چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
می گویند کاهو سخت به عمل می آید
● چهاردهم سپتامبر ۱۹۳۸، مراکش
پرندههایی که در سفر با قطار از طنجه ـ کازابلانکا ـ مراکش دیده میشوند: لک لکهای گرمسیری بیشمارند، شاهینهای کوچک دیده میشوند و دو نوع قوش بزرگتر هم هست تعدادی کلاغ تک پرواز که شباهت زیادی به پرندههای انگلستان دارند. عادی به نظر نمیرسد و لکلکها وجود خارجی داشته باشند. کبک به ندرت دیده میشود. گولدفینچ (پرندههای آوازخوانی که پرهای روشن دارند) که به پرندههای انگلیسی شبیه هستند، در مراکش دیده میشود. مردی را دیدم که خرگوش صحرایی همراهش بود، تنها چهار پایی بود که دیدم. میگویند موجودات وحشی چهارپا وجود ندارند، فقط چند خرگوش صحرایی و شغال وجود دارد، آن هم در بخش فرانسوی مراکش. در بخش اسپانیای مراکش تعدادی شتر دیده میشود، اما فقط در جنوب کازابلانکاست که تعدادشان بیشتر میشود. شترها عموما طولشان حدود ۱۸وجب است. تمامشان خموده هستند و پوست مفاصلشان بسیار کلفت است. اکثرشان را پوزبند زدهاند. از الاغها در کازابلانکا کمتر کار میکشند و آنها سر به زیرتر از الاغهای طنجه هستند.
حالا دیگر خرماها رسیدهاند. خرماهای چیده شده رنگ زرد روشن دارند و بر خوشههایشان که از نخل آویزاناند بسیار درشت به نظر میرسند و سنگین. در هر نخل حدود شش خوشه وجود دارد و وزن کلیاش درحدود یکونیم هزار پوند است. خرماهای افتاده روی زمین همچون میوههای بلوطی میمانند که سرشان کنده باشند. نخلهای خرمای گوناگونی وجود دارد، یکی از آنها نخل کوچکی است.
دانههای فلفل سیاه آماده چیده شدن از روی درختان فلفل هستند. آنها را به نام «فلفلهای گولزن» میشناسند، هر چند که میشود از آنها استفاده معمولی هم داشت. گردوهای محلی چیده شدهاند. گلابی و هلو دارند چیده میشوند. لیموهای اینجا گرد و سبز هستند، بیشتر شبیه لیموهای هند، فقط درشتترند و پوست زخیمتری دارند.
گیاهان دریای کازابلانکا، درست شبیه گیاهان دریایی انگلستان میمانند. حلزونهای خوراکی، صدف کوهی، بارنکلاس (نوعی صدف)، خرچنگهای صحرایی و شقایقهای آبی خاص، درست همانهایی هستند که در انگلستان هم یافت میشوند. مرغ دریاییای ندیدم. فراموش کردم یادآوری کنم در طنجه ماهیهای بسیار بزرگ اسقومری دیدم.
رزماری در مراکش خوب رشد میکند. گل رز هم همینطور، درست به مانند هند بوته هایسن بزرگ است. گلهای زیناس (از خانواده گلهای آهاری) رواج دارند. اگر آبیاری بهطور کامل صورت بگیرد، علفها رویش خوبی پیدا میکنند.
● پانزدهم سپتامبر ۱۹۳۸
یک لاکپشت آبی گرفتم، طولش هشت اینچ بود، آن را بیرون از یک باغ وحش پیدا کردم (از نوعی نبود که در باغ وحش نگهداری شود، بلکه فقط بیرون آنجا بود) حیوان در یک خندق مخصوص آبیاری بود، داشت برخلاف آب حرکت میکرد و تنها موفق میشد خودش را در آب ساکن نگاه دارد. زمانی که لاکش برگشت، دیگر نتوانست حرکت کند. بدجوری تقلا میکرد، حیوان پرحرکتی بود و اوضاع ظاهریاش نشان میداد که در شرایط خوبی است.
