سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ ـ نگاه بسیار کوتاه به محمدرضا شاه به مناسبت سالروز در گذشت او


۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ ـ نگاه بسیار کوتاه به محمدرضا شاه به مناسبت سالروز در گذشت او

۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ (پنجم مرداد ۱۳۵۹) محمدرضا پهلوی، شاه برکنار شده، در قاهره - بیمارستان ارتش مصر، از بیماری سرطان در ۶۰ سالگی درگذشت و در مسجد الرفاعی همان شهر مدفون شد. وی ۲۶ اکتبر …

۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ (پنجم مرداد ۱۳۵۹) محمدرضا پهلوی، شاه برکنار شده، در قاهره - بیمارستان ارتش مصر، از بیماری سرطان در ۶۰ سالگی درگذشت و در مسجد الرفاعی همان شهر مدفون شد. وی ۲۶ اکتبر سال ۱۹۱۹ به دنیا آمده بود.

شاه از ۱۶ ژانویه سال ۱۹۷۹ (۲۶ دی ۱۳۵۷) که ایران را ترک کرده بود با در به دری بی سابقه ای رو به رو بود. کشورهای دیگر حتی دوستان سابقش از جمله شاه سابق اردن از پذیرفتن او اکراه داشتند. مکزیک و پاناما به اصرار دولت آمریکا او را موقتا پذیرفته بودند، تازه در آنجا در سایه ترس از ربوده شدن و یا استرداد به ایران جهت محاکمه به سر می برد. دولت آمریکا که او را برای انجام عمل جراحی به خاک خود پذیرفته بود با تظاهرات و تصرف سفارتخانه اش در تهران و واکنش های شدید دیگر رو به رو شد و پس از انجام عمل جراحی کشور دیگری را برای اقامت او یافت و به آنجا فرستاد.

اگر تاریخ سلطنت ۳۷ ساله پهلوی دوم را مرور کنیم آن را همراه با ضعف ها و اشتباههای متعدد می بینیم که بزرگترین آنها جلوگیری از تمرین و اجرای دمکراسی در ایران بود که از عوامل ثبات اوضاع یک کشور و پیشرفت همگانی اتباع آن شناخته شده است (در یک دمکراسی، به ندرت کودتا و انقلاب سراسری - مشابه انقلاب فرانسه و روسیه دیده شده است). شاه سابق، جز در دوره دو سال و پنج ماهه حکومت دکتر مصدق که در این دوره کاره ای نبود، عملا مانع از ظهور احزاب واقعی و آموزش و تمرین دمکراسی در ایران شده بود و روزنامه ها در دست و انحصار افرادی معین بودند و با این دو عمل از ظهور شخصیتهای سیاسی بزرگ جلوگیری کرد و سرانجام خود قربانی این اشتباهاتش شد.

از بررسی کارنامه پهلوی دوم چنین بر می آید که وی نه اجازه آزادی عمل کافی به مدیران تراز اول دولتی می داد و نه خودش وقت و امکان رسیدگی به همه کارها را داشت و در سیاست خارجی نیز تنها پیرو یک بلوک بود.

نگاهی کوتاه به رویدادهای دوران سلطنت محمدرضا شاه، وی را مردی دو دل، مردد، و تا حدی ترسو نشان می دهد و در ۲۵ سال آخر از سانسور و سرکوب روشنفکران حکایت دارد. به ساواک به قدری آزادی عمل داده شده بود که اعضای آن برپایه منافع شخصی خود حتی برای وزیران کابینه پرونده سازی می کردند و گزارش دروغ و بی اساس می دادند و افراد دلسوز را از خدمت به وطن باز می داشتند، دلزده و نا امید می کردند. این گزارش های عمدتا مغرضانه بود که پس از انقلاب سند محاکمات، اعدام ها - مجازاتها، اخراج ها و محرومیت ها قرار گرفت و هنوز پس از گذشت دهها سال از انقلاب به این گزارش ها استناد می شود و چون ماهیت محرمانه دارند، افراد نمی توانند به آنها دستیابی داشته باشند و از دادگاه رد آنها را بخواهند و اعاده حیثیت کنند و در نتیجه نمی توانند برای آینده خود برنامه ریزی کنند و موفقیت به دست آورند و هدر می روند. این پرونده سازی ها عمدتا به این دلیل بود که افراد ساواک از صلاحیت لازم و به ویژه ملاحظات اخلاقی برخورد نبودند و استخدام آنان ضابطه دقیق نداشت. بررسی وضعیت دوران سلطنت محمدرضا شاه و تحلیل تاریخی آن برای سیاسیون و دولتمردان بسیار پندآموز است.

محمدرضا در سال ۱۳۲۰ در شرایطی به سلطنت رسیده بود که متفقین ایران را اشغال نظامی و دولت انگلستان پدر او را تبعید و در اختیار گرفته بود و صحبت از تغییر نظام حکومتی بود. این ترس از قدرت بیگانه تا اواخر دهه ۱۹۴۰ شاه سابق را ترک نگفت. اصلاح شتابزده قانون اساسی در پی رویداد ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به تدریج پای او رابه استبداد کشانید. از رقابت دو ابر قدرت به سود وطن استفاده نکرد. از دو اشتباه پدرش که عدم تغییر الفبای کتابت و پایان دادن به نفوذ چندین خانواده مشخص و استفاده از مهره های معین بود عبرت نگرفت.

پس از بالا رفتن در آمد ایران از نفت از سال ۱۹۷۳ ، از این پول بهره برداری مفید نشد، به خواست بیگانه فروش ارز به بهای ارزان را آزاد گذارد و به دلیل داشتن دستیاران نامطمئن نتوانست استقلال عمل ایران را در داخل بلوک مربوط (غرب) حفظ کند و روی حرفهایش بایستد و یکی از دلایل آن، نبودن احزاب سیاسی آزاد و رسانه های مستقل بود که حقایق را بگویند و .... انعطاف شاه سابق در قبال مسئله بحرین و تغییر ۱۸۰ درجه ای ناگهانی او در قبال این مسئله ضعف وی را در برابر نفوذ دیگران در سیاست ریزی ایران نشان داد و ....