جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

دموكراسی و فضای سایبر


دموكراسی و فضای سایبر

اینترنت یك حوزه وسایل ارتباطی غیرپولی , یك فضای باز جهانی , یك بازار وسایل ارتباط جمعی با یك اقتصادخاص در محتوا و نقل و انتقال است

بیایید قدری‌ از اینترنت‌ امروز و شكاف‌ موقتی‌ آماده‌سازی‌ فناوری‌ دیجیتال‌ پیشرفته‌ فاصله‌ بگیریم‌ تا با نگاهی‌ به‌آینده‌، جنبه‌های‌ خاص‌ فضای‌ سایبر نمود پیدا كند.

همانند زیرساخت‌ حمل‌ونقل‌ یعنی‌ لوله‌ها، فضای‌ سایبر فضای‌ یكپارچه‌ و بهینه‌سازی‌ طبیعی‌ و اجتناب‌ناپذیرشبكه‌های‌ ناهمگون‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ هدفمند است‌ كه‌ سیستم‌ عصبی‌ جامعه‌ مدرن‌ را تشكیل‌ می‌دهد. علاوه‌ برسیستم‌های‌ توزیع‌ عمومی‌ مانند پخش‌ زمینی‌ و ماهواره‌ای‌، كابل‌ و تلفن‌ (همراه‌ و ثابت‌)، این‌ یكپارچه‌سازی‌، به‌سیستم‌های‌ خصوصی‌، مانند آنهایی‌ كه‌ با معاملات‌ نقطه‌ فروش‌(Point - Of- Sale)، رزرو بلیطها، معاملات‌ بانكی‌، مراقبت‌ تلویزیونی‌مداربسته(CCTV)‌، مبادلات‌ بورس‌ و غیره‌ سروكار دارند، گسترش‌ می‌یابد.

بدون‌شك‌، كم‌ هزینه‌ بودن‌، انعطاف‌ در كاربرد و فواید این‌ یكپارچه‌سازی‌ كلی‌ برای‌ سناریوی‌ یكپارچه‌سازی‌الزام‌آورند. همان‌گونه‌ كه‌ تلگراف‌ جایگزین‌ كبوترهای‌ نامه‌بر و تلفن‌ جایگزین‌ تلگراف‌ شد، این‌ یكپارچه‌سازی‌، بخش ‌كوچكی‌ از پیشرفتی‌ است‌ كه‌ قرار است‌ به‌هرحال‌، دیر یا زود، رخ‌ دهد.

هنوز كارهای‌ فنی‌ زیادی‌ باید روی‌ زیرساخت‌ به‌ انجام‌ رسد تا به‌طور قابل‌ اطمینان‌ و مؤثر ویژگی‌های‌ ضروری‌همچون‌ امنیت‌، پهنای‌ باند تضمین‌ شده‌، پاسخگویی‌، تایید و جلوگیری‌ از “بمب‌های‌ پستی‌”(Mail Bombs) و سایر بی‌نظمی‌های‌اینترنتی‌ تامین‌ شود. هرچند، این‌ ویژگی‌ها نیازی‌ به‌ علوم‌ بسیار پیچیده‌ ندارد، بلكه‌ نیازمند انتخاب‌ فناوری‌ اثبات‌شده‌، توافق‌ در مورد استانداردها، تداركات‌ و ترتیبات‌ مرتبط و برنامه‌های‌ اجرایی‌ است‌.

شبكه‌ پهنای‌ باند دیجیتالی‌ جهانی‌، یعنی‌ سخت‌افزار فضای‌ سایبر، سازوكار توزیع‌ نهایی‌ برای‌ صنعت‌ رسانه‌ای‌جمعی‌ خواهد شد، كه‌ شامل‌: پخش‌ تلویزیونی‌ (امواج‌ و كابل‌)، اجاره‌ نوارهای‌ تصویری‌ و شاید حتی‌ لوح‌های‌ فشرده‌صوتی‌ شود. این‌ اجزای‌ آشنا، به‌ همان‌ سرنوشت‌ صفحه‌های‌ گرامافون‌ و كارت‌های‌ پانچ‌ رایانه‌ای‌ دچار خواهند شد.

فضای‌ سایبر، اتصال‌ مطلق‌ فرد به‌ جهان‌ خارج‌ خواهدبود: “مبادلات‌ اینترنتی‌”، راه‌ دستیابی‌ به‌ سرمایه‌ها وحساب‌ها، خریدها و رزروها، پرداخت‌ مالیات‌ها، تماشای‌ تولیدات‌ رسانه‌ای‌ (فیلم‌ها، اخبار، ورزش‌، سرگرمی‌ وغیره‌)، برقراری‌ تماس‌های‌ آنی‌، ارسال‌ و دریافت‌ پیام‌ها از افراد و گروه‌ها، دریافت‌ اطلاعات‌ ترافیكی‌ و غیره‌. درست‌مانند خرید با كارت‌های‌ اعتباری‌ كنونی‌، هر مبادله‌ هزینه‌ خاص‌ خود را خواهد داشت‌ كه‌ از حساب‌ شما كسر می‌شودو بخشی‌ نیز به‌ فروشنده‌ (ارایه‌ دهنده‌ محتوا) و بخشی‌ نیز به‌ جیب‌ میانجی‌های‌ گوناگون‌ می‌رود.

● اینترنت‌ امروز: وسایل‌ ارتباطی‌ دموكراتیزه‌ شده‌

امروزه‌ اینترنت‌ از جنبه‌های‌ فرهنگی‌ بسیار قابل‌ توجه‌ است‌. از نظر فنی‌، اینترنت‌بخش‌ كوچكی‌ از فناوری‌ است‌ كه‌به‌ زودی‌ منسوخ‌ می‌شود. با این‌ حال‌، از نظر اقتصادی‌ و فرهنگی‌، اینترنت‌ پدیده‌ای‌ بی‌سابقه‌ در تاریخ‌ بشری‌ است‌.

اینترنت‌ یك‌ حوزه‌ وسایل‌ ارتباطی‌ غیرپولی‌، یك‌ فضای‌ باز جهانی‌، یك‌ بازار وسایل‌ ارتباط جمعی‌ با یك‌ اقتصادخاص‌ در محتوا و نقل‌ و انتقال‌ است‌. هر اتصال‌ فیزیكی‌ (و نقاط ارتباط دهنده‌ آن‌)، ماهیتا از سوی‌ گرداننده‌ آن‌(مؤسسه‌ دولتی‌، شركت‌ خصوصی‌، دانشگاه‌، شركت‌ ارایه‌دهنده‌ خدمات‌ اینترنتی‌) با هدف‌ كسب‌ منافع‌ مشترك‌،همچون‌ یك‌ مورد كلاسیك‌ از منفعت‌ متقابل‌ آنارشیستی‌، در زیرساخت‌ شبكه‌ قرار داده‌ شده‌ است‌. همین‌طور،محتوای‌ اینترنت‌ كه‌ یك‌ فضای‌ داوطلبانه‌ است‌: هر كس‌ می‌تواند یك‌ ناشر باشد و آثار خود را منتشر كند. انتشارات‌ درتمام‌ سطوح‌ كیفی‌ و موضوعی‌ و عمومارایگان‌ وجود دارد. هزینه‌های‌ مربوط به‌ كاربر معمولا ثابت‌ و معتدل‌ است‌ و هركس‌ در هر نقطه‌ از جهان‌ با یك‌ تماس‌ در دسترس‌ و ارتباط با گروه‌ها به‌ اندازه‌ ارتباط با افراد، ارزان‌ و آسان‌ است‌.

با پرداخت‌ مبلغی‌ ناچیز هم‌ می‌توان‌ به‌ تعاونی‌ جهانی‌ اینترنت‌ ملحق‌ شد. اینترنت‌ با خود جمعی‌ كردن‌ گفتمان‌ را به‌همراه‌ داشته‌ و نمونه‌ اصلی‌ دموكراتیزه‌ شدن‌ رسانه‌هاست‌. افراد داوطلبانه‌ به‌ عنوان‌ “ماموران‌ اطلاعات‌” موضوعات‌اینترنت‌ را به‌ گروه‌های‌ مختلف‌ ارسال‌ می‌كنند. سایت‌های‌ وب‌ مملو از لینك‌های‌ سایت‌های‌ مربوط به‌ یك‌ جهان ‌تقریبا بی‌نهایت‌ اطلاعات‌ است‌ و حتی‌ برای‌ تازه‌كارها به‌طور مؤثر قابل‌ دسترسی‌ است‌.

تجربه‌ این‌ فضای‌ جهانی‌ برای‌ شبكه‌وندها(Netizens) مانند یك‌ رنسانس‌ دموكراتیك‌، شكوفایی‌ گفتمان‌ عمومی‌ و امكان‌ بیان‌عقاید برای‌ میلیون‌ها نفر است‌ كه‌ در غیراین‌ صورت‌ هیچ‌ وسیله‌ بیان‌ عمومی‌ در اختیار ندارند. افراد هم‌فكر، در خارج‌از مرزها و بدون‌ محدودیت‌ زمانی‌ می‌توانند به‌طور مجازی‌ گرد هم‌ آیند. برای‌ مثال‌، اطلاعات‌ موجود در یك‌ بروشوردر گوشه‌ ناشناخته‌ای‌ از این‌ كره‌ خاكی‌، به‌ دلیل‌ ارزش‌ مفید ذاتی‌، به‌ ناگاه‌ مورد توجه‌ هزاران‌ نفر در سراسر جهان‌ قرارمی‌گیرد.

اینترنت‌، به‌ ویژه‌ برای‌ هماهنگی‌ سازمان‌های‌ جهانی‌ واقعی‌ در تقویت‌ ارتباطات‌ گروهی‌، كاهش‌ سفرها وگردهمایی‌ها و ایجاد توانایی‌ تصمیم‌ گیری‌های‌ سریع‌ مؤثر است‌. اندازه‌گیری‌ اثرات‌ سیاسی‌ واقعی‌ فرهنگ‌ اینترنت‌،كار بسیار مشكلی‌ است‌. نظرات‌ جالب‌ و مهمی‌ به‌ صورت‌ آنلاین‌ و بسیار وسیع‌تر از آنچه‌ كه‌ در “گفتمان‌ عمومی‌”رسانه‌های‌ جمعی‌ روی‌ می‌دهد، مورد بحث‌ قرار می‌گیرد. اما به‌نظر می‌رسد تا حد زیادی‌ این‌ نظرات‌ خودشان‌ دراینترنت‌ از بین‌ می‌روند و زمانی‌ كه‌ رایانه‌ خاموش‌ شود، این‌ تصور به‌ ذهن‌ می‌آید كه‌ آیا این‌ همه‌ یك‌ خواب‌ یا رویانبوده‌ است‌؟ به‌ همین‌ دلیل‌، تاكنون‌ حداقل‌ سرایت‌ و نفوذ را از اینترنت‌ به‌ جهان‌ واقعیت‌ مشاهده‌ كرده‌ایم‌.

شگفت‌آور این‌كه‌، حداقل‌ از دید من‌، به‌نظر می‌رسد مؤثرترین‌ بهره‌برداری‌ سیاسی‌ از اینترنت‌ را سازمان‌های‌دست‌ راستی‌ با سازماندهی‌ رقابت‌های‌ انتخاباتی‌، ایجاد تحرك‌ عقاید درباره‌ موضوعات‌ خاص‌ و غیره‌، به‌ عمل‌می‌آورند. افراد معتقد به‌ ارزش‌های‌ دموكراتیك‌ و لیبرال‌تر نیز به‌ نظر پراكنده‌تر و كم‌انگیزه‌تر از آن‌ هستند كه‌ به‌ نتایج‌ملموس‌ دست‌ یابند. با این‌ حال‌، معلوم‌ نیست‌ چه‌ اتفاقی‌ خواهد افتاد اگر یك‌ دوره‌ عملگرایی‌ رایج‌ مانند آنچه‌ كه‌ دردهه‌های‌ ۱۹۶۰، ۱۹۳۰، ۱۹۰۰، ۱۸۴۸، ۱۷۹۸ و ۱۷۷۶ و غیره‌ رخ‌ داد، به‌ وقوع‌ پیوندد. اگر ناآرامیهای‌ مشابهی‌ روی‌دهد، اینترنت‌ تبدیل‌ به‌ یك‌ غول‌ سیاسی‌ خفته‌ می‌شود كه‌ هماهنگ‌ كردن‌ تظاهرات‌، تسهیل‌ طرح‌ بحث‌های‌ راهبردی‌،افزایش‌ تعداد رای‌دهندگان‌، پخش‌ گزارش‌های‌ سانسور شده‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ و غیره‌ را عهده‌دار خواهد شد. اگریك‌ ضرورت‌ برانگیزاننده‌ باعث‌ شفافیت‌ عمل‌گرایی‌ شود، رسانه‌های‌ جمعی‌ مردمی‌ اثر حیرت‌انگیزی‌ بر ملت‌خواهند داشت‌.

چنین‌ سناریویی‌، تصوری‌ بیهوده‌ نیست‌. طغیان‌ عملگرایی‌ واقعٹ رخ‌ خواهد داد (برای‌ مثال‌، اخیرا در آلمان‌، فرانسه‌ واسترالیا وجود داشته‌ است‌). تا آنجا كه‌ می‌دانم‌، اینترنت‌ هنوز آن‌چنان‌ همه‌گیر نشده‌ است‌ كه‌ توانسته‌ باشد در چنین‌رویدادهایی‌ خودنمایی‌ كند، اما در برخی‌ كشورهای‌ غربی‌ توده‌ منتقد نزدیك‌ به‌ شكل‌گیری‌ است‌ و قدرت‌ اینترنت‌برای‌ سازمان‌دهی‌ جهان‌ واقع‌ آزمایش‌ و اثبات‌ شده‌ است‌.

این‌ توانایی‌ بالقوه‌ تقویت‌ عمل‌گرایی‌ اینترنت‌ طبیعتا برای‌ بسیاری‌ عناصر جامعه‌، تهدیدكننده‌ خواهد بود. برخی‌كشورها، مانند ایران‌، چین‌ و مالزی‌ كه‌ در آنها “ضرورت‌ برانگیختگی‌” در مردم‌ وجود دارد خطر “دموكراسی‌ افراطی‌”را كاملا جدی‌ می‌گیرند و انواع‌ مختلف‌ سیاست‌های‌ محدودكننده‌ اینترنتی‌ را به‌ اجرا می‌گذارند. فرض‌ من‌ این‌ است‌ ـو به‌ تفصیل‌ از آن‌ سخن‌ خواهم‌ گفت‌ ـ كه‌ آگاهی‌ (در حلقه‌های‌ حاكمیت‌) از تهدید حكومتی‌ اینترنت‌، حمایت‌های‌سیاسی‌ قابل‌ توجهی‌ را از اقدامات‌ گوناگون‌ سانسور اینترنت‌ كه‌ در ملل‌ غرب‌ در جریان‌ است‌، به‌ همراه‌ دارد و این‌آگاهی‌ كاملا گویای‌ علت‌ وجود تصویر رسانه‌های‌ جمعی‌ از اینترنت‌ به‌ عنوان‌ سرزمین‌ هكرها، تروریست‌ها ومنحرفین‌ است‌.

تا حدی‌ به‌ خاطر این‌ تهدید علت‌گرایانه‌ بالقوه‌ و تا حدی‌ به‌ دلیل‌ ملاحظات‌ اقتصادی‌، طبیعی‌ است‌ كه‌ مطمئن ‌نباشیم‌ عمر فرهنگ‌ اینترنت‌ به‌ آن‌ اندازه‌ كه‌ فكر می‌كنیم‌ به‌ درازا خواهد كشید. به‌ جز سانسور، موضوع‌ حق‌ مؤلف‌،قوانین‌ انتشار هجویات‌ و سایر اقدامات‌، مواردی‌ هستند كه‌ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ راه‌ حیات‌ اینترنت‌ را می‌بندند. یك‌شهروند معمولی‌ كه‌ خوراك‌ خود را از رسانه‌های‌ جمعی‌ می‌گیرد، اغلب‌ عقیده‌ دارد كه‌ اینترنت‌ پناهگاه‌ تروریست‌ها ومنحرفین‌ است‌ و بنابراین‌ محدودیت‌های‌ اینترنتی‌، با فریاد اعتراض‌ عمومی‌ كه‌ ممكن‌ است‌ برای‌ مثال‌، به‌ دلیل‌سانسور اخبار روزنامه‌ها بلند شود، مواجه‌ نمی‌شود.

اینترنت‌ نشان‌دهنده‌ این‌ است‌ كه‌ چگونه‌ فضای‌ سایبر می‌تواند در تقویت‌ فرایند دموكراتیك‌ به‌ كار گرفته‌ شود ودموكراسی‌ را بازتر و مشاركتی‌ كند. شبكه‌وندها تنها افرادی‌ نیستند كه‌ چشم‌ به‌ فضای‌ سایبر دوخته‌اند. ما در مرحله‌بعد به‌ یكی‌ دیگر از مشتریان‌ بالقوه‌ فضای‌ سایبر یعنی‌ صنعت‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ می‌پردازیم‌.

● رسانه‌های‌ جمعی‌: وسایل‌ ارتباطی‌ انحصاری‌

صنعت‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ نیز مانند اینترنت‌، شبكه‌ جهانی‌ وسایل‌ ارتباطی‌ است‌ و دستیابی‌ به‌ اطلاعات‌ بی‌پایان‌ راامكان‌پذیر می‌سازد. هر چند، در ورای‌ این‌ تشابهات‌، این‌ دو تفاوت‌های‌ زیادی‌ نیز دارند:

مبادلات‌ اینترنتی‌، غیراقتصادی‌ است‌ ولی‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ به‌طور فزاینده‌ای‌ تجاری‌ هستند. در اینترنت‌ هر كسی‌می‌تواند انتشار دهد در حالی‌ كه‌ نشر از طریق‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ در كنترل‌ مالكین‌ آنهاست‌. طیف‌ وسیعی‌ از تفكرات‌عموم‌ در اینترنت‌ یافت‌ می‌شود، اما بحث‌ و گفت‌وگو در رسانه‌های‌ جمعی‌ محدود و به‌طور حساب‌ شده‌ای‌ انعكاس‌جهان‌بینی‌ مالكین‌ آنهاست‌.

در رسانه‌های‌ جمعی‌ به‌ غیر از مشاركت‌های‌ داوطلبانه‌، “مالكین‌ محتوا” و “تولیدكنندگان‌ محتوا” وجود دارند. به‌جای‌ فهرست‌ پستی‌ رایگان‌، لینك‌های‌ وب‌ و كارگزاران‌ داوطلب‌ ارسال‌ در اینترنت‌، “توزیع‌كنندگان‌ محتوا” شامل‌شبكه‌های‌ پخش‌، اپراتورهای‌ كابلی‌، اپراتورهای‌ ماهواره‌ای‌، سینماهای‌ زنجیره‌ای‌ و ویدئوكلوپ‌ها و به‌ جای‌ مجموعه‌مخاطبان‌ مشاركت‌كننده‌ یا شبكه‌وندها، مصرف‌كنندگان‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ وجود دارند.

در هر دو شبكه‌، محتوای‌ اطلاعات‌، نشان‌دهنده‌ منافع‌ و علایق‌ مالكین‌ آنهاست‌. این‌ موضوع‌ در اینترنت‌ به‌ معنی‌این‌ است‌ كه‌ محتوا به‌ وسعت‌ جامعه‌ است‌، اما در رسانه‌های‌ جمعی‌، دیدگاه‌ باریكی‌ از محتوا نشان‌دهنده‌ این‌ حقیقت‌است‌ كه‌ مالكیت‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ در بعد جهانی‌ به‌ صورت‌ روزافزون‌ به‌ سوی‌ متمركز شدن‌ دریك‌ باند بزرگ‌ ازشركت‌های‌ درهم‌ ادغام‌ شده‌، پیش‌ می‌رود. رسانه‌های‌ جمعی‌ در خدمت‌ گفتمان‌، آموزش‌ و دموكراسی‌ مشاركتی‌نیستند و در عوض‌ به‌ گونه‌ای‌ طراحی‌ می‌شوند كه‌ تولیدات‌ موردنظر شركت‌ها را به‌ “مصرف‌كنندگان‌” برسانند و ازپس‌ افكارعمومی‌ برآیند.

صنایع‌ رسانه‌ای‌ و مخابراتی‌ آمریكا مدت‌هاست‌ خصوصی‌ شده‌اند، با این‌ حال‌، شكل‌ شركتی‌ شده‌ رسانه‌های‌جمعی‌ به‌طور كلی‌ در ایالات‌ متحده‌ ظهور یافته‌ است‌. عمدتا این‌ مدل‌ آمریكایی‌ است‌ كه‌ در حال‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ یك‌ارزش‌ جهانی‌ است‌، بخشی‌ به‌ دلیل‌ این‌كه‌ آمریكا یك‌ روش‌ اقتصاد خرد را ارایه‌ كرده‌كه‌ در حال‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ شرایط جهانی‌ است‌ (اقتصاد تحت‌تاثیر شركت‌) و بخشی‌ نیز به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ آمریكا به‌طور مؤثر سیاست‌های‌ حمایت‌ ازشركت‌های‌ خود را در مجامع‌ بین‌المللی‌ ترویج‌ می‌كند.

ریچارد كی‌. مور

مترجم: عبدالرضا زكوت‌ روشندل‌

* این‌ مقاله‌، ترجمه‌ فصل‌ سوم‌ كتاب‌ زیر است‌:

Barry N. Hague & Brian D.Loa Der (eds), Digital Democracy, (London: Routledge Publications, ۱۹۹۹.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.