طوطیهای معمولی اینجا وجود ندارند، بلکه پرندههای کوچکی هستند از جنس خانواده فنچ، با بدنی قهوهای، سری مایل به آبی و دم بلند.
چندین گل مینای وحشی در باغوحش روییده بود. باغ زیاد بود، کثرتشان متعجبم کرد. زیتونها هم چیده شدهاند. بعضیهایشان سرخ آبی شده بودند، که احتمالا رنگ چیده شدنشان باشد. پرتقالها هنوز سبز هستند. درختها به کود زیادی نیاز دارند. درختهای خرنوب (مخصوص مناطق استوایی) بار دادهاند، درست مثل آنها که در خانه هستند. (منظور انگلستان است) انگورهای اینجا بیرمق هستند، خشک و بیمزهاند.
مورچههای بزرگ، نیمه قرمز و سیاه هستند، حفرههایی که روی زمین باز میکنند بسیار بزرگ است. یکی از آنها داشت با خودش سنگی در حدود یک چهارم اینچ، با قطری در حدود یک دو اینچ حمل میکرد. مگس اینجا زیاد است، پشه هم پر است، ولی هنوز حشرهای سمی ندیدهایم.
امشب ساعت هفت هوا تاریک شد.
● مراکش، شانزدهم دسامبر ۱۹۳۸
دو روزنامهای که بهطور معمول در اینجا خوانده میشود از کازابلانکا میرسند، لاپتیت موراکویان، تقریبا برای نیمروز است و لا و یجیی مارکویان که تا غروب نمیرسد. هر دوی آنها نگاهی میهنپرستانه دارند، کم و بیش ضد فاشیست هستند ولی به جنگ داخلی اسپانیا علاقهمندند و ضدکمونیسماند. روزنامههای محلی هستند. اطلس، هفتهنامهای است که مسائل بیاهمیتی را مطرح میکند. دیروز (پانزدهم) جز خبر شورانگیز پرواز چمبرلین به برلین، که روزنامهها به خوبی پوششاش دادند، موضوع جذاب دیگری نبود و هیچ خبری درباره جنگ قریبالوقوع در کار نیست، باورش ندارند. با اینحال نیروهای بسیاری به مغرب (مراکش) انتقال یافته است. دو تا از خطوط کشتیرانی که بین طنجه ـ کازابلانکا ـ مارسی در رفتوآمد است، مدام سربازها را منتقل میکند. نیروهای محلی هوایی بیشتر شدهاند و میگویند ۱۲۵ افسر جدید به اینجا انتقال دادهاند.
● نوزدهم سپتامبر ۱۹۳۸
پرتقالهای روشن نیمه رسیده و بادنجانهایی که بنفش روشن هستند برای فروش به بازار آمده است. انارها رسیدهاند و فروخته میشوند. بعضی از پرتقالها دارند زرد میشوند. خیار پر است، وزن هر کدامشان بین ۲۰ تا ۳۰ پوند است. در بازار نان جو تهیه و فروخته میشود؛ احتمالا جو باشند، اما شبیه چاودار هستند.
گولدفینچ در اینجا بسیار زیاد است. به نظر میرسد لک لکها استوایی دارند مهاجرت میکنند و تا اواسط زمستان بر نمیگردند. دیروز و امروز خیلی خنک بود، پریروز غیر قابل تحمل بود، حتی ساعت شش بعدازظهر هم دما کمتر از ۲۵ درجه نیست و احتمالا در میانه روز تا ۴۰ درجه هم میرسد. میگویند گاهی ۴۵ درجه هم میشود. بعد از اینکه در حدود ساعت چهار هوا کمی خنکتر میشود به نظر میرسد دوباره ساعت شش گرما بیشتر هم میشود، احتمالا به خاطر بادهای گرمی است که میوزند. شبها فقط کافی است ملحفه روی خودتان بکشید، اما نزدیکهای صبح پتو لازم است. میگویند یک خر اینجا قیمتش ۱۰۰ فرانک است. میگویند کاهو خیلی سخت به عمل میآید.
ترجمه: آراز بارسقیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست