شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

انیس الدوله زنی خیرخواه و زیرك در نقش ملكه ایران


انیس الدوله زنی خیرخواه و زیرك در نقش ملكه ایران

انسان های مؤثر در سرنوشت كشور تنها اختصاص به مردان نداشته بلكه بودند زنانی كه مستقیم یا غیر مستقیم در تاریخ كشور نقش اساسی را ایفا می كردند

تاریخ كشور ما مالامال از افرادی است كه از طبقات پایین جامعه برخاسته و با توجه به هوش خدادادی و درك اولویت‏های كشور و دردهای مردم، انسان‏های موثری در تاریخ كشور شدند. البته روشن است كه انسان‏های مؤثر در سرنوشت كشور تنها اختصاص به مردان نداشته بلكه بودند زنانی كه مستقیم یا غیر مستقیم در تاریخ كشور نقش اساسی را ایفا می‏كردند.

یكی از زنان تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران انیس‏الدوله می‏باشد. اگرچه درباره انیس‏الدوله و زندگی خصوصی او مطالب فراوانی منتشر شده است امّا درباره فعالیت‏های سیاسی و اجتماعی وی نوشته مستقلی نشر نیافته است. این مقاله سعی دارد. گامی هرچند كوچك در این راه بردارد.

● خلاصه‏ای از زندگینامه‏

نام اصلی او فاطمه است. وی دختر نور محمد، از گرجیانی بود كه در زمان صفویه، اجدادش را از گرجستان كوچانده و در مازندران سكونت داده بودند. پدرش در جوانی درگذشت و از آن پس نزد عمه‏اش زندگی می‏كرد. توسط او به حرمخانه ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ ـ ۱۳۱۳ق) راه یافت و جیران خانم فروغ السلطنه ـ كه در آن زمان زن سوگلی شاه بود ـ دختر را به خدمت خود نگاه داشت. پس از مرگ جیران كلیه اموال او به فاطمه سپرده شد. تاج السلطنه، خاطرات تاج السلطنه، به كوشش منصوره اتحایه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، تهران، ۱۳۶۱ ـ ۱۳۶۲، ص ۱۱۵. او در دربار تصمیم گرفت كه با سواد شود. دو تا سه نفر از ملاباجی‏های اندرون مأمور تعلیم و تربیت او شدند. مونس الدوله، خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه، به كوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، تهران ۱۳۸۰، ص ۱۶۵ و ۱۶۶.

در سفر سلطانیه، شاه او را صیغه كرد (۱۲۷۶ ق) و فاطمه خانم را «انیس الدوله» لقب داد و بعد هم مالیات شهر كاشان و دهات آن را به انیس‏الدوله واگذار كرد. مونس الدوله، همان، ص ۱۶۵ و ۱۶۶. و به دلیل لیاقت، كفایت، كاردانی و آداب‏دانی به تدریج مورد توجه و علاقه شاه قرار گرفت و مقام و منزلت ممتازی در میان زنان عقدی و صیغه‏ای شاه به دست آورد. حتی شاه چند بار خواست او را به عقد دائم خود درآورد ولی او نپذیرفت. اعتماد السلطنه: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، به كوشش فرخ سرآمد، نوین، تهران، ۱۴۷۰، ص ۱۱۵. و رجبی، محمد حسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی‏گوی از آغاز تا مشروطه، سروش، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۴.

می‏توان ادعا كرد كه تقریباً همه نویسنده‏ها او را از نظر اخلاقی زنی استثنائی دانسته‏اند بطوری كه تاج‏السلطنه درباره او می‏نویسد:به قدری این زن عاقله [و] با اخلاق بود كه با وجود نداشتن صورت خوبی، برای سیرت خوب، او زن اول محترم بود. در این تاریخ كه من مذاكره می‏كنم، او تقریباً سی‏ساله، قدی متوسط، خیلی ساده، آرام، باوقار، سبزه، با صورت معمولی بلكه یك قدری هم زشت، لیكن خیلی با اقتدار. تمام زن‏های سفرای خارجه به منزل او پذیرفته شده، در اعیاد و مواقع رسمی به حضور می‏رفتند.

و این خانم بزرگ محترم اولاد نداشت، و مرا برای خود اولاد خطاب كرده، مهر مخصوص نسبت به من داشت. و همین قسم، جمیع خانواده‏های محترم و نجیب و زن‏های وزرا و امرا به منزل او پذیرفته می‏شدند. و تمام عرایض اغلب به توسط او انجام گرفته در حضور سلطان عرض و قبول می‏شد.تاج السلطنه، همان، ص ۲۵.

ـ دكتر فووریه (Dr Feuvrier) در وقایع هفتم تا دوازدهم ربیع‏الثانی ۱۳۰۷ كه همراه ناصرالدین شاه به قصر دوشان تپه رفته است می‏نویسد:

می‏گویند زنی خیرخواه و زیرك است، بهرحال در لطف و خوش صحبتی او حرفی نمی‏رود و همه وقت تبسم و خوش احوال است.» سه سال در دربار ایران، پیشین، ص ۱۵۵.

● فعالیت‏های سیاسی، اجتماعی‏

در آن دوره كه زن با سواد كمتر پیدا می‏شد، انیس الدوله زنی بود كه صرفنظر از زیبایی، انشاء روان و سلیس او را كمتر كسی داشت و روی هم رفته جمال و كمال انیس‏الدوله باعث چنان سربلندی و امتیاز او نسبت به سایر زنان ناصرالدین شاه بود كه به مقام بلند ملكه كشور رسید. یك نفر وزیر به كارهای او رسیدگی می‏كرد و شگفت این‏كه یك منشی زن داشت و این در تاریخ ملل فرنگ نیز تا كنون بی‏سابقه است كه ملكه كشوری منشی زن داشته باشد.

هوش سرشار و بصیرت بی‏نظیری كه از یك زن انتظار نمی‏رفت، سبب شد كه انیس‏الدوله در سراسر كشور مقام والای ملكه را احراز كند و برای خود جداگانه درباری داشته و سفرای كبار و ممالك بیگانه وقتی به ملاقات شاه می‏رفتند، در دفتر این ملكه نیز نام خود را ثبت می‏كردند و حتی هدایای نفیس و نشان‏های قیمتی از جانب سلاطین بیگانه به عنوان «انیس‏الدوله ـ ملكه ایران» به دربار قاجار می‏رسید.تفضلی و معتضد، همان، ص ۲۱۳

● اداره اندرونی شاه‏

از آنجایی كه اندرونی تشكیلات عریض و طویلی داشت كه رسیدگی به آن‏ها از عهده هركسی برنمی‏آمد و چه بسا اختلال در امور حرمخانه موجب آبروریزی دربار ایران نزد دول خارجی می‏شد لذا اداره امور حرمخانه شاهی و برقراری حفظ و تعادل بین زنان شاه بر عهده انیس‏الدوله قرار داشت. اهمیت مقام انیس‏الدوله در اندرونی از گفته‏های اعتماد السلطنه به‏خوبی آشكار است:

«... انیس الدوله ناخوش است... حرم‏خانه شاه منحصر به این زن است،... این‏كه من به این زن دعا می‏كنم بیش‏تر برای خاطر شاه است كه اگر خدای نكرده این زن بمیرد كلیه وضع حرمخانه به هم می‏خورد.» اعتماد السلطنه، همان، ص ۳۷۷ ـ ۳۷۶.

حتی وقتی به دنبال تهدید ناصرالدین شاه یكی از زنان حرم به منزل آیت‏اللَّه كنی پناه برد. انیس‏الدوله پیشنهاد كرد كه جایی در داخل حرمسرا را به عنوان بست (پناهگاه) قرار دهند بنابراین پای درخت قطوری را به این بهانه كه سیدی در آن‏جا دفن است بست اندرونی قرار دادند و ناصرالدین شاه قسم خورد كه هر كس قتل هم كرده باشد پای این درخت پناه آورد از تعرض به او خودداری خواهد كرد. تفضلی و معتضد، همان، ص ۲۱۶ تا ۲۱۷.

● در نقش ملكه ایران‏

از آنجایی كه در بسیاری از امور سیاسی ملكه‏ها نقش اساسی داشتند بنابراین ملكه می‏توانست بسیار مهم باشد و انیس‏الدوله اولین زن حرمسرای ناصرالدین شاه بود كه عنوان ملكه به او صدق می‏كرد و وظایف متعدد ملكه‏ها را به عهده گرفته بود.

ـ مونس‏الدوله چگونگی انتصاب وی به سمت ملكه ایران را چنین شرح می‏دهد:

«در آن موقع ملكه انگلیس یك گردن بند الماس توسط وزیر مختار انگلیس به تهران فرستاد كه به زن سوگلی شاه بدهند. وزیر مختار از صدراعظم پرسید: زن سوگلی شاه كدام یكی است؟ صدر اعظم این سؤال را نزد شاه مطرح كرد و شاه گفت: آن گردن‏بند الماس را برای انیس‏الدوله بیاورند زن وزیر مختار انگلیس با تشریفات پر طول و تفصیل به اندرون شاهی رفت و گردن‏بند ملكه انگلیس را به گردن انیس‏الدوله انداخت. بعد هم به دستور ناصرالدین شاه حاجی طوطی خانم، كه همان مادام عباس فرانسوی باشد، یك نامه به زبان فرانسوی از قول انیس‏الدوله برای ملكه انگلیس نوشت و یك كاسه بشقاب خیلی قیمتی فیروزه با چند قالیچه ابریشمی از طرف انیس‏الدوله برای ملكه انگلیس فرستاد». مونس‏الدوله، همان، ص ۱۶۶ و ۱۶۷

هم‏چنین وی اولین زن حرمسرای شاهی بود كه مفتخر به دریافت نشان حمایت آفتاب شد.. معتضد، خسرو كسری، نیلوفر، سیاست و حرمسرا (زن در عصر قاجار)، انتشارات علمی چاپ اول تهران، ۱۳۷۹، ص ۱۹۴. قبل از سفر اول به فرنگ ناصرالدین شاه، نشان حمایل آفتاب اختراع شده بود كه در فرنگ به ملكه‏ها داده می‏شد. آزاد، حسن، پشت پرده‏های حرمسرا، چاپ سوم ۱۳۶۴، انتشارات انزلی، ص ۳۶۵.

● پذیرایی از زنان سفرای خارجی

یكی دیگر از وظایف ایشان پذیرایی از كلیه میهمانان زن خارجی بود. معتضد و كسری، همان، ص ۱۹۴؛ و آزاد، حسن، پشت پرده‏های حرمسرا، چاپ سوم، ۱۳۶۴، انتشارات انزلی، ص ۳۶۵. وی در كلیه تشریفات رسمی درباری و روزهای اعیاد و میلاد شاه به عنوان ملكه ایران از شاهزاده خانم‏ها و بانوان اعیان و اشراف و همسران وزرا و سفرای خارجی پذیرایی می‏كرد. از جمله دوستعلی خان معیرالممالك درباره عید میلاد شاه چنین می‏نویسد:

«انیس‏الدوله از بانوان سفرا و دیگر بانوان اروپایی مقیم تهران و همسران وزرا و اعیان و اشراف دعوت می‏كرد و خود حمایل بر سینه و نیم‏تاج بر فرق، غرق در نشان‏هایی كه شاهان كشورهای خارجی برایش فرستاده بودند از میهمانان پذیرایی می‏كرد. معیر الممالك، دوستعلی خان، یادداشت‏هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، نشر تاریخ ایران، تهران، ۱۳۶۲، ص ۶۰ و ص ۱۰۵؛ و تفضلی و معتضد، همان، ص ۲۰۹ و ۲۱۰

ایشان حتی وقتی باخبر می‏شد كه یكی از سفرای خارجی قصد ترك ایران را دارد برای خداحافظی از زنان همراه دستور ضیافتی به افتخار آن‏ها می‏داد. یكی از این سفرا نقل می‏كند كه: هنگامی كه در سال ۱۸۸۵ من به آمریكا احضار شدم و قرار شد تهران را ترك نمایم انیس‏الدوله خانم و دختر مرا دعوت كرد كه در ضیافت كوچكی كه به افتخار آن‏ها در اندرون بر پا می‏شود شركت كنند و همانجا مراسم خداحافظی به عمل آید. س ـ ج ـ و ـ بنجامین، ایران و ایرانیان، (سفرنامه‏ی بنجامین عصر ناصرالدین شاه) سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۶۹ ص ۱۵۶.

او گاهی خانم‏های سفرای خارجی را به حضور می‏پذیرفت. برای آنان مجالس مهمانی ترتیب می‏داد و با آن‏ها به وسیله مترجم به مذاكره می‏نشست. تفضلی و معتضد، همان، ص ۲۳۰.

«انیس الدوله مهمانان زن خارجی را به مجالس تعزیه می‏برد و شخصاً داستان تعزیه را برایشان شرح می‏داد». سرنا، همان، ص ۲۰۵.

مشاور دائمی ناصرالدین شاه

كارلا سرنا در این باره می‏گوید:

«ناصرالدین شاه برای اقدام به هر كاری علاوه بر منجم مخصوص با زن سوگلی خود (انیس الدوله) نیز كه در وجودش به برخورداری از نوعی پیشگویی است، مشورت می‏كند.»سرنا، كالا، آدم‏ها و آیین‏ها در ایران، سفرنامه مادام كارلا سرنا، انتشارات زوار، تهران، ۱۳۶۲ ص ۹۰.

او در بسیاری از امور و مسائل مملكتی مورد مشورت شاه واقع می‏شده است. و چون به اخلاق و روحیه شاه آشنایی كامل داشته و بسیار موقع‏شناس بوده است، غالباً هرچه به شاه پیشنهاد می‏كرده انجام می‏شده است.

● دلجویی از سران لشكری و كشوری

یكی دیگر از كارهای انیس‏الدوله رسیدگی به سران لشكری و كشوری بود سردار ظفر بختیاری در این خصوص می‏گوید:

چون [انیس الدوله‏] از دور سوار بختیاری می‏دید می‏فرستاد از من و سایر خوانین احوالپرسی می‏كرد...» ظفر بختیاری، خسروبن حسینقلی، یادداشت‏ها و خاطرات سردار ظفر بختیاری، به كوشش س. وحیدنیا، فرهنگسرا، تهران، ۱۳۶۲، ص ۲۶۸.

یكی دیگر از ابتكارات انیس‏الدوله این بود كه دستور داده بود كه دور دامن او تصویر سربازان تفنگ به دوش قلابدوزی و گلدوزی كنند و وقتی شاه از او سؤال كرد كه چرا تصویر سربازان را روی لباس خود كشیده است جواد داد: «قربانت گردم! این‏ها با تفنگی كه در دست دارند، ناموس قبله عالم را نگهبانی می‏كنند!» مونس‏الدوله، همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹. و با این كار خواسته بود كه اهمیت سرباز در مملكت را یادآور شود.

● توجه و پناه دادن به رعیت

در زمان ناصرالدین شاه رسم بود كه هركس كه حكام ایالت با دادن پیش‏كشی بیشتری به حكومت منطقه‏ای منصوب می‏شدند و حاكم جدید هم تلاش می‏كرد تا چند برابر آن مبلغ را از مردم وصول كند. بنابراین هرچه مدت حكومت افراد كم می‏شد ظلم به مردم افزایش می‏یافت در همین راستا نامه تاریخی انیس‏الدوله به ناصرالدین شاه دیدنی است خصوصاً كه او تاكید خاصی بر رعیت و لزوم حفظ رعیت دارد:

قربان خاك پای مبارك گردم، جواب عریضه نواب ركن‏الدوله را مرحمت نفرموده‏اید، آدمش طلب می‏كند. دستخط و عریضه مزین التفات فرمایید. باری شنیدم كه حكومت شیراز را باز تغییر داده‏اید، و اللَّه خیلی تعجب است. بیچاره ركن‏الدوله هفت ماه است نرفته، با آن همه خسارت، اگر برای پیشكشی است از خود شاهزاده بگیرید. این‏طورها پدر رعیت بیچاره در می‏آید، رعیت این‏طور تمام می‏شود. حاكم از خودش نمی‏دهد. دور از مروت است، از همه جهت بیچاره‏ها تمام شده‏اند، عریضه را به دست كسی ندهید محرمانه ملاحظه فرموده پس بدهید خواجه بیاورید مهدی قلی هدایت (مخبرالسلطنه)، خاطرات و خطرات، توشه‏ای از تاریخ شش پادشاه و گوشه‏ای از دوره زندگی من، انتشارات زوار، تهران ۱۳۷۵ ص ۶۵. مونس‏الدوله، همان، ص ۱۶۷ و ۱۶۸.

یا وقتی كه ناصر الدین شاه مبتلا به تب و نوبه شد و هر كدام از زنان حرم برای تملق یك‏جور نذر و نیاز كرده بودند... بعد از همه [زن‏ها] انیس‏الدوله به حضور رفت و گفت: «قربانت گردم! من برای قبله عالم صد هزار دعای گوی یك ساله فراهم كردم»

ناصرالدین شاه پرسید: «چطور؟»

انیس‏الدوله حاضر جواب گفت: «مگر نه این‏كه مالیات كاشان و دهات و اطراف آن را برای خرج آشپزخانه من مرحمت كرده‏اید؟»

ناصرالدین شاه گفت: همین‏طور است»

انیس‏الدوله گفت: «همان ساعتی كه تب قبله عالم قطع شد، من به حاكم كاشان نوشتم كه مالیات یك ساله كاشان و دهات كاشان را برای سلامتی قبله عالم بخشیدم تا همه مردم آن‏جا دعاگو باشند.» مونس الدوله، همان، ص ۱۶۹.

رضا رمضان‏نرگسی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.