پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چرا تسویه حساب


چرا تسویه حساب

جامعه , مجموعه ای متشکل از انسان های در حال تغییر و تحول دائمی است که اگر چنین نبود ما هنوز به صورت غارنشینی زندگی می کردیم

جامعه ، مجموعه ای متشکل از انسان های در حال تغییر و تحول دائمی است که اگر چنین نبود ما هنوز به صورت غارنشینی زندگی می کردیم.از ابتدای پیدایش یک انسان، او همواره از لحاظ جسمی و فکری در حال تغییر و تحول است و به مقتضای تغییر سن و همچنین جایگاه اش در جامعه پیرامونی، نیازها، کنش ها و واکنش هایش نیز در حال تغییر و تحول است و این امری بدیهی و پذیرفته شده است. عقاید، اهداف و همچنین شیوه های رسیدن به هدف ها نیز می تواند دچار تغییر و تحول بشود. گاه عقاید و اهداف می تواند آنچنان تغییر نماید که جایگاه اشخاص را در دیدگاه عمومی بکلی دگرگون نموده و جای دوستداران و مخالفان آنها را عوض کند اما تغییر شیوه، ممکن است مدتی دوستان و غیر دوستان را سردرگم نماید ولی با بازگشت به مسیر اصلی این ابهامات نیز بر طرف خواهد شد.

گفت وگوی اخیر سرکار خانم تهمینه میلانی حاکی از آن است که ایشان اهداف خود مبتنی بر فمینیسم، به همانگونه که خود تعریف می نمایند را، تغییر نداده بلکه بنا به تعویض مسوولان و تغییر شرایط شیوه فیلمسازی خود را دگرگون کرده است. اما موضوع و ساختار سه فیلم اخیر ایشان حکایت از این دارد که هدف وی از طرح موضوعات مربوط به زنان به سمت فیلم های تجاری چرخیده است و اگر این فرض درست نباشد باید به زودی منتظر فیلم های دیگری با همان اهداف گذشته این فیلمساز باشیم. چه آنکه مشکلات زنان آنقدر فراوان است که به راحتی می توان موضوعاتی را در دستور کار قرار داد که ضد زن ترین افراد نتوانند از آن ایراد بگیرند. حال توجه به حداقل دو موضوعی که در زیر به آن می پردازم می تواند راه گشا باشد.

اولین نکته شخصیت پردازی است. در "تسویه حساب" چهار دختر جوان بزهکار شخصیت های اصلی داستان هستند که در زندان با هم آشنا می شوند. سپس به تدریج آشنایی مخاطب با آنها بیشتر می شود.اما هرچه فیلم جلوتر می رود آشنایی با گذشته و رفتار ناهنجارشان نه تنها نمی تواند تصمیم آنان را به تسویه حساب موجه کند بلکه هیچ زنی حتی ماجراجوترین آنها نیز نمی خواهد لحظه ای خود را به جای این چند نفر قرار دهد یا با آنها همدردی نماید.

به اندازه ای زنان در این فیلم بدپردازش شده اند که حتی زن همسایه که نقشی چند ثانیه ای دارد نیز با دیدی غیر اخلاقی به آقا دکتر همسایه، که متاهل هم است می نگرد. در این شخصیت پردازی به بهانه جلب ترحم یا توجه به مشکلات این قشر از زنان، مسیری خلاف پیموده شده که همان لگد کوب شدن شخصیت زن بطور عام است. مردان نیز در این شخصیت پردازی حال و روزی بهتر از زنان ندارند. همه آنها یا خود بدنبال زنان هرزه می گردند یا با اولین پیشنهاد در دام می افتند.

این موضوع تا جایی پیش می رود که حتی مردی در لباس دامادی به جای رفتن به آرایشگاه دنبال تازه عروسش در دام یکی ازاین چهار زن که نقش زن خیابانی را بازی می کند می افتد. این شخصیت پردازی آنچنان سیاه است که فیلمساز ازترس دامن گیر شدن پیامدهایش پیشاپیش راه سوال مخاطب را با نشان دادن همسر خود در نقش یک آرشیتکت محترم و متفاوت با بقیه شخصیت های مرد فیلم، می بندد. این مطلب نشان از این دارد که خود فیلمساز نیز این شخصیت پردازی را باور ندارد.

نکته دوم، موضوع فیلم است. چهار دختر بزهکاری که هرکدام به علتی مردان بد را عامل بدبختی های خود می دانند تصمیم می گیرند با فریب اینگونه مردان آنها را مجازات نموده و انتقام خود را از آنان بگیرند. بدین ترتیب "تسویه حساب" پا را از دایره تعریف فیلمساز در مورد فمینیسم بیرون می گذارد و به یک فیلم ضد مرد تبدیل می شود. آیا فمینیسم یعنی ضد مرد بودن؟ نگارنده اعتقاد دارد با طرح صحیح موضوع و ارائه راه حل های مناسب، این اثر می توانست یک فیلم فمینیستی خوب به شمار آید.

اما منظور من از راه حل، یک نسخه و دستورالعمل برای مسئولین نیست تا با عمل به آن، این قبیل دردها را درمان کنند که حتی اگر چنین نسخه ای هم وجود داشت، امیدی به مدافعان وضع موجود نمی رفت. منظور من از راه حل همان جادوی سینما و پرده نقره ای یعنی تاثیر بر مخاطب و ایجاد مطالبات به حق در جامعه و افکار عمومی است و این مخاطبان هستند که با به باور رسیدن یک حقیقت، مسئولین را مجبور به پاسخگویی و تغییر روش می کنند. جامعه متشکل از زنان و مردان است به فرض دور از ذهن اگر زنان با این فیلم همراهی کننند، (حتی فیلمساز زن و همسرش با فیلم خود ساخته همراهی نمی کنند ) آیا باید منتظر واکنش مثبتی از طرف مردان بود؟ در جامعه مردسالاری مردان دارای حقوق و امتیازات ویژه ای هستند که زنان از آن بی بهره اند و یک فمینیست واقعی می بایست با سخن و قلم و هنر خویش زنان را برای بدست آوردن حقوقی که ندارند تشویق و ترغیب و مردان را قانع کند تا به سوی عدالت اجتماعی حرکت کنند و حقوق ویژه و انحصاری خود را لغو نموده یا حداقل نادیده انگارند.

نویسنده : زهره نبی زاده