چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شعبده


شعبده

خورشید،
زخم خورده، گسسته، گداخته،
می رفت و اشک سرخش.
بر آب می‌چکید.
در بیشه زار دریا،
می گشت ناپدید!
دیگر دلم به ماتم مرگش نمی‌تپبد !
بازیگران شعبده را می‌شناختم !
فردا دوباره …

خورشید،

زخم خورده، گسسته، گداخته،

می رفت و اشک سرخش.

بر آب می‌چکید.

در بیشه زار دریا،

می گشت ناپدید!

دیگر دلم به ماتم مرگش نمی‌تپبد !

بازیگران شعبده را می‌شناختم !

فردا دوباره از دل امواج می‌دمید !

من،

خسته، زخم خورده، گسسته...

در بیشه‌زار حسرت خود،

می‌گداختم!

فریدون مشیری



همچنین مشاهده کنید