اولین کتابها فلورانس اسکاول شین شروع میشود تا دکتر دیر.
آنها به ما یادآوری میکنند که همهمان خاطره ازلی همه جنگهای بیشماری را در خودمان داریم؛ خاطره بیگناه کشتهشدنها و خونریزیها و... و برای گذشتن از همه این گذشتهها و اتفاقهای بد امروز؛ تنها راهی که داریم «بازگشت به خود» است و پاک کردن این حسها و خاطرهها و باور این مساله که همه آدمها حق دارند اما در حوزه سلامت خودشان و تنها حقی که نداریم آسیب زدن به یکدیگر است و نتیجه نیکوی این رفتار میشود به وجود آمدن آرامش و من راهی که برای رسیدن به این آرامش انتخاب کردهام اول از همه دوست داشتن همه آدمها است و بعد بخشیدن آرامش به آدمهای اطراف آدمهایی که من معتقدم اگر کار نادرستی انجام میدهند تحت تاثیر۸۰ درصدی از وجودشان است که در کنترل ندارند. ۸۰ درصدی که به زن و تربیت و جامعه و... برمیگردد و ما باید به هم کمک کنیم تا آن ۲۰ درصدمان دست عمل کند.»
سارا جمالآبادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست