دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
بهار عمر
بهار عمر به صبح دمیده میماند
نفس به وحشت صید رمیده میماند
نسیم عیش اگر میوزد درین گلشن
به صیت شهپر مرغ پریده میماند
به هرچه دیده گشودیم موج خون گل کرد
نگاه ما به رگ نیش دیده میماند
بیا که بیتو به چشم ترم هجوم نگاه
به موج صفحه مسطر کشیده میماند
زعجز اگر سر تومار شکوه بگشایم
نفس به سینه چو خط برجریده میماند
کجا رویم که دامان سعی بسمل ما
زضعف درته خون چکیده میماند
چه گل کنیم به دامن زپای خواب آلود
بهای آبله هم نادمیده میماند
به نارسایی پرواز رفتهام از خویش
پرشکسته به رنگ پریده میماند
قدح به دست خمستان شوق کیست بهار
که گل به چهره ساغر کشیده میماند
به حسرت دم تیغت جراحت دل ما
به عاشقان گریبان دریده میماند
به طبع موج گهر اضطراب نتوان یافت
سرشک ما به دل آرمیده میماند
زنسخه دو جهان درس ما فراموشی است
گوش ما سخنی ناشنیده میماند
مرا به بزم ادب گفتی که هست اینست
که شوق بسمل و دل تا تپیده میماند
خوش است تازه کنی طبع دوستان ( بیدل)
که فطرتت بهشراب رسیده میماند
بیدل دهلوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست